سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

۱ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

موبایل و تحرک : اطلاعات، سازمان ها و سیستم ها

جان تراکسلر

چکیده

اطلاعات، پایه و اساس جامعه ما، کسب و کارهای ما و سازمان های ما را تشکیل می دهد. زمانی، اطلاعات در حاشیه سازمان ها قرار داشت و سپس بتدریج اطلاعات به قسمت اصلی سازمان تبدیل گردید. در نتیجه، روش شناسی توسعه سیستم های اطلاعاتی، "و ... مجموعه پیشنهادی فلسفه ها، مراحل، رویه ها، قواعد، تکنیک ها، ابزارها، اسناد و مدارک، مدیریت و آموزش برای توسعه دهندگان سیستم های اطلاعاتی "، نیز اهمیت محوری یافتند ( آویسون و فیتزجرالد، 1988 ) . طی دهه گذشته، تحرک و پیوستگی فراهم آمده توسط دستگاه های شخصی، سیستم ها و فناوری های جهانی به این معنا بوده که تولید، انتقال، پخش، مصرف، مالکیت، کنترل، ماهیت و اهمیت اطلاعات به سرعت و به طرز چشمگیری تغییر یافته است. پیامدهای این امر برای سیستم های اطلاعاتی، برای توسعه سیستم های اطلاعاتی، و برای سازمان هایی که این سیستم ها را استفاده می کنند، همچنان در حال پدیدار شدن می باشد. این مقاله، اثر تحرک و پیوستگی را به صورت بسیار کلی مطرح نموده و آثار آن بر سیستم های اطلاعاتی و توسعه آنها را جویا می شود.

 

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

 

1. مقدمه

در زندگی اکثر افراد، دستگاه های شخصی موبایل ( متحرک) به طرز عجیبی هَم فراگیر و رایج، هَم مشهود و هَم نامحسوس، هَم مورد توجه و هَم نادیده انگاشته شده است. تقریباً، همگان مالک یکی از آنها بوده و از یکی از آنها، و غالباً بیش از یکی از آنها استفاده می کنند. نَه تنها افراد مالک و کاربر این دستگاه ها هستند بلکه زمان، تلاش و پول قابل توجهی را برای انتخاب، خریداری، سفارشی سازی، ارتقا دادن و بهره برداری از آنها به مصرف می رسانند. از رهگذر انتخاب و استفاده شدن، این دستگاه ها جزئی یا بخش اعظم ارزش ها، تعلقات، هویت و فردیّت افراد را بیان می کنند. این دستگاه ها شامل تلفن های هوشمند، مکان یاب، کنسول های بازی، دوربین های دیجیتال، پخش کننده فایل های چند رسانه ای، رایانه های نِت بوک و رایانه های دستی هستند. این دستگاه ها، دنیای اطلاعات و سازمان ها و نحوه توسعه یافتن سیستم ها را به چالش کشیده اند.

جوانب شخصی، فرهنگی، سازمانی و اجتماعی آثار این دستگاه ها، از بسیاری جهات به تفاوت اساسی بین فناوری های رومیزی و فناوری های موبایل وابسته است؛ تفاوتی به این صورت که ما قادر به نادیده انگاشتن مورد نخست هستیم اما نَه مورد اخیر. تعامل با یک رایانه رومیزی در یک حباب، در اوقات و مکان های اختصاصی که کاربر برای یک برهه زمانی قابل ملاحظه و احتمالاً برنامه ریزی شده پشت به سایر بخش های جهان نموده است، اتفاق می افتد.

تعامل داشتن با فناوری های موبایل، متفاوت و در کلیه اوقات و مکان ها در زندگی کاربران درهَم تنیده شده است. تلفن های همراه موجب ایجاد شدن " همزمانی مکان " شده اند : یعنی، یک فضای فیزیکی و یک فضای مجازی برای تعامل مکالمه ای، و امتداد یافتن فضای فیزیکی، از رهگذر خلق شدن و مجاورت یک " فضای اجتماعی " متحرک، و نیز مکانی که مکالمات به مانند قبل موجودیت هایی اساساً گسسته نیستند بلکه چندین رشته زنده می باشند. این وضع بر حس افراد از زمان، فضا، مکان و جا، و نیز بر تعلقات و وفاداری های آنها به سازمان ها و جوامع، نحوه ارتباط یابی آنها با سایر افراد و سایر سازمان ها، حس هویت، و اصول اخلاقی شان، یعنی احساس آنچه صحیح، غلط، تائید شده و مناسب است، اثرگذار می باشد.

بنابراین، هنگامیکه می گوئیم قادر به نادیده گرفتن فناوری های رومیزی هستیم و نَه فناوری های موبایل، منظور این است که فناوری های رومیزی در دنیای کوچک خودشان استفاده گردیده، درحالیکه فناوری های موبایل در همین جهان فعال هستند. افزون بر این، موضوعات عاملیت، مالکیت و کنترل نیز مطرح است. فناوری های رومیزی، همان فناوری های سازمانی در ساختمان ها درحالیکه فناوری های موبایل، فناوری های شخصی افراد هستند.

البته، به تعریف دقیق " رومیزی " و " موبایل " نمی پردازیم؛ برای مثال، لپ تاپ، آی پَد و نِت بوک، در حد وسط این دو فناوری قرار می گیرند اما نکته مورد نظر ما این نیست که تمایز سفت و سختی براساس خصوصیات فنی عینی بین آنها قائل شویم، بلکه ایجاد تمایز نرم تر و سیال تر بر مبنای ارزش ها، اِدراکات و ارجحیت های افراد و سازمان ها مورد نظر ماست. همچنین، نکته مورد نظر در اینجا این است که توجهات را از موبایل ها و اتصال دور ساخته و به مفاهیم تحرک و پیوستگی معطوف نمائیم.

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

 

دستگاه های موبایل، نیاز به پیوند زدن فعالیت های معین به مکان ها یا اوقات معین را برطرف نموده اند. این دستگاه ها در حال پیکربندی دوباره روابط بین فضاهای عمومی و خصوصی، و شیوه های نفوذ فضاهای مجازی متحرک به داخل این روابط هستند. پیش از این، جوامع و بحث های مجازی با واسطه رایانه های شخصی شبکه ای ساکن و در اوقات، مکان ها و فضاهای اختصاصی تحقق می یافت. اینک، فناوری های موبایل همین جوامع و بحث ها را به سوی فضاهای عمومی و خصوصی فیزیکی سوق داده، و همزمان با اینکه مدیریت یک محیط سیال تر را یاد می گیریم، هر سه این موارد ( اوقات، مکان ها، و فضاها ) وادار به تغییرات و تعدیلات شده اند. بدیهی است که این یک چالش ژرف برای سازمان هاست.

جوانب کمّی این اثر، نقطه شروع واضح برای بحث است. آمارها، واضح می باشد : تلفن های جدید، بطور منظم سرخط خبرهای ملی را به خود اختصاص داده اند، دانلودها از طریق فایل های MP3 بر فروش سی دی ها فزونی یافته اند، تعداد تلفن های دوربین دار بیشتر از تعداد دوربین ها گردیده است، تلفن های هوشمند بیشتر از لپ تاپ ها می باشد، مالکیت تلفن همراه به حد اشباع رسیده و بریتانیایی ها بیش از دو میلیارد پیام متنی در یک هفته ارسال می کنند.

در واقع، اینک تحرک بطور فزاینده ای به عنوان خصوصیت معرّف جوامع و سازمان های ما نگریسته شده اما به نوبه خود کمتر مورد تحقیق قرار گرفته است. در گسترده ترین حالت، آثار فراگیر تحرک در " ... پنج نوع تحرک بسیار وابسته به یکدیگر که شکل دهنده و باز شکل دهنده شبکه های متنوع هستند، قابل مشاهده می باشد :

سفر جسمانی افراد برای کار، فراغت، زندگی خانوادگی، لذت ، مهاجرت و فرار.

حرکت فیزیکی اشیاء تحویل شده به تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و خرده فروشان.

سفر خیالی به جاهای دیگر از طریق تصاویر مکان ها و افراد در تلویزیون.

سفر مجازی غالباً لحظه ای در اینترنت و پا فراتر گذاشتن از فواصل جغرافیایی و اجتماعی.

سفر ارتباطی از طریق پیام های شخص به اشخاص بواسطه نامه ها، تلفن، فَکس و موبایل " ( اوری، 2007، ص. 47 و جاهای دیگر ) .

همه این اَشکال، بخشی از محیط سازمان ها را تشکیل می دهند، که برخی از آنها اثر مستقیم بر اطلاعات سازمان ها دارند. یکی از پیامدها این است که مکان و تحرک را نمی توان صرفاً به عنوان الزامات غیرکاربردی برای تعیین و مدل سازی یک سیستم اطلاعاتی نادیده گرفت یا تنزل داد، و نَه می توان فرض نمود که محیط کسب و کار آنگونه که فعلاً به نظر می رسد، پایدار و منسجم خواهد ماند.

2. موبایل ها در محل کار

موبایل ها و تحرک، در حال تغییر دادن بسیاری از جوانب کار، اشتغال و اقتصاد هستند. جوانب اقتصادی این روندها، دوگانه است. اوّلاً، تغییرات در نوع فعالیت اقتصادی را باید یادآور شد؛ به معنای تغییرات در مشاغلی که افراد انجام می دهند، محصولات و خدماتی که عرضه می کنند، دارایی ها و منابعی که سرمایه گذاری نموده و کسب و کارهایی که برای آنها کار می کنند، چرا که سیستم های موبایل بیش از پیش به بخش اصلی اقتصادهای سراسر جهان تبدیل شده اند. شبکه های تلفن های همراه و تولیدکنندگان سخت افزارها از جمله سازمان های بزرگ چندملیتی هستند، که در عرصه تحقیق و توسعه سرمایه گذاری نموده، محصولات را توسعه داده، خدمات را ارائه داده، مراکز تماس را اداره نموده و چندین هزار فرد را، به زیان بخش های سنتی تر اقتصاد، احتمالاً در بخش های توسعه یافته تر جهان، به کار می گیرند. توزیع کنندگان رسانه ها و عملیات های بانکی، و خیلی های دیگر، با اقتصاد جدید متحرک انطباق یافته و آهنگ های زنگ موبایل، دانلودها، زمان پخش و اعتبارات را معامله می کنند. ثانیاً، تغییرات در نوع کار را باید یادآوری نمود؛ به این معنا که، اوقات و محل های کار و روابط داخل کار در حال تغییر است. پیوستگی بهبودیافته بین یک نیروی کار متحرک و ادارات مرکزی به معنای کارآمدی بیشتر است، چرا که کارکنان متحرک از فاصله دور نیز قابل بکارگیری و حمایت می باشند. همچنین، این امر به معنای نظارت بیشتر و افزایش مهارت زدایی است. بعلاوه، نظر به اینکه فناوری های موبایل در حال حرکت و در فواصل عمل می کنند، شاهد افزایش یافتن بار کاری هستیم چرا که افراد در تعطیلات و روزهای پایان هفته نیز متصل باقی می مانند، و نیز شاهد " سندرم گسترش روز کاری " هستیم ( اتحادیه بین المللی مخابرات، 2004، ص. 28 ) ، که مرزهای بین خانه و کار را تحت الشعاع قرار می دهد، چرا که افراد حین سفر یا استراحت نیز مشغول کار می باشند.

واضح است که این تغییرات بر فرآیندهای کسب و کار در داخل سازمان هایی که سیستم های اطلاعاتی باید از آنها حمایت کنند، اثرگذار است و فرآیندهای احتمالی که سیستم های اطلاعاتی بدانوسیله توسعه می یابند را تحت تاثیر قرار می دهد.

3. سازمان ها در فضا و زمان

فناوری های موبایل در حال تضعیف مفاهیم شناخته شده از زمان به عنوان یک ساختار مشترک هستند. به جای آنها، شاهد " جلسات تقریبی " و " جلسات چند مرکزی " هستیم ( پلانت، 2000، ص.31 ). " لزومی ندارد که درک ما از زمان دقیقاً تحت حاکمیت زمان خطی باشد، بلکه بصورت اجتماعی قابل بحث است " ( سورنسون و همکاران، 2002، ص. 3 ) درحالیکه " هماهنگی زندگی روزمره در سطح خرد " ( لینگ، 20014، ص. 69 ) همراه با " کاستن جداول زمانی " ( لینگ، 2004، ص. 73 ) به برکت دستگاه های موبایل تحقق یافته است. نیری ( 2007، ص.301 ) عقیده دارد که، " با تلفن همراه، زمان شخصی سازی شده است ." آگار ( 2003، ص.4 ) بین تلفن همراه و ساعت مچی از نظر نزدیکی و مالکیت، مستقیماً مقایسه و از نظر آزادی شخصی آنها را مستقیماً از یکدیگر متمایز نموده و می گوید، " هرچند احتمالاً احساسی شبیه آزادی از قید سنت به وی دست می دهد، اما مالک مجدّداً گرفتار یک عقلانیت مدرن تر گردیده است، چرا که، به رغم این حقیقت که ساعت جیبی موجب دسترسی شخصی مالک به زمان دقیق می گردید، اما دقت به حضور داشتن به عنوان بخشی از یک سیستم وابسته است، " در واقع، مالک به بخشی از سیستم تبدیل گردیده، و مانند دست بند به سیستم وصل شده است. مناطق زمانی و ساعت تابستانی، که محصول انقلاب صنعتی هستند، متعاقب ایجاد شدن شبکه های جدید راه آهن ملی، اثر مشابهی به لحاظ ایجاد یک سیستم زمانی واحد و یکپارچه داشته اند اما طبیعتاً اینک پیوستگی از طریق موبایل های شخصی سبب تضعیف آنها گردیده است؛ مسافرین بین المللی، دیگر در قید و بند منطقه زمانی محلی خود نیستند. تلفن های همراه به این معنا هستند که کماکان به اوقات خانوادگی در منزل و با ریتم های دفتر و همکاران در محل کار متصل هستیم و نَه با مکان فیزیکی آنها. این اظهارات راجع به ادراکات از زمان حائز اهمیت است، چرا که مفهوم زمان تا حدودی به عنوان یکی از اجزاء اصلی روش های توسعه سیستم اطلاعاتی، از روش های ساختاریافته تا روش های سریع و روش های چابک فعلی، شمرده می شود. مهندسی معکوس فرآیند کسب و کار و توسعه سریع نرم افزار، دو نمونه از توسعه سیستم اطلاعات هستند که بُعد زمانی قوی و عینی دارند. تغییراتی که وصف نمودیم، نَه تنها شتاب بخش حرکت در امتداد این بُعد است بلکه آن را قطعه قطعه و اجتماعی سازی نموده است.

دستگاه های موبایل در حال شتاب بخشیدن به کار از راه دور هستند و در عین حال مکان فیزیکی به عنوان خصیصه غالب فضا را تحلیل برده اند. " حضور غایب " ( گِرگِن، 2002 )، به معنای پدیده گروه های هَم مکان فیزیکی در منزل خانوادگی یا در دفتر سازمانی، که همگی بصورت برخط به جایی دیگر متصل هستند و نیز " هَمزمانی مکان " ( اتحادیه بین المللی مخابرات، 2004، ص. 20؛ به نقل از پلانت، 2000 ) که توسط تلفن های همراه ایجاد گردیده، یک فضای فیزیکی و یک فضای مجازی برای تعامل مکالمه ای، یا امتداد یافتن فضای فیزیکی، از طریق خلق و کنار هَم قرار دادن یک " فضای اجتماعی " متحرک، که سبب تحلیل رفتن {مفهوم} " مکان کار " گردیده است، در حال بی ارزش ساختن یا کَمرنگ نمودن مکان می باشند.

بسیاری از سازمان ها، حول اوقات و فضاهای معین، ساختمان های آنها و ساعات کاری شان سازمان یافته اند. بدیهی است که این سازمان ها با نیازها و رفتار بسیاری از افراد، مشتریان، مراجعین و کارکنان شان کمتر و کمتر همسو و هماهنگ می باشند. افزون بر این، افزایش یافتن سرویس های خبری 24 ساعته ( شبانه روزی )، ثبت خارج از آنتن و سیستم ویدئوی درخواستی خانگی به این معناست که جداول زمانی تلویزیون به مانند قبل یک تجربه همزمان و جمعی که گروه های غیررسمی همکاران را به مانند نسل گذشته به یکدیگر متصل می سازد را فراهم نمی آورد.

دستگاه های موبایل در حال پیکربندی مجدد روابط بین فضاها، بین فضاهای عمومی و خصوصی، و نحوه نفوذ فضاهای مجازی متحرک به داخل آنها می باشند. این پیکربندی مجدد با اتفاقات در داخل آن فضاها همراه است. کوپِر (2002، ص.22 ) می گوید که خصوصی بودن " مانند قبل به عنوان آنچه، بطور نامحسوس، در زندگی فرد به دور از قلمرو عمومی یا به عنوان آنچه متعاقباً در هشیاری فرد نمود می یابد، قابل تصور نیست "، "... تغییرات عظیمی در ماهیت زندگی عمومی و خصوصی و بویژه در روابط بین آنها در حال اتفاق افتادن است " (شِلر و اوری، 2003، ص.1 ). " استفاده از این فناوری های قوی موبایل، ما را آگاه می سازد که کاربران چگونه برای " سکنی گزیدن " در فضاهایی که در داخل آنها حرکت می کنند، تلاش می ورزند. به نظر می رسد استفاده از این فناوری ها، رشته های مجزّای بخش اعظم حرکات شهری را به یکدیگر پیوند داده، به نحوی که هَم فضاهای " بینابین " ارتباطات یا دیدارها را " پُر نموده " و هَم فضاهایی که بدین ترتیب اشغال گردیده را ساختار می بخشد " ( بول، 2005، ص. 344). مطالعات قبلی راجع به دستگاه واکمَن شرکت سونی نیز به نتایج مشابهی دست یافتند: " دستگاه واکمَن، مرزهای بین جهان های عمومی و خصوصی را به هَم ریخته است " ( دو گای و همکاران، 1997، ص. 115 ) . مبنای سازمان ها این است که کارکنان حاضر در سر میزهای شان برای کار کردن، دیگر روی زمین مستحکم قرار ندارند، بلکه مدرنیته حالت" سیال " یافته است ( بومان، 2000 ) .

این وضعیت با جابجایی فزاینده زمان و مکان همراه شده، که در چارچوب آن " همه چیز فرامی رسد بدون اینکه نیازی به حرکت کردن داشته باشد " ( ویریلیو، 2000، ص. 20 ) . " با نزدیک تر شدن به آنچه از ما دور است به جای آنچه کنار ماست، به تدریج در حال گسستن از خویش هستیم " ( ویریلیو، 2000، ص.83). به دلیل " تمایل به دیدار پیش بینی شده از مکان ها، به نحوی از انحاء؛ اینکه واقعاً به جایی برسیم به مانند گذشته تعجب برانگیز نیست... در واقع، در حال جایگزین کردن آن با پیش بینی هستیم. پس طبق این منطق، موبایل یکی دیگر از تکنیک هایی خواهد بود که بدانوسیله جهان به مانند قبل برای ما تعجب برانگیز نیست " ( کوپر، 2002، ص. 26 ) . یک دستگاه شخصی دیگر، یعنی مکان یاب داخل خودرو، نیز اثر مشابهی دارد که همان دیدار پیش بینی شده از مکان ها و جاهاست. سایر دستگاه های دیجیتال شخصی، مانند دوربین فیلم برداری، و دوربین، به ما امکان بازآفرینی گذشته، و دیدار پیش بینی شده از مکان ها و جاها را می دهند. نقشه های گوگل با نمای خیابان نیز موجب رنگ باختن همین زمان و مکان گردیده، و احتمالاً حاضرهای غایب را ایجاد نموده است، اما حس نظارت فزاینده نیز بصورت غیرمستقیم محسوس است.

4. موبایل ها و هویت فردی در سازمان ها

در سال 2007، چارلی شلیک، مدیر محصول نوکیا، رویه شرکت در مورد تلفن های همراه را به عنوان " اندام های خصوصی جدید ما " توصیف نمود. این دستگاه ها، شخصی، همگانی و دارای پیوند تنگاتنگ با هویت هستند. حین صحبت راجع به دستگاه های موبایل، باید اذعان نمائیم که این دستگاه ها تا چه حد پیوند نزدیکی با درک در حال تغییر ما از خویشتن دارند. برخی از نویسندگان، دستگاه های موبایل شخصی را به عنوان دستگاه هایی که در حال تبدیل شدن به اندام های مصنوعی هستند، توصیف نموده اند. پرتیِرا ( 2005، ص.27) می گوید، " برخلاف فناوری های رومیزی و سایر فناوری های غیرمتحرک، تلفن های همراه شباهت بیشتری با ابزارهای یک دستگاه اندام مصنوعی به عنوان افزونه های بدن دارند. این فناوری ها موجب امتداد یافتن دستان ما گردیده، و ما را قادر به متصل شدن در هر زمان، در هر مکان، و با هر شخصی می سازند. همزمان با جستار فضاهای شهری جدید، خودِ بدن ها به دستگاه های نوشتاری تبدیل می شوند". سایر نویسندگان این دستگاه ها را در حال " جسمیت یافتن " توصیف می کنند ( برای مثال، رِتی، 2005 ).

از پستانک گرفته تا بند ناف دیجیتال، تلفن همراه بسرعت پیشرفت نمود تا جایگاه مهمی در زیست شناسی مجازی جوامع اطلاعاتی شهری اواخر قرن بیستم را به خود اختصاص دهد. در حالت نهایی، پیوستگی ناشی از تلفن همراه ممکن است کاملاً در بدن تحلیل رفته و تمام اَشکال دیگر ارتباطات را مازاد بر نیاز سازد؛ ایمیل، وِب، تماس های تلفنی و همه چیز از طریق یک رایانه دستی همگانی قابل ارسال است ( تاونسِند، 2001، ص.70 ) .

" همیشه امکان قطع شدن سخنان فرد یا قطع کردن سخن دوستان و همکاران وجود دارد. افراد در فضای تلفن زندگی می کنند- هیچ گاه قادر به دست کشیدن از آن نیستند، چرا که پیوندگاه اصلی آنها با شبکه دوستان و همکاران که برای خود ساخته اند و از لحاظ زمانی و فضایی پراکنده است، می باشد. در واقع، به بند ناف جدید آنها تبدیل گردیده که زیرساخت دیجتال جامعه اطلاعاتی را به درون بدن های آنها جذب می کند. همان طور که مبلغین فنی در شرکت نوکیا بررسی کرده اند، ارتباطات موبایل نهایتاً می تواند به شکل یک فعالیت غیرقابل تشخیص از دورآگاهی ( تلِپاتی ) تبدیل شود " ( تاونسِند، 2001، ص. 70). با این حال، ادراک فراگیری وجود دارد مبنی بر اینکه فناوری، شامل موبایل ها، در حال توان بخشی به نظارت، مراقبت و رصد کردن است که این امر ابعاد هویت را تحلیل برده یا تضعیف می کند، یا شاید هویت حرفه ای و هویت اجتماعی، هویت دیجیتال و هویت فیزیکی را با یکدیگر مدغم و مشتبه سازد.

دستگاه های موبایل، تداعی کننده اَشکال جدید گفتمان و در نتیجه، تداعی گر جوامع متفاوت بوده اند. " {نرم افزار تبدیل" متن به گفتار " و ارتباط ویرانگرانه آن با نوجوانان، مثالی واضح است، درحالیکه تکامل یافتن " تماس های از دست رفته " در سراسر جهان یک مثال دیگر است ( دانِر، 2008) . دگرگونی های پیچیده تری نیز وجود دارد. برای مثال، گافمَن (1971 )، پدیده " بی توجهی مدنی " را یادآوری نمود، که بموجب آن در موقعیت های اجتماعی معین، صحبت نکردن با دیگران نَه تنها متعارف و لازم است بلکه باید از نگاه مستقیم به آنها نیز اجتناب کرد. این مدیریت خیره شدن یکی از شیوه هایی است که مرز بین{فضای} عمومی و خصوصی انتقال می یابد و اینک غالباً یکی از خصوصیات ایجاد یک فضای خصوصی برای مکالمات تلفن همراه در یک محیط عمومی است؛ " علائم پیوند "، به معنای حرکات مختلفی که یک دیدار رو در رو را زنده و " موجود " نگه می دارد در عین حال که گفتگو به دلیل تماس تلفن همراه قطع شده است، یک مفهوم مشابه می باشد. به عقیده گافمَن، دریافت کننده تماس ملزم به " نشان دادن حرکات مبتنی بر ساخت و پاخت مانند بی صبری، خفت، و خشم می باشد ".

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

مقالات ترجمه شده جدید رشته مدیریت

 

مورتاگ ( 2002 )، مجموعه گسترده ای از اَعمال و تعاملات غیرکلامی با تلفن همراه در فضای عمومی را توصیف می کند که همزمان با برقراری ارتباط جامعه با فناوری های موبایل، به جزئی از تحول گسترده تر گفتمان و تعامل اجتماعی تبدیل شده است. احتمال آگاه شدن سازمان ها از اتفاقاتی که در حال جریان است، بطور فزاینده ای کمتر می شود.

دستگاه های موبایل بر بسیاری از جوانب فرآیندهایی که بدانوسیله دانش، ایده ها، تصاویر و اطلاعات تولید، ذخیره، توزیع، ارائه و مصرف می شود نیز اثرگذار هستند. اینک، دستگاه های مذکور به جزئی از یک سیستم تبدیل شده اند که به همگان امکان تولید و انتقال محتوا را می دهد و نَه اینکه منفعلانه محتوا را ذخیره و مصرف کنند، که این امر موجب گردیده تا سیستم های موبایل به جزء لاینفک فناوری وِب 2 تبدیل شوند که کاربران را از خوانندگان صِرف وِب به نویسندگان در وِب تبدیل می کند. شیوه های زیادی برای این کار وجود دارد، مانند شهروند خبرنگاری، که منظور از آن پدیده ای است که افراد از تلفن های دوربین دار خود برای ثبت و ضبط رویدادهای خبری استفاده نموده و سپس با استفاده از یوتیوب یا فلیکِر اقدام به پخش تصاویر و نظریات می کنند، بدون اینکه هیچ مداخله یا کنترلی از سوی دفتر مرکزی، دولت مرکزی، و شرکت های رسانه ای یا خبری بعمل آید. {اینک}، سازمان ها کنترل کمتری بر آنچه افراد در مورد آنها نمایش داده یا می گویند، خواهند داشت ( هرچند، بسرعت راه هایی برای تصاحب و اشغال این رسانه های جدید جستجو خواهند کرد ) .

فلیکِر، یوتیوب، ویکیپدیا و سایر فناوری های به اشتراک گذاری فایل یا مبتنی بر ویکی که همزمان با بهبود یافتن قابلیت اتصال و قابلیت استفاده وارد دستگاه های موبایل شده اند، یک نمونه کلی تر هستند. پس از تعبیه شدن در دستگاه های موبایل، این فناوری ها استفاده از ظرفیت ثبت یا بازیابی اطلاعات بافت آگاه و مختص مکان را شروع کرده اند. برای مثال، گوگِل در موبایل ها، " تجربه جستجوی محلی " بهبود یافته را براساس انتظار مبنی بر وجود بازاری برای اطلاعات منطقه ای مانند سانس های سینما ارائه می دهد. محتوا، اطلاعات و دانش به مکان ها اختصاص خواهد یافت و این ویژگی به شکل گیری اشکال غنی تر، متنوع تر و مقرون به صرفه تر از دانش و اطلاعات بافت آگاه منجر می شود.

اهمیت فناوری های شبکه اجتماعی، مانند لینکدین یا پلاکسو، در زمینه کمک کردن به جوامع مجازی بطور گسترده ای مستندسازی شده است ( برایانت، 2006 ) و سازمان ها هَم اینک بهره برداری یا تصاحب آنها را آغاز کرده اند. اینک، این فناوری ها از رایانه های رومیزی به دستگاه های متحرک و فناوری های مکمل که نسبت به دستگاه های متحرک جنبه " اساسی و ذاتی " دارند، و به سیستم هایی مانند توئیتر، و سیستم های بلاگ نویسی کوچک که جوامع در حال حرکت را به یکدیگر متصل می سازند، انتقال یافته اند. جهان های مجازی چند کاربری مانند زندگی دوم ( Second Life ) بزودی بُعد متحرک خواهند یافت. این تغییرات موجب افزایش درهَم تنیدگی جوامع و فضاهای فیزیکی و مجازی و هویت ها خواهد شد. این تغییرات، ایجاد و حمایت از جوامع گفتمانی، در داخل و سراسر سازمان ها، که قادر به تشریک مساعی حین حرکت کردن هستند، را تسهیل می کند ( مجدّداً، با مفهوم " اجتماع هوشمند " پیوند می یابد ( راینگولد، 2002 ) . استفاده از سیستم زندگی دوم در زمینه توسعه سیستم های اطلاعاتی هَم اینک آغاز شده است.

شکاف رو به افزایش بین جمود و محدودیت سازمان هایی مانند شرکت ها، نهادها و دولت ها و انعطاف و تحرک در زندگی های اطلاعاتی افراد که در جامعه توسعه دهندگان نرم افزارهای مَتن باز و رایانش ابری بازتاب یافته، یکی از چالش های فراروی توسعه سیستم های اطلاعاتی است.

دستگاه های متحرک، مفهوم پیکره های پایدار و عموماً پذیرفته و درک شده از دانش و اطلاعاتی که از طریق مسیرهای محرمانه در داخل یا بین سازمان ها از جانب افراد مجاز توزیع گردیده را بزودی از میان خواهد برد- اینک همگان قادر به تولید محتوای اطلاعاتی هستند، و همه می توانند این محتوا را در هر جا/ در هر زمان و بصورت به هنگام، و فقط برای خودشان مورد بحث قرار دهند.

 

 

5. اطلاعات به عنوان محتوا

دستگاه های موبایل، دانش را به صورت " قطعه قطعه "، ساختارمند و متصل به اشکال مختلف، از طریق ارائه تصویری، وِ کتاب راهنما ارائه می دهند. دانش کاملاً انتزاعی و بی تاثیر از نحوه ذخیره، انتقال یا مصرف شدن نمی باشد. در ابتدایی ترین اشکال خویش، دانش و اطلاعات از صحبت کردن حاصل گردیده، که در قالب خطی اساسی از جانب یک مرجع بدون هیچ گونه سهولتی برای درنگ یا به عقب برگرداندن و از کتاب، آن نیز معتبر، اساسی و خطی اما بصورت قطعه قطعه و با دسترسی تصادفی، ایده آل سازی شده بود. رسانش دانش و اطلاعات توسط رایانه های شبکه ای با استفاده از وِب به معنای گسستن از خصوصیت خطی بودن در اثر معرفی شدن هایپرلینک ها و نیز به معنای نیاز به روش های ابتکاری نوین قابلیت استفاده بود ( برای مثال، نیلسِن، 1992 ) که توضیح می داد دانش و اطلاعات باید چگونه به بهترین نحو " قطعه قطعه " و ارائه گردد. البته، باید به کشمکش بین توضیح عقلانیِ عینی این شیوه های ابتکاری و ظرفیت فناوری های نوین برای از بین بردن آنها مثلاً در مورد آیپَد که طراحی بَد اما محبویت گسترده داشت، اذعان نمائیم ( بودیو و نیلسِن، 2010 ) .

با فناوری های موبایل، با استفاده از یک نمایشگر کوچک و یک رسانه با ورودی محدود، این " قطعات " خیلی کوچکتر می شود اما مخارج کلی پیمایشی به مراتب بیشتر شده است. اساساً، قطعات کوچک اطلاعات براحتی قابل ارائه شدن است اما درک رابطه این قطعات با یکدیگر و با هر چیز دیگر می تواند دشوار باشد، که در نتیجه موجب قطعه قطعه شدن و شاید ناچیز شمرده شدن آگاهی افراد می گردد. همان طور که مارشال مَک لوهان ( مَک لوهان و زینگرون، 1997) گفت، " این چارچوب است که همراه با هر فناوری جدید تغییر می یابد و نَه تصویر داخل قاب ".

فناوری های موبایل در حال تلفیق شدن با یک فناوری به همان اندازه قدرتمند، به نام رایانش " ابری " هستند ( که وایس، 2007 توضیح داده است ) . این همان پدیده فاصله گرفتن داده ها، برنامه های کاربردی و پردازش از میزبان های سخت افزاری معین و ورود به عرصه اینترنت می باشد. گوگل داکس و فلیکر مثال هایی از آن هستند. برآیند حاصل از آن برای سازمان ها و نهادها این است که برتری رایانه های رومیزی کنترل شده در سازمان به چالش کشیده می شود. روند متفاوت در میان مدت این خواهد بود که این فعالیت ها وارد محیط زیست، ساختمان ها، مبلمان، وسایل نقلیه یا پوشاک گردیده، و گسترده و فراگیر خواهند شد ( ساتیانارایانا، 2001 ) . نتیجه حاصله برای سازمان ها این خواهد بود که همگرایی معماری فیزیکی و معماری مجازی شتاب یافته، و مرزهای بین فضای نهادی، فضای اجتماعی و فضای شخصی نامشخص می شود. این امر، پیامدهایی برای تیم های توسعه دهنده در زمینه روش های توسعه سیستم های اطلاعاتی متمرکز بر محیط مجاور را به همراه خواهد داشت ( مارتین، 1991 ) .

از جهت دیگر، اطلاعات و دانش به مانند قبل در مصنوعات فیزیکی تثبیت شده نمی باشد. برای مثال، ظهور خوانندگان کتاب های الکترونیکی و پخش کنندگان رسانه اِم پی 3 به این معناست که کتاب ها و نوارهای ثبت شده به مانند قبل برای ذخیره سازی و انتقال ادبیات و موسیقی ضروری نیستند. فیلم های ویدئویی درخواستی، بخش دیگری از تحول عملکرد اجتماعی زندگی به سوی مصنوعات قابل مصرف و اینک به سوی دارایی های بدون کالبد می باشد.

درحالیکه فناوری های موبایل، بویژه به عنوان درگاه های ورود به رایانش ابری، ظاهراً موجب افزایش مشارکت در اطلاعات و مالکیت اطلاعات می شود، این فناوری ها می توانند اطلاعات را از حوزه های قضایی دولت های ملی و نهادهای مستقر به سازمان های نیرومند فراملی انتقال دهند به جای اینکه اَشکال دموکراتیک تر را ایجاد کنند. همچنین، این فناوری ها ممکن است در حال ایجاد اَشکال محلی تر، جزئی تر و ناپایدارتر اطلاعات و، البته، در حال تسریع رشد تصاعدی در حجم این اطلاعات باشند.

اینها همگی اجزاء تشکیل دهنده همان چیزی است که " انقلاب معرفت شناسی " نامیده شده ( مثلاً، به معنایی که دِس بوردِس و فِردی، 2008 بطور گسترده ای مطرح کرده اند )؛ عبارتی که به منظور بیان این واقعیت بکار می رود که رایانه ها و اینک فناوری های موبایل در حال متحول ساختن آنچه می دانیم و اینکه چگونه آن را می دانیم، می باشند. با این حال، حین صحبت در این مورد، باید مراقب باشیم که جزئیات متفاوت و تفاوت های بین دستگاه ها و فناوری های انفرادی و شیوه های مختلفی که فرهنگ ها و سازمان های متفاوت در جامعه آنها را پذیرفته و منطبق می سازند، تحت الشعاع قرار نگیرد.

 

 

6. نتیجه گیری

این یک شرح جزئی می باشد که درصدد توصیف یک تصویر چند تکه و سریعاً در حال تغییر است. دنیای سازمانی، سیستم های اطلاعاتی آن و توسعه آنها، بسیار پیچیده است. این امر موجب می شود که اظهارات یا پیشنهادات همگانی و عمومی مسئله ساز شوند. با این حال، تحقیقات مورد اشاره در اینجا، آنچه براحتی پیرامون خود در همکاران و سازمان هایمان مشاهده می کنیم را نظام مند و قانون مند نموده، و بستر گسترده تری را برای آینده توسعه سیستم های اطلاعاتی ایجاد کرده اند.