سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

جدول 3، همبستگی‌های پیرسون بین متغیرهای لحاظ شده در رگرسیون خط مبنای ما را نشان می‌دهد. متغیر آزمون WEI همبستگی معنادار و منفی با LNAF (ضریب همبستگی -0.20، p < 0.01) دارد که نشان می‌دهد یک محیط نیروی کار خوب، بهای حسابرسی را در غیاب کنترل‌های مربوطه کاهش می‌دهد. این نتیجۀ یک متغیره، پیش‌بینی ما را تأیید می‌کند. هم راستا با مقاله‌های موجود در رابطه با حسابرسی در می‌یابیم که بهای حسابرسی (LNAF)، همبستگی مثبت و معناداری با SIZE (ضریب همبستگی 0.73LEV (ضریب 0.32)، پیچیدگی (ضریب های 0.41 و 0.35  به ترتیب برای NBS و INTS) و BIGN (ضریب 0.22) دارد. همبستگی‌های مثبت بین متغیرهای مدیریت در سطح شرکتی (یعنی BSIZE، BIND، ACM، ACMIND و ACMEXP) و LNAF نشان می‌دهد که شرکت‌هایی با مدیریت خوب احتمالاً نیاز به خدمات حسابرسی بیشتری دارند. با توجه به متغیرها در سطح کشوری، بهای حسابرسی در کشورهایی با شرایط اقتصادی خوب بیشتر است (ضریب 0.21  برای LNGDP).

 

ثبت سفارش ترجمه تخصصی مقاله

 

 

 

2-4: تحلیل همبستگی:

4-2: محیط نیروی کار و بهای حسابرسی

نتایج رگرسیون خط مبنا برای H1 (فرضیه 1)

در جدول 4، نتایج رگرسیون OI.S برای H1 را ارائه می‌دهیم. در این مقاله تمام آمارهای گزارش شده t در پرانتز با استفاده از خطای استاندارد خوشه‌بندی شدۀ استوار ناهم واریانسی توسط شرکت را محاسبه می‌کنیم. در ستون (1) برای بررسی متغیرهای کنترلی مبتنی بر صورت‌های مالی، رابطۀ بین بهای حسابرسی (LNAF)  و شاخص محیط نیروی کار (WEI)را گزارش می‌دهیم. در ستون (2)، متغیرهای مدیریت در سطح شرکتی را قرار می‌دهیم، و ستون (3) متغیرهای کنترلی در سطح کشوری را معرفی می‌کند. علاوه بر آن در ستون (4) به بررسی عملکرد CSR شرکت‌ها می‌پردازیم تا بدانیم عملکرد مربوط به نیروی کار پس از نظارت بر عملکرد کلی فعالیت CSR بر بهای حسابرسی تأثیر می‌گذارد یا خیر. ضریب‌های WEI دائماً منفی هستند و از نظر آماری برای همۀ مشخصات ذکر شده در بالا معنادار هستند. این نتایج فرضیه 1 را تأیید می‌کند که نشان می‌دهد حسابرس ها می‌توانند در واکنش به یک محیط نیروی کار مشتری حسابرسی بهتر، تلاش کمتر و حق بیمۀ کمتری صرف کنند. از لحاظ اهمیت اقتصادی، ضریب گزارش شده در ستون 4 نشان می‌دهد که کاهش 102,292  دلاری (US$) در بهای حسابرسی برای افزایش یک انحراف معیار در WEI با توجه به میانگین مقدار بهای حسابرسی3.98  میلیون دلار آمریکا است، افزایش یک انحراف معیار در WEI میانگین حسابرسی را تا 2.57  درصد کاهش می‌دهد. بنابراین تأثیرات محیط نیروی کار بر بهای حسابرسی از هر دو لحاظ آماری و اقتصادی معنادار است. با توجه به علامت و معنای متغیرهای کنترلی در می‌یابیم که شرکت‌‌های بزرگ و پیچیده (برای مثال SIZE،  NBS،  NGS،  TURNو INTS) و شرکت‌هایی با ریسک حسابرسی بالا (برای مثال LEV) به احتمال زیاد بهای حسابرسی نسبتاً زیادی پرداخت می‌کنند. ضریب‌های BIGN و AO مثبت و معنادار هستند، که وجود یک حق بیمۀ Big N و حق بیمۀ ریسک برای شرکت‌های با ریسک بالای حسابرسی را نشان می‌دهد. همچنین در می‌یابیم که BSIZE، BIND، ACM و ACMEXP مثبت و معنادار هستند که نشان می‌دهد شرکت‌هایی با ساختارهای مدیریتی خوب به احتمال زیاد درخواست حسابرسی با کیفیتی دارند. علاوه بر آن همانطور که انتظار می‌رفت ضریب‌ها برای LAW، LNGDP، DISCL و CORRUP در سطح یک درصدی مثبت و معنادار هستند. یافته‌های ما نشان می‌دهند که محیط نیروی کار مشتری نقش مهمی در فرایند قیمت‌گذاری حسابرسی ایفا می‌کند. ما برای کاهش مسائل احتمالی در مورد همبستگی متغیرهای مستقل یک آزمون تشخیصی انجام می‌دهیم. نتایج ما نشان می‌دهد که همۀ عوامل تورم واریانس کمتر از 10 هستند (بیشترین مقدار 4.14 برای ACMIND است) (مارکارید 1970)[1]. بنابراین نباید در این پژوهش در مورد همبستگی متغیرهای مستقل مشکلی وجود داشته باشد.

4.4: محیط نیروی کار و بهای حسابرسی: نتایج تعدیل‌سازی برای H2 (فرضیه 2)

در این بخش بررسی می‌کنیم که بهای حسابرسی با اثرات تعاملی و انعطاف‌پذیری بازار کار کشور و WEI مرتبط هستند یا خیر. H2 پیش‌بینی می‌کند که تأثیر محیط نیروی کار بر بهای حسابرسی در کشورهایی با بازار کار انعطاف‌پذیرتر، قوی‌تر است. ما نتایج خود را در جدول 5 ستون 1 (EPL*WEI) و ستون 2 (EfW * WEI) گزارش می‌دهیم. در هر دو ستون متغیر مورد نظر ما (یعنی WEI) هنوز وابستگی منفی و معناداری با بهای حسابرسی ما دارد که نتایج اصلی ما را تایید می‌کند:

(به ترتیب ضریب‌های -0.010 (p < 0.05) و -0.011 (p < 0.01) برای WEI).

علاوه بر آن، ضریب‌های EPL * WEI و EfW * WEI به ترتیب در ستون‌های 1 و 2 از نظر آماری در سطح یک درصدی معنادار و منفی هستند. بنابراین نتایج ما نشان می‌دهند که تأثیر WEI بر بهای حسابرسی در کشورهایی با بازار کار انعطاف‌پذیرتر که در آن‌ها کارکنان فرصت‌های بیرونی و بهره‌وری بیشتری دارند، قوی‌تر است. یافته‌های آزمون‌های تجربی ما H2 را تأیید می کنند.

4.5: نتایج آزمون میانجی

اثر میانجی به وجود یک متغیر رابط یا مکانیزمی اشاره دارد که تأثیر یک متغیر پیشایند بر یک نتیجه را منتقل می‌کند (آگینیس 2017)[2]. نتایج ما تاکنون کانال‌های معینی که توسط آن‌ها محیط نیروی کار، بهای حسابرسی را کاهش می‌دهد، شناسایی کرده است. ما کیفیت گزارشگری مالی (FRQ) و پوشش رسانه‌ای و اختلاف نظر نیروی کار (CONTRO)  را به عنوان دو کانال پیشنهاد می‌دهیم. ما FRQ را انتخاب می‌کنیم زیرا گو (2016)[3] شواهدی فراهم کرده است در مورد اینکه در شرکت‌هایی با محیطی دوستانه برای کارکنان، احتمال وجود ضعف در کنترل داخلی و صورت‌های مالی کمتر است. مشخص شده است که اگر FRQ ضعیف باشد، بهای حسابرسی افزایش می‌یابد (کو 2017، جی 2018)[4]. ما از برخی مقیاس‌های سنجشی FRQ برای انجام آزمون میانجی استفاده می‌کنیم. ما CONTRO را به عنوان یک متغیر رابط دیگر انتخاب می‌کنیم، زیرا زمانی که کارمندان در یک محیط رضایت‌بخش کار می‌کنند تمایل کمتری برای گزارش خطای مدیریتی دارند. بنابراین بین محیط نیروی کار شرکت و فراوانی (بسامد) CONTRO یک پیوند منفی مورد انتظار است. CONTRO می‌تواند بهای حسابرسی را افزایش دهد زیرا پوشش رسانه‌ای منفی می تواند اطلاعات بیشتری در رابطه با ریسک‌های شرکت مشتری برای حسابرسان (یعنی نقش اطلاعات) فراهم ‌سازد و همچنین پوشش رسانه‌ای توجه عمومی بیشتری بر مشتری‌ها قرار می‌دهد که آن ریسک حقوقی یک حسابرس را افزایش خواهد داد (یعنی نقش تنظیمی دارد) (برای مثال گونگ 2018؛ روماین 2010)[5].

با تبعیت از پژوهش بارون و کنی (1986)[6]، از 4 مرحلۀ زیر برای ایجاد کانال‌های میانجی استفاده می‌کنیم (Eqs. (3A)­ (3C)). ابتدا نشان می‌دهیم تغییرات در متغیر مستقل (یعنی WEI) دارای همبستگی با متغیر وابسته (یعنی بهای حسابرسی، LNAF؛ Eq. (3A)؛ α1) هستند، تا احتمال وجود اثر میانجی را تأیید کنیم. دوم نشان می‌دهیم چگونه تغییرات در متغیر مستقل (یعنی WEI) برای تغییرات میانجی کنترل می‌شوند (یعنی M؛ Eq. (3B)؛ β1). در مرحلۀ سوم نشان می‌دهیم که میانجی (یعنی M) تأثیر معناداری بر متغیر وابسته (یعنی LNAF؛ Eq. (3C)؛ γ2) دارد. نهایتاً نشان می‌دهیم که رابطۀ معنادار بین WEI و LNAF پس از کنترل M (میانجی کامل) یا بی معنی می‌شود و یا سطح معنا کاهش می‌یابد (میانجی جزئی). برای انجام آزمون میانجی از معادلات زیر استفاده می‌کنیم:

میانجی‌ها (یعنی (M DAC و  CONTROهستند. DAC به عنوان قدر مطلق‌های اقلام تعهدی اختیاری برگرفته از مدل اصلاحی جونز مورد سنجش قرار می‌گیرد (دچو 1995)[7]، در حالی که CONTRO به عنوان لگاریتم طبیعی کل تعداد اختلاف نظرهای منتشر شده در رسانه در ارتباط با نیروی کار به اضافۀ یک، سنجیده می شود. تأثیر کلی WEI بر LNAF (یعنی α1 از Eq. (3A)) می‌تواند به یک تأثیر مستقیم و یک تأثیر غیرمستقیم (توسط میانجی) تبدیل شود. اثر مستقیم γ1 از Eq. (3C) است،

و اثر غیرمستقیم β1*γ2 برای میانجی است. بخش اصلی اثر میانجی در آزمایش فرضیۀ صفر باقی می‌ماند H0:β1*γ2=0 . ما برای تخمین ابتدا از رگرسیون OLS برای انجام رگرسیون مرحله‌ای علی بارون و کنی (1986) استفاده می‌کنیم. با این حال تأیید می‌کنیم که در سال‌های اخیر رگرسیون مرحله‌ای علی بارون و کنی (1986) مورد انتقاد قرار گرفته است (هیز 2009، ژاو 2010)[8]. ژاو (2010) روش آزمایش بهتری برای آزمون میانجی پیشنهاد داده است (یعنی روش خودگردان بوت استرپ که توسط پریچر[9] و هینر2004 ارائه شده است). بنابراین ما نتایج هر دو روش رگرسیون مرحله‌ای علی (1986) و روش بوت استرپ را ارائه می‌دهیم. اثرات مستقیم و غیرمستقیم نیروی محیط کار بر بهای حسابرسی را برای نمونۀ ادغام شده در جدول 6، قسمت A و B گزارش می‌دهیم. در ستون‌های 1 و 4 قسمت A، ضریب‌های منفی و معنادار برای WEI را هنگام اجرای رگرسیون‌ها بدون میانجی (یعنی DAC و CONTRO؛Eq. (3A) ) مستند می‌سازیم که آن هم راستا با H1 ما است که بیان می‌کند یک محیط خوب نیروی کار برای مشتری حسابرسی، بهای حسابرسی را کاهش می‌دهد. ما رابطۀ معناداری بین WEI و │DAC│ در ستون 2 نمی‌یابیم که این نشان می‌دهد محیط نیروی کار مشتری هیچ تأثیر مستقیمی بر کلFRQ  برای سنجش FRQ ندارد. بنابراین نتیجه می‌گیریم که شاخص‌های FRQ  منتخب ما در رابطۀ بین محیط کار و بهای حسابرسی میانجی‌گری نمی‌کنند. نتیجۀ ما در ستون 3 نشان می‌دهد که حتی پس از کنترل FRQ  در مدل، نتیجۀ اصلی ما بدون تغییر باقی می‌ماند، از طرفی دیگر، ما رابطۀ منفی معناداری بین WEI و CONTRO در ستون 5 (ضریب -0.003؛ p < 0.05) می‌یابیم، که نشان می‌دهد فراوانی (بسامد) پوشش رسانه‌ای اختلاف نظرهای نیروی کار برای شرکت‌هایی با نیروی کار بهتر، کمتر است. همانطور که در ستون 6 نشان داده‌ایم، اثر میانجی جزئی بین WEI وLNAF  توسط CONTRO وجود دارد. نتایج به دست آمده از روش بوت استرپ با نشان دادن اثرات غیرمستقیم معنادار برای CONTRO اما نه برای DAC، نتایج رگرسیون مرحله‌ای علی بارون و کنی (1986) را تایید می‌کند. با این وجود، اثرات مستقیم، میزان تأثیرات کلی را توضیح می دهد. به طور خلاصه، شواهد ما نشان می‌دهد که پوشش رسانه‌ای درمورد اختلاف نظرهای نیروی کار، که تاکنون یک کانال کشف نشده در مقالات مربوط به بهای حسابرسی است، بر رابطۀ بین محیط نیروی کار و بهای حسابرسی تأثیر می‌گذارد.

5.آزمون‌های استواری:

 5.1. مقیاس‌های سنجشی دیگر برای محیط نیروی کار:

تا اینجا در این مقاله از مقیاس‌های سنجشی مربوط به نیروی کار از پایگاه داده‌های ESG برای ایجاد شاخص محیط نیروی کار (WEI) استفاده کردیم. اگرچه این روش در مقالات گذشته متداول‌تر است (برای مثال فاور 2018، گوپتا و کریشنا مورتی 2018)[10]، اکنون بررسی می‌کنیم که هنگام استفاده از شاخص‌های جایگزین محیط نیروی کار (WEI و ALT)، نتایج ثابتی به دست می‌آوریم یا خیر. اولین متغیر جایگزین، امتیاز نیروی کار (WS) است که توسط پایگاه داده ESG محاسبه و فراهم شده است، که به سنجش "اثربخشی یک شرکت نسبت به رضایت شغلی، یک محیط کار سالم و امن، حفظ تنوع و فرصت‌های برابر و فرصت پیشرفت برای نیروی کار خود می‌پردازد" (تامسون روترز 2018)[11]. معیار WS در گروه‌های صنعتی طبقه‌بندی تجاری تامسون روترز (TRBC) ارزیابی شده است. بنابراین هر چه WS بیشتر باشد، محیط نیروی کار شرکت در مقایسه با شرکت‌های دیگر بهتر خواهد بود. علاوه بر آن، از آنجایی که WS جایگزینی برای 4 امتیازی است که معیارهای آن برای گروه‌های صنعتی در پایگاه داده ASSET4 ارزیابی شده است، ما از امتیاز نیروی کار با وزن برابر (WS_A4) به عنوان دومین متغیر جایگزین توسط گرفتن میانگین آن امتیازها استفاده می‌کنیم. ما معادلات 1 و 2 را با استفاده از WS و WS_A4 به عنوان متغیرهای مستقل مجدداً تخمین می‌زنیم. نتایج ما که در جدول 7 بخش A گزارش شده‌اند، رابطۀ منفی بین محیط نیروی کار (هر دو WS و WS_A4) و بهای حسابرسی نشان می‌دهند و بنابراین فرضیۀ 1 را تأیید می‌کنند. علاوه بر آن چنین روابطی در کشورهایی با بازار کار انعطاف‌پذیرتر، قوی‌تر است که آن فرضیۀ 2 را تأیید می‌کند. به طور کلی، همانطور که در جدول 7، بخش A نشان داده‌ایم، یافته‌های ما با شاخص‌های (متغیر) جایگزین برای محیط کار استوار هستند. همچنین این نتایج نامتناقض، ساخت WEI ما را تأیید می‌کند.

5.2: حذف شرکت‌های چندملیتی:

ما در تحلیل‌های اصلی خود، INTS (که برای شرکت‌هایی که حداقل 10 درصد روش بین‌المللی دارند با کد 1 و برای شرکت‌های دیگر با کد صفر کدگذاری شده است)، را برای توضیح تأثیر بین‌المللی‌سازی بر قیمت‌گذاری حسابرسی اضافه کردیم. با این وجود، بین‌المللی‌سازی مشتریان حسابرسی می‌تواند بر محیط نیروی کار آن‌ها نیز تأثیر بگذارد.

جدول 6. نتایج رگرسیون آزمون‌های میانجی (اثرات میانجی):

بخش A: نتایج رگرسیون مرحله‌ای علی بارون وکنی (1986).

نکته: متغیر مستقل اولیۀ ما WEI و متغیر وابسته LNAF است. ما به عنوان میانجی‌گرهای کیفیت گزارش مالی جانشین شده از اقلام تعهدی اختیاری (یعنی DAC) و پوشش رسانه‌ای اختلاف نظرهای نیروی کار (CONTRO) استفاده می کنیم. ستون 1 تأثیر متغیر مستقل (WEI) بر متغیر وابسته (LNAF) بدون میانجی DAC را نشان می‌دهد. ستون 2 تأثیر WEI بر DAC را نشان می‌دهد، و ستون 3 نتایج هر دو متغیر مستقل WEI و میانجی DAC را نشان می‌دهد. ستون 4 تا 6 نتایج آزمون میانجی با استفاده از CONTRO به عنوان میانجی را نشان می‌دهد. آمارهای T‌ استوار در کروشه ارائه شده‌اند. متغیرها در ضمیمۀ B ارائه شده‌اند.

***p < 0.01, **p < 0.05, *p < 0.10.

 

 

در واقع مشتری‌های حسابرسی چندملیتی باید بهترین استانداردها را از همۀ کشورهایی که در آن‌ها فعالیت می‌کنند به کار برند. در نتیجه، محیط نیروی کار آن‌ها، تحت تأثیر مقررات استخدامی کشورها است که ممکن است در یافته های اصلی ما اختلال ایجاد کند. برای برطرف ساختن این مشکل، نمونۀ خود را به مشتریان چندملیتی (INTS = 1; 13,942 مشاهده) و مشتریان داخلی (INTS = O; 5864 مشاهده) تقسیم می‌کنیم. نتایج نشان می‌دهد که مقدار میانگین WEI در نمونۀ مشتریان چندملیتی (یعنی 10.92) تا حد قابل توجهی بیشتر از نمونۀ مشتریان داخلی (یعنی 9.12) است، که این پیش‌بینی را تایید می کند که با تبعیت از مقررات استخدامی کشورها، مشتریان چندملیتی، محیط نیروی کار نسبتاً بهتری ارائه می‌دهند. ما معادله‌های 1 و 2 را با استفاده از تنها نمونۀ مشتریان داخلی مجدداً ادامه می‌دهیم و نتایج، ضریب‌های منفی معنادار برایWEI  در معادلۀ 1 و برای EPL * WEI ( EFW * WEI) در معادلۀ 2 را نشان می‌دهد که آن با یافته‌های اصلی ما مطابقت دارد.

5.3: کنترل بهای خدمات غیر حسابرسی

ما یک متغیر دیگر (LN_NAS، لگاریتم طبیعی مجموع مالیات و دیگر بهای خدمات) را در معادلۀ خود قرار می‌دهیم تا رابطۀ احتمالی بین بهای حسابرسی و بهای NAS را توضیح دهیم، براساس این نظریه که تأمین همزمان حسابرسی و NAS می‌تواند هزینه‌های حسابرسی را به علت صرفه‌جویی ناشی از تنوع در تولید یا سرریز دانش را کاهش دهد (برای مثال چانگ و کالاپور 2003، اوکیفی 1994)[12]. نتایج ما نشان می‌دهد که متغیر اصلی ما (یعنی WEI) هنوز رابطۀ منفی و معناداری با LNAF دارد که آن یافته‌های اصلی ما را تایید می‌کند. برخلاف انتظارات ما، ضریب برای LN_NAS به طور معناداری مثبت است. توضیحی که توسط سیمونیک (1984)[13] ارائه شده است این است که سرریز دانش به حسابرس ها کمک می‌کند تا هزینه‌های واحد خدمات حسابرسی را کاهش دهند و در عوض کاهش هزینه، مشتریان را تشویق به خرید خدمات اضافی حسابرسی می‌کند.

5.4. تحلیل‌های بیشتر

ما دو تحلیل دیگر نیز انجام داده‌ایم. ابتدا، همانطور که در جدول 2 بخش B نشان دادیم، 23 درصد از مشاهدات در نمونۀ ما از آمریکا صورت گرفته است که این نگرانی را به وجود آورده است که ممکن است در حقیقت شرکت‌های آمریکا یافته‌های ما را تعیین کرده باشند. برای برطرف ساختن این نگرانی، مدل‌های خود را با حذف همۀ مشاهدات در آمریکا مجدداً اجرا می‌کنیم. نتایج ما در جدول 7 بخش B نشان می‌دهد که در نتایج ما تمرکزی بر نمونه وجود ندارد. دوم این مشکل وجود دارد که ممکن است حسابرس ها درمورد اینکه چقدر می‌خواهند در ابتدای سال هزینه کنند، تصمیم بگیرند و زمانی که ما از محیط نیروی کار سال جاری، برای پیش‌بینی بهای حسابرسی برای آن سال‌ استفاده می‌کنیم، این موضوع می‌تواند منجر به استنباط‌های نادرست شود. ما با تکرار معادلات 1 و 2 و با استفاده از  WEI تأخیری و متغیرهای مستقل تأخیری، این مشکل را برطرف می‌سازیم. همانطور که در بخش B جدول 7 نشان داده‌ایم،

ضریب‌ها برای WEI تأخیری و EPL * WEI (EFW * WEI)  نیز به طور معناداری منفی هستند. این نتایج بیشر یافته‌های اصلی ما را تأیید می‌کنند.

5.5. آزمون درون‌زایی

ما با اجرای رگرسیون کمترین توان‌های دوم دو مرحله‌ای (2SLS)[14] به مسائل درون‌زایی در مورد متغیرهای حذف شده می‌پردازیم. ما نتایج خود را در جدول 7، بخش C ارائه می‌دهیم. مشابه عمل CSR (یونو و سرافیم 2012)[15]، محیط نیروی کار یک شرکت توسط ویژگی‌های صنعتی و کشوری تعیین می‌شود. یونو و سرافیم (2012، 2017) بیان کرده‌اند که در یک کشور معین، فعالیت CSR یک شرکت می‌تواند در نتیجۀ تغییرات مدیریتی و تنظیمی، با گذشت زمان به طور نظام‌مند تغییر کند. علاوه بر آن، انگیزه‌ها و توانایی یک شرکت برای مشارکت در CSR تحت تأثیر رقیبان آن در صنعتی مشابه است (هان و کانگ 2018)[16]. اگر یک شرکت در صنعتی کار کند که در آن شرکت‌های دیگر تعهدی قوی به رفاه کارکنان دارند، و آن شرکت نتواند محیط نیروی کاری مشابه رقیبان فراهم سازد، با خطر از دست دادن کارکنان مواجه می‌شود. بنابراین شرکت‌ها در صورتی می‌توانند یک محیط کار مطلوبی فراهم سازند که در کشور آنها، ادارۀ مرکزی وجود داشته باشد و در صنایعی کار کنند که تعهدی قوی به رفاه کارکنان وجود دارد. هم راستا با پژوهش‌های گذشته (برای مثال چنگ 2014، گوپتا و کریشنا مورتی 2018)[17]، میانگین کشوری _ سالی WEI (COUN_WEI) و عملکرد میانگین کشوری_ صنعتی WEI  (IND_WEI)  را به عنوان ابزار خود  انتخاب می‌کنیم. هنگام محاسبۀ هر دو COUN_WEI و IND_WEI ما عملکرد محیط نیروی کار شرکت مرکزی را در نظر نمی‌گیریم تا تأثیر شرکت بر هر دو متغیر ابزاری را حذف کنیم. در نتیجه، ابزارهای ما میانگین محیط نیروی کار رقیبان شرکت مرکزی با صنعتی مشابه را در طی سال، در یک کشور معین نشان می‌دهند. ما تأثیرات مثبت COUN_WEI و IND_WEI بر WEI را پیش‌بینی می‌کنیم، با این وجود، دلیلی وجود ندارد که باور کنیم COUN_WEI و  IND_WEI تأثیر مستقیمی بر بهای حسابرسی توسط کانال‌هایی به جز محیط نیروی کار در سطح شرکتی دارند.

در مرحلۀ اول، ما WEI برای COUN_WEI، IND_WEI و دیگر متغیرهای کنترلی که در معادلۀ 1 استفاده کرده‌ایم را تجزیه و تحلیل می کنیم. نتایج ما در ستون 1 جدول 7 قسمت B نشان می‌دهد هر دو ضریب بر COUN_WEI و  IND_WEI در سطح یک درصدی، مثبت و معنادار هستند که استدلال ما در مورد اینکه محیط نیروی کار یک شرکت توسط ویژگی‌های صنعتی و کشوری تعیین می‌شود را تأیید می‌کند. در مرحلۀ دوم، ما WEI اصلی را با WEI پیش‌بینی شده و ایجاد شده از مرحلۀ اول جایگزین می‌کنیم. نتایج ما در ستون 2 جدول 7 قسمت B نشان می‌دهد که ضریب‌ها برای WEI در سطح 5 درصدی منفی و معنادار باقی می‌مانند، که این بیشتر یافته‌های اصلی ما در مورد  اینکه محیط نیروی کار مناسب منجر به بهای حسابرسی کمتر می‌شود، را تأیید می‌کند. همانند چنگ (2014) ما سه آزمون برای بررسی اعتبار ابزار خود در جدول 7 بخش B انجام می‌دهیم. ابتدا، نتیجۀ آزمون تحت شناسایی[18]، آمار کلیبرن - پاپ rk LM[19]، نشان می‌دهد که مدل ما شناسایی شده است (p = 0.0000). دوم اینکه ما آمار کلیبرن - پاپ rk Wald F (کلیبرن و پاپ 2006) را برای آزمون شناسایی ضعیف خود گزارش می‌دهیم. آمار F در نمونۀ ما بسیار بالا است که نشان می‌دهد ابزار ما مرتبط و قوی هستند. سوم اینکه ما آمار J هنسن (1982)[20] را برای شناسایی مسئلۀ بیش شناسایی به کار برده‌ایم. مقدار p آمار J هنسن برای این آزمون بالا است، که نشان می‌دهد نمی‌توانیم فرضیۀ صفر که بیان می‌کند ابزارها برون‌زاد هستند را رد کنیم. همچنین با تبعیت از پژوهش لارکر و راستیکس (2010)[21] باقی‌مانده‌های مرحلۀ دوم برای متغیرهای برون‌زاد (یعنی COUN_WEI، IND_WEI و متغیرهای کنترلی) تجزیه و تحلیل می کنیم تا مسئلۀ بیش شناسایی را بیازماییم. نتایج ما آمار J هنسن را تأیید می‌کنند. به طور کلی، آزمون های تخمینی ما محدودیت های ارتباطی و حذفی ابزارهای ما را تأیید می کند.

5.6.  استدلالی دیگر در مورد محیط نیروی کار

نتایج ما نشان می‌دهد که حسابرس ها بهای حسابرسی کمتری برای شرکت های مشتری که یک محیط کار مطلوب فراهم می سازند پرداخت می‌کنند. با این حال این رابطه منفی تنها تا نقطه ای معین می تواند دوام آورد، زیرا اگر یک شرکت مشتری، محیط نیروی کار خود را فراتر از آن نقطه بهبود بخشند، این رابطه می‌تواند معکوس شود. از دیدگاه سازمانی مدیران فرصت طلب می‌توانند رفاه بسیاری برای کارکنان فراهم سازند تا رضایت آنان را افزایش دهند که این کار احتمال گزارش اشتباه مدیران توسط کارکنان را کاهش می دهد. از دیدگاه سنتی صرفه جویی در هزینه ( برای مثال تیلور ۱۹۱۴)[22]، کارفرماها با پرداخت دستمزد تنها به اندازه ای که تعیین شده است، باید مانع رضایت بیش از حد کارکنان شوند، زیرا رضایت بیش از حد می تواند منجر به بیخیالی و در رفتن از زیر بار مسئولیت شود. بر اساس هر دو دیدگاه سازمانی و صرفه جویی در هزینه، حسابرس ها می‌توانند ریسک های بالا را ارزیابی کنند و در عوض تلاش‌های خود را برای حسابرسی و بهای حسابرسی، هنگامی که رفاه کارکنان شرکت بسیار زیاد است، افزایش دهند. بنابراین یک رابطه u شکل می تواند بین محیط نیروی کار و بهای حسابرسی وجود داشته باشد.

ما در معادله یک، عبارت WEI2 را معرفی می کنیم و نتایج خود را در جدول ۸ ارائه می دهیم. ضریب WEI  منفی و معنادار باقی می ماند. ضریب مثبت و معنادار WEI2 تایید می کند که سطح مطلوب

 (یعنی WEI = 18.98) برای یک محیط نیروی کار بسیار نزدیک به مقدار ماکزیمم شاخص محیط نیروی کار ما (۲۰) است. نتایج ما نشان می‌دهد که حسابرس ها بهای بالاتری تنها به مشتریانی با محیط نیروی کار بسیار مطلوب پرداخت می‌کنند، تا ریسک های بیشتر مربوط به سازمان یا مشکلات بهره وری کارکنان را جبران کنند.  با این وجود، نتایج نشان می دهد که این رابطه u شکل تنها در شرکت های با مدیریت ضعیف وجود دارد، که نشان می دهد یک مدیریت شرکتی خوب می تواند نگرانی حسابرس ها در مورد محیط نیروی کار را برطرف سازد.

 

 

 

 

 

 

 

 

ضمیمه A

شاخص‌های محیط نیروی کار

توضیح

مثبت یا منفی

موافقت(%)

1. آیا شرکت برای پیش بردن تنوع و فرصت های برابر سیاستی دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

71.71%

2. آیا شرکت اهدافی برای دستیابی به تنوع و فرصت‌های برابر دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

12.90%

3. آیا شرکت مدعی است که ساعت های کاری انعطاف پذیر با ایجاد تعادل بین کار و زندگی فراهم می سازد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

27.65%

4.آیا شرکت سیاستی برای بهبود سلامت و ایمنی کارکنان در یک شرکت و زنجیر  تامین دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

75.71%

5. آیا شرکت یک تیم سلامت و امنیت برای کارکنان دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

47.78%

6. آیا شرکت یک سیستم مدیریتی برای امنیت و سلامت در مکان های مشابه OHSAS 18001 (سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای) دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

38.26%

7. آیا شرکت مدعی است که خدمات کودک داری برای کارکنان خود فراهم می سازد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

13.24%

8. آیا شرکت سیاست ها یا برنامه های در مورد HIV/AIDS برای مکان کاری خود یا فراتر از آن فراهم می سازد؟  

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

13.18%

9. آیا شرکت سیاستی برای بهبود آموزش مهارت‌های کارکنان خود دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

62.86%

10. آیا شرکت به مدیران اجرایی یا کارکنان اصلی خود در مورد سلامت و ایمنی آموزش می دهد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

62.89%

11. آیا شرکت به مدیران اجرایی یا کارکنان اصلی خود در مورد سلامت و ایمنی در زنجیره تأمین آموزش می دهد؟  

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

9.22%

12. آیا شرکت سیاستی برای بهبود مسیرهای توسعه شغلی برای کارکنان خود دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

60.05%

۱۳. آیا شرکت مدعی است از پیشرفت داخلی حمایت می‌کند؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

32.32%

۱۴. آیا شرکت مدعی است که آموزش های تجاری و کارمندی منظم برای کارمندان خود فراهم می سازد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

49.01%

۱۵. آیا شرکت در عوامل محیطی اجتماعی و مدیریتی خود آموزشی برای تامین کنندگان فراهم می سازد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

15.13%

۱۶. آیا شرکت سیاستی برای حمایت از آموزش مهارتها و پیشرفت شغلی کارکنان خود دارد؟

مثبت:  1برای بله، 0 برای خیر

68.76%

۱۷. آیا شرکت به علت اختلاف نظر در بین کارکنان، طرفین قرارداد یا تامین کنندگان به علت دستمزد، جدال بر سر بیکار سازی و یا شرایط کاری تحت توجه رسانه است؟

منفی:1 برای بله، 0 برای خیر

96.69%

۱۸. آیا اعتصاب یا جدال صنعتی وجود داشته که منجر به از دست رفتن روزهای کاری شود؟

منفی:1 برای بله، 0 برای خیر

97.49%

۱۹. آیا عضو یک تیم مدیریت اجرایی مهم یا یک عضو کلیدی تیم ترک شغل داوطلبانه (به جز بازنشستگی) را اعلام کرده است؟

منفی:1 برای بله، 0 برای خیر

94.20%

۲۰. تعداد کل اخراج های موقت توسط شرکت تقسیم بر کل تعداد کارکنان .

منفی: 1 برای هیچ اخراج، 0 برای وجود اخراج موقت

89.84%

نکته: مقیاس های سنجشی کیفی اطلاعات دو بخشی درمورد ویژگی های خاص یک شرکت فراهم می سازد درحالیکه مقیاس های سنجشی کمی اطلاعاتی درمورد فعالیت های حقیقی اخراج های موقتی فراهم می سازد. برای مقیاس های سنجشی کیفی با خصوصیات مثبت، ما امتیاز 1 را برای شرکتی که دارای آن خصوصیات است در نظر می گیریم، و درغیر اینصورت امتیاز 0. برای مثال شرکتی که دارای تیم سلامت و ایمنی کارکنان است امتیاز 1 را دریافت می کند و شرکتی که آن را ندارد امتیاز صفر را دریافت می کند. برای مقیاس های سنجشی کیفی با خصوصیات منفی، ما امتیاز 1 را برای شرکتی که دارای آن خصوصیات نیست در نظر می گیریم، و درغیر اینصورت امتیاز صفر. برای مثال شرکتی که دارای هیچ اعتصاب یا نزاع صنعتی در طی سال جاری نیست امتیاز 1 و درغیر اینصورت امتیاز صفر را دریافت می کند. مقیاس های سنجشی کمی، اگر شرکت اخراجی موقت نداشته باشد امتیاز 1 و درغیر اینصورت امتیاز صفر را دریافت می کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

ضمیمه B

متغیر وابسته

متغیر

تعریف

منبع

متغیر وابسته

LNAF

لگاریتم طبیعی حسابرسی و بهای مربوط به حسابرسی.

اصول تامسون روترز (TR)

متغیر مستقل

WEI

شاخص محیط نیروی کار، سنجیده شده توسط ۲۰ معیار کمی و کیفی مربوط به نیروی کار در سطح شرکتی که کل محیط نیروی کار را برای کارکنان مورد سنجش قرار می‌دهد.

محاسبات نویسنده؛

پایگاه داده:

TR ESG

WS

امتیاز نیروی کار ESG تامسون روترز که اثربخشی یک شرکت نسبت به رضایت شغلی در یک مکان کاری امن و سالم با حفظ تنوع و فرصت های برابر و فرصت های پیشرفت برای نیروی کار را می سنجد. 

پایگاه داده:

TR ESG

WS_A4

امتیاز وزنی نیروی کار برابر(WS_A4)  به‌عنوان میانگین امتیازات کیفیت پیشرفت(SOEQ) ، سلامتی و امنیت ( SOHS)، آموزش و توسعه (SOID) و تنوع فرصت ها (SODO).

ASSET4

محاسبات نویسنده

متغیر کنترلی در سطح شرکتی

SIZE

لگاریتم طبیعی کل داراییها.

اصول تامسون روترز

LEV

نسبت اهرمی که به عنوان مجموع وام های کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم در کل دارایی ها تعریف می شود. 

اصول تامسون روترز

INVREC  

مجموع موجودی و مطالبات، تقسیم بر کل دارایی ها.

اصول تامسون روترز

ROA  

سود خالص تقسیم بر کل دارایی ها.

اصول تامسون روترز

NBS  

لگاریتم طبیعی تعداد بخش های تجاری.  

Worldscope

NGS  

لگاریتم طبیعی تعداد بخش های جغرافیایی.

Worldscope

LOSS

متغیر ساختگی با کد ۱ برای شرکت هایی که درآمد منفی را پیش از اقلام غیر مترقبه گزارش می‌دهند در غیر این صورت کد ۰.

اصول تامسون روترز

SPECIAL

متغیر ساختگی با کد ۱ برای شرکتهایی که اقلام خاص را گزارش می‌دهند، در غیر این صورت کد ۰.

اصول تامسون روترز

CROSS

متغیر ساختگی، برای شرکتهای دارای لیست متقابل در آمریکا کد ۱ در غیر این صورت کد صفر.  

Worldscope

MTB

نسبت ارزش دفتری به ارزش بازاری که به عنوان ارزش بازاری تقسیم بر حقوق سهامداران، تعریف می شود.

اصول تامسون روترز

CURRENT

نسبت جریان، که به عنوان دارایی های جاری تقسیم بر بدهی های جاری تعریف می شود.

اصول تامسون روترز

TURN

نسبت گردش مالی که به عنوان درآمد فروش خالص تقسیم بر کل دارایی ها تعریف می شود.

اصول تامسون روترز

INTS

عملیات بین المللی با کد ۱ برای شرکتهایی که حداقل ۱۰ درصد از فروش کل آن ها بین المللی است در غیر این صورت کد ۰ . 

Worldscope

ISSUE

متغیر ساختگی با کد ۱ هنگامی که شرایط زیر موجود است: افزایش وام بلند مدت تا حداقل ۲۰ درصد، یا افزایش حداقل ۱۰ درصدی تعداد سهام های عادی پس از کنترل تجزیه سهام، در غیر این صورت کد ۰.

Worldscope

CSR

امتیاز مسئولیت اجتماعی شرکتی، که در محدوده ی ۰ تا ۱۰۰ است.

پایگاه داده:

TR ESG

BIGN

متغیر ساختگی با کد ۱، برای شرکت‌هایی که حسابرسی آنها توسط یکی از چهار شرکت بزرگ (یعنی  PricewaterhouseCoopers ،Deloitte Touche Tohmatsu ، KPMG و Ernst & Young) انجام می شود در غیر این صورت کد ۰.

TR Eikon

AO

اظهار نظرات حسابرسی با کد ۱ برای شرکتهایی که اظهار نظرات شایسته ای برای سال جاری دریافت می کند در غیر این صورت ۰.  

Worldscope

BUSY

متغیر ساختگی با کد ۱ برای شرکت‌هایی که پایان سال مالی برای آنها در طی یک فصل کاری است در غیر این صورت صفر.

Worldscope

متغیر کنترل مدیریت در سطح شرکتی

BSIZE

تعداد کل اعضای هیئت مدیره در پایان سال مالی. 

پایگاه داده:

TR ESG

BIND

درصد اعضای مستقل در هیئت مدیره .

پایگاه داده:

TR ESG

ACM

متغیر ساختگی با کد 1، برای شرکت هایی با یک کمیته ی حسابرسی در غیر این صورت ۰.

پایگاه داده:

TR ESG

ACMIND

درصد اعضای مستقل در کمیته ی حسابرسی.

 

پایگاه داده:

TR ESG

ACMEXP

متغیر ساختگی با کد ۱ برای شرکت هایی که دارای یک کمیته حسابرسی با حداقل 3 عضو و حداقل 1 کارشناس مالی هستند در غیر این صورت صفر.

پایگاه داده:

TR ESG

CEODUAL

متغیر ساختگی با کد ۱ برای شرکت‌هایی که در آنها مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره یک نفر است در غیر این صورت صفر.

پایگاه داده:

TR ESG

متغیر کنترلی در سطح کشوری

 

LAW

منشاء قانونی. متغیر ساختگی با کد ۱ برای کشورهای با قانون عرفی، کد 0 برای کشورهایی با قانون نظام مند.

La Porta et al. (2008)

LNGDP

لگاریتم طبیعی برای سرانه تولید ناخالص داخلی(GDP)  به دلار آمریکا.

صندوق بین المللی پول

FDI  

سرمایه گذاری مستقیم خارجی تقسیم بر GDP.

بانک جهانی

DISCL

افشای CIFAR  توسعه یافته توسط مرکز تحقیقات و تحلیل های بین المللی مالی. سیفار (۱۹۹۵) یک شاخص کشوری را توسط رتبه بندی گزارشات سالانه حداقل سه شرکت در هر کشور، برای دربرگیری یا حذف ۵۰ مورد معین ایجاد کرده است. این ۵۰ مورد شامل فاش سازی در هفت دسته است: افشای اطلاعات عمومی (۸ مورد) صورت درآمد (11 مورد)، ترازنامه (14 مورد)، صورت گردش وجوه (5 مورد)، رویه های حسابداری (20 مورد)، اطلاعات سهامداران (17 مورد)، و دیگر اطلاعات تکمیلی (10 مورد). به هر کشور امتیازی بین صفر تا ۸۵ داده میشود که امتیازات بالا، افشای بیشتری را نشان می دهند.

CIFAR

 

CORRUP

شاخص ادراک فساد در محدوده ۰ تا ۱۰. برای سهولت تفسیر ما از 10 منهای مقادیر حقیقی استفاده می‌کنیم. بنابراین هر چه شاخص بیشتر باشد سطح درک فساد بیشتر خواهد بود.

شفافیت بین الملل

EPL

شاخص قانونگذاری در مورد حمایت از استخدام. این مورد شامل امتیازات سه دسته ای است. اخراج اشخاص یا کارگران دائمی(EPR)  هزینه های اضافی اخراج دسته جمعی(EPC)  و تنظیم قراردادهای موقت (EPT). EPL  به عنوان دارای امتیازی برابر با EPR، EPC و EPT سنجیده می شود. ما برای سهولت تفسیر EPL  راضربدر -1 می کنیم.

وبسایت OECD

EFW

مقررات بازار کار، شامل مقررات استخدام و حداقل دستمزد (5Bi)، مقررات استخدام و اخراج(5Bii) ، توافق جمعی متمرکز (بین کارگران و کارفرمایان) (5Biii)، مقررات ساعت کاری (5Biv)، هزینه الزامی اخراج کارگر (5Bv)، و سربازگیری (5Bvi). ما برای ایجاد شاخص EFW از میانگین این 6 جز استفاده می کنیم.

The Fraser Institute's Economic Freedom

of the World

متغیر میانجی

 

DAC

قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری (DAC) که از مدل اصلاحیه جونز به دست آمده ‌است (دچو۱۹۹۵). ما مدل را برای همه شرکتها در یک کشور و صنعت (با استفاده از کد گروه صنعتی GICS) با حداقل ۸ نظارت با استفاده از معادله ی زیر تخمین زدیم:

که در آن ACC کل اقلام تعهدی است که به عنوان درآمدهای پیش از اقلام غیر مترقبه و عملیات متوقف شده، منهای جریان نقدی محاسبه شده است. SALES تغییر در درآمد فروش در سال  tاست وRECIEVABLE  تغییر در حساب های دریافتی است،  PPE ارزش ناخالص دارایی، کارخانه و تجهیزات در پایان سالt  است. همه متغیرها شامل بازداری، توسط مجموع دارایی های تاخیری کاهش قیمت یافته اند. اقلام تعهدی غیر اختیاری (NDAC)، مقدار پیش بینی شده از معادله بالا است که  DACباقیمانده ها را نشان می دهد.

اصول تامسون روترز؛ محاسبات نویسنده

CONTRO

پوشش رسانه ای اختلاف نظرهای نیروی کار که با لگاریتم طبیعی اختلاف نظرهای منتشر شده در رسانه های مربوط به نیروی کار به اضافه یک سنجیده می شود. تعداد کل اختلاف نظرهای منتشر شده در رسانه ها در رابطه با نیروی کار شامل "تعداد اختلاف نظرهای منتشر شده در رسانه در ارتباط با تنوع و فرصت ها برای نیروی کار (برای مثال دستمزد، ترفیع، تبعیض، و تعرض)"و"تعداد اختلاف نظرهای منتشر شده در رسانه در ارتباط با سلامت و امنیت نیروی کار، و تعداد اختلاف نظرهای منتشر شده در رسانه در ارتباط با روابط شرکت با کارکنان، یا دستمزدها یا جدال بر سر دستمزد" است.

پایگاه داده:

TR ESG

 

 

 

[1] Marquaridt

[2] Aguinis

[3] Guo

[4] Ji

[5] Gong; Redmayne

[6] Baron, Kenny

[7] Dechow

[8] Hayes; Zhao

[9] Preacher

[10] Fauver; Gupta, Krishnamurti,

[11] Thomson Reuters

[12] Chung, Kallapur, O'Keefe

[13] Simunic

[14] two-stage-least-squares

[15] Ioannou, Serafeim

[16] Hawn, Kang

[17] Cheng; Gupta, Krishnamurti

[18]  Under-identification

[19] Kleibergen-Paap rk LM

[20] Hansen

[21] Larcker, Rusticus

[22] Taylor

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی