سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

ترجمه تخصصی مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت

يكشنبه, ۲۷ آذر ۱۴۰۱، ۰۲:۰۹ ق.ظ

در زمان فعلی، اجرای یک فلسفه مدیریت مبتنی بر فرایند نه تنها در شرکت هایی با اقتصادهای توسعه یافته بازار بلکه در شرکتهایی با اقتصادهای در حال توسعه نیز تا حدودی مطرح شده است. در این کشورها ، از جمله روسیه ، فعالیتهایی برای پیاده سازی عناصر رویکرد فرایند در درجه اول با توسعه مدلهای فرآیند کسب و کار، کمتر با تغییر فرآیندهای تجاری از طریق مهندسی مجدد همراه است (نوویکوف و همکاران ، 2016). با این حال، یک مشکل اساسی دیگر - ترتیب برنامه های حسابداری مدیریت با هدف به دست آوردن اطلاعات دقیق و به روز در مورد اجرای فرایندهای تجاری – کمتر مورد توجه بوده است. از آنجا که، مطابق تصمیم مشهور پیتر دراکر، "شما نمی توانید آنچه را که اندازه گیری نمی کنید مدیریت کنید"، مشکل توسعه یک سیستم حسابداری مدیریت که از جنبه های ویژه رویکرد فرآیند پیروی می کند ، اهمیت اساسی دارد (فدچنکو، 2015). بر طبق معیارها، روش اساسی حسابداری مدیریت ارائه اطلاعات دقیق در مورد هزینه اجرای فرایند تجاری شامل روش مدیریت هزینه یابی فعالیت محور یا مدیریت فعالیت محور است (گریشینا ، 2008 ؛ کوکینز، 2015). جزئیات اصلی این روش در مقاله بیان شده است (کاپلان و برانز، 1987)؛ در حال حاضر، این روش به یک روش مکرر در جهان تبدیل شده است. به طور خاص، تعدادی از مقررات ارائه شده توسط انستیتوی حسابداران مدیریت آمریکا بینشی را در مورد استفاده از آن ارائه می دهد: "اجرای هزینه های فعالیت محور"، (IMA ، 2006)، "اجرای مدیریت فعالیت محور: اجتناب از تله ها" (IMA ، 1998 ) و غیره. مشکلات استفاده از این روش در سالهای گذشته توسط دانشمندان روسی نیز مورد توجه قرار گرفته است: براساس استفاده از این روش، به دلیل مشکلات مربوط به توسعه سیستم حسابداری عمومی (مککیوا و همکاران ، 2014؛ پارازوتسکا ، میترونوا ، 2011 ) الگوی استفاده از این روش در رابطه با حوزه های فردی فعالیت های اقتصادی (پوچایایوا ، 2012) ، تجزیه و تحلیل تطبیقی ​​شیوه های روسی و بین المللی (ساموسنکو ، 2010) و غیره شناسایی شده اند. اجازه دهید نگاهی کوتاه به مفاهیم این روش بیندازیم. مفهوم فعالیت در قلب آن نهفته است.

ترجمه تخصصی رشته حسابداری

فعالیت ها کارهایی هستند که در یک محیط تجاری انجام می شوند و هدف نهایی تولید و فروش محصولات است. در نتیجه ، ممکن است فعالیتها به عنوان روشهای مشابه در ایجاد فرایندهای تجاری تلقی شوند. برای اجرای روش در یک محیط خاص تجاری، لازم است لیست مفصلی از کارکردهای انجام شده تهیه شود. برای هر عملکرد ، مقدار هزینه منابع مختلفی که برای آن صرف شده است باید تعیین شود. قوانین تدوین شده برای اختصاص هزینه منابع به انجام عملکردهای خاص (عوامل توزیع) معمولاً به عنوان محرک منابع شناخته می شوند. نوع دیگر این قوانین شامل قواعد اختصاص هزینه فعالیت به انواع فردی محصولات محرک (محرک فعالیت) است (کوکینز و همکاران ، 1993). در حالی که روش هزینه فعالیت محور اکنون پذیرش خاصی را بدست آورده است ، استفاده از آن با مشکلات مادی مرتبط است. توسعه ، پیاده سازی و نگهداری از یک الگوی هزینه یابی مبتنی بر فعالیت یکپارچه شرکتها (محرک منابع و فعالیت) نیاز به زمان زیادی دارد و در یک محیط بازار پویا و در حال تغییر (اصلاح مداوم قیمت مواد اولیه و سایر مواد ، تعرفه ها) برای منابع انرژی ، معرفی فن آوری های جدید ، و غیره) ، به نظر می رسد این روند کار سختی است. تأکید بر این نکته مهم است که سیستم های مدیریت فرایندهای تجاری امروزی (مانند سیستم مجموعه متاسونیک) دقیقاً روی فرآیندهای تغییر پویا متمرکز هستند (فلشمان، 2009؛ کامنوا، 2014). آنها فرصتی را برای معرفی تغییرات در مدل فرآیند در زمان واقعی، تأیید مدل خطاها، تغییر مدل نرم افزارهای در حال اجرا و غیره (ویزگونو، 2012؛چبوتار و همکاران، 2010) ارائه می دهند، اما آنها به هیچ وجه مشکل محاسبه دقیق هزینه های مربوط به اجرای فرآیند کسب و کار را حل نمی کنند. بنابراین، با استفاده از سیستم های مدیریت فرآیند کسب و کار امروزی ، شرکت ها می توانند بی درنگ فرآیندهای تجاری خود را اصلاح کنند، اما محاسبه هزینه های اجرای یک فرآیند پس از تحولات آن هنوز هم نیازمند یک روش دشوار برای اصلاح مدل توزیع هزینه است.

کاپلان و اندرسون (2004 ، 2007) برای ساده سازی کاربرد این روش از طریق ایجاد یک روش هزینه یابی فعالیت محور اصلاح شده تلاشهایی را انجام دادند. به جای تحریک منابع مختلف، از برآورد هزینه زمان صرف شده برای انجام یک فعالیت استفاده می شود. استفاده از روش هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ، مبتنی بر زمان امکان ساده سازی روش های توزیع هزینه غیرمستقیم را فراهم کرده، فرصتی را ایجاد می کند تا ویژگی های انجام فعالیت های مختلف را منعکس کرده و از اطلاعات زمان اجرای فرایند موجود در سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی و تجارت و سیستم های مدیریت فرآیند به بهترین نحو استفاده شود. با این حال، توزیع هزینه های غیرمستقیم مبتنی بر زمان برای انجام فعالیت های فردی، به نظر ما ، تقریباً برای همه منابع مورد استفاده کاربرد ندارد. به عنوان مثال، استفاده از روش هزینه گذاری مبتنی بر فعالیت مبتنی بر زمان برای توزیع هزینه های مربوط به نگهداری یک سیستم اطلاعاتی، هزینه های حمل و نقل ، هزینه های بسته بندی مواد و غیره منطقی به نظر نمی رسد. سایر کاستی های اصلی روش به تفصیل در مقاله شرح داده شده است (ادکینز ، 2008).

2. روشها

از دیدگاه ما، منطقی است که جایگزین دیگری برای ساده کردن مراحل توسعه و نگهداری مدل ABC با ارائه یک مکانیسم توزیع هزینه کلی تر ارائه شود. هر گروه از هزینه های غیرمستقیم باید مهمترین و اساسی ترین نوع هزینه های مربوط به تولید و فروش محصولات را مشخص کند. فقط برای این نوع هزینه ها و فعالیت های مهم، از طریق انجام فعالیتهایی که چنین هزینه هایی بوجود می آید، محرک منابع و محرک های فعالیت باید توسعه داده شده و نگهداری شوند. برای انواع دیگر هزینه ها ، لازم نیست مکانیسم توزیع دقیق اعمال شود ،توزیع آنها به روشی ساده تر - بر اساس فاکتورهای تخمینی انجام می شود. به طور کلی ، انواع اصلی هزینه ها ، به نظر ما ، باید با در نظر گرفتن الزامات زیر شناسایی شوند:

1. هزینه فرآیند تولید که براساس داده های مربوط به هزینه های اصلی محاسبه می شود شامل کلیه تغییرات اساسی در ساختار و حجم هزینه های تولید محصولات تولیدی می باشد.

2. داده های ارزش هزینه اصلی باید نیازهای اطلاعاتی مدیران را برآورده سازد. این الزام برای استفاده از اطلاعات مربوط به هزینه تولید محاسبه شده بر اساس داده های هزینه اصلی  به جای اطلاعات مربوط به هزینه تولید محاسبه شده با استفاده از روش های متعارف به عنوان پشتیبانی اطلاعات از فعالیت های مدیریتی ارائه می شود. برای شناسایی هزینه های اصلی، هر دو معیارهای کمی و هم کیفی باید استفاده شود، مهمترین معیارهای کمی، از نظر ما ، سهمی از این نوع هزینه ها را در کل منابع مورد استفاده برای تولید محصولات و درجه ای از قابلیت کنترل نوع هزینه ها شامل می شود. درجه قابلیت کنترل قابلیت های صاحبان فرآیند را برای تأثیرگذاری بر هزینه ها مشخص می کند. بسیاری از مخارج (مانند هزینه های مربوط به اجرای رویه هایی که به شدت توسط الزامات قانونی تنظیم می شوند) قابل کنترل نیستند. بنابراین، ترتیب حسابداری دقیق و در زمان واقعی چنین هزینه هایی امکان شناسایی مقررات کاهش هزینه محصولات خروجی را ندارد. معیار اصلی دیگر برای تعیین صلاحیت به عنوان هزینه های اصلی شامل سهمی از هزینه ها در کل هزینه های تولید است. دلایل خوبی برای پیاده سازی اقدامات برای یافتن فرصت ها برای کاهش ارزش هزینه برای آن دسته از اقلام هزینه که بهترین بخش هزینه تولید را تشکیل می دهند وجود دارد. حفظ سوابق دقیق و کنترل هزینه هایی که مبلغ آن ناچیز است ممکن است منجر به افزایش در هزینه پشتیبانی سیستم حسابداری شود و بیش از مزایای کاهش چنین هزینه هایی باشد. معیارهای کیفی توسط سطح ریسک ذاتی در استفاده از این روش به عنوان مثال نوع منابع تعریف شده است. در شرایطی که یک تامین کننده مواد اولیه در منطقه خود انحصار داشته باشد و تحت مدیریت فرآیند تولید موجود، یک شرکت نمی تواند خدمات خود را کاهش دهد، این وضعیت برای شرکت خطرات بالقوه ای دارد زیرا عرضه کننده ممکن است به تنهایی با اختیار خود، قیمت محصولات خود را افزایش دهد. همچنین مشکل دیگری وجود دارد که مربوط به عدم دسترسی به منابع است که یک شرکت ممکن است با آن روبرو شود - کمبود عرضه در بازار کالاهای صنعتی و نیروی کار ممکن است رشد تولید را به حاشیه رانده باشد. علاوه بر تجزیه و تحلیل هزینه ها ، ریسک های ارزی را نیز باید در نظر بگیرید ، به همین دلیل یکی از معیارهای تعیین صلاحیت هزینه ها به عنوان هزینه های اصلی شامل رابطه بین قیمت منابع و تغییرات نرخ ارز است. این معیار به ویژه به شرکت های کشورهای در حال توسعه که پویایی نرخ ارز ملی قابل پیش بینی ضعیف است مربوط است. یک شرکت خطرات ناشی از تغییر نرخ ارز خارجی را نه تنها هنگام استفاده از اجزای سازنده خارجی در تولید تحمل می کند ، بلکه همچنین وقتی عرضه کنندگان آن در آزادی هستند که محصولات خود را در بازار بین المللی بفروشند - وقتی پول ملی کاهش می یابد ، چنین تأمین کنندگانی ممکن است به طور کامل از بازارهای خارجی عبور کنند. اجازه دهید ارتباط معیارهای توصیف شده را در نظر بگیریم.

ترجمه تخصصی رشته حسابداری

پیشنهاد می شود این معیارها به دو گروه تقسیم شوند. معیارهای گروه اول روند جستجوی مقررات را برای کاهش هزینه ها تعیین می کنند. این گروه شامل معیارهای کنترل و سهم یک مورد از هزینه در کل هزینه های تولید می باشد. گروه دوم معیارهای عدم دسترسی به منابع مورد استفاده ، ارتباط بین قیمت منابع و تغییرات نرخ ارز و غیره را نشان می دهد که نشان دهنده سطح بالایی از خطرات عملیاتی (تغییرات صنعتی، اختلال در تهیه مواد اولیه و سایر مواد، و غیره است). با توجه به این نکته ، سطح اهمیت عناصر هزینه باید بر اساس معیارهای حادثه ای که در دسترس بودن مقررات برای کاهش هزینه و معیارهای مربوط به بزرگی ریسک های اقتصادی اتفاق می افتد، بطور جداگانه تعیین شود. سطح اهمیت براساس معیارهای دسترس پذیری مقررات کاهش هزینه طبق فرمول زیر تعریف می شود:

این فرمول بر کلیت تعیین اهمیت کالای هزینه از نظر یافتن مقررات برای کاهش هزینه تاکید می کند: فقط درصورتی که چنین کالای هزینه بهترین بخش هزینه تولید را تشکیل داده و قابل کنترل باشد تلاش برای کاهش هزینه منابع مربوطه به طور کلی کاهش قابل توجهی از هزینه ها را در کل تضمین می کند. در اینجا ، سطح اهمیت با توجه به معیارهای فردی باید خلاصه شود زیرا اگر یک مورد هزینه با توجه به یکی از معیارها دارای سطح اهمیت صفر باشد اما مطابق با سطح دیگر دارای اهمیت بالایی است، باید در هنگام تصمیم گیری های مدیریتی مورد توجه قرار گیرد. برای اینکه بتوان اهمیت هزینه های فردی را به روشی معقول تشخیص داد، لازم است "وزن" هر معیار ، یعنی میزان تأثیر آن هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه آیا این نوع هزینه ها به آن تعلق می گیرد یا خیر را مشخص کنیم. سطح اهمیت آیتم هزینه فردی با توجه به معیارهای حادثه ای وجود ریسک ها با استفاده از فرمول زیر تعریف می شود:

ترجمه تخصصی رشته حسابداری

که، Lsr، سطح اهمیت این آیتم هزینه بر اساس معیارهای خطر است.

Ck ، که k=1,…,n ارزش معیار k ام '"برای این آیتم هزینه و n تعداد معیارهاست. پس از شناسایی انواع اصلی هزینه ها ، محرک منابع برای آنها مشخص شده و هزینه تولید بر اساس آنها با استفاده از محرکهای مربوطه محاسبه می شود، باید مشخص شود که هزینه تولید مطابق با چه میزان محاسبه می شود. برای هدایت هزینه ها (با توجه به روش هزینه مستقیم) و هزینه محاسبه شده "خلاصه شده" تولید که شامل تنها انواع اصلی هزینه های مختلف با یکدیگر است. اگر بین این شاخص ها رابطه یک به یک وجود داشته باشد ، می توان نتیجه گرفت که هزینه تولید محاسبه شده با توجه به هزینه های اصلی شامل هر عنصر هزینه قابل توجهی است که هزینه تولید را براساس هزینه های مستقیم تعیین می کند و ممکن است در آنالیز و پیش بینی به عنوان شاخص اصلی هزینه ها (به جای کل هزینه یا هزینه محاسبه شده با توجه به هزینه های مستقیم) مورد استفاده قرار گیرد. برای شناسایی رابطه ، پیشنهاد می شود از ضریب همبستگی خطی استفاده شود که به شرح زیر محاسبه می شود:

m تعداد دوره هایی که هزینه تولید براساس هزینه مستقیم و هزینه تولید براساس هزینه های اصلی محاسبه شده است

C1,1=1,…,m، ارزش هزینه تولید محاسبه شده برای کلیه هزینه های مستقیم برای دوره یکم است

Ck1,1=1,…,m ارزش هزینه تولید محاسبه شده برای کلیه هزینه های اصلی برای دوره یکم است.

ارزش rxy در محدوده (1-) تا 1 قرار دارد. به شرط آنکه مقدار rxy نزدیک به 1 باشد ، در اینصورت وابستگی مثبت بسیار زیادی بین هزینه تولید براساس هزینه مستقیم و هزینه تولید براساس هزینه اصلی وجود دارد. علاوه بر تجزیه و تحلیل هزینه ها و پیش بینی تغییرات آنها ، ممکن است هزینه تولید با توجه به هزینه های اصلی به جای هزینه های تولید با توجه به هزینه های مستقیم استفاده شود. در صورت به دست آوردن ارزشی غیر از ارزش rxy، می توان نتیجه گرفت که آیتم های اصلی هزینه اصلی برای این نوع محصولات به طور نادرست شناسایی شده اند و لازم است که روش شناسایی مجدد انواع قابل توجهی از هزینه ها را تکرار کند. دلایل خطای احتمالی شامل اندازه گیری نادرست "وزن" معیارهای فردی و حداقل سطح اهمیت ناکافی است که یک عنصر هزینه به هزینه های اصلی نسبت داده می شود. توجه به این نکته ضروری است که برای محاسبه این ضریب ، باید هزینه تولید براساس هزینه های مستقیم مورد بررسی قرار گیرد تا کل هزینه تولید. حقیقت این است که هنگام محاسبه هزینه کل تولید ، ضریب توزیع کاملاً مشروط اغلب برای توزیع هزینه های غیرمستقیم استفاده می شود. در نتیجه ، کل هزینه تولید فرآیندهای هزینه واقعی منابع را برای تولید نوع خاصی از محصولات که در حد کامل نیست ، تکرار می کند. استفاده از هزینه تولید محاسبه شده بر اساس هزینه های مستقیم امکان به دست آوردن اطلاعات دقیق تر را فراهم می آورد. مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت که براساس هزینه های اصلی تهیه شده است ، ارائه واضح و روشن اطلاعات مربوط به آن دسته از هزینه ها  در شرکت و توزیع دقیق این هزینه ها در بین انواع مختلف محصولات خروجی را تضمین می کند. علاوه بر این مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت در چارچوبی که تنها هزینه های اصلی در آن در نظر گرفته می شود، نسبتاً ساده است. بنابراین، استفاده از هزینه های اصلی باعث می شود تا مشکل عدم تطابق مدل های فرآیند کسب و کار و مدل های توزیع هزینه مربوط به اجرای این فرایندها با استفاده از روش هزینه یابی فعالیت محور حل شود که در حین انجام هرگونه تغییر فرآیند، مشکل ایجاد می شود. از آنجا که روش هزینه یابی فعالیت محور فقط برای هزینه های اصلی اعمال می شود ، تغییر در فرایندهای تجاری که شامل هیچ گونه تغییر در ترکیب و ساختار هزینه های اصلی نیست، نیازی به توسعه مجدد مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ندارد. شناسایی هزینه های اصلی همچنین ایجاد پایگاه اطلاعاتی را برای تجزیه و تحلیل گزینه های کاهش هزینه و به حداقل رساندن ریسک فراهم می کند. بسته به اینکه چه معیاری آیتم هزینه را به عنوان هزینه اصلی طبقه بندی کرده است ، می توان برای این گروه از هزینه ها دسته های تجزیه و تحلیل زیر را پیشنهاد کرد. اگر یک آیتم هزینه براساس معیارهای حادثه ای از لحاظ تهیه مقررات کاهش هزینه به عنوان یک هزینه اصلی طبقه بندی شده باشد ، موظف است امکاناتی را برای تهیه این نوع منابع با قیمت پایین تر مشخص کرده و کارایی کنترل را هنگام استفاده از این روش تحلیل کند. نوع منابع اگر یک مورد با توجه به معیار عدم دسترسی به منابع مورد استفاده یا رابطه بین قیمت منابع و تغییرات نرخ ارز ، به عنوان هزینه اصلی طبقه بندی شده باشد ، در این صورت این نوع هزینه ها با سطح بالایی از ریسک تخلف از تولید و عملیات تجاری اتفاق می افتد. برای شناسایی سطح خطرات ذاتی در مدیریت هزینه ، لازم است میزان تخمین ضرر را در صورت بروز سناریوهای مختلف بدتر ارزیابی کنید. پس از ایجاد طرحهای بدتر مربوط به هرگونه تغییر در وضعیت هزینه های اصلی، و میزان خسارت های تجمعی برای هر طرح، لازم است لیستی از اقدامات با هدف کاهش ریسک (تنوع سرمایه گذاری ، بیمه و غیره) مشخص شود.

 نتایج

از آنجا که روش ارائه شده توسط نویسندگان در درجه اول بر شرکتهایی در بازارهای نوظهور متمرکز شده است ، منطقی است که شناسایی هزینه های اصلی را در زمینه یکی از شرکتهای روسی در نظر بگیریم. این شرکت متخصص در نجاری است؛ فرآیندهای اصلی آن شامل فرآیندهای تولید و فروش تخته کف، واحدهای پنجره ، واحد درب ، واحدهای مسکن سیار و غیره می باشد و نمونه هایی از فرآیندهای پشتیبانی شامل فرایندهای تحویل و خشک کردن چوب می باشد. هزینه داده های تولیدی که به عنوان پایگاه اطلاعاتی برای تصمیم گیری های مدیریتی در شرکت استفاده می شود ، مانع از دستیابی به اطلاعات دقیق و واضح در مورد هزینه نمی شود و هیچ گونه مشخصات فرآیند تولید را منعکس نمی کند زیرا بسیاری از اقلام هزینه با هم ادغام می شوند (به موجب آن هزینه های ناچیز اغلب در همان گروه قرار می گیرند). هزینه های غیرمستقیم بر اساس ضرایب شرطی و غیره توزیع می شود. به نظر می رسد ترتیب کلیه هزینه های غیرمستقیم برای سوابق دقیق به دلیل تعداد زیادی از عناصر مختلف هزینه و معاملات مربوط به آنها روشی بسیار پر زحمت است. به عنوان مثال، لیست معاملات مندرج در بخش هزینه های حمل و نقل برای تحویل موجودی مشاغل شامل عناصر زیر است: تحویل چوب از طریق راه آهن، تحویل چوب توسط کامیون ، تحویل سخت افزار، تحویل مواد باندینگ و غیره. عملکرد این فعالیت ها با ظاهر عناصر مختلف هزینه: هزینه تحویل برای هر نوع حمل و نقل؛ حقوق کارمندان بخش توزیع و ذخیره شرکت که درگیر پذیرش مواد هستند. هزینه های اضافی ، هزینه های کمیسیون و غیره تدوین قوانین برای اختصاص هر عنصر هزینه به فعالیت های فردی ، تقسیم ارزش هزینه های حادث شده از حمل و نقل مواد به فرآیندهای اصلی و سایر رویه ها ، فراهم آوردن فرصتی برای حسابداری دقیق انواع مختلف هزینه ها ، نیازمند زمان گسترده ای است. به نظر می رسد حفظ جریان مدل حتی سخت تر باشد.

بگذارید بررسی کنیم که در صورت استفاده از داده های اصلی هزینه ، چگونه می توان این مشکلات را حل کرد. مراحل شناسایی هزینه های اصلی مربوط به ساخت تخته کف بر اساس داده های کل هزینه در جدول 1 نشان داده شده است. در حالی که شناسایی هزینه های واجد شرایط به عنوان هزینه های اصلی با توجه به معیارهای حادثه ای در دسترس بودن مقررات کاهش هزینه، سهم این نوع هزینه ها در کل هزینه تولید و ارزیابی درجه کنترل پذیری(این اطلاعات در ستون دوم جدول 1 ارائه شده است) مشخص می شود. در مورد قدرت این معیارها، واجد شرایط بودن این نوع هزینه های مستقیم ، به عنوان مواد اولیه و دستمزد پایه کار مستقیم (نوع شغل) ، به نظر می رسد که هزینه های اصلی مشهود است. سایر موارد قابل توجه هزینه (هزینه های حمل و نقل و هزینه های نگهداری تجهیزات) نیازمند تحلیل عمیق تری هستند. تجزیه و تحلیل ساختار هزینه های حمل و نقل نشان می دهد که هزینه باربری حمل و نقل چوب به صورت ریلی بیش از 80 درصد از کل هزینه ها را تشکیل می دهد. با توجه به این نکته ، با توجه به هزینه های حمل و نقل ، فقط این نوع هزینه ها می توانند به هزینه های اصلی نسبت داده شوند. به منظور اختصاص ارزش پروسه حمایت از تحویل چوب به فرآیندهای اصلی ، الگوی هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ، تدوین قوانینی را برای توزیع کل مبلغ باربری حمل و نقل چوب از طریق ریلی در بین انواع محصولات نهایی تولیدی فراهم می کند. (مصرف چوب توسط هر مرکز تولید ممکن است به عنوان محرک فعالیت استفاده شود). برای سایر مؤلفه های هزینه حمل و نقل ، واگذاری فعالیت ها یا فرآیندهای فردی معنی ندارد. هنگام محاسبه هزینه تولید ، آنها ممکن است بر اساس ضرایب شرطی متعارف بین انواع مختلف محصولات توزیع شوند. به همین ترتیب ، تجزیه و تحلیل هزینه های مربوط به نگهداری تجهیزات نشان می دهد که مؤلفه اصلی این مورد شامل دستمزد کار تعمیر می باشد. این عنصر هزینه باید به هزینه های اصلی نسبت داده شود. برای توزیع دقیق هزینه های این نوع ، تعداد درخواست های تعمیر تجهیزات مورد استفاده در تأسیسات مختلف تولیدی ممکن است به عنوان یک محرک فعالیت (بر این اساس، برای فعالیت "تعمیر تجهیزات") در نظر گرفته شود. یک مثال بارز از هزینه های منتسب به هزینه های اصلی بر اساس معیارهای خطر شامل هزینه های انرژی الکتریکی برای نیازهای فرآیند است. رشد مداوم تعرفه های انرژی الکتریکی و ارزش پذیرش بالای فناوری هایی که می توانند ذخیره هزینه های انرژی را تضمین کنند نیازمند سوابق دقیق و نظارت مداوم بر استفاده منابعی از این نوع هستند. مشکل توزیع دقیق هزینه برق می تواند از طریق نصب کنتور برق اضافی در مناطق جداگانه حل شود.

 

بنابراین، هزینه تولید محاسبه شده با توجه به هزینه های اصلی شامل هزینه های مستقیم (مواد اولیه ، دستمزد پایه کار مستقیم) و هزینه های غیرمستقیم (هزینه باربری برای حمل الوار توسط راه آهن ، دستمزد کار تعمیرات و برق برای نیازهای فرآیندی است. هزینه در شرکت در بین انواع مختلف محصولات متناسب با هزینه مواد اولیه توزیع می شود). برای توزیع هزینه های غیرمستقیم منتسب به هزینه های اصلی بین انواع مختلف تولیدات خروجی، از طیف وسیعی از ابزار روش هزینه گذاری مبتنی بر فعالیت استفاده می شود - شناسایی هزینه فعالیت های پیش بینی افزایش چنین هزینه ها و محرک های فعالیتی منعکس کننده ویژگی های هزینه های منابع نیز در مورد الزامات تأسیسات تولیدی مختلف اعمال می شود (محرکهای فعالیت در جدول 1 نشان داده شده است). ارزش ضریب همبستگی محاسبه شده بر اساس هزینه داده های تولید با توجه به هزینه های مستقیم و هزینه داده های تولید با توجه به هزینه های اصلی برای یک دوره 12 ماهه 87/0 را شامل می شود ، که صحت تشخیص ماهیت لیست هزینه های اصلی و امکان استفاده از داده های هزینه های اصلی برای طبقه بندی مراحل مدیریت هزینه را نشان می دهد. مثال ارائه شده همچنین مزیت مهم دیگر استفاده از هزینه های اصلی نظیر سهولت در حفظ مدل فعلی هزینه گرایی مبتنی بر فعالیت که دلیل آن غیر مستقیم است روش های توزیع دقیق هزینه فقط با توجه به هزینه های اصلی را بیان می کند. بنابراین ، هرگونه تغییر در تحویل چوب که فرآیند تجارت را پشتیبانی می کند ، به عنوان مثال ، با اتوماسیون کنترل موجودی انبار ، کاهش تعداد چک های با کیفیت مواد دریافتی ، تلفیق اسناد و غیره ، نیازی به توسعه مجدد هزینه های مبتنی بر فعالیت ندارد زیرا هیچ تاثیری در هزینه های اصلی ندارد.

ترجمه تخصصی رشته حسابداری

4. نتیجه گیری

همانطور که از موارد فوق مشخص شد ، استفاده از روشهای توسعه مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت مبتنی بر هزینه های اصلی مزایای زیر را برای یک شرکت فراهم می کند:

• اخذ آخرین اطلاعات واضح و دقیق درباره مهمترین هزینه های شرکت ،

• توزیع دقیق هزینه های اصلی بین انواع مختلف محصولات خروجی ، سهولت در حفظ جریان فعلی مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ،

• امکان تغییر مدل های فرآیند تجارت بدون نیاز به تغییر مدل هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ، ایجاد یک پایگاه اطلاعات برای تجزیه و تحلیل گزینه های کاهش هزینه و به حداقل رساندن ریسک.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی