ترجمه تخصصی در زمینه استانداردهای گزارشگری مالی بین المللی
با توجه به این مسئله میتوان نتیجهگیری کرد اگرچه قرارداد زیربنایی متفاوت است ولی از نظر عملی این محصولات دارای عملکرد یکسانی هستند؛ بنابراین با استفاده از استانداردهای حسابداری مانند استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی (IFRSs) فرایند گزارشگیری آسان خواهد شد. برای مثال؛ P1 نشان میدهد که:
«روی همرفته؛ در مورد عملیات حسابداری باید خاطرنشان ساخت اگر شما بخواهید سیستم حسابداری اسلامی را به متعارف تبدیل کنید؛ باید مطابق با استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی باشد. به همین دلیل معتقدم تا زمانی که بتوانید با استفاده از معادل فرایند حسابداری متعارف، نیازهای حسابداری اسلامی را برآورده نمایید؛ استاندارد گزارشگری مالی بینالمللی نیز میتواند به تسهیل کارکرد سیستم اسلامی و متعارف کمک کند.
شورای مشورتی فقهی( SAC) چهار مذهب را تحت پوشش قرار میدهد. همانطور که در متن فوق توضیح دادیم؛ برخی از افرادی که با آنها مصاحبه شده معتقدند که محصولات موسسههای مالی اسلامی (IFIs) در مالزی بسیار نوآور هستند و شوراهای مشورتی فقهی در مالزی معمولا دارای نگرش آزادیخواهانه هستند و اجازه میدهند که برخی از محصولات متعارف کپیسازی شوند. بنابراین؛ به واسطه وجود محصولات مشابه بین موسسههای مالی اسلامی و سیستم بانکداری متعارف میتوان از استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی در گزارشگیری محصولات موسسههای مالی اسلامی استفاده کرد. محصولات موسسه مالی اسلامی به محصولات بانک متعارف تبدیل میشوند و سپس گزارشگیری با استفاده از روش مشابهی انجام خواهد شد.
2-5 : نقش سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی در ایجاد استانداردهای حسابداری
هدف از ایجاد سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی (AAOIFI) توسعه افکار مربوط به موسسههای اسلامی؛ آمادهسازی؛ منتشر کردن؛ تفسیر؛ بررسی و اصلاح استانداردهای حسابداری و حسابرسی برای موسسههای مالی اسلامی و انجام تحقیقات لازم در سطح حسابداری و حسابرسی اسلامی است (AAOIFI,2007). تحقیقات قبلی نشان میدهند بانکهای سلامی به خاطر پیروی از قانون اسلامی محصولات گستردهای را ارائه مینمایند که با محصولات مالی غربی سنتی تفاوت دارند (وینیکومب؛ 2010). علیرغم اینکه سازمان فوق معتقد است این اهداف مطابق با دستورالعملهای شریعت اسلامی انجام میشوند (کاملا؛ 2009) ولی تا حدودی برای محققان این مسئله بحث برانگیز است که چرا نهادهای نظارتکننده بر حسابداری در مالزی از کاربرد استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی امتناع میکنند؛ آنها میتوانند از استانداردهای حسابداری اسلامی برای تهیه صورتهای مالی استفاده نمایند. شاید یکی از دلایل بروز این مسئله آن باشد که سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی مجموعه استانداردهای حسابداری و سازماندهی را برای هدایت تحقیقهای تجربی گزارشگیری مالی اسلامی منتشر کرده که تاکنون مورد توجه افراد و نهادهای زیادی در سطوح مختلف قرار گرفته است.
با توجه به این موضوع؛ مصاحبهشوندهها سئوالهایی را در مورد نقش استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی پرسیدند و همگی با این نظریه موافق بودند که به جای استفاده از استانداردهای حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی؛ استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی را به کار ببرند. بیشتر آنها معتقد بودند که استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی اغلب اجرایی هستند و معمولا قابل رقابت با استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی نیستند. نمیتوان آنها را از مجموعه استانداردهای حسابداری جدا نمود. یکی از شرکتکنندهها در مصاحبه به نقش مکمل استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی اشاره کرد و گفت:
«دکتر محمد نِدال الچار دبیر کل سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی بارها گفته است که استاندارد این سازمان هرگز به معنی رقابت با استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی نیست و فقط برای اجرای آن به کار میرود».
این نظریه مطابق با رویکرد سازمان حسابداری و حسابرسی موسسههای مالی اسلامی برای توسعه استانداردهای حسابداری در نهادهای تجاری اسلامی و پذیرش استانداردهای غربی متعارف است (لِویس؛ 2001). سازمان حسابداری موسسه اسلامی این رویکرد را بدان علت انتخاب کرد که معتقد است بازده به دست آمده از پروژههای قبلی موجب اجرای به موقع استانداردها بدون اصلاح قانون فقهی میشود (وینیکومب؛ 2010). به خاطر اینکه استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی مبتنی بر استانداردهای منتشر شده در غرب هستند؛ هیاتهای حسابداری بینالمللی- به ویژه هیات استانداردهای حسابداری بینالمللی (IASB)- در استانداردهای گزارش مالی بینالمللی امتیازهایی را برای گزارشگیری محصولات نهادهای مالی اسلامی در نظر میگیرند و ترجیح میدهند که از استانداردهای سازمان حسابرسی و حسابداری اسلامی برای تهیه صورتهای مالی در مالزی استفاده کنند که شرکتکننده شماره 6 به این مطالب در نظرات خود اشاره کرد. تفاوتی بین استانداردهای سازمان حسابرسی و حسابداری نهادهای اسلامی و استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی وجود ندارد. استانداردهای مالی سازمان حسابداری اسلامی به استثنای یک یا دو مورد با استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی سازگار هستند (آرچر و عبدل کریم؛ 2007).
هدف از توسعه استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی افزایش اعتماد بازار به فعالیت بانکهای اسلامی؛ نشان دادن مقایسهپذیری آنها؛ تسهیل انتقال بانکداری اسلامی و شیوههای مالی در سرتاسر ساختارهای ملی و نظارتی است (مایورِر؛ 2002؛ AAOIFI؛ 2007). استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی اغلب برای افزایش شفافیت در تهیه صورتهای مالی و آسان نمودن تفسیر برای کاربران تنظیم میشوند (عبدل کریم؛ 2001). هرچند؛ بیشتر شرکتکنندهها در مصاحبه مسئله مقایسه را به عنوان یکی از عوامل بازدارنده پذیرش استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی در مالزی در نظر گرفتند. در بیشتر موارد؛ اگر دو مجموعه استاندارد حسابداری در اختیار داشته باشیم؛ آنگاه بر مقایسهپذیری صورتهای مالی تاثیر خواهد گذاشت. موقعیت جاری نشان میدهد که صورتهای مالی نهادهای مالی اسلامی بر طبق استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی تهیه میشوند. با تمرکز بر روی یک مجموعه استاندارد حسابداری یعنی گزارشگری مالی بینالمللی؛ برخی از نهادهای تنظیمکننده قوانین مالی از داشتن مجموعه استانداردهای حسابداری مجزا ناراضی هستند. همگرایی استانداردهای حسابداری از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا باعث افزایش مقایسهپذیری صورتهای مالی نهادهای مختلف میشود.
بر طبق گفته یکی از شرکتکنندهها؛ وجود دو مجموعه استاندارد حسابداری موجب بروز مشکل در ادغام صورتهای مالی نهادهای مالی اسلامی با وجود شعبههای متعدد در سرتاسر جهان میشود. علاوه برآن؛ شرکتکننده در مصاحبه شماره 1 معتقد است که نهادهای مالی اسلامی برای رشد و توسعه خود نمیتوانند از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی استفاده کنند زیرا باعث مقایسهناپذیری صورتهای مالی و مسئله ارزیابی کیفی میشود. شرکتکننده شماره 2 با تایید این مسئله بیان میکند که:
«اگر استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی در سرتاسر جهان با عدم پذیرش مواجه شوند؛ آنگاه موسسههای مالی اسلامی هرگز نمیتوانند از استانداردهای سازمان فوق استفاده نمایند. در نتیجه به واسطه وجود استانداردهای مختلف نهادهای مالی اسلامی دیگر نمیتوانند خود را با همکارانشان در سیستم بانکداری متعارف مقایسه کنند».
در ادامه شرکتکننده شماره 3 میافزاید:
«استفاده از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی توسط موسسههای مالی اسلامی- که در سطح بینالمللی رقابتپذیر نیستند- به نظر میرسد منطقی باشد زیرا اگر پذیرش جهانی از اهمیت چندانی برخوردار نباشد؛ دیگر نیازی به رعایت استانداردهای بینالمللی نیست».
هنگامیکه استانداردهای گزارشگری به زبان بینالمللی گزارشگری مالی تبدیل میشوند؛ برای کشوری مانند مالزی که دارای میراث غربی است و علیرغم نیاز شدید مسلمانان مالزی؛ پذیرش استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی مشکل خواهد بود. همانطور که التراونه و لوکاس (2012) در تحقیقات خود نشان دادند مهمترین عامل تاثیرگذار نهادهای نظارتکننده حسابداری در ابلاغ استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی؛ وابستگی اقتصادی به غرب است. بنابراین؛ نهادهای مالی حسابداری اسلامی در صنعتی تاسیس میشوند که از نظر مقایسهپذیری تحت تسلط غرب قرار دارند و این یک مسئله بازدارنده دیگری است که مانع پذیرش استانداردهای مالی سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی برای تهیه صورتهای مالی توسط نهادهای مالی اسلامی به عنوان صنعتی میشود که وابستگی اقتصادی شدیدی به غرب دارند.
هدف از ایجاد سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی؛ انتشار ایدههای حسابداری معاصر که تاثیر این اهداف را بر روی شریعت اسلامی بررسی میکند. درنتیجه؛ از ایدههایی استقبال میشود که با شریعت اسلامی سازگار هستند و مانع انتشار هدفهایی خواهد شد که با شریعت مخالف میباشند (مایورِر؛ 2010). هرچند؛ مکتبهای اندیشه اسلامی کمی وجود دارد که به نشان دادن تفاوتها در مفهوم توسعه بنیادی آن کمک میکند. این نیز یک دلیل دیگر است که در مالزی از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی مالی اسلامی حمایت نمیشود. اختلافهای مذهبی و مکتبهای اندیشه اسلامی به وفور در محیط بانکداری اسلامی مالزی به چشم میخورد. در نتیجه در مالزی استفاده از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی محدود به دستوالعملها و نقشهای مکمل است. برخی از شرکتکنندههای در مصاحبه (شماره 1؛ 2 و 3) معتقد هستند که استانداردهای مالی سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی ماهیت بحرینی دارند در حالیکه در مالزی هرکدام از بانکها و به ویژه بانک نگارا دارای شورای مشورت فقهی مخصوص به خود هستند. بیشتر شرکتکنندهها در مصاحبه معتقد بودند که شریعت اسلامی کشورهای خاورمیانه با مالزی متفاوت است. همچنین برخلاف کشورهای خاورمیانه؛ شوراهای مشورتی فقهی در مالزی به واسطه پیروی از اهداف شریعت عمدتا آزادیخواه هستند؛ در نتیجه به نهادهای مالی اسلامی اجازه میدهند که برخی از محصولات بانکی متعارف را ارائه نمایند. شرکتکنندههای در مصاحبه به این مسئله اشاره کردند که به واسطه وجود مذهبهای مختلف در برخی از کشورها؛ در بحرین و مالزی تفاوتهایی بین شریعت مشاهده میشود. شورای مشورتی فقهی علاوه بر مذهب شافعی که مذهب رسمی مالزی است؛ چهار مذهب معروف دیگر را در نظر میگیرد. بر طبق گفته شرکتکننده شماره 3؛ چون استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی در بحرین مورد استفاده قرار می گیرند و مذهب این کشور مالکی است و برخی از محصولات بانکی در استانداردهای سازمان فوق در نظر گرفته نشدهاند؛ در نتیجه نهادهای مالی اسلامی مجبورند از استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی استفاده کنند.
نظارت شرکتکنندههای فوق مشابه یافتههای حنیفه و حُدَیب (2010) است که معتقدند یک نوع واگرایی یا اختلاف عقیده در تفسیرهای شریعت وجود دارد که باعث ایجاد مدلهای مالزیایی و عربی میشود. علاوه برآن؛ مالزی در تفسیر اصول شریعت اسلامی مربوط به فعالیتهای مالی و بانکداری به صورت بیطرف عمل میکند و درنتیجه محصولاتی که ارائه میشوند دارای ماهیت بانکداری متعارف هستند (خان و باهاتی؛ 2008). بر طبق نتایج به دست آمده توسط حنیفه و حُدَیب (2010) رویکردهایی که در مالزی برای ارائه محصولات مالی اسلامی استفاده میشوند؛ عبارتند از:
«اجتهاد (استدلال و مناظره قانونی) برای مشروعیت بخشیدن به نوآوری محصولات مالی به اشتباه بر اساس اهداف شریعت (اهداف قانونی) انجام میشود که برخلاف زیان؛ درجه سود را با توجه به منافع انسانی (مصالح) در نظر میگیرد. مکانیزمهای تطبیقی دیگری نیز برای قانونی ساختن فرایند نوسازی نهادهای مالی و اعتبارات تجاری اسلامی مانند عرف (عادتها و رسوم محلی) و اصول ضرورت وجود دارد. علیرغم حذف مقررات دست و پا گیر در بخش مالی ناشی از سیاستهای نظم نوین جهانی؛ وجود همبستگی زیاد بین بانکدارها؛ دولت و محققان فقهی موجب تسهیل نوآوری محصولات مالی سازگار با شریعت به جای محصولات مبتنی بر شریعت (یعنی مبتنی بر صرفا اهداف مالی اسلامی) میشود (حنیفه و حُدَیب؛ 2010؛ صفحه 89).
رویکرد فوق موجب رشد امور مالی اسلامی میشود که برخی از محصولات نهادهای مالی اسلامی کپیسازی شده از صنعت بانکداری متعارف را ارائه مینمایند (خان؛ 2010). برخی از محققان معتقدند نهادهای مالی اسلامی به جای انجام وظایف مذهبی به دنبال اهداف مادی همانند نظام سرمایهداری هستند و از اهداف اولیه مذهبی خود دور میشوند (حنیفه و حُدَیب؛ 2010). این مسئله باعث میشود که مراکز نظارتکننده ملی مانند انجمن استانداردهای حسابداری مالزی (MASB) به این نتیجه برسند اگر در استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی به اصول شریعت توجه شود؛ نهادهای مالی اسلامی میتوانند از آنها استفاده کنند. در حال حاضر این انجمن معتقد است وجود استانداردهای حسابداری اسلامی مجزا چندان هم ضروری نیست زیرا تفاوت مهمی در عملکرد بین محصولات نهادهای مالی اسلامی و محصولات بانکداری متعارف وجود ندارد.
در مورد ضرورت کاربرد استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی به وسیله نهادهای مالی اسلامی؛ برخی از شرکتکنندهها در مصاحبه معتقد بودند که چون در معاملهها روح اسلامی وجود دارد؛ کارشناسان به خوبی میتوانند استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی را درک کنند. هرچند؛ میزان افشاء اطلاعات اضافی موضوعی است که موسسههای مالی اسلامی نگران آن هستند. همانند نظر شرکتکننده شماره 2؛ برخی از بانکها قصد دارند که از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی استفاده کنند.
«قبل از اجرای استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی برخی از موارد مانند سیستم؛ زیرساخت؛ آموزش و پرورش باید در نظر گرفته شود و اجرای آن به زمان و منابع زیادی نیاز دارد».
با توجه به توسعه اخیر استانداردهای حسابداری؛ شرکتکننده شماره 2 بیان میکند که برخی از موسسههای مالی اسلامی در سال 2014 با آغوش باز از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی استقبال کردند و این امر باعث شد که عناصر سازمان فوق بر حسب سیاستهای حسابداری برای مضاربه؛ اجاره و مرابحه برنامهریزی شوند. سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی باید در زمینه استانداردهای گزارشگری مالی اسلامی در مالزی افشاءسازی زیادی انجام دهد که همین امر بر طبق گفته شرکتکننده شماره 3 به عنوان یک عامل بازدارنده برای پذیرش استانداردهای سازمان فوق در نظر گرفته میشود. برای افشاءسازی زیاد وجود یک پیشنیاز ضروری است؛ در این پیشنیاز باید شرایطی در مورد سرمایه مضاربه و مدیریت آن در نظر گرفته شود که مستلزم صرف وقت زیاد؛ فعالیت و سایر منابع نهادهای مالی اسلامی است و اجرای استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی را در مالزی با مشکل مواجه میسازد. این مسئله با یافتههای نادزری (2009) سازگار است؛ وی عقیده دارد میزان افشاءسازی نهادهای مالی اسلامی بسیار کمتر از پیشنیازهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی است و همچنین بیزاری نهادهای اسلامی را برحسب پیشنیازهای سازمان فوق نشان میدهد.
3-5: نقش آینده سازمان حسابداری و حسابرسی در استانداردهای حسابداری نهادهای مالی اسلامی
با اینکه نهادهای مالی اسلامی به سرعت در حال رشد هستند ولی در محیطهای نظارتی آنها هیچگونه توسعه چشمگیری مشاهده نمیشود؛ در چنین شرایطی مسئله رشد فقط بر روی نهادها و محصولات مالی تاکید میکند (وینیکومب؛ 2010). علاوه برآن؛ رشد سریع نهادهای مالی اسلامی در سطح جهان را میتوان به عنوان یک عامل خارجی در نظر گرفت که فرصت توسعه کشورها را برای بهبود رویکردهای حسابداری از بین میبرد و باعث تسلط حسابداری انگلیسی/ آمریکایی در سطح جهان میشود (التراونه و لوکاس؛ 2012). در نتیجه؛ بیشتر مراکز نظارتکننده مانند انجمن استانداردهای حسابداری مالزی بر این اصل پافشاری میکنند که در استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی باید اصول شریعت نیز در نظر گرفته شود؛ بنابراین میتوان از آنها در گزارشگیری صورتهای مالی نهادهای اسلامی استفاده کرد[5]. بیشتر شرکتکنندههای در مصاحبه معتقد هستند که استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی میتوانند نیازهای گزارشگیری نهادهای مالی اسلامی را برآورده نمایند زیرا مراکز نظارتی از آنها برای گزارشگری محصولات بانکی نهادهای مالی اسلامی استفاده میکنند. اگر چه به واسطه برابر بودن محصولات نهادهای اسلامی با بانکهای متعارف تمامی معاملهها تحت پوشش استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی هستند ولی برخی از شرکتکنندهها معتقد بودند این روشی را نشان میدهد که در آن محصول منعکسکننده اسلامی بودن محصولات نهادهای مالی اسلامی است؛ برای مثال؛ شرکتکننده شماره 2 میگوید:
«با اینکه تمامی معاملههای مالی و بانکی تحت پوشش استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی هستند؛ با این حال این پرسش در ذهن من تداعی میشود که آیا عملیات حسابداری هم بر طبق اصول شریعت صورت میگیرد».
در نتیجه؛ شایستگی استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی در گزارشگیری نهادهای مالی اسلامی هنوز اثبات نشده و این سئوال را برای ما به وجود میآورد که آیا سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی میتواند در بهبود محیط گزارشگری مالی نهادهای اسلامی نقش مهمی ایفا کند.
وجود هماهنگی در فعالیت انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی (IASB) حمایت بسیاری از کشورها را در سرتاسر جهان به دست آورده است. مالزی از این امر مستثنی نیست؛ داتو زین العابدین پوتی- رئیس انجمن استانداردهای حسابداری مالزی- در سال 2008 اعلام کرد که در آینده نزدیک مالزی از استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی استفاده خواهد کرد. اگرچه؛ استانداردهای حسابداری اسلامی وجود دارد؛ با این وجود نهادهای مالی اسلامی در پذیرش استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی آزاد نیستند زیرا انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی یک مرکز مهم تلقی میشود و خود از استانداردهای حسابداری جهانی پیروی میکند. شرکتکننده شماره 2 معتقد است که در مقایسه با سایر بازارهای مالی در سطح جهان؛ سهم بازار مالی اسلامی بسیار اندک است- یعنی کمتر از ده درصد میباشد. درنتیجه؛ نهادهای مالی اسلامی به عنوان یک اقلیت نمیتوانند استانداردهای نظارتی و مدیریتی را اجرا کنند. علاوه برآن؛ فعالیت برای اجرای عملیات حسابداری خاص در مالزی محدود است زیرا بر طبق گفته شرکتکننده شماره 1:
«نقش انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی فقط در نظر گرفتن استاندارد بینالمللی و اجرای است و دیگر نقشی در ایجاد استانداردهای حسابداری ندارد».
با همگرایی به سمت استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی, انجمن استانداردهای حسابداری مالزی نقش یک واسطه را در کشف تغییرات در استانداردهای بینالمللی ایفا میکند؛ در نتیجه زمینه برای پاسخگویی به نیازهای مالی اسلامی فراهم خواهد شد (حنیفه و سینگ؛ 2012). انجمن استانداردهای حسابداری مالزی بیشتر نگران این مسئله است که آنها برای مصارف خاص و مختلف قرارداد طراحی میشوند؛ همچنین استانداردهای حسابداری اسلامی خاص میتوانند فرصتهای ناخوشایندی را برای واسطهگری و سوء استفاده فراهم نمایند. این مسئله باعث میشود انجمن استانداردهای حسابداری مالزی برای نهادهای مالی اسلامی تحت استانداردهای گزارشگری مالی مالزی استثنایی قائل نشود که معادل استانداردهای گزارشگری مالی اسلامی است (انجمن استانداردهای حسابداری مالزی؛ 2012). درحقیقت به واسطه قدرتی که دارد؛ بحث در مورد همگرایی استانداردهای حسابداری از هماهنگسازی به استانداردسازی یک طرفه تغییر یافته است. این موضوع به خوبی در مقدمه استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی قابل مشاهده است که توضیح میدهد در صورتهای مالی نباید علنا اعلام کرد که از استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی پیروی میشود مگر اینکه به طور کامل پیرو استانداردهای کاربردی باشند و فقط به برخی از آنها بسنده نکنند. در استانداردهای مالی بینالمللی موارد استثنایی وجود ندارد.
بنابراین گروه تنظیم استاندارد آسیا- اقیانوسیه (AOSSG) (2010) معتقد است که تنظیمکنندههای استاندارد ممکن است به در نظر گرفتن تعادل نظرات مشاوران شریعت با طرحهای همگرایی نیاز داشته باشند؛ برای مثال تفاوت در نظرات مربوط به نحوه ایجاد معاملات مالی اسلامی موجب همگرایی عملیات معاملات مختلف در حوزههای قضایی متفاوت میشود که ممکن است در آینده بازتابهایی نیز داشته باشد. با توجه به مصاحبههای انجام شده؛ برای کاهش تغیرات در گزارشگیری نهادهای مالی اسلامی؛ بیشتر پاسخدهندهها دستورالعمل و نظراتی را در مورد استفاده از استانداردهای گزارشگیری مالی بینالمللی در عملیات حسابداری در سطح جهان توسط نهادهای اسلامی بیان کردند. بر طبق گفته شرکتکننده شماره 3؛ اگرچه استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی میتوانند به نهادهای اسلامی در انجام قراردادهای اسلامی کمک کنند؛ با این وجود معاملات نهادهای اسلامی را بهطور صحیح نشان نمیدهند. درحقیقت؛ استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی به همین دلیل ایجاد و توسعه یافتهاند. اگرچه آنها شباهتهای اقتصادی با معاملات مبتنی بر استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی دارند ولی افرادی نیز معتقد هستند که معاملات مالی اسلامی باید به شکل متفاوت توضیح داده شوند (حنیفه و سینگ؛ 2012). بیشتر شرکتکنندهها بر این مسئله تاکید داشتند که هنوز فرصتی برای ارائه دستورالعملهای خاص در گزارشگیری نهادهای مالی اسلامی وجود دارد. شرکتکننده شماره 5 معتقد است پیشنیازهای مختلف نهادهای مالی اسلامی بهطور کامل توسط استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی نشان داده نمیشود. علاوه برآن؛ شرکتکننده فوق خاطرنشان ساخت که عدم هماهنگی در عملیات حسابداری معاملات نهادهای مالی حسابداری ممکن است بر اعتماد بازار و مسئله جهانسازی تاثیر میگذارد. وی در ادامه بیان کرد که انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی انعطافپذیری زیادی را در جستجوی مشاوره برای توسعه عملیات حسابداری در معاملات نهادهای مالی اسلامی نشان میدهد. علاوه برآن؛ شرکتکننده شماره 7 معتقد است که:
«حتی اگر استانداردهای موجود برای پوشش دادن معاملات اسلامی کافی باشند؛ شخصا من عقیده دارم که نهادهای مالی اسلامی باید دارای استانداردهای مخصوص به خود باشند بهطوری که در آن نام؛ شرایط و مفاهیم استفاده شده در استانداردها منعکسکننده مجموعه اصطلاحات تخصصی اسلامی است. درحقیقت؛ استانداردها باید مبتنی بر اصول اسلامی باشد. همچنین؛ استانداردها باید در مورد مفاهیم و اصول اسلامی و اصول شریعت همانند دستورالعمل رفتار نمایند».
علاوه برآن؛ نهادهای مالی اسلامی منتشرکننده محصولات مطابق با شریعت برای اینکه به اعتماد عمومی دست یابند؛ باید از افشاء اضافی استفاده کنند که این امر مستلزم ایجاد دستورالعملهای لازم است. برخی از شرکتکنندهها به خوبی از اهمیت افشاء اضافی برای محصولات نهادهای مالی اسلامی آگاه بودند و در نظرات خود به آن اشاره کردند. در این مورد شرکتکننده شماره 1 میگوید:
«درحقیقت؛ فرایند گزارشگیری با فعالیتهای بانکی متعارف فرق دارد و برای مقایسه نظام بانکی متعارف به افشاء اضافی نیاز داریم».
علاوه برآن؛ شرکتکننده شماره 4 معتقد است افشاء نشان میدهد که آیا درآمد به دست آمده حلال است زیرا شورای مشورتی فقهی بیشتر نگران کامل بودن قرارداد است و اینکه آیا نهادهای مالی اسلامی محصولات مطابق با شریعت را ارائه میدهند.
اگرچه با توجه به یافتههای بالا استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی در نهادهای اسلامی قابل کاربرد هستند؛ با وجود این هنوز فرصتی برای استانداردهای حسابداری اسلامی و متفاعد کردن گروههای ذینفع وجود دارد به ویژه کاربران مسلمان که محصولاتشان به راستی مطابق با شریعت و مورد تایید شورای مشورتی فقهی است. برخی از شرکتکنندهها معتقد هستند استانداردها باید مطابق با استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی باشند و در سطح بینالمللی به خوبی اجرا شوند. افزایش مقایسهپذیری برونمرزی معاملههای مالی اسلامی به عنوان یک چالش برای تنظیمکنندههای استاندارد و گروههای ذینفع محسوب میشود؛ با این وجود آنها باید به مسئله حساسیتهای مذهبی هم توجه نمایند (AOSSG,2010). بنابراین وجود یک درک مشترک بین استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی و نهادهای مالی اسلامی ضروری است زیرا هنوز افرادی وجود دارند که معتقد هستند برخی از اصول استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی با تفسیر شریعت ناسازگار هستند علیرغم آنکه استانداردهای فوق در سطح بینالمللی مورد قبول نهادها می باشند (هانفا و سینگ؛ 2012).
در درک این مسئله که نهادهای مالی اسلامی تا حد قابل توجهی موجب افزایش موقعیت مالزی به عنوان یک مقصد سرمایهگذاری مستقیم خارجی محبوب یعنی بانک نگارا مالزیایی (BNM) تلاشهایی را به منظور ایجاد سازگاری بین سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی و استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی انجام داده است. شرکتکننده شماره 2 معتقد است که در مالزی بانک نگارا نقش مهمی را در ایجاد دستورالعمل در گزارشگری نهادهای مالی اسلامی ایفا مینماید حتی اگر در سطح بینالمللی محبوبیت چندانی نداشته باشد. بانک نگارا اقدامات مهمی را در جهت حمایت از طرح دولتی مالزی یعنی تثبیت موقعیت مالزی به عنوان کانون مالی اسلامی آسیا انجام داده است.
شرکتکننده شماره 4 در این مورد میگوید:
«اگر انجمن استانداردهای مالی اسلامی فاقد استاندارد لازم باشد. بانک نگارا می تواند دستورالعملی را در این مورد مطرح کند. بنابراین شکاف موجود با دستورالعملهای بانک نگارا پر خواهد شد».
به طورکلی؛ در مالزی دستورالعملهای مربوط به گزارشگری نهادهای مالی اسلامی به وسیله بانک نگارا آماده میشود حتی اگر در سطح بینالمللی اتفاق نیافتد. بیشتر شرکت کننده ها در مصاحبه معتقد هستند برای اینکه نهادهای مالی اسلامی بتوانند استانداردهای حسابداری را به صورت موثر اجرا کنند؛ سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی باید با انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی همکاری کند. علاوه برآن؛ برخی از شرکتکنندهها تمایل زیادی برای مشاهده هماهنگی بین استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی و سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی در زمان بیثباتی داشتند.
به واسطه تاثیر انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی به عنوان سازمان استاندارد حسابداری جهانی و حرکت به سمت همگرایی؛ لازم است که در استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی عملیات حسابداری محصولات مالی حسابداری نیز در نظر گرفته شود. بر طبق گفته شرکتکننده شماره 1 تطبیق بین استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی و سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی باید تشویق شود؛ حتی اگر اختلافهای زیادی وجود داشته باشد. این شرکت کننده در ادامه می افزاید به واسطه جهانی بودن استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی؛ وجود مراحل متعدد ضروری است. با توجه به این مسئله شرکتکننده فوق معتقد است که این تطبیق دادن برای جلوگیری از بروز مسائلی مانند بورس سهام محلی ضروری است- با فرض اینکه استانداردهای حسابداری تحت قوانین استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی عمل نمیکنند- و صورتهای مالی نهادهای اسلامی ممکن است واجد شرایط لازم باشند. سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی چون نمیتواند به تنهایی به حیات خود ادامه دهد؛ مجبورند با انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی همکاری نمایند. بر طبق گفته همین شرکت کننده؛ اگرچه سازمان استانداردهای حسابداری مالی اسلامی کمیتهای را برای در نظر گرفتن این موضوع ایجاد کرده ولی پیگیری آن چندان جدی نبوده است.
همانطور که در متن فوق توضیح دادیم؛ شکاف عمیق بین استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی و گزارشگری مالی بینالمللی مطابق با مبحث اجاره است. اخیرا انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی شرایطی را برای اجاره با نام استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی اجاره 16 (IFRS 16 Leases) در سیزده ژانویه 2016 منتشر کرده که تا تاریخ 1 ژانویه 2019 اعتبار دارد. این امر شکاف بین استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی و سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی را عمیقتر کرد. حسابهای استانداردهای گزارشگری اجاره 16 بیشتر به عنوان اجاره مالی ثبت میشوند که در مقایسه با استاندارد حسابداری مالی سازمان حسابرسی نهادهای اسلامی (FAS) شماره 8- اجاره و اجاره به شرط تملیک- همگی باید همانند اجاره عملیاتی در نظر گرفته شوند. مفهوم «حق استفاده» بر طبق بیانیه انجمن استانداردهای حسابداری مالزی با دستورات شریعت سازگار است که یک نوع تفسیر مالزیایی محسوب میشود. انجمن استانداردهای حسابداری مالزی تصمیم گرفت از استانداردهای اسلامی در دستورجلسههای مالی استفاده کند. این یک صنعت جهانی یک تریلیون دلاری میباشد و تاکنون رشد قابل ملاحظهای داشته است.
تلاش برای توجه به استانداردهای حسابداری در نهادهای مالی اسلامی این اطمینان را به وجود میآورد که همگرایی در دستورجلسههای مالی اسلامی ایجاد خواهد شد. همچنین تلاش برای ارزش بخشیدن به اصول مالی اسلامی در استانداردهای حسابداری جاری مورد حمایت قرار می گیرد. هماهنگسازی هدفمند بین استانداردهای گزارشگری مالی اسلامی و سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی باعث ایجاد سود گسترده در سطح جهان؛ ارتقاء مقایسهپذیری صورتهای مالی و گزارشگری بر طبق قراردادهای اسلامی میشود. این پیشنهادها در سرتاسر کل صنعت کاربرد یکسانی دارند و برای استفاده در حسابداری متعارف اغلب در انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی مطرح میگردند. خبرگزاری رویترز در سال 2012 گزارش داد که گروه تنظیمکننده استاندارد آسیایی/ اقیانوسیه- یک سازمان منطقهای که دستورالعملهای حسابداری را ایجاد میکند- معتقد است انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی باید دستورالعملهایی را برای استانداردهای مالی اسلامی در نظر بگیرد[7]. بر اساس این مطالعه بیش از سه چهارم 24 گروه تنظیم کننده استاندارد مالی معتقد هستند که استانداردهای حسابداری اسلامی مجزایی خارج از چهارچوب استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی وجود ندارد زیرا آنها با روند جهانی همگرایی با استانداردهای فوق ناسازگار هستند.
6: بحث و پیامدهای آینده
در این مقاله توسعه نهادهای مالی اسلامی با گذشت زمان مورد بحث قرار گرفت و یافتههای به دست آمده نشان میدهند که فرایند گزارشگیری همزمان با رشد نهادهای مالی اسلامی در سرتاسر جهان گسترش یافته است. بسیار جالب است که شواهد به دست آمده نشان میدهند شرکتکنندگان در مصاحبه بیشتر بر روی کاربردی بودن گزارشگیری در این صنعت رقابتی تاکید داشتند در حاالیکه در جامعه مسلمانان وجود یک تعادل ضروری به نظر میرسد. یافتههای به دست آمده نشان میدهند که نهادهای مالی اسلامی از وجود استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای اسلامی موجود آگاه هستند بهطوری که از این استانداردها به عنوان یک منبع برای تهیه صورتهای مالی استفاده میشود. مهمترین علتی که باعث عدم استفاده از استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی در گزارشگیری نهادهای اسلامی میشود؛ مسئله مقایسهپذیری است. با اینکه برخی از کشورها در سرتاسر جهان استانداردهای گزارشگیری مالی بینالمللی را پذیرفتهاند ولی نفوذ استانداردهای حسابداری سازمان حسابرسی اسلامی در بازار تا حدودی مشکل است؛ جاییکه یک صنعت غربی بر آن حاکم است.
در کاربرد استانداردهای سازمان حسابداری و حسابرسی نهادهای مالی اسلامی یک عامل چالشانگیز دیگر نیز وجود دارد و آن وجود مکاتب اندیشه اسلامی مختلف در درک اصول اسلامی است. درنتیجه؛ کاربرد محصول نهادهای مالی اسلامی در میان کشورهای اسلامی متغیر است و به تایید شورای مشورتی فقهی موجود در آن کشور خاص بستگی دارد. هرچند کشور مالزی در این مورد دارای نگرش آزادیخواهانه است زیرا تمامی چهار مذهب به فرمولهسازی محصولات نهادهای مالی اسلامی تمرکز میکنند؛ درنتیجه محصولات اسلامی مختلفی در مالزی تولید خواهد شد. استفاده از استانداردهای مالی بینالمللی در فرایند گزارشگیری به خوبی مورد حمایت شرکتکنندگان در مصاحبه یعنی کارشناسان نهادهای مالی اسلامی قرار گرفت؛ اگرچه برخی از آنها معتقد بودند که استفاده از این استانداردها به منزله توجه بخش اسلامی محصولات نیست. در اینجا باید خاطرنشان ساخت که برخی از شرکتکنندهها بر روی این مسئله تاکید کردند که محصولات آنها نسخه کپی شده محصولات بانکداری متعارف است. بیشتر آنها معتقد بودند که برای گزارشگیری؛ محصولات نهادهای مالی اسلامی به روش بانکداری متعارف ترجمه میشوند؛ سپس برای بررسی و تفسیر مشابه گزارشگیری محصولات متعارف و بر طبق استانداردهای گزارشگیری مالی بینالمللی عمل میشود.
پیامدهای کاربردی مطالعه ما به دو دسته تقسیم میشوند: اول؛ شواهد به دست آمده از شرکتکنندهها به طور آشکار نشان میدهد که چگونه توسعه گزارشگیری در نهادهای مالی اسلامی منعکسکننده رویکردهای آنها است؛ همچنین شواهد بیان می کنند که این مراکز پا را از اهداف اولیه دینی خود فراتر گذاشته و به رویکرد سرمایهداری سیستم بانکداری متعارف نزدیک میشود. محصولات نهادهای مالی اسلامی از نظر کارکرد مشابه محصولات بانکداری متعارف است و تنها تفاوت آن در انعقاد قرارداد میباشد. بنابراین استانداردهای گزارشگیری مالی بینالمللی میتوانند محصولات نهادهای اسلامی را با استفاده از روش محصولات بانکداری متعارف گزارش نمایند. با دستیابی به شواهد بیشتر در این مقاله میتوان به این نکته پی برد که نهادهای مالی اسلامی بر ابزارهای فنی محصولات تاکید میکنند بدین معنی که هدف اولیه نهادهای مالی اسلامی گسترده و فراگیر است. هرچند؛ بحث در مورد این مسئله که چگونه نهادهای مالی اسلامی میتوانند به هدفهای واقعی آموزش اسلامی از طریق محصولات خود دست یابند از حوصله این مقاله خارج است. در تحقیقات آینده باید بر روی موضوع نحوه دستیابی به اهداف دینی و انجام عملیات حسابداری اسلامی از طریق محصولات مبتنی بر شریعت تمرکز نمود.
دوما؛ شواهد به دست آمده نشان میدهند که استانداردهای حسابداری اسلامی مجزا برای نظارت بر محیط نهادهای مالی اسلامی مفید نیستند و درعوض آنها به استانداردهای افشاء و توضیح در مورد قراردادهای اسلامی و متقاعد کردن جامعه مسلمانان نیاز دارند برای اینکه مطمئن شوند آنها واقعا محصولاتی را ارائه میدهند که مبتنی بر شریعت و مورد تایید شورای مشورتی فقهی هستند. برخی از شرکتکنندهها به عملیات سازمان حسابداری و حسابرسی اسلامی برای منعکسکردن قراردادهای محصول بر طبق اصول اسلامی اشاره کردند. با این وجود؛ دستورالعملهای نهادهای مالی اسلامی کاربرد جهانی ندارند به ویژه اگر دارای استانداردهای حسابداری مجزا باشند. در مورد مسئله هماهنگسازی و همگرایی استانداردهای گزارشگیری مالی بینالمللی تعداد زیادی از شرکتکنندهها بر روی عملیات حسابداری و افشاء نهادهای مالی اسلامی تمرکز کردند و برای کاربرد موفق در سطح جهانی آیا در چهارچوب استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی عمل میکنند. تنظیم دستورالعمل در نهادهای مالی اسلامی تحت چهارچوب استانداردهای گزارشگیری مالی بینالمللی به عنوان یک پیشرفت عمده در توسعه گزارشگیری اسلامی در نظر میشود. انجمن استانداردهای حسابداری اسلامی برای توسعه استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی در بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) باید از استانداردهای مستقل استفاده نماید. اگرچه برخی از کارشناسان معتقد هستند که این هدف دارای ماهیت سرمایهداری است و به قانونی بودن نهادهای مالی اسلامی کمک میکند؛ با این وجود میتوان شاهد توسعه خوبی در گزارشگیری محصولات نهادهای مالی اسلامی بود. در چنین شرایطی؛ برای ایجاد یک چهارچوب مفهومی حسابداری اسلامی؛ انجام تحقیقات گسترده در آینده ضروری است به طوریکه استانداردهای نهادهای مالی اسلامی بر اساس یک پایه منسجم به آسانی میتوانند توسعه یابند و به مرحله اجرا در آیند. بنابراین باید این مراکز را تشویق کرد که بر طبق چهارچوب استانداردهای گزارشگری مالی بینالمللی عمل نمایند.