سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

یک کسب و کار را با سه تاریخ (0، 1 و 2) و دو دوره زمانی بین این تاریخ ها در نظر بگیرید، به طوری که تاریخ t، نشان دهنده پایان دوره زمانی t است. یک دوره زمانی، فازی از چرخه مالی است (برای مثال، بوریو (2014) را نگاه کنید) که طی چند سال ادامه دارد. در آغاز هر دوره زمانی، حالت کسب و کار شناسایی می شود. کسب و کار می تواند در حالت مطلوب G با احتمال q، رونق یابد یا می تواند در حالت نامطلوب B با احتمال q – 1 دچار رکود شود. در دوره زمانی 2، فرض می کنیم که کسب و کار به حالت G برای اطمینان، باز می گردد، بدین معنا که نشان دهنده حالت جریان بلندمدت آن کسب و کار است (ما نوسانات اقتصادی و نه مکاشفه ای را مدلسازی می کنیم). شکل 1، حالات احتمالی ماهیت را نشان می دهد.

 

 

ثبت سفارش ترجمه تخصصی مقاله

 

1. چارچوب

الف. کسب و کار و حالت های ماهیت

 

ب. عوامل و دارایی

دو نوع از عوامل در اقتصاد وجود دارند. مدیران خبره (E) توانایی بالایی در تولید با یک دارایی دارند که ما آن را شرکت می نامیم. چند خصوصیت متقابل، در طول دوره زمانی بین مدیر خبره متعهد و شرکت ایجاد می شوند که ارزشی برای تعهد ایجاد می کنند. بنابراین، هنگامی که حالت، G است، تنها مدیر خبره در جایگاهی در آغاز آن دوره زمانی t می تواند جریان های نقدی Ct با دارایی در طول این دوره زمانی ایجاد کند. در حالت B، با این حال، حتی یک مدیر خبره نمی تواند جریان های نقدی ایحاد کند. همچنین بیرونروهای غیر خبره کسب و کار وجود دارند که مدیران کم توان (L) را شامل می شوند. آنها نمی توانند جریان های نقدی را صرف نظر از آن حالت ایجاد کنند. مالیه دانان می توانند به مدیران کم توان به عنوان کسانی فکر کنند که بودجه هایی برای قرض دادن دارند. همه عوامل، بی خطر هستند. ما تخفیف زمانی را در نظر نمی گیریم که تنها ماده مقیاس گذاری مجدد جریان های نقدی است.

یک مدیر خبره پرتوان، توان خود را در دوره زمانی بعدی با احتمال Ө < 1، حفظ می کند، در غیر این صورت، او به یک مدیر کم توان تبدیل می شود. Ө به عنوان درجه ای از پایداری شرکت در نظر گرفته می شود. توانایی های حیاتی برای موفقیت، احتمالاً در یک شرکت بالغ یا در یک شرکت حاضر در یک کسب و کار با نوآوری فناوارنه کم، پایدار هستند. با این وجود، در یک شرکت نوپا یا در یک کسب و کار دارای نوآوری چشمگیر، ظرفیت های حیاتی برای موفقیت می توانند در طول زمان، متغیر باشند و یک مدیر که در یک دوره زمانی خاص، مناسب است، ممکن است در آینده، غیر موثر باشد. این، مفهومی است که در آن، یک متعهد می تواند توانایی خود را از دست بدهد که با احتمال بیشتری در یک شرکت نوپا یا یک کسب و کار در حال تغییر، رخ می دهد. همان طور که در جلوتر خواهیم دید، یک تفسیر جایگزین، این است که Ө – 1 احتمال رسیدن به یک موقعیت سرمایه گذاری یا یک نیاز بودجه ای است. پایداری Ө در آن تفسیر، درجه ای خواهد بود که در آن، شرکت هیچ نیاز بودجه ای در آینده نخواهد داشت.

افت توانایی متعهد در دوره زمانی بعدی برای همه کمی پیش از پایان دوره زمانی کنونی، مشخص می شود. یک دوره زمانی بعدی نوع مدیر (متعهد و سایر پیشنهاددهندگان)، قابل مشاهده است ولی قابل تایید نیست و درنتیجه نمی تواند در تماس ها نوشته شود.

 

پ. تماس های مالی

یک مدیر می تواند از طریق سرمایه داران در برابر دارایی با نوشتن تماس های مالی یک دوره ای، پول ایجاد کند. ما بر تماس های نامطلوب تمرکز می کنیم، به طوری که پرداخت های وعده داده شد در انتهای دوره زمانی t توسط Dt برای بیشتر تجزیه و تحلیل ما ارائه می شوند. ما می توانیم این حقیقت را با این فرض ثابت کنیم که حالت تجمعی st، قابل مشاهده ولی غیر قابل تایید است. در زیر، ما بحث خواهیم کرد که این تجزیه و تحلیل چگونه تغییر می کند، هنگامی که حالت تجمعی st، قابل تایید است و قراردادها می توانند همگرا با حالت باشند.

با داشتن کنترل لازم روی شرکت، مدیر تمایل خواهد داشت که جریان نقدی دریافت شده را برای خودش حفظ کند تا اینکه آن را با سرمایه داران به اشتراک بگذارد. دو نوع از حقوق کنترل سرمایه دار، مدیر را مجبور می کنند تا ادعاهای خارجی را بازپرداخت کند. نخست، سرمایه دار به طور خودکار بخشی از جریان نقدی تولیدشده در این دوره زمانی را می پردازد که بیش از مقدار ادعای سرمایه دار است. دوم، تنها پیش از انتهای این دوره زمانی، سرمایه دار، حق دارد شرکت را به بالاترین پرداخت کننده تقدیم کند. مانند کار هارت و مور (1994)، دادن این حق به سرمایه داران در مورد پیش فرض می تواند امانت دهنده را القا کند که پول بیشتری نسبت به جریان نقدی این دوره زمانی بپردازد. در زیر، این دو حق کنترلی را با جزئیات، توصیف خواهیم کرد.

 

ت. حقوق کنترلی در جریان نقدی: تعهدپذیری

اجازه دهید تعهدپذیری جریان نقدی را به عنوان بخشی از جریان های نقدی که به طور خودکار به یک سرمایه دار بیرونی هدایت می شوند، تعریف کنیم. مدیر، تعهدپذیری را در این دوره زمانی انتخاب می کند. تعهدپذیری سپس وارد دوره زمانی بعدی می شود و برای کل دوره زمانی ادامه می یابد. بنابراین، تعهدپذیری γt+1 در دوره زمانی t کسری از جریان های نقدی دوره زمانی t+1 است که می تواند به طور خودکار به سرمایه داران بیرونی پرداخت شود. محدوده سطوح تعهدپذیری مناسب، [γ,γ]e  γt+1 است که در آن، γ و γ، 0 ≤ γ < γ ≤ 1 را تایید می کنند. در کل، محدوده تعهدپذیری مناسب توسط موسسات حامی حاکم (مانند قانون گذاران، عوامل بررسی کننده، قوانین و هیئت داوران) تعیین می شوند. ما نتایج خود را ابتدا برای موردی ارائه می کنیم که در آن، e → 0؛ e مثبت فقط نتایج را به طور عددی تغییر میدهد. هرچند هر سطح از تعهدپذیری بین γ و γ، مناسب است، ولی در حالت تعادل، مدیر، γt+1 = γ یا γt+1 = γ را انتخاب می کند، زیرا همان طور که تا حدودی آشکار خواهد بود، پرداخت مدیر همیشه در γt+1، خطی است.

یک مدیر می تواند به شیوه های مختلف، جریان های نقدی را به بیرون از شرکت و به جیب خود انتقال دهد. برای مثال، با حرکت به سمت یک ساختار شرکتی ساده تر امروزی یا با ایجاد قراردادهایی با سرمایه گذاران اشناتر با قوانین در مورد کار با گروه های مرتبط، مدیر مطمئن می شود که جریان های نقدی آینده نمی توانند به چند نهاد غیر شفاف انتقال یابند (برای نمونه، راجان (2012) را ببینید). به طور گسترده تری، هر ساختار که حاکمیت آینده شرکت را تقویت می کند و نمی تواند کاملاً و به سرعت، معکوس شود، تعهدپذیری را بالا می برد.

هرچند سستی محیط حاکمیت عمومی در یک حالت، γ را تعیین می کند، ولی دیدگاهی برای بهبود آن، γ را تعیین می کند. دقت کنید که همچنین در حالی که فرض می کنیم تعهدپذیری می تواند برای دوره زمانی آینده ثابت باشد، ولی فرض نمی کنیم که به طور دائم، ثابت بماند. با گذر زمان، کیفیت حسابدار می تواند کاهش یابد هنگامی که حسابداران به دنبال چرخش هستند، برای مثال، و هنگامی که محیط، به خودی خود تغییر می کند، راه های جدید انتقال پول آشکار می شوند. امکان اینکه تعهدپذیری فقط برای دوره های زمانی آینده انتخاب شود، مفهوم ثابت ماندن در محیط و نه در طولانی مدت را تایید می کند.

اگرچه یک مدیر کم توان توانایی مدیریتی مخصوص کسب و کار را برای تولید جریان های نقدی ندارد، ولی او ظرفیت های حاکمیت عمومی را داراست و می تواند تعهدپذیری دوره زمانی بعدی را انتخاب کند. در زیر، خواهیم دید که ناتوانی مدیر برای تولید جریان های نقدی گاهی می تواند یک مزیت باشد.

 

ث. حقوق کنترلی در دارایی ها: مزایده و فروش مجدد

اگر طلبکاران، به طور کامل، جریان های نقدی الزام آور و هر مجموعه اضافی را نپرداخته باشند، متعهد، به طور پیشنهادی، آنها را پرداخت کند، بنابراین، طلبکاران، این حق را دارند که شرکت را به مزایده گذاشته و به بالاترین پیشنهادکننده در تاریخ t واگذار کنند. هرکس می تواند به چنین مزایده ای به عنوان یک شرکت ورشکسته نگاه کند. مدیر متعهد که نتوانسته است پرداخت کامل را انجام دهد، ممکن است در این مزایده پیشنهاد دهد. بنابراین، متعهد می تواند کنترل را با پرداخت طلب طلبکاران به طور کامل (احتمالاً با وام گرفتن مجدد در برابر جریان های نقدی قابل التزام) یا با پرداخت کم تر از مقدار قراردادی کل و پیشنها بالاتر از سایر پیشنهادکنندگان در مزایده، حفظ نماید. فورمت دقیق مزایده فرقی نمی کند، لذا متعهد مجبور است مقادیر بالاتری نسبت به آنچه سایر پیشنهادکنندگان می پردازند، پرداخت نماید. فرض می کنیم که متعهد می تواند همیشه با استفاده از سایر نمایندگی ها پرداخت ها را انجام دهد، بنابراین، قراردادهایی که متعهد را از مشارکت در مزایده پس از عدم پرداخت، منع می کنند، نامناسب می باشند. اساساً مانند کار هارت و مور (1994)، ما مانع تهدیدهای "انجامش بده یا رهاش کن" از وام دهنده ای شده ایم که به او اجازه می دهند، همه نقدینگی که متعهد دارد، بدون طلب کردن گزینه بیرونی فروش دارایی به دیگران، استخراج نماید.

 

ج. شرایط و ثروت اولیه

فرض کنید wI,s11 و wE,s11 به ترتیب سطوح ثروت متعهد و متخصصین در حالت s1 باشند، به طوری که wE,s11 همچنین به نام نقدینگی کسب و کار، شناخته می شود. سطح ثروت متعهد، توسط جریان های نقدی غیر تعهدپذیری مشخص می شود که او در شرکت ایجاد می کند که برابر (1 – γ1)C1 در حالت G و نه در حالت B است، بنابراین، wI,G1 ≥ wI,B1. ما همچنین فرض می کنیم که wE,G1 ≥ wE,B1 چون موفقیت کسب و کار، درآمد خصوصی متخصصین را مانند طرف های قرارداد، مشاوران یا کارمندان حاضر در آن کسب و کار بالا می برد.

ما فرض می کنیم که در تاریخ 0، شرکت احتمالاً موجود است و توسط یک موسس که باید آن را بفروشد، تشکیل شده است. یک شرایط کافی برای تضمین این امر، این است که همه پیشنهاددهندگان احتمالی، هیچ ثروتی در تاریخ 0 ندارند و با وعده بزرگ ترین پرداخت احتمالی طلبکاران که باورپذیر باشد، رقابت می کنند.

 

چ. بازدهی

مقدار بازدهی اقتصادی غیر اجباری که ما در ادامه این مقاله استفاده می کنیم، تا اندازه ای است که در آن، دارایی در دست مالک دارای بیشترین بهره وری در آن زمان قرار دارد. ما سرمایه را مدلسازی نمی کنیم، ولی در عوض، فرض می کنیم که دارایی وجود دارد و می تواند توسط یک پیشنهادکننده در یک مزایده پیش رو خریداری شود. مزایده، قیمت دارایی و نوع متعهد را تعیین می کند. یک رویکرد جایگزین، که به سادگی، از این تجزیه و تحلیل تبعیت کند، اتخاذ یک کمینه مقیاس در مقدار ورودی های واقعی برای تجمیع شدن در شرکت در تاریخ 0 است و فرض می شود که آن شرکت، در آن تاریخ، شروع به کار می کند، تنها اگر بودجه کافی برای خرید آن ورودی ها موجود باشد. به عنوان یک نتیجه، سرمایه گذاری ناکافی ممکن است رخ دهد، اگر سم منطقی (که ما تا حدودی آن را تجزیه و تحلیل می کنیم) بودجه های در دسترس را در تاریخ 0 به زیر این کف، بکشاند. ما یک پیامد افراطی از این کانال را بعداً با مثالی بیان می کنیم که نشان می دهد که نقدینگی بالاتر، کار از طریق وام و تعهدپذیری پایین تر می توانند حقیقتاً مقدار بالارفته را در آینده کاهش دهند.

 

ح. زمانبندی

زمانبندی رویدادها در شکل 2، توصیف شده است. پس از مزایده اولیه، متعهد، D1 نامطلوب را اتخاذ می کند که مصادف با تاریخ 1 است. فرض می کنیم که متعهد، تعهدپذیری γ2 را تنها برای شناخت احتمال حالات G و B اتخاذ می کند. سپس، این حالت، ادراک می شود و توانایی او در دوره زمانی 2، مشخص می شود. تولید، سپس وارد ماجرا می شود و کسر الزام آور γ1 برای جریان های نقدی (که در دوره زمانی قبلی قرار گرفته بود) به طور خودکار به سرمایه داران می رسد، اگر حالت G ادراک شود. متعهد یا تعادل باقیمانده را می پردازد یا وارد مزایده می شود. این دوره زمانی با یک متعهد جدید که احتمالاً در این پست قرار گرفته، به پایان می رسد.

 

 

شکل 2. زمانبندی و تصمیمات در دوره زمانی 1. (شکل رنگی را می توان در wileyonlinelibrary.com یافت)

 

2. دو نمونه انگیزشی

در این بخش، دو نمونه ارائه می کنیم که در آنها سه اثر را بررسی می نماییم که با هم، هسته نتایج ما را می سازند. ابتدا تعهدپذیری بالا و نقدینگی پیشبینی شده بالاتر به طور تا حدودی، بازپرداخت بدهی تقویت پذیر را افزایش می دهند. دوم، بدهی برجسته بالاتر، مشوق های متعهد اتخاذ تعهدپذیری بالا را کاهش می دهد. سوم، نقدینگی پیشبینی شده بالاتر، نیاز به تعهدپذیری بالا در تقویت بازپرداخت بدهی را کاهش می دهد. با تلفیق اینها، این سه اثر دلالت می کنند که نقدینگی پیشبینی شده بالاتر ممکن است متعهد را تشویق کند که بدهی بیشتری به بار آورد و از تعهدپذیری چشمپوشی کند، ولی این امر ممکن است در سطح بدهی باشد که به او اجازه دهد تا در آینده، بودجه را بیشتر بالا ببرد. به طور خلاصه، نقدینگی پیشبینی شده بالاتر، وام گیری را بالا می برد.

فرض کنید پارامترها برای نمونه ها بدین ترتیب ارائه شوند: C1 = 0، C2 = 1، Ө = 0.5، γ = 0.3، γ = 0.6، wI,G1 = 0.8، wI,B1 = 0، wE,B1 = 0، γ1 = 0، q = 0.8 و e = 0.

مثال 1: نقدینگی کسب و کار پیشبینی شده پایین: wE,G1 = 0.2.

بازپرداخت بدهی در تاریخ 1، توسط وام دهنده، اجباری می شود که می تواند شرکت و مزایده آن را به متخصصین واگذار نماید. البته، اگر متعهد، توانایی اش را از دست بدهد، گزینه ای جز فروش در یک مزایده ندارد چون نمی تواند شرکت را راه اندازی کند. او از پیشرفت های مزایده برای پرداخت بدهی استفاده می کند.

بالا بردن تعهدپذیری جریان های نقدی آینده، مبلغی را که متخصصین می توانند به شرکت وام دهند، افزایش می دهد و (به طور تا حدودی) پیشنهادها برای دارایی های شرکت را بالا می برد. در حالت G، یک متخصص می تواند با استفاده از ثروت شخصی خود معادل 2/0 و مبلغی را که می تواند در برابر جریان های نقدی آینده وام گیرد، پیشنهاد می کند. اگر تعهدپذیری دوره زمانی 2، به میزان بالایی اتخاذ شده باشد (این، اتخاذ اولیه تر تعهدپذیری در دوره زمانی 1 پیش از حالتی است که مشخص شده است)، سپس او می تواند 6/0 برابر جریان نقدی تاریخ 2 وام بگیرد و بنابراین، بیش از 8/0 در کل پیشنهاد خواهد داد. اگر تعهدپذیری، پایین در نظر گرفته شده باشد، مبلغی که او می تواند در برابر جریان های نقدی تاریخ 2 وام بگیرد، تا 3/0 سقوط می کند که در آن مورد، او می تواند بیش از 5/0 را پیشنهاد دهد. مشابهاً در حالت B، که در آن، ثروت او صفر است، متخصص می تواند بیش از 6/0 را پیشنهاد کند، اگر تعهدپذیری، بالا و 3/0 در نظر گرفته شده باشد اگر تعهدپذیری، پایین در نظر گرفته شده باشد. در کل، نقدینگی بالاتر و تعهدپذیری بالاتر، پیشنهادهای متخصصین را بالا می برد و بنابراین، بازپرداخت های بزرگ تری را متحمل می کند. توجه داشته باشید که همه این پیشنهادها به پایین تر از 1 سقوط می کنند که مقدار جریان های نقدی آینده از دارایی است و بدین معناست که این دارایی، زیر قیمت است و متخصصی که این دارایی را به دست می آورد، از برخی از رانت های مثبت سود خواهد برد.

اکنون اجازه دهید اثر بدهی بالاتر را روی گزینه تعهدپذیری متعهد، ارزیابی کنیم. ابتدا گزینه یک مدیر متعهد، هنگامی که دارای کل شرکت است و هیچ وامی در تاریخ 1 ندارد، در نظر بگیرید. در این مورد، چون متعهد ای که توان خود را حفظ می کند، چیزی برای حفظ کنترل شرکت پرداخت نمی کند، لذا گزینه تعهدپذیری، اثری بر مبلغی که برای حفظ کنترل شرکت پرداخت می کند، ندارد. از سوی دیگر، اگر مدیر متعهد، توانایی خود را از دست بدهد و نیازمند فروش رکت شود، تعهدپذیری بالاتر، پیشنهادهای متخصص را تا 3/0 افزایش خواهد داد و بنابراین، قیمت فروش در حالت G و حالت B تا 3/0 افزایش می یابد. اگر هزینه افزایش تعهدپذیری، پایین باشد، مطابق مفروضات، متعهد، به طور غیر متغیری، افزایش تعهدپذیری را انتخاب می کند.

مورد بعدی را در نظر بگیرید که مدیر متعهد با یک حساب کاربری یکسان اما بسیار رانت هایی با پرداخت 0.8 موعد در تاریخ 1 را مدیریت می کند. در این حالت، متعهد وقتی از دست می دهد، از تعهد بالا بهره نمی برد، زیرا درآمد حاصل از فروش دارایی ابتدا باید برای بازپرداخت بدهی معوق استفاده می شود. از آنجا که پیشنهادهای متخصص هرگز از 0.8 (پیشنهاد در حالت G با تعهد بالا) تجاوز نمی کند، بدهی، تمام درآمد حاصل از مزایده را مصرف می کند. با این حال، از آنجا که تعهدپذیری بالاتر، پیشنهادهای متخصص را 3/0 افزایش می دهد، بنابراین، مبلغ را 0.3 افزایش می دهد تا مدیر عامل مجبور شود برای حفظ کنترل خود در هنگام حفظ توانایی، مبلغ را 0.3 افزایش دهد. برای دیدن این نکته، توجه داشته باشید که مدیر متعهد می تواند کنترل خود را با بازپرداخت کامل بدهی معادل 0.8 یا با پیش فرض راهبردی و برتری سایر خبرگان در مزایده (همانند ورشکستگی در فصل 11) حفظ کند. وعده پذیری بالا، پیشنهادهای متخصصان را در هر دو حالت B و G، 3/0 افزایش می دهد و این بدان معناست که مدیر متعهد حالت باید در هر حالت، 0.3 بیشتر پرداخت کند. با توجه به اینکه وی توانایی خود را با احتمال θ = 0.5 حفظ می کند، افزایش تعهد بازپرداخت مورد انتظار خود را 0.15 کاهش می دهد. بنابراین با پرداخت وعده داده شده 0.8، او هیچ انگیزه‌ای برای افزایش تعهدات ندارد.

در بخش 3.ب، ما به طور رسمی نشان می دهیم که حداکثر میزان پرداخت بدهی تاریخ 1 (بین 0 تا 0.8) وجود دارد که هنوز هم مدیر متعهد را با انگیزه هایی برای افزایش وعده پذیری آینده بازمی دارد. خواهیم دید که این پرداخت بدهی واسطه به وام گیرنده این امکان را می دهد که متعهد شود مبلغ بیشتری به سرمایه داران بپردازد و از این طریق به آنها امکان می دهد جلوی خود را بیشتر کنند. نکته مهم این است که بدهی بالاتر انگیزه های مدیر متعهد برای افزایش تعهد را کاهش می دهد.

مثال 2. نقدینگی پیش بینی شده کسب و کار، wE,G1 = 0.8.

اکنون فرض کنید نقدینگی پیش بینی شده در حالت G به 0.8 افزایش می یابد. ارزش خالص افزایش یافته باعث می شود تا هنگامی که تعهد بالا اتخاذ شده باشد و 1.1 در زمان تعیین میزان نقدینگی، سطح بالا را افزایش دهد، این مقدار از ارزش را به دست می آورد. در هر صورت، او بیش از 1 و ارزش کامل جریان های نقدی آینده، C2، تولیدشده توسط دارایی را پیشنهاد نخواهد کرد. با توجه به اینکه کارشناس می تواند مبلغ پیشنهادی را حتی اگر تعهد پایین تعیین شده باشد پیشنهاد کند، تعهدپذیری پذیری بالاتر تاثیری در پیشنهاد کارشناسی و از این رو در بازپرداخت بدهی در تاریخ 1 در حالت G ندارد. در واقع، جمعیت با نقدینگی بالا نیاز به تعهد را نشان می دهد. پیش از این، وقتی مدیر عامل قبل از تحقق حالت کل، تعهدپذیری را در دوره 1 انتخاب کند، مشوق های وی برای تعیین تعهد بالاتر می تواند فقط از حالت B حاصل شود.

به راحتی می توان دریافت که در تاریخ وعده داده شده 1 برای پرداخت بدهی در حالت B برابر 45/0، متعهد نسبت به اتخاذ تعهد پایین یا زیاد بی تفاوت است: وقتی توانایی خود را از دست داد، می تواند در صورت اتخاذ، 0.6 - 0.45 = 0.15 را دریافت کند. تعهدپذیری بالا است، اما اگر چیزی را پایین نگه داشته باشد، چیزی ندارد، در حالی که وقتی توانایی خود را حفظ می کند، باید اگر 45 درصد بدهی را بالا ببرد، اما اگر آن را پایین بیاورد، می تواند 0.45 بپردازد. تعادل مزایا و هزینه های مورد انتظار هنگام بدهی وعده داده شده 0.45 است، زیرا احتمال از دست دادن توانایی او 5/0 است. در هر پرداخت بدهی با قول بالاتر، او تعهدپذیری را پایین می آورد. درمجموع، هنگامی که نقدینگی پیش بینی شده کسب و کار ωE,G1 بالا باشد، 45/0، بالاترین سطح بدهی است که تعهد بالا را تحریک می کند.

برخلاف مثال 1، این سطح بدهی سازگار با انگیزه، دیگر سطح بدهی نیست که مدیر متعهد را قادر به پرداخت بیشتر به سرمایه گذاران کند و بدین ترتیب بیشترین سود را از آنها بگیرد. اگر وام گیرنده در تاریخ 0 با تعیین تاریخ 1 برای پرداخت بدهی در یک، وام را کم کند، بدهی را به طور کامل در حالت G بازپرداخت کند (که با احتمال 0.8 اتفاق می افتد) اما به طور پیش فرض در حالت B است، در این صورت بستانکارها فقط بازیابی 0.3. از این انتظار، طلبکاران خنثی ریسک می کنند مبلغ وام ریسک پذیر 0.86 را با ارزش صوری 1 افزایش دهند. در مقابل، با تعیین مقدار صوری 0.45، متعهد فقط می تواند 0.45 را در آینده وام بگیرد. بنابراین، نقدینگی بیشتر، وام را افزایش می دهد، و این امر باعث می شود تا تعهدپذیری افزایش یابد.

 

3. حل مدل

اکنون مدل را بطور رسمی ارائه می دهیم. از آنجا که یک دوره واحد در دوره 2 وجود دارد، پس از آن اقتصاد به پایان می رسد، هر دو متخصص از نوع بالا و همچنین فردی که توانایی خود را حفظ می کند می توانند تنها در بازپرداخت D2 = γ2C2 در دوره 2، که در آن γ2 است، تعهدپذیری تعیین شده توسط مسئول در دوره 1 متعهد شوند. در نتیجه، آنها می توانند در هنگام پیشنهاد قیمت برای کنترل در تاریخ 1، D2 = γ2C2 وام بگیرند. در بخش 3. الف، فرضیات پارامتری را تحمیل می کنیم که پس از یک دوره مشابه کسب و کار هستند. رونق پایدار (مانند مثال 2). ما نشان می دهیم که اگر رونق به احتمال زیاد ادامه یابد، نقدینگی بالا پیش بینی شده از وام بالا پشتیبانی می کند و منجر به انتخاب وعده پذیری پایین می شود. اگر رونق ادامه نیابد و نقدینگی سقوط کند، دسترسی به امور مالی بیش از تناسب کاهش خواهد یافت. در بخش 3.ب، نتایج را هنگامی توصیف می کنیم که حالات به شرایط عادی تر شبیه باشد. مقایسه بین رونق و شرایط عادی تأثیر نقدینگی کسب و کار پیش بینی شده بر قابلیت تعهد را برجسته می کند. در بخش 3.پ، فرضیات پارامتری بعد از دوره پریشانی، کسب و کار را توصیف می کنند، هنگامی که نقدینگی پایین پیش بینی شده، میزان وام را محدود کرده و انتخاب قابل اعتماد بودن را بالا می برد. موارد بخش های 3.الف، 3.ب و 3.پ، شامل همه موقعیت های خاص حالت ممکن است که می توانند بوجود آمده باشند.

 

الف - مورد 1: کسب و کار پس از یک دوره رونق

در این زیربخش، تجزیه و تحلیل برجسته شده در مثال 2 را با پارامترهای عمومی تری رسمیت می دهیم. فرضیات پارامتری زیر به ما امکان می دهد تا روی موردی تمرکز کنیم که نتیجه کلیدی مقاله را برجسته کند.

فرض 1:

(الف) ωE,G1 + yC2 ≥ C2؛

(ب) ωE,G1 + yC2 < C2 و ωI,B1  ωE,B1.

فرض 1(الف) تضمین می کند که در حالت G، نقدینگی کسب و کار به اندازه کافی بالا باشد که کارشناسان بتوانند قیمت تمام دارایی را پرداخت کنند حتی اگر تعهدپذیری به اندازه اتخاذ γ  پایین باشد. کارشناسان ثروت ωE,G1 دارند و می توانند تا yC2 وام بگیرند. بنابراین حداکثر پیشنهاد آنها  ωE,G1 + yC2 است که بیش از ارزش کامل دارایی C2 می باشد. فرض 1(ب) تضمین می کند نقدینگی کسب و کار محدود در حالت بد B وجود داشته باشد، به طوری که کارشناسان نتوانند پیشنهاد کامل را ارائه دهند. ارزش دارایی اگر تعهد پایین باشد اتخاذ می شود. در همین حال، مدیر متعهد ثروت بیشتری نسبت به متخصصان آن حالت دارد، بنابراین می تواند کنترل خود را با استفاده از پیشنهادهای بالاتر به خبره ها در مزایده تاریخ 1 احتمالی حفظ کند (زیرا تعهدپذیری چیزی را افزایش می دهد که هر دو طرف می توانند با همان مبلغ وام بگیرند). حالات در اینجا، با توجه به فرضیات 1(الف) و 1(ب)، موقعیت هایی را نشان می دهد که بعد از مدتی که کسب و کار در آن رونق گرفته است. در حالت G، رفاه به شکوفایی ادامه می یابد، در حالی که در حالت B، رفاه به پریشانی موقت اقتصادی تبدیل می شود. اکنون مدل را به عقب حل می کنیم، و قبلاً مشخص کرده ایم که در دوره 2 چه اتفاقی می افتد.

 

الف.1. تاریخ 1

اکنون پرداخت ها و تصمیماتی را که در دوره 1 اتخاذ شده است در نظر بگیرید. ما بر انگیزه یک شخص توانمند بالا در تعیین تعهد و چگونگی تأثیر آن در پرداخت وعده داده شده D1 متمرکز هستیم. ما حداکثر مقدار یک مدیر با توانایی بالا را حل می کنیم و بنابراین در تاریخ 0 پیشنهاد می دهیم.

اگر حالت G در دوره زمانی 1 تحقق یابد، نقدینگی γ1C1 قابل تأیید است و مستقیماً به سمت سرمایه دار (تا ارزش ادعای وعده داده شده D1) می رود، جایی که γ1 تعهدی است که در دوره 0 تعیین شده است. Ds11 را به عنوان باقی مانده پرداخت شده در تاریخ 1 تعریف می کنیم. واضح است، DG1 = D1 – y1C1، اگر γ1C1 < D1، و DB1 = D1. در هر مزایده 1 پوندی برای بنگاه، شرکت های خارجی کسب و کار نمی خواهند کنترل مستقیم بنگاه را در دست بگیرند زیرا شرکت در دوره گذشته هیچ جریان نقدی ایجاد نمی کند و شرکت هیچ ارزش باقیمانده ای ندارد. بنابراین، برای حفظ کنترل، مسئول باید در مزایده ای 1 پوندی بدهی خود را بطور کامل یا بدهی خود را پرداخت کند. در مرحله بعد، ما نشان می دهیم که چگونه پیشنهادهای متخصصین در انتخاب تعهدنامه γ2 تحت تأثیر قرار گرفته از متعهد قرار گرفته است.

 

(1) پیشنهاد کارشناسان

در هر مزایده ای برای بنگاه اقتصادی که در تاریخ 1 در حالت s1 e {G, B} برگزار شده است، کارشناسان با استفاده از تاریخ 1 خود، ثروت ωE,s11 و میزان جریان های نقدی آینده γ2C2 که می توانند وام بگیرند، پیشنهاد می دهند. در برابر (زیرا جریان نقدی قابل تعهد است) در تاریخ 1. بنابراین، کل مبلغی که آنها می توانند پیشنهاد دهند+ γ2C2   ωE,s11 است. البته، آنها بیشتر از ارزش کل جریانهای نقدی آینده، C2 پیشنهاد نخواهند داد بنابراین حداکثر پیشنهاد مزایده در تاریخ 1 عبارت است از (y2) = min(wE,s11 + y2C2, C2) ωE,s11. برای حفظ کنترل، متعهد حداقل کارشناسان بدهی و یا کارمزد خارج از کشور را پرداخت می کند. یعنی، او min{Ds11, BE,s11(y2)} = min{Ds11, wE,s11 + y2C2, C2}را پرداخت می کند. بدیهی است، با انتخاب تعهدپذیری، γ2، متعهد به طور بالقوه می تواند بر میزان پرداخت مورد نیاز وی برای کنترل خود تأثیر بگذارد.

توجه داشته باشید که تعهدپذیری بالاتر فقط درصورتی که کمبود بالقوه وجود داشته باشد، تفاوت مثبت بین ارزش فعلی جریان های نقدی آینده که به یک متخصص تعلق می گیرد در صورت خرید بنگاه و مبلغی که وی می تواند پیشنهاد کند در صورتی که شخص مقرر مدت زمان تعهد 2 را تعیین کند، باارزش است. قیمت کم برابر با C2 – BE,s11(y) = max{(1 – y)C2 – WE,s1, 0} در تاریخ 1 است. با انتخاب سطح بالاتر دوره 2 تعهدپذیری، متعهد می تواند پیشنهادهای متخصصان را از BE,s11(y) افزایش دهد، بنابراین کاهش قیمت ناچیز را کاهش می دهد.

 

(2) پیشنهاد مدیر متعهد

وجوه نقدی که مدیر متعهد در تاریخ 1 دارد، در حالت s1 برابر ωI,s11 است. اگر توانایی خود را حفظ کند، می تواند در مقابل بازه زمانی 2، γ2C2 نیز سرمایه خود را جمع کند. بنابراین، متعهد می تواند به اندازه BI,s11(y2) = min{wI,s11 + y2C2, C2} به سرمایه دار بپردازد. با مقایسه BI,s11(y2) و BE,s11(y2)، می بینیم که این مقام هر زمان که ثروت بیشتری داشته باشد (تا حدودی) ثروت بیشتری خواهد داشت (ωI,s11 ≥ wE,s11)، زیرا هر دو طرف در صورت نیاز می توانند تا γ2C2 وام بگیرند. البته، او با پرداخت مبلغ ناچیز ناچیز بیش از BE,s11(y2) پیشی خواهد گرفت. متعهد همیشه حاضر است در صورت تسویه حساب از دارایی خودداری کند، زیرا ارزش ادامه دارایی، C2، برای مدیر متعهد و کارشناسان یکسان است.

 

(3) گزینه قابلیت تعهد

اکنون بگذارید ببینیم چگونه پرداخت مبلغ وعده داده شده Ds11 بر انتخاب تعهد تأثیر می گذارد. بگذارید VI,s11(Ds11, y2) با توجه به مبلغ پرداختی مورد نیاز Ds11، بازپرداخت فعلی حالت در حالت 1 باشد. اگر مطمئناً حالت s1 تحقق یابد، سود مدیر از انتخاب زیاد در مقابل تعهد پایین، Δs11(Ds11) = VI,s11(Ds11, y) – VI,s11(Ds11, y). با توجه به احتمال q خوب بودن حالت q، مسؤول خنثی ریسک پذیری بالایی را برای هر D1 داده شده انتخاب می کند اگر و فقط اگر qΔG1(DG1) + (1 – q)Δ. در زیر، ما برای VI,s11 و Δs11 به طور جداگانه در حالت های مختلف حل می کنیم.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی