سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

 

عامل تعیین کننده مفهومی اصلی سنتی قیمت سهام یک شرکت، FV است (مثلاً فاما و فرنچ، 1988؛ لی، مایرز و اسوامیناتان، 1999؛ لی، 2001). بیشتر اقتصاددانان مالی با این موضوع موافقند که FV سهام، ارزش کنونی سود سهام آینده یا سود سهام نهایی برای سهامداران مشترک بر مبنای اطلاعات در دسترس است (لی و همکاران، 1999ص. 1693). در این راستا، بسیاری از مطالعات حسابداری و مالی فرض می کنند که قیمت، برابر با FV یا یکسان کننده FV است (مثلاً دچو، هاتن و اسلوان، 1999؛ فلتهام و اولسون، 1999؛ ژانگ، 2000)، که با کراندار کردن عقلانیت سرمایه داران و محدوده های داوری، کند می شود (فرانکل و لی، 1998؛ لی و همکاران، 1999؛ لی، 2001؛ کوثری، 2001). بنابراین، هرچند تخمین های سرمایه گذاران در مورد FV، احتمالاً بر مبنای توصیف آنها از اطلاعات در دسترس، با هم متفاوت هستند، ولی یک بیان ساده شده سنتی از سرمایه گذاران قیمت، به دنبال پرداخت سهام مشترک یک شرکت هستند که عبارت است از:

 

 

ثبت سفارش ترجمه تخصصی مقاله

 

2. پیشینه و ارائه فرضیه

عوامل تعیین کننده WTP سرمایه گذاران برای سهام شرکت

 (1)

WTP قیمت = f(estimated FV)

در این دیدگاه سنتی، سرمایه گذاران برای FRQ بالاتری ارزش گذاری می کنند، تنها چون محتوای اطلاعات آن، تخمین بهتری از FV شرکت را میسر می کند که همان چیزی است که نهایتاً روی WTP آنها اثر می گذارد. بنابراین، FRQ بالاتر، مستقیماً WTP را افزایش نمی دهد و لذا این بیانی از معادله 1 نیست. FRQ بالاتر، صرفاً خطر اطلاعات را کاهش می دهد که این به نوبه خود به سرمایه گذاران کمک می کند تا به طور دقیق تری جریان های نقدی آینده را پیشبینی کرده و قیمت مناسب تری برای سرمایه به منظور تقلیل جریان های نقدی آینده مورد انتظار انتخاب کنند. همان طور که مطالعات حسابداری پیشین نشان می دهند، FRQ بالاتر، سرمایه گذاران را قادر می سازد تا سرمایه ای با قیمتی پایین تر برای شرکت ها فراهم کنند، سهامداران را به سمت کاهش قرارگیری در معرض خطر سوق دهند و ورودی های باقیمانده آینده را بهتر پیشبینی کنند (مثلاً بوتوسان، 1997؛ بارت و شیپر، 2008؛ بهارات، ساندر و ساندر، 2008؛ مینیس، 2011؛ چینل، 2013؛ چن، هوپ، لی و وانگ، 2016).

نظریه ما یک دلیل مفهومی جدید برای این موضوع است که چرا سرمایه گذاران، بیشتر برای سهام مشترک شرکت، WTP هستند، هنگامی که به طور باورکردنی از FRQ بالاتر مانند آن FRQ که به یک بیان صعودی مستقیم در WTP آنها تبدیل می شود،استفاده می کند. کنترل تخمین های سرمایه گذاران در مورد FV شامل تاثیر استانداردی است که FRQ احتمالاً بر تخمین های FV داشته است و نیز شامل سرمایه گذارانی است که ذاتاً شرکت هایی را ارزش گذاری می کنند که از FRQ بالاتر استفاده می نمایند. در چنین حالتی، WTP سرمایه گذاران توسط ارزش کلی تعیین می شود که آنها به سهام خود از چنین شرکت هایی نسبت می دهند که شامل ارزش مستقیمی است که آنها ذاتاً از FRQ خود مشتق می کنند:

(2)

WTP قیمت = f(estimated FV) + g(perceived FRQ)

نظریه در روانشناسی اجتماعی و تکاملی، حسابداری و مقالات مربوط به مالیه، بینشی ایجاد کرده اند که چرا سرمایه گذاران، ذاتاً و اساساً FRQ بالاتری را ارزش گذاری می کنند. در طی هزاران سال، انسان ها به هماهنگی ارزش ذاتی، آغاز پردازش شناختی آزادانه هدفمند یا پاسخ های احساسی زیرآگاهانه وارد شده اند (آپیسلا و همکاران، 2012؛ راند و نوواک، 2013). هماهنگی، جوامع را قادر می سازد که پیشرفت کنند، بنابراین، افراد حالاتی از رفتار هماهنگ را دریافت می کنند. رفتارهای هماهنگ در یک اقتصاد، اطمینان سرمایه گذار را بالا می برد که این امر به نوبه خود، بازارهای سرمایه دارای عملکرد خوب را پایدار می کند (مثلاً باسو و ویمایر، 2006؛ گیزو، ساپینتزا و زینگالز، 2008؛ لینز، سروائس و تامایو، 2017). همان طور که باسو و ویمایر (2006، ص. 202) اشاره می کند، "هنجارهای صداقت و موسسات پشتیبان مبادله هماهنگی پیچیده بین افراد ناشناس را در طول زمان، میسر می کنند." در بخش 4، ما شواهد تجربی سازگار با این یافته را ارائه می کنیم. به طور خاص، سرمایه گذاران، استفاده یک شرکت از FRQ بالاتر را به عنوان شکلی از رفتار هماهنگ ادراک می کنند که توسط پاسخ های احساسی مثبت سرمایه گذاران و باورهای شناختی مثبت اندازه گیری می شود.

استفاده باورپذیر از FRQ بالاتر: نقشی برای توسعه گزارش های بازرسی

ما پیشبینی می کنیم که سرمایه گذاران، WTP خود را برای سهام خود در شرکتی که به طور باورپذیر از FRQ با کیفیت بالا استفاده می کند، افزایش می دهند. بازرسی ها باورپذیری ایجاد می کنند، به طوری که چارلز نایمایر در یک دهه قبل اشاره کرد (PCAOB، 2007) که آنچه مهم ترین چیز برای بازارهای سرمایه ما است، این است که سرمایه گذاران به دقت و قابلیت اتکا به گزارشدهی مالی اعتماد دارند. یک بازرسی موثر، این خصیصه را داراست و لذا در انجام آن، در ارتباط با ارزشی دور از دسترس برای قیمت آن است. گزارش های بازرسی تا حدودی باارزش هستند چون سرمایه گذاران، توجه محدود و نارسایی های شناختی دیگری دارند (مثلاً هیرشلایفر و تئوه، 2003)، احکام مالی، پیچیده هستند (مثلاً بل و همکاران، 2005) و مدیریت، گهگاه دریافتی ها را برای پوشش عملکرد مالی دقیق یا فریب سرمایه گذاران، دستکاری می کند (مثلاً هیلی و والن، 1999؛ لئوز، ناندا و وایسوکی، 2003؛ دیچف و همکاران، 2013؛ زاکولیوکینا، 2018). اما گزارش های بازرسی، نوعاً شامل زبان دوایده ای تکراری هستند (چرچ، دیویس و مک کراکن، 2008)، که این کار را برای سرمایه گذاران سخت می کند که چیز بیشتری در مورد FRQ واقعی از گزارش های بازرسی درک کنند.

بنابراین، اگر هر یک از دو شرکت، یک ایده بازرسی "تمیز" را دریافت کنند، آنها هنوز می توانند به طور چشمگیری با توجه به اینکه فرضیه ها و سیاست های حسابداری آنها چگونه ساختاری، طبیعی یا تهاجمی هستند، متفاوت باشند. یک شرکت ممکن است تخمین های حسابداری "تماس نزدیک" و سیسات هایی را مهندسی کند که به وضوح، متناسب با GAAP باشند در حالی که بقیه ممکن است از تخمین ها و سیاست های حسابداری طبیعی مطمئن استفاده کنند. تفسیر ممیزکننده که دارای ویژگی هایی شامل تخمین ها و سیاست های حسابداری یک شرکت که اطمینان نمایندگی و باورپذیری طبیعی ایجاد می کنند، استفاده شرکت از FRQ بالاتر را تضمین می کند.

اثبات کامل تر باورهای آنها در مورد FRQ در گزارش های بازرسی، یک انحراف برای بازرسان خواهد بود. بازرسان، مایل به بسیاری از عرضه کنندگان بیمه نیستند (کلاین، 2002) که با باورهای جزئی مشتق از آزمون های تشخیصی (مثلاً مرورهای گزارش های مشتریان) در ارتباط هستند. بازرسان در عوض، تلاش می کنند تا علی رغم مضایقه زیاد در مورد آنچه آنها در مورد FRQ شرکت های بازرسی شده به عنوان نتیجه ای از ارزیابی های آنها، ارزش ایجاد کنند (چرچ و همکاران، 2008؛ IAG، 2011؛ PCAOB، 2017). ایده های آنها اطلاعات کمی در مورد مادیات، حوزه های خطر عدم عنوان برخواسته یا شواهد گردآوری شده برای نشان دادن این خطرها منتقل می کند. آنها همچنین هر اشاره ای به سیاست ها یا تخمین های حسابداری را که باور دارند تماس های نزدیک در رابطه با تهاجم یا محافظه کاری هستند، حذف می کنند. سرمایه گذاران، فقط به گزارش های بازرسی نگاه می کنند تا از یک ایده تمیز مطمئن شوند (IAG، 2014؛ پترسون، 2015؛ گری، ترنر، کورام و موک، 2011).

با این حال، اخیراً تعیین کنندگان استاندارد و قانون گذاران، محدوده اطلاعات مورد نیاز و پیشنهادی را در گزارش های بازرسی بازنگری کردند (تیسیاک، 2013؛ پترسون، 2015) که شامل اطلاعاتی هستند که ارزیابی بازرسان در مورد FRQ را برای سرمایه گذاران، آشکارتر خواهد کرد. یک پیامد این است که PCAOB، امروزه نیازمند بازرسانی است که مواد بازرسی حیاتی (CAMها) را آشکار می کنند. CAMها همه ماده هایی هستند که باید با کمیته بازرسی در ارتباط باشند و با حساب ها یا افشاگری هایی در رابطه باشند که ماده ای برای احکام مالی و درگیر با قضاوت بازرسی چالش برانگیز خاص، انتزاعی یا پیچیده هستند (PCAOB، 2017). هیئت استانداردهای بین المللی بازرسی و بیمه (IAASB) و نیز شورای گزارشدهی مالی (FRC) و وضع کنندگان قانون بازرسی بریتانیا نیز نیازمند افشاگری در مورد مواد بازرسی کلیدی هستند که مشابه CAMهای ایالات متحده می باشند (FRC، 2016؛ IAASB، 2015b). هرچند CAMها ممکن است شامل اطلاعات جدیدی باشند، ولی آنها هنوز مانع بسیاری از چیزهایی هستند که بازرسان در مورد FRQ شرکت ها باور دارند.

گزارشدهی در مورد کیفیت ادراک شده و نه فقط پذیرش، در مورد حسابداری مدیریت، مورد علاقه بیشتر گروه های سرمایه گذار بزرگ و کلیدی مانند موسسه CFA (شاخت و سوندی، 2013)، گروه سفارشی سرمایه گذار PCAOB (IAG، 2014) و توسط اکثریت قدرتمندی از پاسخ دهندگان در یک بررسی اخیر توسط IAG بوده است. هرچند تعیین کنندگان استاندارد ایالات متحده نیازمند گزارشدهی نبوده اند، ولی تصمیم گرفته اند آن را مانند FRC و IAASB مجاز کنند (PCAOB، 2017؛ FRC، 2016؛ IAASB، 2015a). قانون گذاران اتحادیه اروپا یک گام جلوتر رفته اند و تصمیم گرفته اند که در جایی که لازم است، گزارشدهی بازرسی در مورد یافته ها یا پیامدهای بازرسی را استفاده کنند (PWC، 2014؛ EU، 2014).

گزارشدهی در گزارش های بازرسی، توجه بیشتری را جذب کرده است. فلوید نوریس عنوان می کند که "یک مزیت گزارش های جدید، نمایش شفافی است که اعضای دریافت کننده به دنبال فرض و تخمین های بسیاری هستند و به طور افراطی، تعداد متفاوتی می توانند مجوز آن را کسب کنند. این شامل اخباری برای بازرسان نیست، ولی ممکن است به خوبی توسط برخی از سرمایه گذاران درک نشود." (PWC، 2014، ص. 8). گزارشدهی بازرس، تحسین فراوانی را برانگیخته است. سه نمونه از این گزارشدهی عبارتند از گزارش بازرسی PWC برای PLC گروه سیج (PWC، 2015) و گزارش های بازرسی KPMG برای منابع دنیای جدید و رولز رویس (مثلاً KPMG، 2013a، 2013b، 2014، 2015، 2016).

KPMG تعیین سود هوافضایی رولز رویس را با این عنوان مشخص می کند که "فرضیه ها و تخمین های حاصل منجر به تعیین سود نسبتاً محتاطانه شده است". به علاوه، هیئت مدیره و مدیریت رولز رویس اخیراً استفاده پیشرونده از گزارشدهی را این گونه مخابره کرده اند که "ما حمایت از توسعه گزارش بازرسی و رویکرد KPMG را که به دنبال نیازمندی های حداقلی است ادامه می دهیم تا شفافیت بیشتری در مورد داوری ها و تخمین های کلیدی ایجاد شود" (رولز رویس، 2016، ص. 101).

بر اساس این بیانات نظری و نمونه های عملی، پیشبینی می کنیم که:

H1: سرمایه گذاران، قیمت های بالاتری را برای سهام یک شرکت دارای FRQ بالاتر در مقایسه با یک شرکت FRQ پایین تر، WTP خواهند کرد، که بر تخمین های آنها برای FV تخمین زده شده آنها برای قیمت های سهام و انحصار هر تاثیر FRQ، کنترل دارد تا یک درجه بزرگ تر هنگامی که یک گزارش بازرسی عکس آن را ثابت می کند، ارزیابی بازرسان در مورد FRQ را ثابت نمی کند.

نظریه ما عنوان می کند که H1 به دست خواهد آمد زیرا سرمایه گذاران، استفاده باورپذیر یک شرکت از FRQ بالاتر را به عنوان شکلی از رفتار هماهنگ درک می کنند. دو نشانگر که بر اساس آنها یک عمل، رفتار هماهنگ به نظر برسد، پاسخ های احساسی مثبت و پاسخ های شناختی مثبت هستند (مثلاً لوین و همکاران، 2018). مراکز پاداش در مغز انسان، ذاتاً پاسخ های احساسی مثبتی نسبت به رفتارهای هماهنگ ایجاد می کنند (دی استنو، 2009؛ راند و نوواک، 2013). از نظر شناختی، سرمایه گذاران، احتمالاً عنوان می کنند که استفاده باورپذیر از FRQ بالاتر، مزایای اقتصادی و اجتماعی دارد (راند و همکاران، 2012؛ لوین و همکاران، 2018). سرمایه گذاران همچنین احتمالاً استدلال می کنند که سایر سرمایه گذاران، احتمالاً شرکت های دارای FRQ بالاتر را ترجیح می دهند، با توجه به هماهنگی ای که جایگاه اولیه در جامعه دارد (الیوت و همکاران، 2010).

اگر سرمایه گذاران، استفاده باورپذیر FRQ بالاتر را به عنوان شکلی از رفتار هماهنگ در نظر بگیرند، پشتیبانی نظری و تجربی چشمگیری خواهند داشت. افزایش استفاده از FRQ بالاتر، بازارهای سرمایه را از نقطه نظر تولیدکنندگان و سرمایه گذاران بالا می برد (کلاین و لفلر، 1981؛ لیتزری، 1999؛ الفنباین، فیزمن و مک مانوس، 2014) و FRQ بالاتر در بین شرکت ها بازارهای سرمایه را تقویت می کند (مثلاً باسو و ویمایر، 2006؛ گیزو، ساپینتزا و زینگالز، 2008؛ لینز، سروائس و تامایو، 2017). بازارهای سرمایه قوی تر، علاقه عمومی را بهتر پیشرفت می دهند، هنگامی که سرمایه گذاران، به اطلاعات باورپذیرتری دسترسی داشته باشند که تخصیص سرمایه آنها برای شرکت های دارای رشد مورد انتظار تطبیق یافته با خطر بیشتر را هدایت می کند (لوین و زرووس، 1998؛ وورگلر، 2000؛ باسو و ویمایر، 2006؛ براون، مارتینسون و پترسن، 2013؛ بلومبرگ، 2014). درنتیجه، کشورهایی که در آنها بازارهای سرمایه اطلاعات اختصاصی شرکت بیشتری را در قیمت سهام، ثبت کرده اند، تخصیص سرمایه بهتری دارند (وورگلر، 2000) در حالی که بازارهای سرمایه دارای ابهام دریافتی بیشتر، قیمت های بالاتری برای تعادل و حجم تجاری پایین تری دارند (باتاچاریا، دائوک و ولکر، 2003). با توجه به نقش میانجی هماهنگی ادراک شده در نظریه ما، فرضیه های زیر عنوان می شوند:

H2a: واکنش های احساسی مثبت سرمایه گذاران به یک شرکت دارای FRQ بالاتر در مقایسه با یک شرکت دارای FRQ پایین تر، قیمت های نسبتاً بالاتر WTF سرمایه گذاران را برای شرکت دارای FRQ بالاتر ممکن می کنند، هنگامی که گزارش بازرسی عکس، ثابت می شود، ارزیابی بازرسان در مورد FRQ اثبات نمی شود و FV تخمین زده شده آنها در مورد آن سهام، منحصر به هر FRQ بر آن تخمین ها اثر دارد.

H2b: باورهای شناختی مثبت سرمایه گذاران در مورد یک شرکت دارای FRQ بالاتر در مقایسه با یک شرکت دارای FRQ پایین تر، قیمت های نسبتاً بالاتر WTF سرمایه گذاران را برای شرکت دارای FRQ بالاتر ممکن می کنند ، هنگامی که گزارش بازرسی عکس، ثابت می شود، ارزیابی بازرسان در مورد FRQ اثبات نمی شود و FV تخمین زده شده آنها در مورد آن سهام، منحصر به هر FRQ بر آن تخمین ها اثر دارد.

3. روش

شرکت کنندگان

سیصد و بیست و پنج دانش آموخته بازرگانی در یک دوره تجزیه و تحلیل احکام مالی در یک دانشگاه دولتی بزرگ به عنوان نماینده ای برای سرمایه گذاران آگاه شرکت کردند. ما از دانشجویانی استفاده می کنیم که در دوره های تجزیه و تحلیل احکام مالی به اختیار خود شرکت کرده اند و مشخص شده است که اطلاعات بهتری در انجام قضاوت ها و تصمیمات در مورد سرمایه نسبت به سایر دانش آموختگان بازرگانی دارند (الیوت و همکاران، 2007). ما از شرکت کنندگانی که نزدیک به انتهای ترم تحصیلی بودند و پس از اینکه دوره آنها ماده ای در مورد مدل درآمد باقیمانده را پوشش می داد، استفاده کردیم. به طور میانگین، این شرکت کنندگان، 9 واحد حسابداری و 5 واحد مالی را گذرانده بودند. بیش از 49 درصد شرکت کنندگان گزارش کردند که از احکام مالی برای ارزیابی عملکرد یک شرکت استفاده کرده اند. تقریباً 30 درصد شرکت کنندگان قبلاً سهام مشترک یا امنیت های بدهی را خریداری کرده یا فروخته بودند و 77 درصد گفته بودند که می خواهند چنین کارهایی را در پنج سال آینده انجام دهند. ما این مطالعه را در آزمایشگاهی بیرون از کلاس انجام دادیم.

طراحی

طراحی ما یک آزمون تفاوت در تفاوت از فرضیه ما را با پرسیدن از شرکت کنندگان در مورد ارزیابی دو شرکت رقیب مفروض از صنعت تجهیزات پزشکی انجام می دهد. این طراحی، یک 2 در 2 مخلوط است که FRQ واقعی را در خود افراد و گزارشدهی FRQ را بین افراد دستکاری می کند. دستکاری FRQ واقعی در خود افراد منجر به این امر می شود که هر شرکت کننده در نظر بگیرد که چه مقدار از میراث آنها در دو شرکت رقیب سرمایه گذاری می شود. این رویکرد به شرکت کنندگان اجازه می دهد که هر دو شرکت را قبل از انتقال یک پاسخ ببینند که به محیط سرمایه گذاری که در آن سرمایه گذاران، شرکت های مختلف موجود در یک صنعت را در نظر می گیرند، تعمیم می یابد. برای FRQ واقعی، فرضیه های شرکت دارای FRQ بالاتر منجر به تخمین های احکام مالی می شود که به طور طبیعی عملکرد آن را مجسم می کنند، ولی شرکت دارای FRQ پایین تر از فرضیه های تهاجمی استفاده می کند که عملکرد را اغراق آمیز بیان می کنند.

ما گزارشدهی FRQ بین فردی را دستکاری می کنیم تا تمایز ایجاد شود که آیا رژیم قانون گذاری، نیازمند بازرسانی است که در مورد کیفیت شیوه های حسابداری مدیریت، نظر بدهند یا خیر. شرکت کنندگان در هر دو شرایط گزارشدهی FRQ، برای هر شرکت، گزارش بازرسی دریافت کردند که هزینه ضمانت و هزینه بدهی نامطلوب را مانند CAMها شناسایی می کرد. برخی از شرکت کنندگان به طور تصادفی در شرایط گزارشدهی قرار گرفتند که در آن، گزارش های بازرسی برای هر دو شرکت، گزارشدهی بازرس در مورد FRQ این تخمین ها را ارائه می کرد. به طور خاص، گزارش بازرسی شرکت دارای FRQ بالاتر بیان کرد که تخمین ها شناسایی شده اند به طوری که CAMها در میانه محدوده مستقل بازرس بودند و مدیریت از فرضیه های طبیعی استفاده کرد. برعکس، گزارش بازرسی شرکت دارای FRQ پایین تر بیان کرد که CAMها در انتهای پایین تر محدوده مستقل بازرس بودند و مدیریت از فرضیه های خوشبینانه استفاده کرد. سایر شرکت کنندگان به طور تصادفی در شرایط بدون گزارشدهی قرار گرفتند که در آن، گزارش های بازرسی فاقد گزارشدهی بودند. ما یک گزارش بازرسی "دوگانه" سنتی، مثلاً یک گزارش بازرسی بدون CAM را به عنوان شرایطی از آزمایشمان شامل می کنیم. در حالی که این گزینه طراحی احتمالاً قدرت دستکاری ما را کاهش می دهد، ولی ما این کار را انجام می دهیم چون تعیین کنندگان استاندارد بازرسی جهانی و ایالات متحده اکنون نیازمند CAMها هستند.

عوامل کنترل

ما همچنین سه عامل به عنوان بررسی های ابهام دستکاری می کنیم. یک، ما می خواستیم مطمئن شویم که نتایجمان یک چیز ساختگی نبوده اند، بنابراین، ما این ترتیب را تغییر می دهیم که در آن، شرکت کنندگان، دو شرکت را مرور کرده اند که آثار نقل شده را به حداقل می رسانند (شپانسکی، تابز و گریملوند، 1992؛ لیبی، بلومفیلد و نلسون، 2002). شرکت کنندگان ابتدا شرکت دارای FRQ بالاتر و شرکت دارای FRQ پایین تر را مرور کردند. دو، ما انتظار داشتیم که شرکت کنندگان در باورهای پیشین خود و در معرض قرارگیری برای مکاتب مختلف فکری، در مورد اینکه قیمت ها، WTP و FV چگونه باید با یکدیگر مرتبط شوند، متفاوت هستند. در حالی که دسته بندی تصادفی، این تنوع در انتظارات را کنترل خواهد کرد، ولی ما می خواستیم به طور رسمی تری ابهام فرضیه خود را برای سطوح در معرض قرارگیری مختلف بررسی کنیم. بنابراین، ما بین شرکت کنندگان دستکاری کردیم که آیا آنها یک فعالیت سریع با یک توضیح متعادل از دو مکتب فکری را دریافت کرده اند یا خیر. مکتب فکری اول، این است که برخی متخصصین بر این باورند که ارزش کلی که یک شرکت به اقتصاد اضافه می کند، به سادگی برابر با FV آن شرکت است. مکتب فکری دوم، این است که سایر متخصصین بر این باورند که ارزش کلی که توسط یک شرکت اضافه می شود، FV آن شرکت به علاوه هر سهم یا کسری از یک کالای عمومی بزرگ تر است و شیوه های FRQ یک شرکت را به عنوان نمونه نشان می دهد. نتایج ما برای عدم حضور در برابر حضور این فعالیت سریع، مبهم هستند که در ادامه بحث می شود.

سه، شرکت کنندگان ما، هر یک، دو شرکت توصیف شده به عنوان رقیب در یک صنعت را ارزیابی کردند به طوری که یک شرکت به عنوان اولین حرکت کننده در توسعه فناوری جدید، توصیف می شد و شرکت دیگر به عنوان رهبر بازار کنونی، ولی مانع پیشرفت فناوری جدید توصیف می شد. ما بین شرکت کنندگان را دستکاری کردیم که آیا اولین حرکت کننده یا مانع، شرکت دارای FRQ بالاتر بوده است یا شرکت دارای دارای FRQ پایین تر، که منجر به دو جفت شرکت مختلف می شود. به طور اختصاصی، در یک جفت شرکت، شرکت کنندگان، شرکتی را که از FRQ پایین تر استفاده می کند، ولی اولین حرکت کننده در توسعه فناوری جدید نیز هست با شرکتی مقایسه می کنند که از FRQ بالاتر استفاده می کند، ولی در توسعه فناوری جدید، عقب مانده است. در جفت شرکت دیگر، اولین حرکت کننده از FRQ بالاتر استفاده می کند و شرکت مانع از FRQ پایین تر استفاده می کند. این به ما اجازه می دهد که وضعیت شرکت ها را در مورد فناوری جدید از FRQ آن جدا کنیم تا مطمئن شویم نتایج ما مستدل هستند. درنتیجه، نتایج ما برای جفت شرکت، مستدل هستند (آزمون های زیربخش H1 را برای جزئیات بیشتر ببینید). ما به طور خلاصه، تجزیه و تحلیل های خود را در مورد جفت شرکت از هم جداشده ارائه می کنیم.

فرآیندها

پیش از هر چیز، شرکت کنندگان مطلع شدند که تکلیفشان شامل ارائه تخمین هایی در مورد FV در سهام برای سهام دو شرکت مختلف و قضاوت در مورد این است که آنها به چه میزان WTP در هر سهم برای هر شرکت خواهند داشت. شرکت کنندگان، موادی را در دو پاکت (پاکت های 1 و 2) دریافت کردند و از آنها خواسته شد که مواد را به ترتیب بخوانند و تکمیل کنند. پاکت 1 با شرکت کنندگانی آغاز شد که دو مکتب فکری بالا را نداشتند. پس از پاسخ سریع (در صورت وجود)، از شرکت کنندگان در مورد مجموعه پرسش های چک دانش سوال می شد که برای آزمودن درک آنها از ایده های کارشناسی توصیف شده در پاسخ سریع طراحی شده بودند.

سپس، برای شرکت کنندگان، اطلاعات پیش زمینه ای در مورد دو شرکت ارائه شد به طوری که یک شرکت به عنوان اولین حرکت کننده و شرکت دیگر به عنوان مانع در توسعه یک دستگاه فناورانه جدید توصیف می شدند. سپس، ما دستکاری کردیم که آیا استانداردها نیازمند گزارشدهی بازرسی در مورد کیفیت گزارشدهی مدیریت برای اقلام CAM هستند یا خیر. به دنبال این، از شرکت کنندگان در مورد مجموعه پرسش های بررسی دانشی سوال پرسیده می شد که برای آزمودن درک آنها از استاندارد بازرسی توصیف شده در شرایط آنها طراحی شده بود.

سپس، برای هر شرکت، شرکت کنندگان موارد زیر را دریافت کردند: (1) نسبت های عملکردی کلیدی؛ (2) یک احکام درآمدی و یک صفحه تعادل و (3) گزارش بازرس. نسبت های عملکردی کلیدی نشان دادند که در مدت گزارشدهی کنونی، شرکت دارای FRQ پایین تر، رشد دریافتی های بالاتر و حاشیه های سود بالاتری نسبت به شرکت دارای FRQ بالاتر گزارش کردند. احکام مالی جزئی نشان دادند که شرکت دارای FRQ بالاتر، هزینه ضمانت و هزینه بدهی نامطلوب را گزارش می دهد که هر یک، درصد ثابتی از فروش سالانه هستند، ولی شرکت دارای FRQ پایین تر، کاهش هزینه های ضمانت و بدهی نامطلوب را به صورت درصدهای فروش سالانه گزارش می دهد. این تفاوت های موجود در فرضیات متضمن برای هزینه ضمانت و بدهی نامطلوب، حالتی ایجاد می کنند که رشد دریافتی های اخیر، برای شرکت دارای FRQ پایین تر، بالاتر از شرکت دارای FRQ بالاتر است.

پس از گزارش بازرس، احکام مالی هر شرکت آورده شد. در شرایط گزارشدهی، بازرسان به هر دو شرکت، یک ایده نابرابر دادند و دو مورد CAM (مثلاً هزینه ضمانت و هزینه بدهی نامطلوب) را ارائه کردند و علاوه بر این، FRQ شرکت را برای این موارد، شناسایی نمودند. برای شرکت دارای FRQ بالاتر (پایین تر)، بازرس، تخمین های مدیریتی قرارگرفته در میانه (کران پایین) محدوده قابل قبول بازرس را نشان داد. در شرایط بدون گزارشدهی، بازرسان به هر دو شرکت، یک ایده بازرسی نابرابر با دو مورد CAM مشابه ارائه دادند.

پس از مرور احکام مالی بازرسی شده، از شرکت کنندگان پرسیده می شد که یک تخمین FV در هر سهم از سهام هر یک از شرکت ها را با استفاده از یک نمونه اکسل مشتق کنند (بیان 1). از شرکت کنندگان خواسته می شد که تخمین های ضروری برای کامل کردن یک مدل ارزش گذاری یافته های باقیمانده برای هر یک از شرکت ها که کار الیوت و همکارانش (2014) اقتباس شده بود، ارائه دهند. شرکت کنندگان، بهترین تخمین خود از درآمد خالص سال جاری (مثلاً توانستند از دریافتی های گزارش شده توسط مدیریت استفاده کنند یا آن را تطبیق دهند)، پیشبینی هایی در مورد دریافتی ها برای هر یک از چهار سال بعدی، هزینه تخمین سرمایه و تخمینی از نرخی که در آن، انتظار داشتند که دریافتی های باقیمانده پس از سال چهارم رشد کنند، ارائه کردند (پنمن، 2012). این نمونه سپس تخمین نهایی از FV را برای هر یک شرکت ها به ترتیب، محاسبه و نمایش دادند.

[نمایش 1 را در اینجا قرار دهید]

ما برای اندازه گیری WTP از شرکت کنندگان خواستیم که فرض کنند میراثی شامل 100000 دلار به دست آورده اند و بیشینه قیمت در هر سهم را که به دنبال سرمایه گذاری 50%، 25%، 10% و 5% از میراث آنها در سهام هر شرکت هستند به ترتیب نشان دهند (مانند الیوت و همکاران، 2014). پس از پایان مواد پاکت 1، شرکت کنندگان به پاکت 2 مراجعه کردند که شامل بررسی های دستکاری و پرسش های پس از مطالعه بود.

متغیرهای وابسته

درصد سرمایه گذارانی که می خواهند بیش از تخمین FV در هر سهم بپردازند

اولین متغیر وابسته ما درصد نسبی شرکت کنندگان در هر شرایط است که در آن، قیمت WTP در هر سهم برای سهام شرکت از 100% تخمین آنها در مورد FV در هر سهم تجاوز می کند. این مقدار، WTP شرکت کنندگان برای FRQ بالاتر، کنترل تخمین های FV مختص شرکت کننده برای آن سهام که منحصر به اثری است که FRQ شرکت بر آن تخمین های FV دارد تعیین می کند. این، یک مقدار دقیق است که نظریه ما را می آزماید زیرا حتی اگر سرمایه گذاران، WTP خود را افزایش دهند چون ارزش تصاعدی برای FRQ بالاتر وجود دارد، بنابراین، ترجیحات خطر سرمایه گذاران و راهبردهای مزایده ای سهام ممکن است هنوز باعث شود WTPها کم تر از تخمین های FV شوند.

کنترل قیمت WTP برای هر یک از تخمین های ارزش شرکت کنندگان (WTP/FV)

ما برای دومین متغیر وابسته، میانگین گیری کردیم که یک شرکت کننده تا چه میزان WTP در هر سهم خواهد داشت با این فرض که آنها 50%، 25%، 10% و 5% از میراث خود به خرید سهام یک شرکت اختصاص دهند و سپس این میانگین را توسط تخمین های مختص شرکت کننده در مورد Fv را مقیاس گذاری کردیم. ما این کار را برای هر یک از دو شرکت، جداگانه انجام دادیم. ما سپس میانگین نهایی نسبت WTP/FV را برای شرکت دارای FRQ پایین تر از میانگین نسبت WTP/FV برای شرکت دارای FRQ بالاتر برای هر شرکت کننده تفریق کردیم. این تفاوت موجود بین این دو نسبت، متغیر وابسته دوم ما است (مثلاً میانگین، WTP/FV نسبی). به طور مفهومی، این مقدار وابسته، شبیه به نسبت V/P است که توسط لی و همکارانش (1999) با یک تفاوت بحث شد. با توجه به این بیان که WTPها در افزایش FV احتمالاً بدون نسبت هستند، ما عنوان می کنیم که نسبت های بالاتر هنگامی که گزارشدهی FRQ حاضر است، نشان می دهند که سرمایه گذاران، ارزش را روی FRQ بالاتر قرار داده اند که تخمین های FV را کنترل می کند و این نسبت ها بیشتر می خواهند در این حالت نقش داشته باشند زمانی که یک گزارش بازرسی به شکل باورپذیرتری FRQ شرکت را اثبات می کند.

واسطه ها

به نظر می رسد واکنش های احساسی مثبت و باورهای ادراکی مثبت، زمینه ای برای تمایل اساسی به ارزش گذاری رفتار هماهنگ هستند. بر این اساس، ما در بخش پس-آزمون، واکنش های احساسی مثبت شرکت کنندگان و باورهای شناختی مثبت در مورد FRQ هر یک از شرکت ها را اندازه گیری می کنیم.

ما چهار سوال می پرسیم تا واکنش های احساسی مثبت (منفی) شرکت کنندگان به FRQ هر یک از شرکت ها را اندازه گیری کنیم (پنل الف از جدول 3 را ببینید).

 

سایت ترجمه رایگان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی