سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد


کنترل از داخل زندان به طرز بحث برانگیزی اشکال کلامی مصاحبه را تشویق می کرد. رهبران گروه نتوانستند از لیست های حسابداری کتبی استفاده کنند، زیرا اولا همیشه این خطر وجود دارد که اسناد کتبی را هنگام جستجو در زندان پیدا کنند. دوما، رهبران زندانی نتوانستند به طور بصری آنچه را که در خیابان اتفاق می افتد را مشاهده کند بلکه به بازپرداخت دستِ دوم وابسته می باشند. این باز پرداخت از طریق مکالمات تلفن همراه با اعضای باند خیابانی و از طریق بازدید اعضای خانواده صورت گرفته است. این جدایی، رهبران گروه را وادار کرد تا راه هایی را برای بازجویی از اعضای خیابان در مورد آنچه اتفاق افتاده است، پیدا کنند. همانطور که شنیده ها حکایت می کند، تماس های مکرر از طریق تلفن همراه به اعضای مختلف باند در خیابان برای جمع آوری اطلاعات، دادن دستورات و برقراری ارتباط با اعضای باند خیابانی استفاده می شد که رهبران باند را در "حلقه اطلاعات" زندانی کرده اند. مکالمه تلفنی بین ویولین (یکی از رهبران ملی باریو 18) و اعضای باند خیابانی، چنین گفتگوهایی مسئولیت پاسخگویی را نشان می دهد:

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری


 ویو لین: "اما آنها می گویند که" گلوله شلیک کرده اند " به یک شخصیت و آن شخصیت در آنجا منتظر بوده  است.


 لیرون بوی: هوم، ببین آنها ما را عصبانی کردند. دیروز برخی دیوانه ها به دنبال من بودند .... من می خواهم حقیقت را در مورد آنچه اتفاق افتاده بدونم.


ویولین : باشه. الچینو می دونه چه خبره ... من می خواهم با او تماس بگیرم تا آنچه را که اتفاق افتاده بهم بگه


6لیرون بوی: باشه. ما فکر کردیم که شما "از دسترس" خارج شدید (کاردوتهای ساکادو(


7- ویاجو لین: نه ، من با همه رهبران بلوکهای مختلف در سلول دوباره دیدار کردم....


لیرون بوی: باشه

ویولین: آیا فهمیدی؟


پسرلیرون:…. من تلفنو می دم به دوگی

سپس این گفتگو با ویو لین ادامه دارد و از دوگی می پرسد چه چیزی در خیابان اتفاق می افتد. بخش های پررنگ از گفتگو نشان می دهد که چگونه ویولین با دیگران ارتباط برقرار می کند که او یک شرکت کننده فعال در حلقه ارتباطات است و می داند چه خبر است. بخش پیموده شده به اعضای باند خیاباین یادآوری می کند که چه کسی تصمیم گیری می کند.
صدای ضبط شده ویو لین و دیگر رهبران ملی (به عنوان مثال پیتوفو ، ویوتیگر) نشان می دهد که اکثر مکالمات بیشتر درمورد حفظ کنترل خیابان و نه در مورد مسائل مربوط به پول شکل گرفته است. در حالی که تا حدودی جای تعجب دارد، که مباحث پولی و مباحث حسابداری برای رهبری باند زندانی اهمیت نداشته باشد، و اینکه باند خیابانی راهی برای موجودیت است نه یک بنگاه اقتصادی (Venkatesh & Levitt، 2000،p. 428  ) اول اینکه، رهبران باند به دلیل مدت درازی که در باند هستند و به دلیل تعداد جرایمی که مرتکب شده اند، رهبر هستند. رهبرانی مانند ویولین از بزرگترین رهبران زندگی باند خیابانی در جهان هستند. علاوه بر این، همانطور که در بخش قبلی نشان داده شد، رهبران ملی غالباً یک دهم جریان درآمد خود را از گروه های محلی دریافت می کنند. از این رو، رهبران ملی برای خرید امکاناتی که در زندان به آنها نیاز دارند، از نظر مالی پول کافی دارند. بنابراین، نگرانی اصلی آنها تداوم سیستم موجود، پیشرفت و موقعیت آنها در باند خیابانی است. به همین دلایل، رهبران باند خیابانی زندانی همچنان رابطه ای وجودی از راه دور با حسابداری دارند.


برخلاف تجربیات رهبر باند ، حبس برای اعضای معمولی باند بسیار آسیب زا بود.. پس از حبس، اعضای معمولی باند جریان درآمد قبلی خود و توانایی پشتیبانی از خانواده خود را از دست دادند (I-16). آنها اکنون یک ماهی کوچک در یک حوضچه بزرگتر بودند ، به این ترتیب که تمام اعضای گروه های مختلف در زندان در کنار هم قرار گرفته بودند.. این شرایط تغییر یافته به طور همزمان باعث شد تا موقعیت پائین خود را در سلسله مراتب اجتماعی باند احساس کنند، و تا حدودی آنها را از روند ارزیابی توده جرایم  رهایی بخشید، زیرا هیچ راه واقعی برای انباشت اضافه جرایم وجود ندارد و وابستگی های پول را تشدید می کند. این احساسات متضاد در اظهارات ضبط شده است و نشان می دهد چگونه اعضای معمولی باند مجبورند راه هایی برای "زنده ماندن در زندان" را پیدا کنند (M5 ، ص 6) و در عین حال چگونه می توانند از خانواده خود حمایت کنند. زنده ماندن شامل اجتناب از مورد آزار و اذیت قرار گرفتن، ضرب و شتم، چاقو خوردن و همچنین داشتن پول جیبی برای خرید وسایل ضروری است. خوشبختانه، رهبری باند اجازه می داد تا اعضا به طور جداگانه فعالیت های اخاذی را برای خود انجام دهند تا زمانی که یک دهم زا سهم اخاذی  را به رهبران باند که در زندان بودند پرداخت کنند. ما به طور آزمایشی پیشنهاد می کنیم که این شرایط تغییر یافته به بعضی از اعضای باند اجازه می دهد به چیزی تبدیل شوند که در ابتدای امر نبوده اند. علاوه بر این ، ما پیشنهاد می کنیم که موضوع جدیدی که اعضای باند زندانی از خود داشته اند به طور بالقوه دلالت بر یک رابطه متفاوت با حسابداری داشته باشد.


زندانیان قدیمی که با آنها صحبت کردیم و شواهد موجود پلیس نشان می دهد که برخی از اعضای باند با درگیری در محیط زندان و / یا با اجرای یک حلقه اخاذی از داخل زندان به شرایط تغییر یافته خود واکنش نشان دادند. شرکت کنندگان در مصاحبه به ما گفتند که اکثر زندان ها دارای اقتصاد نسبتاً پیشرفته ای هستند که با مواد اغذیه ای مانند مواد غذایی، توالت، مواد مخدر، تلفن های همراه، شارژرهای تلفن همراه و سیم کارت تلفن همراه سروکار داشته اند. این موارد هر دو زندگی در زندان را تحمل پذیرتر می کردند و عملکرد شبکه اخاذی را آسان تر می کردند. اعضای خانواده (اغلب دختران) به عنوان "carritos" (اتومبیل های کوچک) عمل می کردند و چیزهایی مانند تلفن های همراه و سیم کارت تلفن همراه را در بدن به آنها تحویل می دادند: "بچه ها قبل از مراجعه به زندان از آنها مانند ماشینهای کوچک برای محافظت از چیزها استفاده می کنند" (M1 ، ص 19)

. اعضای خانواده همچنین با تهیه لیست های تلفنی افراد و مشاغل موجود در قلمرو کمک کردند. اعضای زندانی باند پس از آن بخشی از روزهای خود را صرف اخاذی با تماس تلفنی (I-16) کردند. یکی از شوخی های مکرر که از خبرنگاران تحقیق شنیدیم این بود که اعضای باند وقتی دخترشان به آنها زنگ زد شاکی شدند و گفتند: "با من تماس نگیر ، نمی بینی که من کار می کنم" (I-16).
شواهد موجود پلیس نشان می دهد که این اعضای باند گروه بزرگی از بازیگران اجتماعی را برای شناسایی اهداف احتمالی اخاذی ، قاچاق در تلفن های همراه و سیم کارتهای تلفن همراه، دریافت درآمدهای اخاذی، گردش پول و شارژ دقیقه های تلفن همراه ، بسیج و سازماندهی کرده اند.. برای مثال، شکل 4، یک حلقه اخاذی را نشان می دهد که در داخل زندان ماریونا عمل می کند. شش عضو باند زندانی شده از MS13 هفت تلفن همراه را به اشتراک گذاشتند و از این تلفن ها برای برقراری یک سری تماس های اخاذی روزانه استفاده کردند. در بعضی موارد، از این تماسهای تلفنی از اطلاعاتی که توسط اعضای خانواده در خیابان ارائه شده است، استفاده می کند، در حالی که در موارد دیگر اعضای باند شماره تلفنهای خود را منهدم می کنند. عضو این باند وانمود می کند که از شرکت خدمات اقتصادی است و از شخص می خواهد جزئیات اطلاعاتی خود را تأیید کند: این جزئیات به نوبه خود، برای برقراری تماس اخاذی بعدی از شماره تلفن های مختلف استفاده می شوند. اعضای باند پس از موفقیت، هدف ها را برای ارسال پول به یکی از دو همکارانی که با آنها کار می کنند، معرفی می کنند. پس از دریافت، همکاران بلافاصله وجوه را به اعضای خانواده اعضای باند انتقال می دهند. همکاران برای بخشی از معامله خود کمیسیون 30٪ دریافت می کنند.


مدارک پلیس حاوی اسناد حسابداری کتبی نیست. با این حال ماهیت هماهنگی معاملات اخاذی را نشان می دهد. به عنوان مثال، این نشان می دهد که یک معامله اخاذی واحد تقریباً همیشه به بیش از یک عضو خانواده عضو باند زندانی و همچنین اعضای خانواده اعضای دیگر باند و سایر همکارانی که مسئولیت استفاده مجدد از زمان باند را داشتند هدایت می شد. تلفن های همراه اعضا. همچنین نشان می دهد که شرکای زندگی / دوست دختر و / یا مادران اعضای باند چندین تماس تلفنی از زندان دریافت کرده اند، و اینکه این افراد مشابه بلافاصله در روزهای پس از دریافت پول از اعضای باند زندانی شده بازدید می کردند. سرانجام، شواهد نشان می دهد که گفتگوهای تلفنی بین اعضای خانواده زندانیان مختلف در زندان انجام شده است. به دلیل تعداد زیاد شرکت کنندگان و تراکنش های موجود در شبکه اخاذی، فرض می کنیم که اعضای باند جداگانه حساب های خود را نگه داشته اند.


مکالمات ما با زندانیان قدیمی تر به طور غیر مستقیم در مورد فرضیه مابرای حضور حسابهای کلامی و بصری تأیید شد. ما مستقیماً درمورد فعالیتهای اخاذی در زندان سؤال نکرده ایم و گردش عملیات اخاذی برای امنیت خودمان است. طبق این گفته، شرکت کنندگان به طور خودجوش و آزادانه در مورد اقتصاد زندان صحبت کردند و اینکه برای بقا به خرید و فروش مزایا و خدمات و همچنین پیگیری اینکه چه کسی مدیون چه کسی است، وابسته اند. زندگی در زندان "دنیای دیگری" است( M2 ، صفحه 1)، "بسیار زشت است" M1، صفحه 17) و تنها راه برای زنده ماندن "تجارت بین خودمان" است زیرا گزینه های دیگری وجود ندارد( M2 ، ص 4). این اقدامات خرید و فروش مزایا، گاهی اوقات معاملات پیچیده ای را بین زندانیان، کارمندان زندان و اعضای خانواده که در خیابان بودند، ایجاد می کرد(M3 ، صفحه 15). زندانیان درمورد مزایای دزدیده شده / بدهی و همچنین بدهیهای پولی، حسابهای نانوشته را نگه داشته اند زیرا بقای اقتصادی خانواده و زندگی آنها به آن بستگی داشت( M1 ، صفحه 6). اعضای خانواده خارج از کشور که درگیر مشاغل اخاذی بودند نیز حسابداری های دقیقی را انجام می دادند زیرا مجازات "مدیریت ضعیف پولها" مرگ (I-16) بود.


تجارب متفاوت زندانهای رهبران باند و اعضای معمولی باند توجه خود را به این تغییر جلب می کنند که چگونه اوضاع تغییر یافته گاهی اوقات باعث اختلال در فرآیندهای اجتماعی موجود و شیوه های حسابداری در این فرایندها می شود. اعضای باند با وضعیت بالا که با لیست طولانی جرایم وارد شدند، همچنان از درآمد گروهی دریافت می کردند. برای این افراد، موقعیت و وضعیت اجتماعی مداوم آنها در باند بستگی به تولید مجدد و اجرای یک ساختار اجتماعی پیش بینی شده در جرایم است. و با توجه به اینکه ادامه این ساختار اجتماعی برای آنها جریان درآمد را تضمین می کند، انگیزه های کمی برای نزدیک تر شدن به حسابداری و استفاده از حسابداری برای محاسبه آنچه در خیابان اتفاق افتاده بود، داشتند. از طرف دیگر اعضای معمولی باند با ورود به زندان و / یا اقتصاد اخاذی به شرایط تغییر یافته خود پاسخ دادند. این نقش جدید آنها را ملزم به پیگیری معاملات متعدد و پیچیده ای می کند که به منزله بستانکار / بدهکار و همچنین بدهی های مالی پیچیده است. این اظهارات همچنین حاکی از این است که این اقدامات جرایم مالی (بر خلاف جرم خشونت آمیز که قبلاً در آن استفاده می شد) در اقتصاد زندان به آنها کمک می کرد تا زنده بمانند و "زمان را پشت سر بگذارند(" M3 ، ص 18). این اظهار نظر این احتمال را ایجاد می کند که شرایط تغییر یافته برخی از اعضای معمولی باند را ترغیب به تغییر وضعیت خود و همچنین رابطه خود با حسابداری کند. اگرچه این نتیجه گیری آزمایشی است، به نظر می رسد که محیط زندان برخی از اعضای معمولی باند را تشویق می کند تا به چیزی تبدیل شوند که در گذشته نبوده و فضایی را برای حسابداری ایجاد می کردند تا بتوانند فعالیت های روزانه خود و کارهایی که از خودشان داشتند، را وارد کنند. طبق این گفته، ما نمی دانیم که آیا شیوه هایی که اعضای باند شخصی فعالیت های تجاری خود را پیگیری می کنند و از آنها حساب می کنند در طول زمان زندان خود تغییر کرده اند و آیا این رابطه با حسابداری هنگام بازگشت به خیابان با آنها ماندگار است یا خیر.

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری
مواد تجربی در مورد فعالیت های باندهای خیابانی به ادبیات حسابداری اولیه در سه روش مربوط می شود.اولی تاثیر آن بر نفوذ پذیری فرایندهای سازمانی را پیش بینی می کند که آیا حسابداری به فرآیندهای سازمانی نفوذ می کند یا بر روی سطح آن باقی می ماند. تجزیه و تحلیل نشان می دهد که مرکزیت جرم تا ورود باند، پیشرفت و تقسیم درآمد ، همگی مانع از تبدیل شدن بیشتر حسابداری به انبار اطلاعاتی در مورد دارایی های اخاذی و تقسیم جریان های درآمد می شود.. ایده ای که  فرآیندهای سازمانی غیرقابل نفوذ می توانند مطابق با تأیید بریر در کارخانه های بازیافت شده باشند (2011) ، اوکس و همکاران. در موزه ها (1998) و مارتینز و کوپر در سازمان های غیردولتی (2017). طبق این گفته، در این تنظیمات دیگر، در نهایت حسابداری موفق به نفوذ و تهیه نقشه در این دامنه ها شد. این ممکن است تا حدودی به این دلیل باشد که موزه و سازمان های مردم نهاد به بودجه دولت ها و سازمان های بین المللی وابسته بودند، در حالی که کارخانه های جدید مجبور به کار در بازار بودند. همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، این واقعیت که باندهای خیابانی خود را به عنوان راهی برای تجارت بودن به حساب می آورند باعث می شود تمرکز بر فعالیتهای غیر اقتصادی مانند جرم بیشتر شود و بدین ترتیب دامنه "وابسته به حسابداری" بسته شود. )

دوم ، تجزیه و تحلیل نشان می دهد که چگونه رابطه وجودی گانگسترهای خیابانی با حسابداری از طریق فرآیندهای سازمانی و کلیشه های سطح اجتماعی حفظ و تثبیت می شود. این فرایندها و کلیشه ها نه تنها چگونگی عملکرد چهره های مختلف اجتماعی را برای مخاطبان ، از جمله خودشان  اجرا می کنند ، بلکه یک رابطه با حسابداری که در یک چهره اجتماعی جاسازی می شود ، ایجاد می کنند و متعاقباً در تعامل های بعدی نیز انجام می دهند. آنچه در مورد این پرونده قابل توجه است این است که تعامل اعضای باند رتبه و پرونده اهمیت فرآیندهای سازمانی مبتنی بر جرم را کاهش می دهد و فضایی را برای اشکال بومی حسابداری ایجاد می کند که وارد فعالیت های روزمره می شوند و شاید عضو باند حبس شده جزئی از این شکل شوند. به نظر می رسد ، رابطه تغییر یافته با حسابداری شبیه به نوع رابطه ای است که ما در فروشندگان خیابانی برای حسابداری مشاهده کردیم. این استفاده از لیست های کتبی کلامی و / یا برای پیگیری بی شمار پول ها و مزیت های بستانکار و بدهکار است. در این راستا ، تغییر از خیابان به زندان و آرامش مربوط به فرآیند مبتنی بر جرم است که باعث می شود برخی از گانگسترهای خیابانی بتوانند تا حدی رقمی را که از خودشان دارند ، دوباره بدست آورند.

سوم، مواد تجربی نشان میدهد که حساب های بومی ممکن است در زمینه های خاص کافی باشد. در تاریخ ظهور حسابداری با دو ورودی یا سیستم دفترداری دوبل، نظر کاروترز و اسپلاند1991 این است که حضور سرمایه گذاران متعدد در شرایطی که اشکال حسابداری ما ناپاک هستند ناکافی است. در شرایط فعلی ، فشار خارجی سرمایه گذاران خارجی وجود ندارد و نیازی به ایجاد حساب در بانکها یا اعتبار مالیاتی نیست. علاوه بر این ، حسابهای بومی برای آنچه فرآیندهای سازمانی داخلی از حسابداری می خواستند ، کافی بود. نیروهای خارجی حسابداری را تحت فشار قرار ندادند تا به چیزی تبدیل شوند که نبوده است ، و همچنین فرآیندهای داخلی جرم محور اجازه ندادند حسابداری به چیزی بیشتر از آنچه که هست تبدیل شود. مسلماً ترکیب این دو مجموعه قدرت بود که به بستن فضای سیستم دفترداری دوبل در حسابداری کمک کرد. علاوه بر این ، این واقعیت که حساب های تک ورود به دانش رسمی احتیاج ندارند و می توان در پشت پاکت یا در مورد اعضای یک باند تمرین کرد که اعضای باند می توانند از حساب های بومی استفاده کنند ،  با توجه به مهارت ها و نیازهای اعضای باند خیابانی ، یک وسیله حفظی کافی و مفید بود.


5. واکنشهای تجاری

در تجزیه و تحلیل مواد تجربی، ما سه پاسخ سازمانیِ تا حدودی متمایز را برای دریافت پاسخهای درخواستی اخاذی شناسایی کردیم که همزمان حسابداری را ثبت کرده و نیز تغییر می دادند. بخش های فرعی زیر موقعیت متمایز حسابداری را در این پاسخ ها تشریح و تحلیل می کند.


5.1. نزدیک شدن به حسابداری


برای بیشتر صاحبان مشاغل کوچک که با آنها صحبت کردیم، دریافت تقاضای اخاذی باعث توالی زمانی فریم های گاه رقابتی شد (Goffman، 1974). در ابتدا ، شوک دریافت تقاضای اخاذی و تهدیداتی که همراه با تقاضا بود ، پیامدهای انسان را ناشی از عدم پرداخت می کرد. شرکت کنندگان اغلب به ما می گفتند "نه ، من چقدر توانستم هزینه پرداخت کنم چون وقت ندارم و به دلیل اینکه زندگی در معرض خطر بود" محاسبه نکردم. مثلا:


هیچ اخاذی در هیچ کسب و کاری که من محصولم را از آن خریداری می کنم وجود ندارد. من در حال تلاش برای محافظت از زندگی ام هستم.. کسی سعی نمی کند درباره این موارد مذاکره کند زیرا من نمی خواهم جنازه یک کارمند را بر دوش خود بکشم.. به همین ترتیب  …. (C-21)


این گفته ها اغلب با استفاده از یک تن صدا ایجاد می شد که منظور ما این بود که وقتی زندگی انسان ها درگیر شوند ، محاسبه اقتصادی به پایان می رسد.. این بدان معنا نیست که صاحب مشاغل مبلغ اخاذی مورد درخواست باند را پذیرفته اند. تقریباً همه صاحبان مشاغل مذاکره در مورد کاهش مبلغی که ابتدا با استفاده دقیق از استدلال ها از جمله "من نمی توانم هزینه آن را بپردازم ، کاهش داده ام. من آن پول را ندارم "(C-22) یا" ما پول نمی کاریم "(C-23). توجه داشته باشید که کلمه عملی این مذاکرات با دقت است زیرا تقریباً همه صاحبان مشاغل تصور می کنند که آنها در مورد مذاکره با شرکت های گانگستری خیابانی که در مطبوعات مردمی خوانده و شنیده بودند ، مذاکره می کنند: غیرقابل توصیف و مستعد اقدامات فریبنده خشونت بار. تنها پس از مذاکره اولیه و بعد از آنکه صاحب مشاغل مجبور شد تأیید کند که حسابداری برجسته تر می شوند، زیرا در مورد پیامدهای اقتصادی و پیامدهای احتمالی عملی  فکر می کردند.


این تفکرات ، صاحبان مشاغل را به حسابداری نزدیکتر می کند. به طور خاص تر ، این ترکیبی از تقاضای اخاذی اولیه و پرداخت های بعدی برای اخاذی دوره ای بود که به طور مداوم یک فریم حسابداری را کلید می زد و این فریم را هم رایج تر و هم چسبنده تر می کرد. حوادث یا افکار به ظاهر تصادفی می توانستند چارچوب حسابداری را تحریک کنند (رجوع کنید به گفمن ، 1974). جای تعجب نیست که ، این تأملات غالباً بر تأثیرات اخاذی بر روی ساختار هزینه و قابلیت اطمینان موجود متمرکز شده بود. یک اپراتور یک خط اتوبوس کوچک در سن سالوادور از این نظر نمونه اولیه بود. در مکالمه خود با یکی از گزارشگران تحقیق ، مالک توانست با کمترین فوریت ، هزینه های خود را بازگو کند ، از جمله بخشی که به اخاذی می رود:


... گاهی اوقات لئونارد (صاحب خط اتوبوس) مانند یک حسابدار ظاهر می شود. او هر روز حساب های شرکت را انجام می دهد. او به طور ذهنی می داند که برای هر دو اتوبوسی که او کار می کند ، به طور متوسط ​​1100 مسافر وجود دارد. هر مسافر 20 دلار  پرداخت می کند برای هر مسیر  220 دلاری. سپس هزینه ها را بیایید: 36 دلار برای رانندگان ، 80 دلار برای بنزین ... 90 دلار باقیمانده برای  هزینه های دیگر مانند تعمیرات و بلیط و غیره (C-16) که پیش بینی شده نیست.


لئونارد همچنین اظهار می کند که "اخاذی در اینجا متوقف نمی شود" ، به این دلیل که باندهای خیابانی پولهای تعطیل را معادل اجاره یک ماهه می دانند و آنها همچنین اتوبوس ویژه ای را برای تعطیلات یا خاکسپاری اعضای باند در خواست می کنند.

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری

در موارد دیگر ، این تفکرات از یک قاب حسابداری برای بازجویی از دوره های بالقوه اقدام استفاده می کردند. به عنوان مثال ، "من می توانم دو نگهبان مسلح با جلیقه های محافظ را بر روی وسایل نقلیه یا دوربین های امنیتی خود قرار دهم اما این هزینه من را افزایش می دهد. شخصی مجبور است این هزینه ها را بپردازد و این مشتری نهایی نخواهد بود. »(C-21). اینها ملاحظات تمایل به تفکر در مورد هزینه های خاص به سؤالاتی مبنی بر اینکه آیا ارزش آن را دارد که با توجه به میزان اخاذی و با توجه به ریسک های مربوط به آن ، به فعالیت خود ادامه دهند ، منتقل شود (C-24). شرکت کنندگان در مصاحبه به طور مداوم در مورد چگونگی احساس ناامنی صحبت می کردند. این اظهارنظرها درمورد ناامنی همواره منجر به نوعی اظهارنظر در مورد چگونگی عملکرد ریسک یک تجارت شد. به نوبه خود ، این مفاهیم خطر گاهی در برابر مبلغی که درآمدی بدست می آوردند اضافه می شدند و اینکه چگونه این سطح توانایی عملی ارزش ریسک را ندارد. (C-21). در همین زمان ، برای بسیاری از دارندگان مشاغل میزان مشخصی از عدم تحرک وجود داشت که در برابر اقدامات شدید کاهش می یافت. از یک سو ، مستعد شدن باندها به خشونت فجیع آور ، ایجاد تامل در پرداخت نکردن را دشوار کرد. از طرف دیگر ، بسیاری از دارندگان مشاغل راهی برای جایگزین کردن غیرقانونی و غیرقابل استفاده برای تأمین هزینه نمی دیدند. این امر باعث شده است که آنها در یک قاب حسابداری گیر بیفتند بدون اینکه بتوانند طبق تفکر خود عمل کنند. به قول یک شرکت کننده ، "یک نفر می پردازد و یا می میرد" (C-23). دیگری با بیان اینکه "هر روز همان کمدی غم انگیز است" نتیجه می گیرد: "C-21".


در حالی که همه صاحبان مشاغل به طور مداوم نسبت به شماره های حسابداری وسواسی نداشتند ، یک چارچوب حسابداری هرگز دور از انتظار نبود.. همه شرکت کنندگان توانستند بلافاصله روز هفته که شروع به اخاذی شده  و میزان درخواست شده را به یاد بیاورند. تقریباً همه توانستند جزئیات زمان ، مکان و چگونگی تقاضای اولیه را به خاطر بسپارند. و همه می دانستند که تأثیر مقدار اخاذی بر توانایی آنها چیست. از این نظر ، تقاضای اخاذی یک نکته مهم و مؤثر بود که رابطه آنها را به حسابداری تغییر داد. همانطور که یکی از شرکت کنندگان در مصاحبه اظهار داشت ، "من کار می کنم و کار می کنم مثل اینکه یک حسابدار مقابلم داشته باشم که یادداشت می کند. و من همیشه در مواقع بیکاری به فکر کتاب شماره های کوچک خودم هستم "(C-23).


این ایده که رویدادهای خارجی می توانند فرآیندهای سازمانی را مختل کرده و شیوع و اهمیت چارچوب های حسابداری را تغییر دهند قبلاً ذکر شده است. به عنوان مثال ، تحقیقات پیشین در مورد بحران های انسانی ، نشان می دهد که چگونه واکنش های فوری در مورد زندگی انسان به نظر می رسد و چگونگی نگرانی های حسابداری با گذشت زمان شیوع بیشتری پیدا می کند (ساریکیومو ، 2015). تحقیقات پیشین همچنین نشان می دهد که چگونه می توان موقعیت های چارچوب های حسابداری را در سلسله مراتب چارچوبهای سازمانی با رویدادهای خارجی تغییر داد. به عنوان مثال ، مطالعه اوکس و همکاران (1998) در مورد موزه ها و مطالعه مارتینز و کوپر (2017) از سازمان های غیردولتی ، نشان می دهد که چارچوب های حسابداری فراگیرتر شده است زیرا شیوه های حسابداری مکرر با تأثیر خارجی در فرآیندهای سازمانی که از قبل موجود بوده نفوذ می کنند. آنچه که در مطالعه متوقف شده متفاوت است دریافت تقاضای اخاذی است نه کاشت یک سند حسابداری و / یا شیوه های حسابداری که باعث می شود صاحبان مشاغل به طور همزمان در مورد پیامدهای حسابداری تقاضای اخاذی فکر کنند. و از اسناد و اعداد حسابداری موجود در این تفکرات استفاده کنند. علاوه بر این ، مطالعه حاضر اهمیت روزافزون چارچوب های حسابداری و تأمل بر مبنای حسابداری را نشان می دهد که لزوماً منجر به اشکال دیگر اقدام بهم پیوسته نمی شود ، به ویژه اگر صاحب مشاغل نتواند راهی برای پیشبرد داشته باشد.


تغییر وضعیت فریم های حسابداری ، به طرز قابل ملاحظه ای بر روی  صاحبان مشاغل خود تأثیر گذاشته است. مانند اعضای باند خیابانی ، عملکرد صاحب کسب و کار کوچک با فرآیندهای سازمانی داخلی و گفتمانهای بیرونی (قهرمانانه) باعث تثبیت عملکرد صاحب مشاغل کوچک مثلث شمالی شد.. داستان های روزنامه مانند آنچه در مورد لئونارد ، صاحب شرکت اتوبوسی که در بالا ذکر شد ، به طور همزمان وجود صاحبان مشاغل کوچک را بازبینی می کنند و عملکرد عمومی صاحب تجارت را باز تولید می کنند. به عنوان مثال ، خبرنگار تحقیق با این نتیجه گیری که لئونارد از مالکیت یک شرکت حمل و نقل به یک حسابدار تلخ رسیده است ، گفتگوی خود را با لئونارد (و مقاله خود) خلاصه می کند: "لئونارد همان شماره ها را در سر خود دارد که از همان لحظه او را شکنجه می کند. او ساعت 4 صبح بلند می شود تا اینکه ساعت 8 شب به رختخواب برود. "   در حالی که ممکن است این با نظر با مخاطب روزنامه اجرا شود (ر.ک: گفمن ، 1974) ، ما در مصاحبه های خود با صاحبان مشاغل ، به همین تغییر در عملکرد صاحب مشاغل اشاره کردیم. (C-23). این نظرات توجه خود را به شیوه هایی که اجراهای عمومی و خصوصی یک اثر به طور متقابل تقویت می کنند جلب می کنند به این دلیل که اجراهای عمومی یک کارنامه آماده از آثار را که می توانند ثبت و اجرا کنند، به مجریان خصوصی ارائه می دهد. (Goffman، 1974). این حالت نتیجه عملکرد حاصل از حسابدار صاحب مشاغل کوچک بود.


5.2 مراکز تماس مذاکره


برای تعداد کمی از مشاغل بزرگتر و مستقرتر ، دریافت تقاضای اخاذی ، انگیزه ای برای تشکیل دپارتمان جدید در شرکت ایجاد کرد. این شکل از شروع برنامه حسابداری (پاور ، 2015) در یک شرکت متوسط ​​و همچنین در یک زنجیره بزرگ فست فود و در توزیع کننده عمده نوشیدنی ها رخ داده است. در حالی که این سه مشاغل اذعان داشتند که آنها یک مرکز تماس تلفنی داخلی ایجاد کرده اند ، توزیع کننده زنجیره ای فست فود و نوشیدنی نمی خواستند ما از داستان های آنها در نسخه نهایی استفاده کنیم زیرا آنها نگران بودند که بتوانند شناسایی شوند.


صاحب کسب و کاری که مایل به صحبت در زمینه سوابق بود به ما گفت که این شرکت از دهه 1970 در حوزه تجارت مشغول به کار بوده و خرید و فروش خود را انجام داده است - به نانوایی های کوچک در داخل و اطراف سن سالوادور. طی اولین سی سال فعالیت ، این شرکت به تدریج گسترش یافت و به یکی از عمده ترین توزیع کنندگان در سن سالوادور تبدیل شد. با این حال ، همانطور که مالک اظهار می کند ، متاسفانه نوع خطرات در سال های اخیر به شدت تغییر کرده اند. اکنون "کودکِ دارای تلفن همراه چیز وحشتناکی است زیرا تلفن را به راننده کامیون می دهد و صدا در آنسوی دیگر به ما می گوید که برای ورود به منطقه چقدر باید هزینه بپردازیم." (مارتینز ، 2015b).


شیوع فزاینده خواسته های اخاذی در مناطق مختلف ، این شرکت را ترغیب به تغییر فرآیندهای سازمانی خود می کند:


وی گفت: "برای مدرن سازی سیستم های امنیتی خود و خلاص شدن از شر نگهبانان خود، در عوض راه اندازی یک مرکز مینی تماس برای مقابله با اخاذی ایجاد کرد. وقتی عضو پاندیلا با تلفن همراه می شود ، راننده به او می گوید که با چه شماره ای تماس بگیرد. اگر آنها بتوانند به توافق مناسب برای هر دو طرف برسند ، مشکلی پیش نمی آید. ما حق ورود به منطقه را می دهیم و محصولات خود را به نانوایی ها می فروشیم. "(سی -17)


نقطه شروع راه اندازی مرکز تماس ، بررسی شماره های حسابداری تاریخی موجود و تقسیم داده های درآمد و هزینه توسط مسیر تحویل و براساس قلمرو بود. این امر به صاحبخانه امکان می دهد حاشیه های سهم در هر منطقه را ببیند و ببیند که از بین رفتن یک قلمرو در یک مسیر تحویل چه تاثیری بر قابلیت حمل و نقل مسیر تحویل دارد. علاوه بر این ، هنگامی که مرکز تماس با "توافق" مذاکره کرده بود ، این اطلاعات در صفحه گسترده وارد شد. اطلاعات جدید به صاحب (و مذاکره کننده شرکت) مبنایی را برای مذاکرات بعدی ارائه می دهد و به صاحب این فرصت را می دهد تا ارزیابی کند که اگر می بایست مبلغ اخاذی مشابه را در کلیه مناطق فروش خود بپردازد ، چه اتفاقی برای سرمایه گذاری می افتد.


توضیحات قبلی نشان می دهد که چگونه تقاضای اخاذی مجموعه ای از اقدامات حسابداری را به حرکت در می آورد. این شیوه ها از اسناد حسابداری موجود شروع شده و سپس از شماره های حسابداری برای محاسبه روش هایی که تقاضای اخاذی روی حاشیه سهم ، هزینه های تعیین شده و سود حاصل می شود محاسبه می کند. به نوبه خود ، این فرایندهای محاسبه جدید ایجاد می کنند نوشته های حسابداری (و اسناد حسابداری جدید بالقوه جدید مانند صفحه گسترده اخاذی اکسل) که به استاندارد سازی مذاکرات اخاذی کمک کرده اند. در حالی که جزئیات این روند آغازین با آنچه که توسط Power (2015) و Revellino و Mouritsen (2009) ثبت شده است متفاوت است ، آنها با پیشنهاد هاپود (1987) سازگار هستند که حسابداری یک دستگاه دید قابل حرکت است و به چیزی که از طریق فرآیندهای تفسیر و تغییر است تبدیل می شود.


در مقایسه با مثالهای موجود در بخش قبل ، رویکرد مرکز تماس یک پاسخ فرآیند فعال و چند مرحله ای برای دریافت تقاضای اخاذی است. مانند مثال های قبلی ، رویکرد مرکز تماس شکل و شیوع چارچوب های حسابداری را تغییر می دهد ، اما این تغییرات چارچوب و نتیجه معرفی اسناد جدید حسابداری و شیوه های حسابداری جدید است. این اسناد و شیوه ها محاسبه هزینه های اخاذی در زمان واقعی را برای تجارت آسانتر می کند. همچنین به ایجاد یک قانون تصمیم گیری در مورد اینکه آیا تجارت باید بماند یا یک قلمرو خاص را ترک کند کمک می کند. به عنوان مثال ، مالک اظهار می کند: "اگر قیمت ما را با حاشیه ای که خیلی باریک است ، رها می کند ، تلاش می کنیم و مذاکره می کنیم ، اما اگر مذاکره حساس شود ، ما برای همیشه ساده آن منطقه را رها می کنیم." فکر در مورد ماندن یا ترک آن که قبلاً ذکر شد. در این راستا ، اسناد حسابداری به طور همزمان مأخذ معنا و بخشی از چارچوبی بودند که از طریق آن مذاکرات صادراتی مشاهده و تمرین می شود.

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری

اگرچه استفاده از حسابداری برای محاسبه در مورد موارد اخاذی قابل ستایش است ، اما در این مورد تلخ بود. طی مصاحبه در ماه مه 2015 ، مالک اظهار داشت که بین ژانویه و فوریه 2015 ، این شرکت مجبور شد 10 منطقه را رها کند. و از سال 2000 تاکنون ، هفت از ده مسیر تحویل به دلیل عدم امکان دستیابی به یک توافق اقتصادی با پاندیلاها غیرقابل اجرا شده اند. "علاوه بر این ، وقتی در سپتامبر 2017 به مصاحبه پیگیری با مالک رفتیم. گفته شد که این شرکت آخرین مسیرهای خود را در اوایل سال رها کرده بود و این تجارت تعطیل بود. بدیهی است ، معرفی شیوه های مذاکره مبتنی بر حاشیه سهم ، باعث نشده است که این شرکت از تجارت خارج شود. در عوض ، این تأثیر داشت که یک قانون تصمیم گیری مبتنی بر اعداد را ارائه دهد که کارآمد و معقول اقتصادی باشد. متأسفانه ، این "موتور محاسبه" (Revellino & Mouritsen، 2015) باعث شد تا شرکت بتدریج کاهش یابد و بیت به تدریج کاهش یابد تا هیچ شرکتی نماند. ما نتوانستیم مالک را بیابیم و از او سؤال کنیم که آیا در این میان ، فکر کرده است که این برنامه حسابداری منجر به تصمیم صحیح شده است.


5.3 برنامه های کاهش خطر


در حالی که مشاغل مستقر در بخش قبلی یک رویکرد مرکز تماس با مرکز حسابداری را معرفی کرده اند ، دیگران با استفاده از پیمانکاران فرعی در مناطق قرمز (یعنی خطرناک) پاسخ دادند. این نوع پاسخ برنامه ای به اخاذی حداقل سه مزیت داشت. اول ، پیمانکاری فرعی محاسبه کمتری داشت زیرا نیازی به مذاکره مداوم درمورد میزان اخاذی نبود بلکه مجموعه ای قابل کنترل تر از مذاکرات دوره ای با پیمانکاران فرعی بود. دوم ، پیمانکاری فرعی به این معنی بود که شرکتها مجبور به انتخاب بین ماندن در قلمرو یا ترک آن نشوند ، بلکه باید نحوه تقسیم منابع پیش از اخاذی را بین شرکت و پیمانکاران فرعی محاسبه کنند (با آنکه پیمانکار فرعی مسئولیت آن را بر عهده داشت). هرگونه پرداخت اخاذی) سرانجام ، به شرکتها این اجازه را داد تا خطرات و عدم قطعیت های مربوط به برخورد با چندین قدرت حاکم بر فریب را به پیمانکار فرعی منتقل کنند. به احتمال زیاد ، این مزایا برخی از مشاغل را ترغیب به اجرای قراردادهای فرعی به عنوان روشی برای مقابله با اخاذی می کند.


شرکتهای مخابراتی و سودمند شرکتهایی بودند که قراردادهای فرعی را تصویب کردند. این سازمان ها برای حفظ و ترمیم زیرساخت ها باید به طور مکرر وارد مناطق تحت کنترل باند شوند. علاوه بر این ، در درون این جوامع ، فعالیت های پرسنل تعمیر منبع و محل تنش است زیرا کار پرسنل تعمیرات برای جلوگیری از انحراف غیرقانونی و استفاده از خوراک های برقی و ارتباطی است. دفعات ورود ، دید پرسنل تعمیر و دشمنی از جامعه باعث شده است که کارکنان خدماتی یک هدف محبوب برای باندهای خیابانی باشند. همانطور که یکی از تعمیرکاران می گوید:


در سال 2014 ، یکی از همکاران من قربانی یک آدم ربایی صریح شد. وقتی پاندیلرو نزدیک شد و فریاد زد: "سلام ، وایجو از پایین بیایید." بعداً در همان روز یک ناظر برای پذیرش توافق نامه وارد شد: "آنها برای هر عضو باند جعبه رمزگشایی کننده سیگنال را می خواستند: کابل ، اینترنت و تلفن. (C-25)


پس از این اتفاق چندین بار در سرزمین های مختلف اتفاق افتاد و پس از درگذشت یک شخص تعمیر ، شرکت تلفن تصمیم به معرفی یک برنامه پیمانکاری فرعی گرفت. در این ارتباط ویژه ، شرکت 80 درصد پرسنل خدمات خود را با پیمانکاران فرعی جایگزین کرد.


ذکر این نکته حائز اهمیت است که برنامه های پیمانکاری ، خطر خشونت فریبنده را کاهش نمی دهند ، بلکه تا حدی خطر را به دیگران منتقل می کنند. حمله به پرسنل خدمات کاهش نیافته است ، اما این حملات اکنون مشکل پیمانکار فرعی است. با توجه به اینکه این حملات در جوامع منطقه سرخ اتفاق می افتد و این که اهداف کارکنانی از راه دور و تاسیسات نیستند ، توجه مطبوعاتی کمتری را به خود جلب می کنند. این تغییر اما در مارس 2016 ، هنگامی که یازده نفر در حمله به پرسنل تعمیر خط که برای پیمانکار فرعی کار می کردند کشته شدند: "از 11 ترور شده ، هشت نفر برای یک پیمانکار فرعی کار می کردند که خطوط برق را برای برق نصب می کرد. شرکت. سه نفر دیگر کارگران کشاورزی بودند که شاهد قتل عام بودند. »(Barrera & Ch´avez، 2016). این حمله توجه عمومی را به این موضوع معطوف داشت که باندهای خیابانی چگونه از خط عبور کرده اند و شرکتهای بزرگ خطرات مربوط به پیمانکاران فرعی را تصویب کرده اند.


بر روی سطح ، آمالگام از قبل موجود در فرآیندهای سازمانی ، از جمله تراکم و پختگی روشهای حسابداری ، نوع پاسخ سازمانی به دریافت تقاضای اخاذی را پیش بینی می کند. مشاغل با مالکیت کوچک دارای حداقل تجربیات حسابداری و منابع سازمانی هستند که می توانند با تقاضای اخاذی مقابله کنند. در مقابل ، فراملی های بزرگ دارای چندین حسابداری و منابع دیگری هستند که می توانند از آن استفاده کنند. گروه بندی میانی ، به نوبه خود ، اغلب دارای یک حسابدار داخلی یا شخصی با تجارب مالی است که می تواند از آن خواسته شود تا هم تأثیر تقاضای اخاذی را تعیین کند و هم از طریق گزینه های موجود فکر کند. در این راستا ، چگالی روشهای حسابداری از قبل موجود و در دسترس بودن تخصص حسابداری ، نشان می دهد که چگونه سازمانها به چنین شوک هایی پاسخ می دهند.


بحث قبلی درباره پاسخهای شغلی الگویی است آزمایشی بیشتر مصاحبه های ما با مشاغل کوچک انجام می شد ، در حالی که شرکت های بزرگ فرامرزی نمی خواستند با ما صحبت کنند. به گفته این ، مواد تجربی نشان می دهد که اندازه سازمان و چگالی روشهای حسابداری موجود ، به ترسیم پاسخهای موجود و انواع تغییراتی که در نتیجه دریافت تقاضای اخاذی اتفاق می افتد ، کمک می کند.

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری
 

بعضی اوقات این تغییرات می تواند یک رابطه تغییر یافته در حسابداری باشد و اقدامات سازمانی مشخص تر ناشی از عدم توانایی در دیدن راهی برای پیشروی باشد. در موارد دیگر ، تغییرات ممکن است با پیشنهاد هاپوود سازگار باشد که حسابداری تغییر کند و به چیزی تبدیل شود   نبود. سرانجام ، در تعداد کمی از موارد ، فرآیندهای سازمانی و سیستمهای حسابداری ممکن است به خوبی توسعه یافته باشند که یک شوک سازمانی آشکار در واقع یک شوک نیست. این طرح های واکنشهای احتمالی حسابداری ، گرچه آزمایشی ، ما را به سمت پاسخ های حسابداری مبتنی بر اخاذی به عنوان چیزی "خارج از چارچوب سایر شیوه های سازمانی" قابل ارزیابی نمی دانند ، وادار می کند. (هاپوود ، 1983 ، ص 228).

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی