سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

اثرات بیمه اعتبار تجاری باید برای افرادی که ثبات را ترجیح می‌دهند سودمندتر باشد. با استفاده از پیمایش ارزهای جهانی در سال 2005، بررسی می‌کنیم که آیا افراد در LTRC مایل به خرید بیمه هستند یا خیر. به طور خاص، ما تعداد پاسخ دهندگانی که به این پرسش پاسخ دادند را مشخص می‌کنیم، " کدام یک از شما، شخصاً، اگر به دنبال یک شغل می‌گردید در موقعیت برتر قرار دارید؟ بخش ب جدول ۲ نشان می‌دهد که LTRCS نسبت بسیار بیشتری از افراد این پاسخ را انتخاب می کنند. تفاوت مهم بین کشورهای با نگرش بلند مدت و کوتاه‌مدت بر این فرض استوار است که روابط بلند مدت زمانی ساخته خواهند شد که بیشتر افراد خواهان قراردادهای بیمه ضمنی باشند. همچنین ما نسبت تعداد پاسخ دهندگانی که در جواب سوال "کدام یک از اینها مهم‌ترین است؟ " "یک اقتصاد پایدار" را انتخاب کردند را اندازه گیری کردیم. نسبت پاسخ ها در واکنش به این سوال در کشورهایی که عدم قطعیت بالا و نگرش بلند مدت بالا داشتند، نسبت به همتایان خود بسیار بیشتر است.

دانلود مقالات ترجمه شده جدید حسابداری

 

بخش C جدول ۲ به وضوح نشان می‌دهد که Q تابین در طول ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ برای همه نمونه‌های فرعی کاهش‌یافته است. قسمت پایینی پانل نشان می‌دهد که Q تابین آن دو سال به طور قابل‌توجهی کم‌تر از Q تابین در طول دوره قبل از بحران است (از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷). این ارقام تعریف ما از GFC را توجیه می‌کنند (از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹).

بخش D تفاوت‌های بین AccPay متوسط / میانه و AccRec بین دوره قبل از بحران (از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۷) و سال‌های GFC (۲۰۰۸ و ۲۰۰۹) را نشان می‌دهد. مطابق با این ایده، می‌بینیم که شرکت‌ها در LTRC برای اولین سال GFC (۲۰۰۸) AccPay را کاهش نمی‌دهند. اگرچه این کشورها کاهش قابل‌توجهی در AccPay برای سال دوم GFC (۲۰۰۹) را تجربه کرده‌اند، کشورهای دارای قوانین مدون و رویکرد بلندمدت دچار افت اعتبار تجاری کمتری نسبت به کشورهای دارای قانون عرفی و نگرش کوتاه‌مدت شدند.

 

مدل 1 در جدول 3 نتایج رگرسیون با اثرات ثابت سال و ثابت برای کل نمونه را نشان می‌دهد. نتایج حاکی از آن است که AccPay مثبت و معنادار است که نشان می دهد که حساب های قابل پرداخت حتی در وضعیت نرمال با Q تابین همبسته هستند.  با وجود اینکه در نتایج با استنتاج تصادفی مواجه نشدیم، موارد دیگری وجود دارند که همبستگی مثبت را نشان می‌دهند.  به عنوان مثال, شرکت‌ها ممکن است حساب‌های پرداختنی هنگام پیش‌بینی افزایش تولید را افزایش دهند که ممکن است قیمت سهام را نیز بالا ببرد.  اگر چه برآورد ممکن است برای این درون‌زایی با استفاده از ضریب رشد ویژه کنترل شود, ما نمی‌توانیم این احتمال را رد کنیم که پیش‌بینی‌های رشد به اندازه کافی توسط رشد فعلی فروش در حساب‌های پرداختنی و Q توبین موثر نیستند.  از همه مهم‌تر اینکه, مدل 1 جدول 3 دارای ضریب مثبت و معنی‌داری در خصوص رابطه متقابل بین متغیرها و فرضی است.  این نتیجه فرضیه را پشتیبانی می‌کند که تامین کنندگان می‌توانند کاهش ارزش شرکت‌های بدهی کننده از شوک نقدینگی را کاهش دهند.

با توجه به متغیرهای کنترل, Ln (دارایی‌ها) دارای ضریب منفی و معنی‌داری می‌باشد که نشان می‌دهد شرکت‌های کوچک تمایل به داشتن ضرایب q توبین بالا دارند.  دارایی‌های ناملموس ضریب منفی و معناداری دارند که نشان می‌دهد عدم تقارن اطلاعاتی جدی ارزش شرکت را کاهش می‌دهد.  تعجب‌آور نیست که دو معیار عملکرد حسابداری (roa و sgr) با q توبین رابطه مثبت دارند.  جدول ۲ - ۱ نتایج ترکیبی از تئوری جریان نقدی آزاد را نشان می‌دهد که هم بدهی و هم دارایی نقد دارای ضریب مثبت قابل‌توجهی هستند.  تفسیر احتمالی از نتایج این است که نگهداشت وجه نقد و در دسترس بودن تامین مالی بدهی برای سرمایه‌گذاری‌های آینده در تنظیمات داده‌های بین‌المللی ارزش آفرینی می‌کند.  همچنین، حساب های قابل دریافت با q توبین رابطه معنی‌داری ندارد.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

مقدار رابطه بلند مدت و حساب‌های پرداختنی

 

ما رگرسیون‌ها را بطور جداگانه برای کشورهای دارای قوانین مدون و عرفی برآورد می‌کنیم. مطابق با فرضیه ۲، مدل‌ها (۲) و (۳) جدول ۳ پیشنهاد می‌کنند که حساب‌های پرداختنی کاهش ارزش شرکت را در طول دوره GFC در کشورهای دارای حقوق مدون کاهش می‌دهد، در حالی که چنین تاثیری برای کشورهای در قانون عرفی رعایت نمی‌شود. اثر حساب‌های قابل پرداخت از نظر اقتصادی در کشورهای دارای حقوق مدون قابل‌توجه است: در مدل (۳)، در دست نگه داشتن دیگر متغیرهای توضیحی، یک افزایش انحراف استاندارد در AccPay Q توسط ۰.۰۳۵ (۰.۰۹۵ * ۰.۳۷۳) در طول GFC افزایش می‌یابد، در حالی که بخش ج جدول ۲ نشان می‌دهد که Q تابین در حدود ۰.۳۵ از دوره پیش از بحران کاهش می‌یابد.

به عنوان یک آزمایش دیگر, مدل یک تحلیل رگرسیون را برای کل نمونه با اضافه کردن ترم اندرکنش سه طرفه بین متغیرها اجرا می‌کند.  در این تخمین, اندرکنش دو طرفه بین فرضی و فرضی ضریب ناچیزی دارد, که حاکی از آن است که حساب‌های پرداختنی به طور قابل‌توجهی کاهش ارزش را در طول اجرای قانون در کشورهای قانون معمول کاهش نمی‌دهد.  از همه مهم‌تر, یک ضریب مثبت و مهم مربوط به ترم اندرکنش سه طرفه است ( AccPay* ضریب GFC * ضریب کشور).  تثبیت اعتبار تجاری در کشورهای دارای حقوق مدون به طور قابل‌توجهی تقویت می‌شود.  ضریب برآورد شده حاکی از آن است که افزایش انحراف معیار یک در کشورهای دارای قانون عرفی ارزشی را ایجاد می‌کند که در مقام مقایسه، کم‌تر از افزایش معادل در کشورهای دارای حقوق مدون است (    0.096*-0.032 = 0.003- در مقابل 0.035).

مدل‌های (۵) از طریق (۱۰) این ایده را بررسی می‌کنند که تامین کنندگان در کشورهای با نگرش بلند مدت و با عدم اطمینان بالا به احتمال زیاد در طول دوره GFC  به مشتریان نقدینگی ارایه می‌کنند. مدل (۵) نشان می‌دهد که اعتبار تجاری به طور قابل‌توجهی کاهش ارزش را در طول دوره GFC در کشورهای با نگرش بلند مدت کاهش می‌دهد. هر چند مدل (۶) یک ضریب مثبت و کمی قابل‌توجه در رابطه متقابل دو طرفه (AccPay * GFC) برای کشورهای دارای نگرش کوتاه‌مدت ارایه می‌دهد، مدل (۷) نشان می‌دهد که اعتبار تجاری، شرکت‌ها را به میزان قابل‌توجهی در طول دوره - در کشورهای با نگرش بلند نسبت به کشورهای با رویکرد کوتاه مدت ارایه می‌دهد. مدل‌ها (۸) از طریق (۱۰) نتیجه مشابهی را ارایه می‌دهند. اعتبار تجاری کاهش عملکرد را در طول دوره GFC در کشورهایی با اجتناب از عدم قطعیت بالا کاهش می‌دهد، در حالی که چنین الگویی در کشورهایی با اجتناب از عدم قطعیت پایین مشاهده نمی‌شود. به طور کلی، جدول ۳ با فرضیه ۲ سازگار است.

بررسی استواری

رگرسیون برای نمونه تطبیق یافته

ما از مدل‌های اثرات شرکت-ثابت که برای ویژگی‌های خاص شرکت تغییرناپذیر استفاده می‌کنند استفاده کردیم. با این حال، ما نمی‌توانیم این احتمال را رد کنیم که پارامترهای متغیر با زمان حذف‌شده وجود دارند که هم Q تابین و هم کاربرد حساب‌های پرداختنی را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. یک مانع برای پرداختن به این نگرانی، دشواری در پیاده‌سازی رگرسیون متغیر ابزاری (IV) است که دارای ترم اندرکنشی (AccPay * GFC*کشور) به عنوان یک متغیر مجهز است. متناوبا، ما تحلیل را برای یک زیر نمونه تکرار می‌کنیم که متشکل از شرکت‌هایی با ویژگی‌های مشابه است اما دارای تفاوت های بسیار در استفاده از اعتبار تجاری دارد. ما ابتدا نمودار سال-شرکت را مورد بررسی قرار می‌دهیم که AccPay در محدوده بین 60 و ۸۵ امین صدک برای کل نمونه قرار می‌گیرد. این شرکت‌ها توسط شرکت‌های دارای AccPay بالا برچسب گذاری شده‌اند. در این میان، سال‌هایی که شرکت دارند برابر با میانه یا کم‌تر هستند، با شرکت‌های دارای AccPay کم مشخص می‌شوند. صرف‌نظر از این روش‌ها، ما از رگرسیون سالانه AccPay برای کل نمونه با استفاده از متغیرهای کنترل در بخش قبلی به عنوان متغیرهای وابسته برای محاسبه مقدار پیش‌بینی‌شده AccPay اجرا می‌کنیم. برای هر شرکت دارای AccPay بالا، یک شرکت دارای AccPay  پایین از همان کشور و سال که به ارزش پیش‌بینی‌شده نزدیک‌تر است به عنوان یک شرکت هماهنگ انتخاب می‌شود. این روش‌ها به طور قابل‌توجهی تغییر در ویژگی‌های شرکت مرتبط با سطح حساب‌ها قابل پرداخت با حفظ یک متغیر خاص در سطح واقعی حساب‌های پرداختنی را کاهش می‌دهد. زیر نمونه می‌تواند به میزان قابل‌توجهی این نگرانی را کاهش دهد که تفاوت در ویژگی‌های شرکت در شرکت‌های نمونه یک رابطه ظاهری بین Q  تابین و AccPay را تولید می‌کند. تحلیل رگرسیون برای زیر نمونه، ترم اندرکنشی AccPay و GFC مجازی را به عنوان متغیر مستقل کلیدی انتخاب کرد. AccPay بالا به ارزش یکی برای شرکت‌های AccPay بالا و صفر برای شرکت‌های matched استفاده می‌کند.

جدول 4 نشان می‌دهد که حساب‌های پرداختنی در طول GRC و LTRC دچار کاهش ارزش می شوند، در حالیکه این رابطه در صورت عدم وجود LTRC معنادار نیست.  رابطه اندرکنشی سه گانه ( AccPay بالا، GFC فرضی، کشور فرضی), صرف‌نظر از انتخاب کشور, دارای ضریب مثبت و معنی‌دار است.  نتایج کاملاً بدون تغییر هستند وقتی که ما یک AccPay بالا را با AccPay فرضی جایگزین کردیم.  همچنین، ما تجزیه و تحلیل را با انتخاب شرکت‌های مشابه از همان منطقه جغرافیایی (آفریقا, آسیا, اروپا, آمریکای شمالی, آمریکای جنوبی, اقیانوسیه, و خاورمیانه) و یا همان خاستگاه قانونی با شرکت‌های دارای اعتبار بالا, تکرار می‌کنیم.  دوباره, نتایج به صورت کیفی بدون تغییر هستند.  این نتایج فرضیه ما را دوباره تایید کرده و تورش نمونه را کاهش می دهد.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

 

رگرسیون متغیر ابزاری

 

رویکرد دوم ما برای پرداختن به مسایل درونزایی شامل اجرای تحلیل رگرسیون متغیر ابزاری (IV) است.  برای جلوگیری از مواجهه با ترم اندرکنش به عنوان یک متغیر درونی, ما فقط برای داده‌های از سال‌های 2008 تا 2009 از رگرسیون استفاده می‌کنیم (از داده های سال های 2007 تا 2008 فقط برای متغیرهای مستقل استفاده می شود).  به طور کلی یافتن IV مناسب برای متغیرهای مالی شرکتی آسان نیست.  ما سه متغیر ابزاری را اتخاذ کردیم: 1) کالای تمام شده در مقیاس فروش (FINISHED) (2) املاک و مستغلات, کارخانه, و تجهیزات تقسیم‌بر دارایی‌ها (PPEA); و (3) انحراف استاندارد صنعتی سود دارایی (فروش بر دارایی) (SDAT).

ما دو پیش‌بینی متضاد را در رابطه بین AccPay و FINISHED پیشنهاد می‌کنیم. پترسون و راجان (۱۹۹۷) و جیانتی و همکاران (۲۰۱۱) استدلال می‌کنند که تامین کنندگان می‌توانند دارایی‌های مشتریان را به طور موثرتر از موسسات مالی نقد کنند. از آنجا که کالاهای تمام‌شده می‌توانند به عنوان وثیقه استفاده شوند (دوباره جمع آوری شده و فروخته شده به وسیله تامین کننده)، تامین کنندگان احتمالاً اعتبار تجاری را با سطح بالایی از کالاهای تمام‌شده تامین می‌کنند. در مقابل با توجه به اینکه شرکت‌هایی با حجم معاملات کالای تمام‌شده بالا به احتمال زیاد دارای بازار قوی هستند، FINISHED ممکن است به طور منفی با AccPay ارتباط داشته باشد. چنین شرکت‌هایی می‌توانند تامین کنندگان را تحت فشار قرار دهند تا اعتبار تجاری را تامین کنند. ما پیش‌بینی می‌کنیم که PPEA به طور منفی با AccPay مرتبط است، زیرا دارایی‌های ملموس معمولاً به عنوان وثیقه مورد استفاده قرار می‌گیرند و در نتیجه قابلیت دسترسی به بدهی بانک را افزایش می‌دهند. انحراف معیار صنعتی سود دارایی به دلیل عدم قطعیت بازار است. تامین کنندگان تمایل به تامین اعتبار تجاری برای تثبیت عدم قطعیت تقاضا دارند (لانگ و همکاران، ۱۹۹۳). مشتریان چنین تامین کنندگان احتمالاً از حساب‌های قابل پرداخت برای کاهش عدم قطعیت کسب‌وکار استفاده می‌کنند (آستاسنوا، ۲۰۰۷؛ هیل و همکاران، ۲۰۱۲). ما پیش‌بینی می‌کنیم که AccPay به طور مثبت با SDAT رابطه داشته باشد.

دانلود مقالات مدیریت با ترجمه فارسی

نتایج رگرسیون IV در جدول ۵ ارایه شده‌است. این برآوردها شامل متغیرهای صنعتی و کشوری به جای اثرات ثابت شرکتی است. از آنجا که آزمون Pagan - Hall همیشه معنادار است, ما از آزمون GMM IV به جای برآورده‌ ساده SLS2 استفاده می کنیم. نتایج رگرسیون مرحله اول در SDAT عموماً یک ضریب مثبت و معنادار دارد, در حالی که  FINISHED و PPEA دارای ضریب منفی هستند ( از لحاظ آماری معنی‌دار به جز برای FINISHED در کشورهای با رویکرد کوتاه‌مدت). مقادیر F - برای متغیرهای ابزاری خارج شده به طور معناداری بالا هستند, که نشان می‌دهد که متغیرهای ابزاری ما بطور موثر نشان دهنده تغییرات AccPay isjkn.

آمار آزمایشی هانسن J در سطح پنج درصد قابل‌توجه نیست و نشان می‌دهد که IV در این برآوردها معتبر هستند. مدل‌های (۱)، (۳)، (۴)، و (۶) در AccPay یک ضریب مثبت و معنادار دارند، که نشان می‌دهد حساب‌های پرداختنی به طور مثبت با Q تابین در LTRC ارتباط دارد. همانند رگرسیون های قبلی، رگرسیون چهارم برای حالت non-LTRC (مدل ۲)، (۵)، و (۷) ضریب قابل‌توجهی در AccPay دارند. به طور کلی، نتایج رگرسیون برخی از فرضیه‌های ارائه شده در این تحقیق را تایید می کنند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

تعریف جایگزین GFC و متغیرهای اعتبار تجاری

 

ما دوره GFC را بین سال‌های ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ تعریف کرده‌ایم. می‌توان ادعا کرد که بازار سهام باید اثرات منفی بالقوه ناشی از شوک نقدینگی را اندکی پس از شوک نقدینگی برادران لمان گنجانیده باشد. برای پرداختن به این مساله, ما این تجزیه و تحلیل را با تخصیص یک مقدار از یک به GFC برای مشاهدات سال ۲۰۰۸ تکرار می‌کنیم. نتایج فهرست‌شده به طور کیفی بدون تغییر هستند. نتایج اصلی نیز نشان می‌دهند که زمانی که ما مقدار یک را به GFC برای مشاهدات سال ۲۰۰۹ اختصاص می‌دهیم, نتایج اصلی نیز مشابه هستند. زمان ایجاد خسارت جدی ممکن است در بین کشورها متفاوت باشد (لینز و همکاران, 2013). برای پرداختن به این موضوع, ما سال خاص GFC (2008 یا 2009) را برای هر کشوری که میانگین شرکت از Q  تابین پایین‌تر بود را شناسایی کردیم. در مدل‌های (1) تا (4) جدول ۶, ما کشورهای نمونه را با کم‌ترین Q تابین (بدترین سال GFC) و معیار مزایای ارتباط بلندمدت دسته‌بندی می‌کنیم. در این تجزیه و تحلیل, برای سال ۲۰۰۸ (2009) تنها برای شرکت‌هایی از کشورهایی در سال ۲۰۰۸ (2009) مقدار کمی از Q  را نشان می‌دهد، متغیر GFC برابر با یک قرار داده شد.

مدل های 1 و 2 (3 و 4) در پانل a از طریق c حجم نمونه را به شرکت‌هایی را که بدترین سال GFC را دارند محدود کند، در حالیکه اعتبار تجاری برای بدترین سال GFC در LRTC کاهش می یابد.  مدل 2 بخش ب حاکی از آن است که اگر بدترین سال GFC 2008 باشد، حساب‌های پرداختنی یک اثر پایدارکننده مثبت برای کشورهای کوتاه‌مدت دارد.  با این حال, چنین اثری برای کشورهای کوتاه‌مدت که بدترین سال GFC آنها 2009 بود (مدل 4 پانل b)، مشاهده نشده است.  یکی دیگر از انتقادهای بالقوه این است که GFC با از بین رفتن وام های درجه دوم در سال ۲۰۰۸ آغاز شده‌است.  با این وجود, از آنجایی که داده‌های ما نشان می‌دهد که میانگین q توبین در بازار بورس به طور معنی‌داری بیشتر از میانگین بقیه دوره نمونه است (به غیر از 2008 و 2009).

با توجه به اینکه پیشینه تحقیقاتی بر جایگزین‌های اعتباری تجاری برای بدهی بانک در طول یک شوک نقدینگی تاکید می‌کند (به عنوان مثال، کیسی و او تول، ۲۰۱۴)، تاثیر ارزش اعتبار تجاری را میتوان‌ به خصوص هنگامی که تامین وام بانکی سخت می‌شود، تایید نمود. برای بررسی این ایده، ما یک تعریف جایگزین از GFC با استفاده از داده‌های تامین اعتبار خصوصی موجود از بانک جهانی ایجاد می‌کنیم. یک چالش مهم این است که اعتبار خصوصی بسیار دیرتر از Q تابین کاهش‌یافته باشد. حقیقتاً. اکثر کشورها (۳۱ کشور از ۳۷ کشور که داده‌های اعتباری خصوصی در دسترس دارند) بزرگ‌ترین سقوط در بخش خصوصی نسبت به تولید ناخالص داخلی را در سال ۲۰۱۰ (بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰) تجربه کردند، در حالی که Q تابین در سال ۲۰۱۰ به میزان قابل‌توجهی افزایش یافت (به بخش ج جدول ۲ مراجعه کنید). بر این اساس، ما GFC را برای هر کشوری در سال تعریف می‌کنیم که در آن تغییر سالانه نسبت به نسبت تولید ناخالص ملی نسبت بین سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ پایین‌ترین بوده‌است.

رگرسیون برای نمونه‌های فرعی که به تنهایی در سال GFC ایجاد شده‌اند, شواهدی دال بر کاهش حساب‌های پرداختنی از کاهش ارزش در طول دوره بازپرداخت را ارائه نمی‌دهند (به جدول S1 در بخش جداول تکمیلی مراجعه کنید).  این تعریف جدید, هفت نمونه فرعی را تولید می‌کند که شامل LTRC می شود (به جز کشورهایی با رویکرد کوتاه مدت که GFC آنها در سال 2009 است و کشورهای با عدم قطعیت بالا که GFC انها در سال 2008 است), و چهار نمونه از آن‌ها ضریب معناداری را در رابطه اندرکنشی AccPay و GFC, از جمله در سطح اطمینان ۹۵ درصد, ارائه می‌دهند.  در این میان, هفت نمونه فرعی برای حالت non-LTRC ایجاد می‌شوند, که هیچ کدام ضریب معناداری برای ترم اندرکنش ارائه نمی‌دهند.  نتایج ب فرضیه ما سازگار است, اگرچه نتایج نسبتاً ضعیفی به دست آمده است که احتمالاً به این دلیل است که قیمت سهام خیلی زودتر از عرضه اعتبار واقعی به شوک نقدینگی واکنش نشان می‌دهد.

ما از AccPay به عنوان معیار اعتبار تجاری استفاده می‌کنیم.  با این حال, برخی شرکت‌ها اغلب با حساب‌های پرداختنی در معاملات تجاری خود از حساب‌های دریافتنی استفاده می‌کنند.  در واقع داده‌های ما نشان می‌دهد که همبستگی مثبت و معنی‌داری بین AccPay و AccRec با ضریب همبستگی 0.526 وجود دارد.  برای پرداختن به مشکلات بالقوه همراستایی چندگانه, ما تحلیل رگرسیون را با استفاده از مقدار باقیمانده مربعات اجرا می‌کنیم, که از برآورد OLS AccPay در مقابل AccRec محاسبه می شود.  نتایج مدل‌های اثرات ثابت شرکت در مدل‌های 5 و 6  جدول 6 ارائه شده‌است.  این مدل‌ها در پانل a از طریق c نشان می‌دهند که ترم اندرکنش AccPay باقی مانده و GFC فرضی اثر مثبت و معناداری دارد.  پتانسیل چند همراستایی منجر به ایجاد تورش در نتایج نمی شود.

دانلود مقالات مدیریت با ترجمه فارسی

با توجه به این فرض که شرکت‌هایی که روابط طولانی‌مدت را با تامین کنندگان حفظ می‌کنند می‌تواند کاهش ارزش را به حداقل مقدار خود برسانند، ما Q تابین را در طول GFC به AccPay با یک سال تاخیر زمانی مرتبط می کنیم.  با این حال, بازار ممکن است به طور قابل‌توجهی تامین اعتبار تجاری را تغییر دهد (پانل d از جدول ۲), و در طول بحران ممکن است وضعیت نقدینگی شرکت‌ها منعکس شود.  برای پرداختن به این مشکل, ما این تحلیل را با استفاده از دو و سه سال تاخیر زمانی تکرار می‌کنیم, که احتمالاً رابطه پیش رو با تامین کنندگان کسب‌وکار را ثبت می‌کند.  نتایج زمانی که ما از این متغیرها استفاده می‌کنیم, در مدل های (10 - 7) در جدول 6 ارائه شده‌اند.  با توجه به نتایج این تحقیق می‌توان نتیجه گرفت که رابطه متقابل بین دو متغیر AccPay و GFC برای ضریب LTRC مثبت و معنی‌دار است.  در مقابل, ترم اندرکنش مقدار غیر معناداری برای کشورهای غیر LRTC دارد, به جز حالتیکه ترم اندرکنش که شامل AccPay با دو سال تاخیر زمانی است دارای ضریب ناچیزی برای کشورهای با رویکرد کوتاه‌مدت است (مدل 8 شکل 8).

ما با کشورهای سابقا سوسیالیستی (چین, لهستان و روسیه) و کشورهای دارای حقوق اسلامی (عربستان‌سعودی) به عنوان کشورهای دارای حقوق مدون رفتار می‌کنیم.  ما این کشورها را از نمونه قانون مدون حذف کرده و تحلیل را تکرار می‌کنیم.  نتایج شبیه‌سازی بدون تغییر است.  ما همچنین تحلیل کشورهای قانون عرفی را با اضافه کردن شرکت‌های آمریکایی تکرار می‌کنیم.  همچنین رگرسیون دارای مقادیر غیر معنادار برای رابطه متقابل بین متغیرها ارائه می‌دهد.  بنابراین, یافته اصلی ما در مورد منشا حقوقی بر پایه عدم شمول کشورهای سوسیالیستی و کشورهای دارای حقوق اسلامی و شمول شرکت‌های آمریکایی استوار است.  همچنین لازم به ذکر است که در هنگام اجرای رگرسیون فقط برای آمریکا, که تراکنش‌های مبتنی بر بازار غالب هستند, هر دو ترم AccPay و ترم اندرکنش آن با مدل GFC فرضی کارایی قابل‌توجهی دارند.

عدم تقارن اطلاعات

 

اعتبار تجاری زمانی اهمیت کمتری پیدا می کند که سرمایه گذاران با عدم تقارن اطلاعات مواجه نشوند. برای بررسی این ایده، ما کشورهای نمونه را با استفاده از شاخص‌های اشتراک گذاری اطلاعات ارائه‌شده توسط بانک جهانی انجام داده (http://doingbusiness.org/data/)،  مانند پوشش ثبت اعتباری، پوشش دفتر اعتباری، عمق شاخص اطلاعات اعتباری، و شفافیت شاخص اطلاعات دسته‌بندی می‌کنیم. رگرسیون ها برای نمونه‌های فرعی نتایج ترکیبی مربوط به تاثیر عدم تقارن اطلاعات را نشان می‌دهد (جدول S۲ در بخش تکمیلی). ما نمونه‌های فرعی را به LTRC و non-LTRC تقسیم می‌کنیم و نمونه‌های فرعی از هشت مدل (اجتناب از عدم قطعیت بالا) پیشنهاد می‌کنند که هفت (شش) مدل از هشت مدل دارای مثبت و معنادار در GFC فرضی، از جمله در سطح ۱۰ درصد معنی‌دار، هستند. ما همچنین ضریب مثبت معناداری در ترم اندرکنش برای همه نمونه‌های موجود در کشورهای با رویکرد بلند مدت پیدا کردیم، در حالی که تنها سه مورد از هشت برآورد برای کشورهای با رویکرد کوتاه‌مدت دارای مقدار معنادار بودند (فقط دو مورد از آن‌ها در سطح ۱۰ % معنادار هستند). اما محدود کردن توجه به LTRC ها، اغلب نمونه‌های فرعی از کشورهای با اشتراک گذاری اطلاعات ضعیف، مقدار AccPay*GFC کوچکتری‌ نسبت به زیر نمونه کشورهایی که اطلاعات را به طور گسترده به اشتراک می‌گذارند (به جز کشورهای با عمق کم شاخص اطلاعات اعتبار) پیشنهاد می‌دهند. نتایج از این دیدگاه که اعتبار تجاری ایجاد ارزش می‌کند پشتیبانی نمی‌کند، به خصوص در کشورهایی که تقارن اطلاعات جدی دارند. در عوض، کاهش شوک‌های نقدینگی در LTRC صرف‌نظر از درجه عدم تقارن اطلاعات را کاهش می‌دهد.

درجه تقارن اطلاعات ممکن است به طور قابل‌توجهی در بین شرکت‌ها و حتی در یک کشور خاص متغیر باشد. برای پرداختن به این موضوع، ما شرکت‌های نمونه را بر روی پوشش تحلیل گر، که از داده‌های I / B / E / S موجود است، و اقلام تعهدی که توسط مدل اصلاح‌شده جونز (جونز، ۱۹۹۱؛ دکو و سایرین، ۱۹۹۵) تخمین زده شده‌است تقسیم می‌کنیم. ما شرکت‌های نمونه را به طور مساوی به سه گروه برای هر کشور در هر سال با توجه به یکی از متغیرهای عدم تقارن اطلاعات تقسیم می‌کنیم و سپس بالا و پایین بخش های مختلف را به LTRC و non-LTRC تقسیم می‌کنیم.

نتایج رگرسیون نشان می‌دهد که ترم اندرکنشی AccPay و GFC فرضی دارای مقدار مثبت و معناداری برای شرکت‌ها با پوشش تحلیلی پایین است، در حالی که ضریب قابل‌توجهی برای هر دو زیر نمونه‌های فرعی ایجاد شده توسط اقلام تعهدی می‌باشد (جدول S۳ در بخش تکمیلی). هنگامی که ما بخش های مختلف را به LTRC و غیر -LTRC تقسیم کردیم، بیشتر برآوردها برای LTRC نشان می‌دهد که حساب‌های پرداختنی به طور قابل‌توجهی کاهش ارزش شرکت در طول دوره GFC را کاهش می دهند. ما تاثیر معنادار و چشمگیری برای شرکت‌هایی با پوشش تحلیل بالا مشاهده نکردیم، اما پوشش تحلیلی قادر به توضیح تاثیر اعتبار تجاری نییست، چرا که شرکت‌هایی با پوشش ضعیف تحلیل گر در حالت غیر LTRC دارای ضریب قابل‌توجه برای مدل AccPay GFC هستند. بیشتر برآوردها برای حالت non-LTRC دارای مقدار غیر معنادار در ترم اندرکنش ایجاد می‌کنند. به طور کلی نتایج نشان می‌دهد که اعتبار تجاری در حین شوک اقتصادی در LRTC صرف نظر از درجه تقارن اطلاعات، ایجاد ارزش می کند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

محدودیت‌های مالی

همچنین پیشینه تحقیقاتی نشان می‌دهند که شرکت‌های دارای محدودیت مالی از اعتبار تجاری استفاده می‌کنند (به عنوان مثال، پترسون و راجان پور، ۱۹۹۷). شرکت‌های از نظر مالی کوچک عموماً بیشتر از شرکت‌های بزرگ در معرض محدودیت های مالی هستند و پیش‌بینی می‌شود که ثبات ارزشی قوی‌تر از اعتبار تجاری را نشان دهند. برای آزمایش این مفهوم، ما کل نمونه شرکت‌ها را به طور مساوی در سه گروه برای هر کشور در هر سال براساس دارایی‌های کل تقسیم کردیم. نتایج نشان می‌دهد که هم شرکت‌های کوچک و هم بزرگ دارای ضریب مثبت و قابل‌توجهی در ترم اندرکنشی AccPay و GFC فرضی هستند (به جدول S۴ را در بخش تکمیلی مراجعه کنید). ما به ترتیب، بخش های بالایی و پایینی را به LTRC و non- LTRC تقسیم می‌کنیم. نتایج این نمونه‌های فرعی نشان می‌دهد که هم شرکت‌های بزرگ و هم شرکت‌های کوچک مزایای قابل‌توجهی از اعتبار تجاری طی دوره GFC در LTRC دریافت می‌کنند. در مقابل، ترم اندرکنشی AccPay و GFC به لحاظ آماری در غیر -LRTC، صرف‌نظر از اندازه شرکت معنادار نیست.

دانلود مقالات مدیریت با ترجمه فارسی

این یافته نشان می‌دهد که حتی شرکت‌های بزرگ از تاثیر ارزش در کشورهایی برخوردار هستند که روابط بلندمدت سودمند هستند. داده‌های ما همچنین نشان می‌دهند که شرکت‌های بزرگ AccPay بیشتری نسبت به شرکت‌های کوچک در آن کشورها دارند. با توجه به اینکه اعتبار تجاری یک منبع مالی مهم برای شرکت‌های بزرگ در آن کشورها است, شاهدی بر تاثیر ثبات اعتبار تجاری برای شرکت‌های بزرگ و همچنین در تضاد با فرضیه ما نیست. GFC اثرات منفی عظیمی در سراسر جهان داشت و حتی ممکن است شرکت‌های بزرگ از دسترسی محدود به بازار سرمایه خارجی رنج برده باشند. در چنین وضعیتی, نقدینگی ارایه‌شده توسط تامین کنندگان باید حتی برای شرکت‌های بزرگ سودمند باشد. در حقیقت, عبد الله و سایرین (2017) نشان می‌دهند که شرکت‌های خصوصی اعتبار تجاری کمتری در طی GFC دریافت کرده‌اند, در حالی که شرکت‌های دولتی یک تغییر اقتصادی ناچیز در استفاده خود از اعتبار تجاری را تجربه کرده‌اند.

ما همچنین با استفاده از معیارهای جایگزین محدودیت‌های مالی مانند شاخص kz, شاخص ww و پرداخت سود تقسیمی به این مساله می‌پردازیم.  مجددا, بسیاری از برآوردها نشان می‌دهد که اعتبار تجاری کاهش عملکرد در بازار را در طول دوره بدون در نظر گرفتن وضعیت مالی شرکت‌ها کاهش داد, در حالی که چنین اثری به طور مداوم برای عدم شفافیت مشاهده نمی‌شود.

فرصت وام گیرنده

در کشورهایی با حقوق بستانکار ضعیف, وام گیرندگان ممکن است رفتارهای فرصت طلبانه مانند تغییر دارایی‌های شرکت به ویژه در حین شوک نقدینگی را نشان دهند.  نتایج ما با دیدگاه جایگزین که در آن تامین کنندگان نمی‌توانند حساب‌های دریافتنی ناشی از چنین رفتارهایی را در بین وام گیرندگان جمع‌آوری کنند، سازگار است.  برای بررسی اینکه آیا نتایج حاصل از مساله فرصت وام‌گیرنده است, ما براساس شاخص حقوق بستانکار, کشورهای نمونه را تقسیم می‌کنیم.  مطابق با این داستان, اصطلاح فعل و انفعال متقابل مثبت و معناداری برای کشورهای حقوق بستانکار ضعیف دارد, در حالی که این ضریب تنها برای کشورهای دارای حقوق بستانکار مهم است.  زمانی که نمونه‌های فرعی به وسیله یک معیار منافع روابط بلند مدت تقسیم می‌شوند, به طور مداوم, بدون در نظر گرفتن سطح حمایت طلبکار از اعتبار تجاری, LRTC تاثیر قابل‌توجهی در اعتبار تجاری در طول دوره GFC دارد.  چنین اثری در حالت non-LTRC آشکار نمی‌شود.

برای بررسی بیشتر داستان فرصت‌ وام‌گیرنده, ما به بررسی اثر ارزش حساب‌های دریافتنی در طی فرآیند فرصت می‌پردازیم.  این گزارش نشان می‌دهد که وام گیرندگان (مشتریان) وقتی کمبود نقدینگی را تجربه می‌کنند می‌توانند ثروت را از تامین کنندگان منتقل کنند.  در صورتی که این مورد باشد, شرکت‌هایی با حساب‌های حساب‌های بانکی بزرگ باید کاهش قابل‌توجهی در عملکرد در طول زنجیره تامین, به خصوص در بازار, تجربه کنند.  با این حال, ما شواهدی قوی پیدا نمی‌کنیم که حساب‌های قابل وصول در حساب‌های قابل وصول در طی شوک نقدینگی کاهش ارزش شرکت را در طی شوک نقدینگی تشدید کند.  این نتایج احتمال ناشی شدن یافته‌های ما از رفتارهای وام گیرندگان را رد می‌کند.

گروه کسب‌وکار خانوادگی

ما فرض می‌کنیم که روابط بلندمدت در قوانین مدون، بلندمدت و با عدم اطمینان بالا سودمند است. در همین حال، لاپورته و همکاران (۲۰۰۰ b) پیشنهاد می‌کنند که کنترل خانوادگی در کشورهای دارای قوانین مدون غالب است (بخش ب جدول ۲ را ببینید). برای بررسی اینکه آیا نتایج ما صرفاً مربوط به گروه‌های کسب‌وکار خانواده است، تحلیل را با تقسیم کشورهای نمونه به دو گروه توسط % گروه‌های خانوادگی تکرار می‌کنیم (ماسولیس و همکاران، ۲۰۱۱). نتایج رگرسیون یک ضریب مثبت و قابل‌توجه را در دوره اندرکنش AccPay و GFC برای کشورهای با کسب و کارهای خانواده کم و هم برای کشورهای دارای کسب و کار خانواده بالا و پایین حمل می‌کند (به جدول S۷  در بخش تکمیلی مراجعه کنید).

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

ما نمونه‌های فرعی را به LTRC و non-LTRC تقسیم می‌کنیم. در کشورهای دارای حقوق مدون، اعتبار تجاری اثر مثبت و معناداری در طول دوره GFC، بدون در نظر گرفتن برتری گروه‌های خانوادگی دارد. در عوض، کشورهای دارای حقوق مدون با درصد پایین گروه‌های خانوادگی ضریب بسیار بیشتری از GFC *LRTC را نسبت به افراد با درصد بالایی از گروه‌های کسب و کار خانواده نشان می‌دهند. علاوه بر این، ما هیچ مدرکی نداریم که اعتبار تجاری میزان کاهش ارزش در طول دوره GFC در کشورهای دارای قانون عرفی را بدون توجه به کسب و کارهای خانواده کاهش دهد. این نتایج این احتمال را رد می‌کنند که یافته‌های ما در مورد کشورهای دارای حقوق مدون به برتری گروه‌های کسب‌وکار خانوادگی نسبت داده می‌شود. به طور مشابه، ما متوجه می‌شویم که اعتبار تجاری تاثیر مثبت و قابل‌توجهی بر ارزش در طول دوره GFC در کشورهای با رویکرد بلندمدت و اجتناب از عدم اطمینان بالا، بدون در نظر گرفتن برتری کسب‌وکار خانوادگی دارد. نتایج اصلی ما تاثیرات کسب‌وکار خانوادگی را نشان نمی‌دهند.

سایر ویژگی‌های یک کشور

ما ادعا کرده‌ایم که روابط بلندمدت در قوانین مدون، با رویکرد بلندمدت و با اجتناب عدم اطمینان بالا سودمند است. با این حال، این ویژگی‌های کشور ممکن است با دیگر ویژگی‌های کشور هم‌بسته باشند، و یافته‌های قبلی ممکن است تحت تاثیر عوامل دیگری باشند. برای پرداختن به این مساله، ما کشورهای نمونه را با متغیرهای سطح کشوری مختلف جدا می‌کنیم و تحلیل را تکرار می‌کنیم.

دسترسی به منابع مالی خارجی به احتمال زیاد به درجه توسعه بازار سرمایه بستگی دارد. فیشمن و لاو (2003) عنوان می‌کنند که در کشورهایی با بازارهای سرمایه کم‌تر توسعه‌یافته, شرکت‌ها حساب‌های قابل پرداخت را به عنوان منبع تامین مالی جایگزین شان استفاده می‌کنند. لاپورته و همکاران (1997, ۲۰۰۰ b) استدلال می‌کنند که حفاظت از سرمایه‌گذار قانونی عامل مهمی در ارتباط با توسعه در بازارهای مالی است. با توجه به این استدلال‌ها, درجه تحولات بازار سرمایه می‌تواند عاملی اساسی برای اثرات ارزش اعتبار تجاری باشد. برای پرداختن به این موضوع, تحلیل برای نمونه‌های فرعی ایجاد شده توسط درجه پیشرفت‌های بازار سرمایه را تکرار می‌کنیم. ما از نسبت سرمایه‌گذاری در بازار سهام به تولید ناخالص داخلی و نسبت حجم صدور اوراق‌قرضه شرکتی به تولید ناخالص داخلی (موجود از بانک جهانی) به عنوان معیارهای توسعه بازار سرمایه استفاده می‌کنیم.

نتایج مدل‌های اثرات ثابت شرکت حاکی از آن است که اعتبار تجاری تاثیر مثبتی در طول فرآیند دارد، مهم نیست که بازار سهام چگونه توسعه‌یافته است، در حالی که چنین تاثیری برای کشورها با بازارهای اوراق‌قرضه توسعه‌یافته مشهود نیست (به جدول S۸ را در بخش تکمیلی مراجعه کنید). همچنین هر گروه را با توجه به منشا قانونی، درجه گرایش بلندمدت، یا اجتناب از عدم قطعیت تقسیم‌بندی می‌کنیم. مطابق با فرضیات ما، برآوردها برای کشورهای قانون عرفی یک ضریب کم‌اهمیت در ترم اندرکنشی AccPay و GFC مجازی بدون در نظر گرفتن درجه تحولات بازار سرمایه ایجاد می‌کنند. در مقابل، همه مدل‌ها برای کشورهای قانون مدون نشان می‌دهند که اعتبار تجاری کاهش ارزش را در طول دوره GFC بدون توجه به شرایط بازار سرمایه کاهش می‌دهد. این نتیجه این احتمال را رد می‌کند که کشورهای دارای حقوق مدون به میزان قابل‌توجهی از اعتبار تجاری برخوردارند، زیرا آن‌ها بازارهای سرمایه کمتری دارند. به طور مشابه، صرف‌نظر از سطح تحولات بازار سرمایه، ترم اندرکنش AccPay * GFC فرضی دارای ضریب مثبت و قابل‌توجهی برای کشورهای با اجتناب از عدم قطعیت بالا و دارای رویکرد بلندمدت می‌باشد. اگرچه برخی از مدل‌ها بیان می‌کنند که حساب‌های پرداختنی در طول دوره GFC حتی در کشورهای با محور کوتاه زمانی که بازار سرمایه کم‌تر توسعه‌یافته است، ارزش ایجاد می‌کند، ما شواهدی قوی پیدا نمی‌کنیم که تحولات بازار سرمایه اثر قابل‌توجه ارزش اعتبار تجاری را در بر داشته باشد.

دانلود مقالات مدیریت با ترجمه فارسی

ال غول و ژنگ (2016) نشان می‌دهند که تامین کنندگان در کشورهایی با مالکیت اشتراکی بالا, فاصله قدرت, اجتناب از عدم قطعیت, و دارای برتری مردان تمایل به ارائه اعتبار تجاری بیشتری به مشتریان خود دارند. اگرچه ما دو معیار فرهنگی را استخراج می‌کنیم, نتایج ما ممکن است ناشی از همبستگی بین متغیرهای فرهنگ ملی باشد. برای پرداختن به این موضوع, ما تحلیلی را برای نمونه‌های فرعی ایجاد شده توسط مقیاس فرهنگی هافستد (2001) تکرار می‌کنیم, که در این مطالعه مورد استفاده قرار نگرفته است (مالکیت اشتراکی, فاصله قدرت; برتری مردانه).

ما اثر مهم ارزش اعتبار تجاری برای فاصله قدرت پایین و کشورهای دارای برتری مردان بالا را مشاهده می‌کنیم در حالی که اثر اعتبار تجاری تحت‌تاثیر میزان مالکیت اشتراکی نیست (جدول S۹ را در بخش تکمیلی جدول ببینید). هنگامی که نمونه‌های فرعی به دو بخش عرفی و مدون طبقه‌بندی می‌شوند، ترم اندرکنشی AccPay و GFC فرضی برای کشورهای دارای قانون عرفی، صرف‌نظر از سطح شاخص‌های فرهنگی، غیر معنادار و بی‌اهمیت شده‌است. در مقابل، تخمین‌های کشورهای قانون مدون یک ضریب مثبت و قابل‌توجه برای AccPay * GFC دارند، به جز زمانهایی که میزان فاصله قدرت بالا باشد. ترم اندرکنش همچنین ضریب مثبت و قابل‌توجهی در همه مدل‌ها برای کشورهای دارای نگرش بلند مدت و اجتناب از عدم اطمینان بالا دارد، در حالی که ده مورد از دوازده برآورد برای کشورهای دارای نگرش کوتاه‌مدت و  عدم اجتناب از عدم اطمینان، برای ترم اندرکنش مقادیر معنادار نشان نمی دهند. به طور کلی هیچ مدرک محکمی وجود ندارد که مالکیت اشتراکی، فاصله قدرت و برتری مردانه با اثرات ارزش اعتبار تجاری در ارتباط باشد. این نتایج به طور کلی از دیدگاه های ما مبنی بر این که اعتبار تجاری در کشورهایی دارای نگرش بلند مدت ارزش ایجاد می‌کند، حمایت می کنند.

ما از منشا قانونی و شاخص‌های فرهنگی برای تعیین کشورهایی که روابط بلندمدت با آن‌ها ارزشمند است، استفاده می‌کنیم. چن (2013) استدلال می‌کند که گویشوران زبان‌هایی که در گرامر آنها زمان آینده از حال متمایز نیست (FTR ضعیف), تمایل دارند تا رفتارهای آینده گرا مانند صرفه‌جویی در پول و مشارکت در رفتارهای بهداشتی را نشان دهند. گویشوران زبان‌های با FTR ضعیف, آینده نزدیک را احساس می‌کنند و مایل هستند متحمل هزینه‌هایی برای جلوگیری از زیان‌های احتمالی آینده شوند. چن و همکاران (2017) نشان می‌دهند که این گرایش برای رفتارهای پس‌اندازی شرکت صادق است. این یافته‌ها حاکی از این است که شرکت‌هایی که در حال صحبت در مورد زبان‌های FTR ضعیف هستند روابط بلندمدتی دارند که قراردادهای بیمه ضمنی را موثر می‌سازد. در واقع, ما می‌بینیم که حساب‌های پرداختنی به طور قابل‌توجهی کاهش ارزش را در طول GFC در کشورهایی با زبان‌های FTR ضعیف کاهش می‌دهد, در حالی که چنین تاثیری برای کشورهایی که در آن مردم به زبان‌های قوی صحبت می‌کنند مشاهده نمی شود (جدول S10 در بخش تکمیلی). این یافته, استدلال ما را تقویت می‌کند که اعتبار تجاری باعث ایجاد ارزش در کشورهایی می‌شود که روابط بلند مدت سودمند هستند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

مکانیسم‌های ایجاد ارزش

تاکنون, ما روی اثرات ارزش حساب‌های پرداختنی در حین شوک نقدینگی تمرکز کرده‌ایم.  این بخش به بررسی مکانیسم‌های خاصی می‌پردازد که از طریق آن اعتبار تجاری عملکرد شرکت را تثبیت می‌کند.  یک امکان بالقوه این است که اعتبار تجاری با توجه به اینکه اعتبار تجاری دارای اثرات بیمه است, مانع ورشکستگی شرکت‌ها می‌شود.  از آنجا که داده‌های مربوط به ورشکستگی در سطح شرکت از سوی بانک اطلاعات اوسیریس در دسترس نیستند, ما برای حل این مساله از یک روش تقریبی استفاده می کنیم.  برای شرکت‌هایی که با استفاده از داده‌های سال 2007 تحلیل می شوند, ما بررسی می‌کنیم که آیا این شرکت هنوز در داده‌های سال 2010 گنجانده شده است یا خیر.  شرکت‌های ورشکست شده به احتمال زیاد ناشی از ورشکستگی, ادغام و اکتساب, نقض الزامات لیست سازی هستند, بنابراین ما یک رگرسیون خطی مقطعی از متغیر فرضی را اجرا می‌کنیم که برای شرکت‌های فعال مقدار یک و برای شرکت‌های ورشکست شده مقدار صفر دارد.  متغیرهای مستقل شامل دو متغیر مستقل و همان مجموعه متغیرهای کنترل (سال‌به‌سال) برای همه متغیرهای مستقل مورد استفاده قرار می‌گیرند.  کل نمونه با این دیدگاه که حساب‌های پرداختنی مانع ورشکستگی شرکت‌ها می‌شود, دارای مقدار منفی و معنادار است.  با این حال, تجزیه و تحلیل زیر نمونه, مقدار غیرمعناداری را برای همه برآورده‌ای تجربی ارائه می‌کند, و تنها برای قوانین عرفی و کشورهای با اجتناب از عدم قطعیت ضریب معناداری دارد.  این نتیجه از این ایده حمایت نمی‌کند که حساب‌های پرداختنی بدهی قابل پرداخت را با کمک به شرکت‌های قرض گرفتن به عنوان شرکت‌های مستقل کاهش دهد.  در مقابل, در بسیاری از برآوردها ضریب همبستگی مثبت و معناداری دارد, که نشان می‌دهد شرکت‌هایی که اعتبار تجاری بزرگی را تامین می‌کنند احتمالاً در طول یک دوره GFC فعال و پابرجا می‌مانند.  اندازه و عملکرد شرکت (ROA) به طور مثبتی با احتمال فعال ماندن شرکت مرتبط هستند, در حالی که بدهی و دارایی‌های نامشهود ضریب منفی دارند.

دانلود مقالات مدیریت با ترجمه فارسی

کامپلو و همکاران (2010) در مطالعه خود اثبات کردند که در طی دوره GFC شرکت‌های تحت فشار در حال برنامه‌ریزی برای کاهش مخارج سرمایه‌ای هستند.  با توجه به اینکه جایگزین اعتبار تجاری برای بدهی‌های بانکی در طی شوک نقدینگی, اعتبار تجاری می‌تواند کاهش سرمایه‌گذاری را در طی دوره بازپرداخت کاهش دهد.  ما سطوح سه سرمایه‌گذاری را بررسی می‌کنیم تا این ایده را بررسی کنیم: (i) مخارج سرمایه‌ای (هزینه سرمایه‌ای, تغییر در املاک, کارخانه و تجهیزات, بعلاوه هزینه‌های استهلاک به وسیله دارایی‌های عقب‌مانده یک ساله); و (سوم) سرمایه‌گذاری موجودی (موجودی, کار در پیشرفت, و مواد خام با مقیاس یک سال).  از آنجایی که ما آن را به عنوان معیاری از ارزش شرکت تلقی می‌کنیم, نسبت Q توبین در متغیر وابسته درنظر گرفته نمی‌شود, در حالی که متغیرهای کنترلی یکسانی اتخاذ می‌شود.  نتایج نشان می‌دهد که Q توبین بدون تغییر است.

جدول ۷ نتایج رگرسیون را نشان می‌دهد. رگرسیون‌های هزینه سرمایه (بخش الف) در ترم عملکرد بین AccPay و GFC برای LTRC دارای مقدار غیرمعنادار است، در حالی که در کل نمونه، کشورهای دارای قانون عرفی، و کشورهای دارای نگرش کوتاه‌مدت دارای مقدار مثبت و معنادار هستند (مدل‌های ۱)، (۲)، و (۵). این نتایج با این دیدگاه متناقض هستند که اعتبار تجاری منجر به کاهش ارزش در LTRC در طول دوره GFC با حمایت از هزینه سرمایه می‌شود. به طور مشابه، هیچ مدرکی نمی‌یابیم که حساب‌های قابل پرداخت، از کاهش هزینه‌های R & D در طول  دوره GFC جلوگیری کند (مدل های 8 تا 14 در پانل a).

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری
 

در عوض، رگرسیون‌های سرمایه موجودی دارای ضریب مثبت و معنادار را در AccPay*GFC (مدل‌های ۳)، (۴)، و (۶) از بخش B در جدول ۷ ارایه می‌دهد، در حالی که ترم اندرکنش دارای ضریب منفی و قابل‌توجه برای non-LRTC (مدل‌های ۲)، (۵)، و (۷) است. نتیجه نشان می‌دهد که شرکت‌ها در حالت non-LRTC با مشکلات متعددی در زمینه تدارکات مواد اولیه در طول GFC مواجه هستند، به خصوص وقتی متکی به حساب‌های قابل پرداخت‌ باشند. کاهش موجودی ممکن است شرکت‌ها را مجبور کند تا تولید را به طور قابل‌توجهی تعدیل کنند که در نتیجه تاثیر منفی قابل توجهی روی عملکرد این شرکت ها دارد. در مقابل، تامین کنندگان در LTRC ممکن است به تامین مواد برای مشتریان متکی به اعتبار تجاری، حتی در طول شوک نقدینگی ادامه دهند (به یاد داشته باشید که بخش د جدول ۲ نشان می‌دهد که شرکت‌های LTRC حساب‌های پرداختنی و قابل وصول را به میزان کمتری نسبت به شرکت‌های غیر LTRC قابل وصول واریز می‌کنند). اعتبار تجاری در LTRC تاثیر منفی در حین دوره GFC را احتمالاً به دلیل تثبیت تدارک مواد اولیه کاهش می دهد.

مدل‌های (۸) تا (۱۴) از بخش ب میزان رشد سالانه اشتغال را کاهش می‌دهد. این مدل‌ها یک ضریب غیرمعنادار را برای AccPay * GFC ارائه می‌کنند. اعتبار تجاری در طول شوک نقدینگی کاهش نمی‌یابد.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی