سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

ترجمه تخصصی روش تحقیق ساختار سازمانی

پنجشنبه, ۲ آذر ۱۴۰۲، ۰۷:۳۵ ب.ظ

3. متدولوژی(روش شناسی تحقیق):

3.1. نمونه گیری و جمع آوری داده ها:

در این مطالعه تجربی برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ای که برای آزمون اعتبار مدل و فرضیه های تحقیق طراحی شده استفاده شده است. متغیرهای پرسشنامه شامل اطلاعات پیش زمینه ، ساختار سازمانی ، جهت گیری استراتژی و عملکرد محصول جدید است. کلیه متغیرهای مستقل و وابسته از طریق مقیاس های هفت مرحله ای از نوع لیکرت از 1 (به شدت مخالف) تا 7 (به شدت موافق) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه این تحقیق از جمعیت 5000 شرکت برتر تایوانی ذکر شده در سالنامه منتشر شده توسط خدمات اعتباری اطلاعات اعتباری چین تهیه شده است. این مطالعه به طور تجربی مدل ها و فرضیه ها را با استفاده از داده های شرکت های الکترونیکی تایوان آزمایش می کند. صنعت الکترونیک رقابتی است و به سرعت در حال تغییر است (چن و همکاران ، 2012).

سفارش ترجمه تخصصی

 

چنین محیطی اهمیت فعالیت های نوآوری یک شرکت را برجسته می کند. علاوه بر این ، حتی اگر شرکت های الکترونیکی تایوان نقش مهمی در بازار جهانی زنجیره تامین و لوازم الکترونیکی ایفا کنند ، اما تمایل دارند از رقبای اصلی بین المللی خود کوچکتر باشند (ژان و همکاران ، 2012). بنابراین ، شرکت های الکترونیکی تایوانی با منابع نسبتاً محدود ، غالباً برای غلبه بر مشکلات در به دست آوردن منابع مورد نیاز برای فعالیت های نوآوری ، باید بر ذینفعان خارجی مانند شرکت های خارجی و اعضای هیئت مدیره مستقل تکیه کنند. علاوه بر این ، در طول بحران مالی 1997 ، میانگین بازده بسیاری از بنگاه های تایوان ، از جمله شرکت های الکترونیکی کاهش یافته است. دولت تایوان آگاهی در مورد نقش مهم فعالیتهای نوآوری را افزایش داده است (وو ، 2008). به منظور افزایش کارآیی فعالیت های نوآوری ، بنگاه هایی که از منابع خانوادگی قوی برخوردار هستند و شرکت های متقابل تأیید شده مجبورند ترتیب حاکمیت خود را با بیشتر ذینفعان خارج از کشور مانند مالکیت خارجی ، مالکیت نهادی و اعضای خارج از هیئت مدیره تنظیم کنند. تغییرات در ساختار سازمانی در تضمین مزیت رقابتی و دستیابی به عملکرد برتر شرکت بسیار مهم بود. به همین دلایل ، صنعت الکترونیک تایوان یک محیط جالب برای بررسی چگونگی تأثیر ساختار سازمانی و تراز استراتژیک بر نوآوری شرکت است. از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌بندی شده برای تقسیم جمعیت به پنج گروه غیر همپوشانی یا اقشار براساس کل دارایی‌های 5000 شرکت برتر CCIS تقسیم شده است. یک نمونه طبقه بندی شده به طور تصادفی از پنج سطح 5،000 شرکت اول به شرح زیر انتخاب شده است: رتبه بندی 1-1000؛ رتبه بندی 1،001-2،000؛ رتبه بندی 2،001-3،000؛ رتبه بندی 3،001-4،000؛ و رتبه بندی 4،001-5،000. برای انتخاب 90 بنگاه در هر پنج هزار سطح از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شده است و 450 پرسشنامه توزیع شده است. انتظار می رفت که پاسخ دهندگان از جنبه های گسترده ای درباره شرکت در مورد مواردی مانند ساختار سازمانی ، جهت گیری استراتژی و همچنین در مورد عملکرد محصول جدید شرکت آگاهی داشته باشند. آگاهان اصلی مدیران ارشد شرکتها بودند (یعنی رئیس هیئت مدیره ، معاونان ، مدیران یا مدیران کل). نامه های پیگیری ، نامه الکترونیکی و تماس تلفنی پس از دو هفته انجام شد. در مجموع 100 پرسشنامه بازگردانده شده و 5 تای آنها نامعتبر یا ناقص بودند. از 95 پرسشنامه معتبر و کامل برای تحلیل کمی استفاده شد. این میزان پاسخ مثبت 21.11 درصد از کل را نشان می دهد.

با مقایسه ویژگیهای پاسخ دهندگان با نمونه های اصلی ، احتمال تعصب عدم پاسخ بررسی شد و از نظر نوع صنعت هیچ اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد (1 = 2.824 ، P = 0.901) ، تعداد کارمندان (1) = 11.449 ، P = 0.075) و سن شرکت (I = 2.675 ، P = 0.848). از آنجا که همه اقدامات در همان ابزار پیمایشی جمع آوری شده ، امکان تعصب روش متداول با استفاده از روشهای درمانی و آزمایشهای آماری کنترل می شود (Podasakoff و همکاران ، 2003). در راه حلهای تشریفاتی ، ما توصیه های پیشنهادی Podasakoff و همکاران (2003) در مورد طراحی پرسشنامه شامل تفکیک روانشناختی متغیرهای پیش بینی و معیار و ناشناس بودن پاسخ را دنبال کردیم. ما همچنین آزمون های آماری posthoc از تاثیر تعصب روش معمول انجام داده است. پس از مطالعات قبلی (به عنوان مثال Atuahene-Gima و Li، 2004؛ Simonin، 1999) ، این مطالعه مساله بالقوه با آزمایش یک عاملی هارمن را بررسی کرد. اگر واریانس روش متداول یک مساله جدی باشد ، یک عامل واحد از یک تحلیل عاملی یا یک عامل کلی پدید می آید تا اثر کواریانس را در متغیرهای پیش بینی یا معیار حساب کند (Podsakoff and Organ، 1986). تجزیه و تحلیل عامل اصلی در مورد اندازه گیری پرسشنامه پنج عامل با مقادیر ویژه ای بالاتر از 1.0 را به دست آورد که 66 درصد از واریانس کل و عامل اول 18.10 درصد از واریانس را به خود اختصاص داده است. از آنجا که یک عامل واحد ظهور نمی کند و یک عامل کلی بیشتر واریانس را به خود اختصاص نمی دهد ، واریانس روش متداول بعید است که یک مشکل جدی در داده ها باشد (پودساکوف و ارگان ، 1986).

3.2 معیارها

3.2.1. کارایی و عملکرد محصول جدید

بر اساس مطالعات قبلی (به عنوان مثال براون و آیزن هارد ، 1995 ؛ کوپر و کلینشمیت ، 1987 ؛ Im و کارمن ، 2004) ، عملکرد محصول جدید با پنج مورد اندازه گیری شد تا بازتاب میزان سود ، فروش ، بازده سرمایه گذاری ، سهم بازار و  رضایت مشتری باشد. تجزیه و تحلیل عاملی مؤلفه اصلی اکتشافی با چرخش واریماکس از یک بعد برای عملکرد محصول جدید با مقادیر ویژه ای بزرگتر از 1 و تبیین 70.95 درصد از واریانس پشتیبانی می کند. ضریب کرونباخ برای عملکرد محصول جدید (0.91 = A) بزرگتر از 70/0 است ، بزرگتر از آستانه ای که به طور کلی در ادبیات ارائه شده است (مو و همکاران ، 1998 ؛ به طور غیر طبیعی ، 1978).

3.2.2. ساختار سازمانی.

با تکیه بر ایده های اصلی ادبیات موضوع (به عنوان مثال Auh and Menguc، 2007؛ Damanpour and Gopalakrishna، 2001؛ Lysonski et al، 1995) ، ما دو بعد ساختار سازمانی از جمله رسمی سازی و تمرکز زدایی را تطبیق دادیم تا منعکس کننده میزان طراحی بنگاهها در سازمان خود باشد. برای استاندارد کردن قوانین و رویه ها و مجاز کردن قدرت تصمیم گیری. ضریب رسمیت توسط چهار بخش اندازه گیری میزان پیروی از کارکنان از روند عملکرد استاندارد و قوانین شرکت مورد بررسی قرار گرفت (83/0 = =). ضریب تمرکززدایی با استفاده از مقیاس چهار قسمتی با بهره گیری از میزان مجاز بودن پاسخ دهندگان ، ارائه نظرات به طور فعال ، در تصمیم گیری ها شرکت کرد و به سرعت تنظیم فرایند را برای مقابله با تغییرات صنعتی یا نیاز مشتری تنظیم کرد (71/0 = =) . برای ارزیابی روایی ، چند بعدی بودن و پایایی سازه ها ، در این مطالعه ساختار فاکتور اساسی هشت بخشی در مقیاس با استفاده از تحلیل عاملی مؤلفه اصلی با چرخش واریاماکس ارزیابی شده است. این نتایج از دو عامل با مقادیر ویژه ای بالاتر از 1 حمایت کرده و 61.56 درصد از واریانس را توضیح می دهد. هر یک از فاکتورهای مناسب با بارهای اصلی بیشتر از 66/0 ، بارهای متقاطع کمتر از 0.28 و ضریب کرونباخ در دو عامل بارگذاری شده در هر دو عامل که بالاتر از مقدار پیشنهادی 0.70 است بارگذاری شده است (مو و همکاران ، 1998).

3.2.3. جهت گیری استراتژی.

طبق مطالعات قبلی (به عنوان مثال Atuahene-Gima and Ko، 2001؛ Gatignon and Xuereb، 1997؛ Jantunen et al، 2008؛ Jaworski and Kohli، 1993؛ Pattikawa et al، 2006؛ Slater and Narver، 1995) ، این مطالعه دو بعد استراتژی مبتنی بر بازار و فن آوری محور را برای بررسی نقش آنها در تأثیرگذاری بر عملکرد محصول جدید تطبیق می دهد. استراتژی بازار محور با شش مورد اندازه گیری شد تا نشان دهنده میزان تمرکز شرکت بر اطلاعات بازاریابی و ارتقاء قیمت نسبت به رقبا باشد و نیاز مشتری را منبع اصلی مزیت رقابتی (81/0 = A) باشد. استراتژی تکنولوژی محور توسط چهار مورد اندازه گیری شد تا منعکس کننده این باشد که شرکت تمرکز بیشتری روی فناوری و نوآوری جدید نسبت به رقبا داشته و سود بیشتری را در بودجه تحقیق و توسعه سرمایه گذاری داشته باشد(87/0 = A). با توجه به بحث استراتژی جهت گیری ابعادی (گاتیگنون و زوئرب ، 1997 ؛ اسلاتر و نارور ، 1995) ،  تجزیه و تحلیل عاملی برای کاهش ده آیتم دربرابر دو متغیر با مقادیر ویژه ای بزرگتر از 1 استفاده شد که می تواند به عنوان استراتژی تکنولوژی محور و استراتژی بازر محور با مقادیر قابل قبول کرونباخ تفسیر شود.  (به ترتیب 81/0 و 87/0).

3.2.4 متغیرهای کنترل.

این مطالعه به بررسی تأثیر ساختار سازمانی و جهت گیری استراتژیک بر عملکرد محصول جدید می پردازد و بنابراین در مدل طیف وسیعی از کنترل ها را برای تاثیر سطح شرکت  (مانند سن شرکت و اندازه شرکت) و سطح صنعت (مانند صنعت)  بر عملکرد محصول جدید را به خود اختصاص میدهد. این اقدامات بر اساس تحقیقات گذشته در مورد تلاش های توسعه محصول جدید است. اولین گروه از متغیرهای کنترل که ممکن است بر عملکرد محصول جدید مرتبط با خصوصیات سطح شرکت مانند سن و اندازه شرکت تأثیر بگذارد (براون و آیزن هارت ، 1995). سن شرکت به عنوان تعداد سال از تاریخ تأسیس محاسبه شد در حالی که اندازه شرکت به عنوان تعداد کارمندان تمام وقت اندازه گیری شد.

در مدل ما ، از یک ورود به سیستم طبیعی نمرات برای جلوگیری از نقض مفروضات تحلیل پارامتری از نظر داده های خرد شده، داده های خارج از محدوده و تغییرات نابرابر استفاده شده است. علاوه بر این ، گروه دیگر از ویژگی های متغیر از نوع صنعتی که شرکت های پاسخ دهنده متعلق به آنهاست از آنجا که شرکت ها در صنایع مختلف ممکن است در عملکرد محصول جدید رفتار متفاوت داشته باشند (Atuahene-Gima، 1996؛ Hitt and Ireland، 1985).

دو متغیر ساختگی برای نوع صنعت درج شده بود تا نشان دهد آیا یک شرکت متعلق به صنعت تولید (1 = بله ، 0 = خیر) یا صنعت فناوری (1 = بله ، 0 = خیر) است.

4. نتایج:

در این مطالعه سعی شده است نقش ساختار سازمانی و جهت گیری استراتژی در تعیین عملکرد محصول جدید درک شود. این فرضیه ها با استفاده از روش رگرسیون تعدیل شده سلسله مراتبی مورد آزمایش قرار گرفت که امکان مقایسه مدلهای جایگزین با و بدون اصطلاحات تعامل را فراهم می آورد (جاکارد و تورریسی ، 2003). آمار توصیفی و همبستگی برای کلیه متغیرهای اندازه گیری شده در این مطالعه در جدول 1 نشان داده شده است. برای کاهش مشکل احتمالی چند قطبی ، هر دو متغیر مستقل و تعدیل کننده قبل از انجام تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی میانگین محور بودند (Aiken and West، 1991). از عوامل تورم واریانس (VIF) برای بررسی تأثیر چند قطبی استفاده شد. مقادیر VIF های مرتبط با پیش بینی کننده ها دامنه ای از 1.08 تا 2.33 را نشان داد که در حد قابل قبول قرار می گیرند (Hair et al.، 1998) و نشان می دهد که نیازی به نگرانی در رابطه با چند قطبی نیست.

جدول 2 نشان می دهد که نتایج رگرسیون تعدیل شده سلسله مراتبی متغیرهای وابسته و متغیرهای تعدیل شده را برای عملکرد محصول جدید به عنوان متغیر مستقل ترکیب می کند. مدل 1 در جدول 2 مدل پایه ای می باشد که شامل متغیرهای کنترل است.

 همانطور که پیش بینی می شد ، صنعت اثرات قابل توجه مثبتی در متغیرهای عملکرد محصول جدید نشان می دهد. صنعت فن آوری منجر به عملکرد بهتر محصول جدید شد ، همانطوری که با این ایده سازگار بود صنعت فناوری فعالیت های جدید تولید محصولات را ترغیب می کند (هیت و ایرلند ، 1985). مدل 2 اثر مستقیم رسمیت سازمانی بر عملکرد محصول جدید را ضبط کرد. این مدل در سطح < p 0.001 معنی دار بود (F = 4.87 ، 0.22 = R2) و 11٪ واریانس بیشتر از آنچه را که متغیرهای کنترل به تنهایی توضیح می دهند ، توضیح داد. ضریب رسمیت سازمانی مثبت و معنی دار بود (<P 0.01) ، که نشان می دهد شرکت ها اگر بتوانند رسمیت سازمانی را کاراتر و کارامدتر انجام دهند ، به سطح بالاتری از عملکرد محصول جدید دست پیدا می کنند. بر این اساس ، HI که نشان می داد رسمی بودن سازمان با عملکرد محصول جدید رابطه مثبت دارد، پشتیبانی می شود.

ما رابطه ای معکوس U شکل را با اضافه کردن مدت زمان خطی و مدت مربعات تمرکززدایی سازمانی در مدل 3 بررسی کردیم. مدلهای 3 شامل متغیرهای کنترل ، مدت خطی و مدت مربع عدم تمرکز سازمانی در سطح < p 0.001 (F = 6.35 ، R2 = 0.29) و 20 درصد واریانس اضافی را بیش از آنچه متغیرهای کنترل به تنهایی توضیح داده اند ، توضیح داد. در مدل 3 ، ضریب مدت خطی عدم تمرکز سازمانی مثبت و معنی دار بود (P <0.001) ، در حالی که مدت زمان مربع آن منفی و معنی دار بود (P <0.001) ، نشان می دهد که شرکت ها در صورت دستیابی به سطح بالاتری از عملکرد محصول جدید. آنها سطح مناسبی از عدم تمرکز سازمانی را انتخاب کردند. بنابراین ، نتایج به شدت از H2 در رابطه با رابطه معکوس U شکل بین عدم تمرکز سازمانی و عملکرد محصول جدید پشتیبانی می کند.

در مرحله بعد، H3 و H4 را با اضافه کردن مدت تعامل ساختار سازمانی و جهت گیری استراتژیک در مدل های 4 و 5 آزمایش کردیم. H3 پیش بینی کرد که استراتژی بازار محور رابطه بین ساختار سازمانی و عملکرد محصول جدید را منفی می کند. مدلهای 4 شامل متغیرهای کنترل ، متغیر مستقل رسمی شدن سازمان، تعدیل پیشنهادی استراتژی بازار محور و مدت تعامل رسمی شدن سازمان با استراتژی بازار محور است. مدل در سطح < p 0.001 معنی دار بود (F = 6.07 ، R2 = 0.31) و 22٪ واریانس اضافی را بیش از آنچه متغیرهای کنترل به تنهایی توضیح می دهند، توضیح داد. ضریب مدت تعامل بین رسمی سازی سازمان و جهت گیری استراتژیک در مدل 4 با سطح منفی امضا و در سطح معنی داری p <0.01 معنی دار بود. نتیجه پیش بینی H3 را تأیید می کند که رابطه مثبت بین رسمیت سازمانی و عملکرد محصول جدید با استراتژی بازار محور منفی خواهد بود. بنابراین H3 پشتیبانی شده است.

برای کمک به درک واضح تر از پیامدهای تعامل در تشریفات سازمانی و جهت گیری استراتژیک برای عملکرد محصول جدید در مدل های رگرسیون ما ، از روش های آیکن و وست (1991) برای نشان دادن ترسیم روند رابطه بین رسمیت سازمانی و عملکرد محصول جدید در سطح بالا و پایین استراتژی بازار محور استفاده می شود. ما سطح بالا و پایین استراتژی بازار محور را بر اساس یک انحراف معیار در زیر و بالاتر از میانگین ، به عنوان دامنه متغیرهای تعدیل کننده تعریف کردیم. شکل 2 اثرات متقابل رسمی شدن سازمان با استراتژی بازار محور بر عملکرد محصول جدید را نشان می دهد. توطئه ها نشان داد که ساختار سازمانی در اجرای سطوح بالا استراتژی های بازار محور با عملکرد محصول جدید در ارتباط است ، در حالی که سطح پایین استراتژی های بازار محور تاثیر رسمیت سازمانی بر عملکرد محصول جدید را بهبود بخشیدند. به عبارت دیگر ، سطح بالایی از استراتژیهای بازار محور "اثر اصلی" تأثیر رسمیت سازمانی بر عملکرد محصول جدید را معکوس می کند (=.66 ، ، P <0.01). بر این اساس ، به نظر می رسد رسمیت سازمانی بسته به سطح استراتژی های بازار محور در این رنگ ، تأثیر نامتقارن بر عملکرد محصول جدید دارد.

به طور خاص ، تعامل بین رسمیت سازمانی و استراتژی های بازار محور به گونه ای بود که سطح رسمی شدن سازمان با استراتژی های بازار محور با عملکرد محصول جدید مثبت بود و  رسمیت استراتژی های بازار محور بالا ، با غیررسمی سازی با بازار بالا همراه بود. استراتژی های جهت گرا  با عملکرد محصول جدید بالاتر از غیررسمی با استراتژی های بازار محور پایین همراه بود و رسمی سازی با استراتژی های بازار محور با عملکرد محصول جدید پایین تر از رسمیت با استراتژی های بازار محور همراه بود. بنابراین ، شکل 2 پشتیبانی بیشتری از H3 ارائه می دهد.

علاوه بر این ، H4 با اضافه کردن مدت تعامل تمرکززدایی سازمانی با استراتژی مبتنی بر فناوری در مدل 5 مورد آزمایش قرار گرفت. مدل 5 شامل متغیرهای کنترل ، مدت خطی و مدت مربع عدم تمرکز سازمانی ، تعدیل کننده استراتژی محور فناوری و تعامل عدم تمرکز سازمانی با استراتژی محور فناوری بود. این مدل در سطح < p 0.001 معنی دار بود (F = 6.62 ، R2 = 0.36) و 27 additional از واریانس بیش از آنچه متغیرهای کنترل به تنهایی توضیح می دهد ، توضیح داد. ضریب شرایط تعامل برای عدم تمرکز سازمانی با استراتژی مبتنی بر فناوری معنی دار و مثبت بود (P <0.05) ، نشان می دهد که رابطه معکوس-U بین تمرکززدایی سازمانی و عملکرد محصول جدید با استراتژی محور فن آوری اصلاح می شود. بنابراین این برآورد از H4 پشتیبانی می کند.

با استفاده از اثر تعدیل کننده در مدل 5 ، ما یک نمودار سه بعدی ساختیم ، شکل 3 ، رابطه معکوس U شکل بین عدم تمرکز سازمانی و عملکرد محصول جدید در زمینه های مختلف استراتژی مبتنی بر فناوری نشان می دهد. شکل 3 یک رابطه منحنی را نشان می دهد که در ابتدا عملکرد محصول جدید افزایش می یابد و با افزایش عدم تمرکز سازمانی کاهش می یابد. سطح مطلوب عدم تمرکز سازمانی منجر به بهترین عملکرد محصول جدید تحت سطح معینی از استراتژی محور فناوری می شود. با افزایش سطح استراتژی محور فناوری ، سطح بهینه تمرکززدایی سازمانی به سمت سمت راست حرکت می کند. همچنین ، در حالی که شرکتها از سطح بالاتری از استراتژی محور فناوری استفاده می کنند ، قوس عدم تمرکز سازمانی قبل از اوج تندتر می شود و بعد از اوج مسطح تر می شود. این نتیجه بیشتر H4 را در مورد تأثیر مثبت تعدیل کننده استراتژی محور فناوری بر رابطه بین عدم تمرکز سازمانی و عملکرد محصول جدید پشتیبانی می کند.

5. بحث و بررسی و نتیجه گیری:

قابلیت های ارتباط با مشتری که باعث افزایش عملکرد محصول جدید می شود. دوم ، تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشانگر رابطه معکوس U شکل بین عدم تمرکز و عملکرد محصول جدید است. یافته ها حاکی از سطح مطلوب عدم تمرکز برای عملکرد محصول جدید است. در زیر این سطح ، افزایش تمرکززدایی باعث افزایش عملکرد محصول جدید می شود. در عین حال ، با بالا رفتن تمرکززدایی از سطح بهینه ، عملکرد محصول جدید کاهش می یابد. شواهد نشان می دهد که پروژه های توسعه محصول جدید نباید خیلی غیرمتمرکز یا خیلی متمرکز باشند. در عوض ، یک سطح بهینه از عدم تمرکز باعث می شود که شرکت ها به دلیل آشتی نیروهای مثبت و منفی به عملکرد بهتر محصول جدید دست پیدا کنند. پیامدهای مدیریتی این نتایج در این است که مدیران باید بدانند که دو نیروی حاکم در عدم تمرکز سازمانی وجود دارد. یک ساختار غیر متمرکز به دلیل افزایش تفویض اختیار ، انعطاف پذیری ، تولید ایده و اشتراک دانش ، برای عملکرد محصول جدید سودمند است. یک ساختار متمرکز از اثرات مخرب هماهنگی و هزینه های ارتباط بر عملکرد محصول جدید جلوگیری می کند. بنابراین ، مدیران باید درک کنند که عدم تمرکز سازمانی باید به دقت تعریف شود تا بین دو نیروی حاکم تعادل برقرار شود.

سرانجام ، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان می دهد که جهت گیری فناوری رابطه بین عدم تمرکز و عملکرد محصول جدید را تعدیل می کند. وقتی بنگاهها درجه بالاتری از عدم تمرکز را اتخاذ می کنند ، در حالی که بنگاهها با دستیابی به یک روش متمرکز کردن ، از پیشرفت بهتر محصول نتیجه می گیرند ، استراتژی محور فن آوری برای عملکرد محصول جدید سودمندتر است. یک استراتژی مبتنی بر فناوری می تواند منابع بیشتری را به تحقیق و توسعه اختصاص دهد و ایده های نوآورانه تر را ترغیب کند. این ویژگی ها را می توان تحت ساختار غیر متمرکز تقویت کرد که همچنین باعث تشویق بیشتر ایده ها و احترام به نظرات همه می شود. به همین ترتیب ، کاستی های یک استراتژی محور فن آوری مانند فقدان صدای مشتری و استکبار فناوری مجدداً تحت یک ساختار متمرکز تقویت می شود. بنابراین ، بهتر است در یک زمینه تمرکزگرایی ، استراتژی محور فناوری اتخاذ نشود.

اگرچه یک استراتژی مبتنی بر فن آوری همراه با ساختار غیر متمرکز می تواند تأثیر مفیدی بر عملکرد محصول جدید داشته باشد ، شرکت ها باید درک کنند که هنوز رابطه معکوس U شکل بین عدم تمرکز و عملکرد محصول جدید وجود دارد.

بر این اساس ، یک مکانیسم بیش از حد غیرمتمرکز باعث می شود این فناوری چنان متنوع باشد که عملکرد محصول را از دست بدهد. نتایج ما تأثیر ساختار سازمانی بر عملکرد محصول جدید را در زمینه های مختلف جهت گیری استراتژیک تأثیر می گذارد. در عین حال ، چندین محدودیت نیز دارد. چندین راهنمایی ممکن برای تحقیقات بیشتر وجود دارد. اول ، این مطالعه بر اساس داده های خود گزارش از همان آگاه است ، که ممکن است احتمال واریانس روش متداول را معرفی کند. برای کشف حضور این تعصب ، مطالعات قبلی توصیه می کنند موارد مورد استفاده برای اندازه گیری ساختارهای مختلف برای همپوشانی معنایی را بررسی کنند (Podsakoff and Organ، 1986؛ Sethi and Iqbal، 2008). در مطالعه ما ، در اقدامات مختلف ، همپوشانی بین موارد را پیدا نکرده ایم. برای تشخیص وجود تعصب روش متداول ، ما یک آزمون یک عاملی Iarman را انجام دادیم (Podasakoff و همکاران ، 2003). نتایج تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی بدون چرخش نشان داد که متغیرها یک فاکتور مرتبه بالاتر را تشکیل نمی دهند ، که نشان می دهد تعصب روش رایج در این مطالعه دلیل جدی برای نگرانی نیست. دوم ، اندازه نمونه کوچک و زمینه چینی مطالعه ممکن است کاربرد کلی یافته ها را محدود کند. مطالعات آینده باید از اندازه نمونه های بزرگتر استفاده کند و نتایج ما را در کشورهایی با زمینه های فرهنگی مختلف تکرار کند تا اعتماد به نفس بیشتری به نتایج حاصل شود. سوم ، این مطالعه تنها جهت گیری استراتژیک را به عنوان تعدیل کننده ساختار سازمانی - رابطه عملکرد محصول جدید معرفی می کند. انواع گسترده ای از عوامل جهت گیری استراتژیک ، مانند جهت گیری کارآفرینی ، گرایش یادگیری ، گرایش به رشد بین المللی (Jantunen et at، 2008) ممکن است بر این رابطه تأثیر بگذارد. تحقیقات آینده می تواند بررسی کند که چگونه این عوامل در تقویت یا تضعیف تأثیر ساختار سازمانی بر عملکرد محصول جدید نقش دارند. به همین ترتیب ، همین چهارچوب تحقیقاتی همچنین می تواند متغیر وابسته دیگر مانند اکتشاف و بهره برداری از محصول را آزمایش کند ، زیرا برخی از محققان دیدگاه های متفاوتی از ساختار سازمانی در مورد قابلیت نوآوری محصول داشتند (Gupta et at، 1997؛ Menguc and Auh، 2010؛ Pertusa-Ortega et. در ، 2010). سرانجام ، چندین طبقه بندی از ساختار سازمانی و جهت گیری استراتژیک وجود دارد. ما پیشنهاد می کنیم که ممکن است روابط جالبی بین طراحی سازمان مکانیکی / ارگانیک و جهت گیری بازار / کارآفرینی بر عملکرد محصول جدید وجود داشته باشد. یافتن یک ریاضی استراتژی ساختار متفاوت برای دستیابی به هماهنگی در متن سازمان نیز ارزشمند خواهد بود.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی