سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

ترجمه مقاله ساختار، تمرکز و تغییرات سیستم رسانه

جمعه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۲، ۱۲:۴۳ ق.ظ

ساختار، تمرکز و تغییرات سیستم رسانه در مخروط جنوبی آمریکای لاتین

Structure, Concentration and Changes of the Media System in the Southern Cone of Latin America

 

چکیده

متن حاضر به آنالیز تغییرات در ساختار سیستم رسانه در چهار کشور آمریکای جنوبی در دهه­ی اول قرن 21 پرداخته است، این چهار کشور عبارتند از: آرژانتین، برزیل، شیلی و اروگوئه. فرض بر این است که سطوح فعلی تمرکز در بازارهای رسانه در طول دهه­ی اول قرن 21 و به صورت نتیجه­ای از فرآیندهای تاریخی که در این کشورها صورت گرفته، شتاب گرفته است، اگرچه هرکدام از آن­ها دارای ریشه­ها و تأثیرات مختلفی در هر کدام از این موارد ملی می­باشند. افزایش تمرکز، همگرایی رسانه­ها با ارتباطات و اینترنت، وابستگی­های مالی در حال رشد بخش­های مختلف، مالکیت­های خارجی بخش قابل توجهی از اموال در دستان شرکت­های چندملیتی و بحران چارچوب­­های قانونی فعلی، چارچوب­های اصلی برای درک تحولات رسانه در مخروط جنوبی آمریکای لاتین محسوب می­شود. مراحل شناسایی تغییرات جهت تشریح و آنالیز تحولات رسانه­ی برزیل، آرژانتین، شیلی و اروگوئه در سالیان اخیر، نتوانست بدون همکاری دولت­های مختلف و تحولات اساسی در مدیریت و الگوهای مالکیت این رسانه­ها، حاصل گردد.

 

کلمات کلیدی

سیستم رسانه، ارتباطات، تمرکز، تکثرگرایی، همگرایی.

 

سفارش ترجمه مقاله مدیریت

 

 

  1. مقدمه

بررسی ساختار مالکیت رسانه در آمریکای لاتین، چالشی در همه­ی جهات محسوب می­گردد. این موضوع از یک سو به این دلیل است که بیان اینکه این منطقه یکی از بزرگ­ترین شاخص­های تمرکز مالکیت در جهان می­باشد، امری مخاطره آمیز نیست و از سوی دیگر نیز به این دلیل است که اگرچه مطالعات زیادی در این زمینه انجام شده که سعی در آنالیز موضوع رسانه در 40 سال گذشته داشته­اند (مطالعات زیادی از دهه­ی 1970 تا همین اواخر انجام شده که تعدادی از آن­ها عبارتند از، Sinclair (1999)، Fox و Waisbord (2002)، یا در خود اسپانیا توسط Mastrini و Becerra (2006)، Becerra و Mastrini (2009) وTrejo Delarbre (2010))، با این حال در بیش­تر بخش­های آن­ها، این مطالعات، در سطح ملی بررسی شده­اند و یا تلفیقی از مطالعات در پایتخت ملی بوده­اند که همیشه از روش تحقیق مشترکی پیروی می­کرده­اند.

در مقاله­ی قبلی (Mastrini و Becerra، 2001)، تحولات گروه­های ارتباطی بزرگ در منطقه را از کسب و کارهای خانوادگی (در دهه­های 1950 و 1960) تا شرکت­های بزرگ (چند سال آخر قرن 20) آنالیز کردیم، که منطق آن­ها بیش­تر مبتنی بر ادغام قدرت­های سیاسی در گذشته نبوده، بلکه اغلب روی موقعیت غالب آن­ها در بازار تأکید داشته است. در این مطالعه، ما استراتژی­های چهار گروه رسانه­ای بزرگ در منطقه را مورد بررسی قرار داده­ایم: Globo (برزیل)، Televisa (مکزیک)، Clarin (آرژانتین)، و Cisneros (ونزوئلا). در مطالعات انجام شده، در اندازه گیری سطوح تمرکز مالکیت رسانه پیشرفت کرده­ایم و نیز فرض کرده­ایم که هر نظریه­ای که این تمرکز را فرض کرده باید بر اساس مطالعه­ی ساختار واقعی سیستم رسانه باشد (Mastrini و Becerra، 2006؛ Becerra و Mastrini، 2009).

هدف از این مقاله، آنالیز تغییرات ساختار رسانه در کشورهایی است که در منطقه­ی مخروط جنوبی آمریکای لاتین قرار گرفته­اند و نیز در این مقاله روند مربوط به تمرکز مالکیت مورد بررسی قرار گرفته است. موضوع اصلی در این میان بررسی استراتژی­های شرکت­های مخابراتی می­باشد که در چندین سال اخیر، موضع ثابت خود نسبت به رسانه­های ارتباطی را حفظ کرده­اند.

موضع جدید آمریکای لاتین در طول قرن 21، مربوط به این موضوع است که بخش عمومی به عنوان یک موضع نظارتی قوی فرض شده که در آن، ترکیب مشخصی از تمایلات مالک رسانه و توان سیاسی دیده می­شود. از سوی دیگر، این موضوع به دلیل ظهور دولت­های چپ گرا یا پوپولیستی در بسیاری از کشورهای این منطقه محسوب می­شود (برزیل، شیلی، بولیوی، اکوادور، ونزوئلا، نیکاراگوئه، اروگوئه و تاحدی آرژانتین)، که تمایل به ایجاد چارچوب­های قانونی جدید را نشان می­دهد. از سوی دیگر، تحولات تکنولوژیکی مانند دیجیتالی شدن، همگرایی بخش­های مختلف را تحریک کرده و حتی موجب پیچیده­تر شدن موانع سنتی شده که ارتباطات را از رسانه­های صوتی و تصویری (در درجه­ی اول، رادیو و تلویزیون) جدا کرده است.

در عین حال، گروه­های بزرگ مخابراتی در محیط خود تنظیم مجدد شده­اند. از لحاظ بین المللی، این گروه­ها، از یک روند تحولی تبعیت می­کنند که مستلزم تغییر از حالت کسب و کارهای خانوادگی به شرکت­های چندرسانه­ای است. برخی از این گروه­ها از مزایای جهانی شدن بهره جسته و متمایل به همکاری با شرکت­های دیگر شده­اند (مخصوصاً شرکت­های Televisa، Cisneros و Globo). از سویی دیگر، این گروه­ها باید پاسخگوی چالش­هایی باشند که از طرف مواضع سیاسی ایجاد شده و سعی در تعریف مجدد چارچوب­های مقرراتی و استراتژی­های همکاری اپراتورهای تلفنی دارند. در این زمینه، گروه­های چندرسانه­ای بزرگ آمریکای لاتین، با چالش­هایی مواجه­اند که با ظهور سیستم­های نظارت جهانی پا به عرصه گذاشته و از ظرفیت­های بالایی برای تحت تأثیر قرار دادن دولت­ها استفاده می کنند، این موضوع دارای تناقضاتی نیز هست که ناشی از تغییر ماهیت سیاست­های دولتی در این منطقه می­باشد.

 

  1. تمرکز و تنوع

پدیده­ی تمرکز مالکیت رسانه، در چندین سال گذشته و از جنبه­های تئوریک مختلفی مورد بررسی قرار گرفته که ورای مطالعات سنتی در زمینه­ی اقتصاد سیاسی ارتباطات از دیدگاه انتقادی می­باشد. این روند به لحاظ تاریخی متمایل به ایجاد روابط در مالکیت رسانه­ی مخابراتی از نقطه نظر سیستمی بوده و سعی در توجیه روابط اجتماعی موجود در این بین دارد (Murdock و Golding، 1974). پس از اختلاف نظراتی که در کمیسیون فدرال ارتباطات آمریکا (FCC[1]) بر سر یک سری استانداردهای اشتباه در سال 2003 به وجود آمد، تعداد کثیری از مقالات آکادمیک سعی در توجیه سطوح بزرگ­تر این تمرکزات نسبت به حالت مجاز کردند (Thierer، 2005؛ Compaine، 2005).

تمرکز روی ایجاد یک بخش یا شاخه­ی مالی، می­تواند بر اساس تأثیر شرکت­های بزرگ فعال اقتصادی روی مقدار تولید مشخص شده، تعریف گردد (Miguel de Bustos، 2003). این تمرکز، یک فرآیند پیچیده، چندوجهی، و با متغیرهای چندگانه است، چرا که می­تواند سلطه یا کنترل یک شرکت روی بازار (به واسطه­ی تصاحب و ادغام شرکت­ها) را تعریف کرده و منشأ سیاسی آن را پیدا کند. به واسطه­ی تمرکز سیستم­های رسانه­ای، نیروهای اقتصادی، عملکرد این بازارها را به سمت ایجاد سیستمی غیر متقادن سوق می­دهند. بررسی فنی روابط بین این فرآیندها و پیامدهای احتمالی آن­ها بر روی پلورالیسم، تنوع گرایی، تعادل اطلاعاتی و نوآوری در تولید کالاهای فرهنگی، موضوعی است که زیاد مورد بررسی قرار نگرفته است، Albarran و Dimmick (1996)، بر اهمیت بررسی این موضوع تأکید کرده و اذعان داشته­اند "که با ارزیابی سطح تمرکز در یک بازار مشخص، شما می­توانید ساختارهای بازار را بهتر شناخته و پیامدها و تأثیرات انواع تولیدات، میزان تنوع آن­ها، هزینه­های متحمل شده به مشتری و نیز موانع ورود به رقابت­های جدید را بهتر درک کنید".

در آمریکای لاتین، بازارهای بین المللی و پویا غالباً شرکت­ها را به واسطه­ی تصاحب شرکت­های کوچک­تر یا تجمیع در گروه­های بزرگ­تر در راه رشد قرار می­دهند. در این روش، تعداد کثیری از شرکت­ها تجمیع شده و از حالت سنتی به گروه­ها و ساختارهای بزرگ­تر تبدیل می­شوند.

 

  1. رسانه در مخروط جنوبی

در آمریکای لاتین، رادیو در ابتدا به بخش خصوصی واگذار شد و سپس یک مدل رقابتی بر مبنای تبلیغات و حمایت­های مالی در آن شکل گرفت. رادیو و تلویزیون، روندی رو به رشد در محتوای برنامه­های مراکز شهری خود نشان دادند. در مورد تلویزیون سیگنال باز، به مدت چندین سال، وابستگی بالا محتوای برنامه­ها به آمریکای شمالی نمود پیدا کرد. با این حال، از سال 1990، ظرفیت بالایی در تولید محتوای ملی دیده شد. حتی در زمینه­ی داستانی، نیز تولیدات ملی پیشرفت چشم گیری داشت (به استثنای بخشی از اروگوئه که در آن، بخش کوچکی از بازارهای رقابتی را اشغال کرده بود). محتوای خارجی همچنان غالب بر تلویزیون­های کابلی است و برنامه­ها و سریال­های هالیوودی در این کانال­ها پخش می­شود.

در راستای آنالیز تلویزیون آمریکای لاتین، Sinclair (1999:77)، دیده می­شود که مالکیت و کنترل خانوادگی شبکه­ها، شکلی پدرسالارانه دارد. این مدل، تغییرات زیادی را در چندین سال گذشته تجربه کرده است و این تغییرات ناشی از بین المللی شدن بازارهای سمعی و بصری می­باشد. رده­های پایین­تر گروه رفته رفته کنترل گروه را به دست گرفته و فرم­های جدیدی از مدیریت را در آن اعمال می­کنند. قهرمانان ملی گذشته به بازیگران اصلی میدان تحولات جهانی تبدیل شده­اند (Mastrini و Becerrra، 2001). در این میان رسانه­هایی نیز وجود دارند که پیشنهادات خود در این راستا مطرح می­کنند، Bustamante و Miguel (2005:13) بیان می­کنند که با تمرکز روی انتشار محتوای برنامه­های تلویزیونی در جهان، متوجه می­شویم که آن­ها روی تولیدات ملی خود تأکید دارند (مانند فیلم­های داستانی)، ولی به دلیل ضعف بازار و کشش ضعیف آن در این حوزه، به سمت برنامه­ها و فیلم­های دیسکوگرافی رو آورده­اند که جزء یکی از سیاست­های آن­ها نیز محسوب می­شود، فاکس (1990)، مدل آمریکای لاتین را به عنوان یک سیستم تجاری مطیع مشخص می­کند. از دهه­ی 1990، غلبه­ی سیاست­های نئولیبرالی حتی منجر به یک سری مققرات زدایی­ها در راستای سیستم­های ارتباطی شده است. فرآیندهای تمرکز روی مالکیت رسانه، از قوانین بهتری نشأت می­گیرد. با فراهم کردن امکان عبور از سیستم مالکیت که در حال حاضر متمرکز شده است، شرکت­های رسانه­ای بزرگ­تری تشکیل می­گردند. این وضعیت به خصوص در کشورهایی مانند برزیل و آرژانتین تا حد زیادی به چشم می­خورد.

در طول دهه­ی اول قرن 21، یک سری تجدیدنظرها در بین دولت­های مختلف و در راستای اصول نئولیبرالیسم انجام گرفت. این سیاست­ها بر اساس پیشنهادات اجماع واشنگتن مطرح شده و یک دستور کار جدید برای این موضوعات در نظر گرفته شد. در این دستورکار جدید، رسانه­های ارتباطی در جایگاه مهمی قرار گرفتند. برخی دولت­ها، تغییر در سیاست­های رسانه­­ای را پیشنهاد دادند که نشان از درجه­ی بالایی از مداخلات دولت کنترل نسبی تمرکزات روی مسأله­ی مالکیت بود. در راستای همین موضوع نیز، جامعه­ی مدنی تشویق به شرکت در بحث سیاست و مالکیت رسانه­ای شد.

در پاسخ به این موضوع، مالکان رسانه­های بزرگ، مقررات دولتی را که سعی در محدود کردن ظرفیت­های حیاتی داشتند، محکوم کردند.این بخش از استدلال­ها، در بسیاری از کشورها و به مدت چند دهه، بسیار شبیه به هم بوده و مخصوصاً در زمینه­ی امتناع آن­ها از قوانین حاکم بسیار به چشم می­خورد. شیوه­ی بی­سر و صدا عمل کردن در بین اصحاب رسانه و قدرت­های سیاسی (همانگونه که توسط فاکس شرح داده شده) در طی چند دهه­ی گذشته و در کشورهای آمریکای لاتین به کار گرفته نشد، همانطوری که این موضوع در کانال­های تلویزیونی، ایستگاه­های رادیویی و نیز در روزنامه­ها به وضوح قابل دیدن بود. در ادامه ما یک نمای کلی از ساختار رسانه­ها در کشورهای مخروط جنوبی را ارائه داده­ایم.

 

    1. آرژانتین

تعریف سیاست­های ارتباطی در آرژانتین، یک تناقض آشکار را نشان می­دهد: مداخلات گسترده­ی دولت و عدم وجود یک سیاست کلی در راستای ترویج منافع عمومی. اثبات این موضوع که دولت دارای تأثیر زیادی در بخش رادیو و تلویزیون می­باشد (تعریف مجوزها، ایجاد یارانه­ها، تحریم چارچوب­های قانونی و غیره)، و اینکه به موازات آن در حفظ سیاست­های عمومی در طول این دوره شکست خورده است، کار زیاد مشکلی نیست.

ساختار سیستم رسانه، بر مبنای سیستم رادیو و تلویزیون خصوصی است که غالب بر ایستگاه­های شهرهای اصلی این کشور می­باشد. این موضوع توسط دولت مورد حمایت شده و تنها شهرهای بوینس آیرس و چند منطقه­ی کم تراکم در اطراف این شهر را پوشش می­دهد. تا دهه­ی 1980، ساختار رسانه در هر دو بخش خبری و سمعی و بصری، هیچ موردی از میان مالکیت را نشان نداد. اخیراً در دهه­ی 1990، با پیشرفت سیاست­های نئولیبرالی توسط دولت کارلوس منعم، تغییراتی در چارچوب­های قانونی ایجاد شد که امکان ایجاد گروه­های چندرسانه­ای را فراهم کرد. از آن موقع، روند تمرکز روی مالکیت رسانه ثابت مانده است. گروه کلارین در این کشور، اصلی­ترین گروه ارتباطی محسوب می­شود، که پرفروش­ترین روزنامه و یکی از مهم­ترین کانال­های تلویزیونی بوینس آیرس و نیز در چند استان دیگر، و همچنین زنجیره­ای از ایستگاه­های رادیویی، سیستم توزیع کابلی و چند کانال کابلی را در اختیار دارد. این گروه همچنین در دیگر زمینه­های مربوط به صنعت محتوای فرهنگی نیز مشارکت کرده است، مانند صنعت تولید کاغذ مطبوعات (که با دولت شریک است)، تهیه کنندگی فیلم، خبرگزاری­ها و تولید محتوای اینترنتی. خطر بزرگی که موقعیت غالب این گروه را تهدید می­کند، شرکت­های تلفن همراه هستند (مخصوصاً تلفونیکا در اسپانیا) که تسلط غالبی بر کسب و کار تلفن از راه دور داشته و اپراتور اصلی در بازار تلفن همراه محسوب می­شود. علاوه بر شرکت تلفونیکا (اسپانیا)، و تلکام (ایتالیا)، شرکت مکزیکی تلمکس نیز وجود دارد. هر دو شرکت تلفونیکا و تلمکس علاقه مند به ورود به صنعت تلویزیون کابلی هستند، موضوعی که در حال حاضر طبق چارچوب­های مقرراتی موجود ممنوع می­باشد. گردش مالی سالیانه­ی این شرکت­ها از گروه کلارین خیلی بیش­تر است.

از سال 2008، درگیری­های شدیدی بین دولت و گروه­های ارتباطی بزرگ وجود داشته است. انگیزه­ی اصلی پشت این درگیری­ها مربوط به قوانین جدید در خدمات ارتباطات سمعی و بصری است که در سال 2009 وضع شده و محدودیت­های جدیدی را برای این صنعت ایجاد کرده است.

 

    1. برزیل

برزیل بزرگ­ترین بازار را در این زمینه به خود اختصاص داده است. بیش از 180 میلیون نفر در صنعت تولید محتوای فرهنگی آن درگیر هستند. اگرچه تخمین زده می­شود که حدود یک سوم از جمعیت آن در شرایط مخاطره آمیزی زندگی می­کنند، مصرف فرهنگی برزیل در این شرایط از هر کشور دیگری در منطقه بیش­تر است.

بیش از 500 روزنامه در برزیل منتشر می­شود؛ اکثر آن­ها به صورت منطقه­ای بوده و عملاً هیچ روزنامه­ای در سطح ملی منتشر نمی­شود. تمرکز رسانه در مراکز شهری بزرگ (سان پابلو، ریو دو ژانیرو، السالوادور) نیز در مورد رادیو و تلویزیون همین گونه است، اگرچه در این مورد وضعیت بدتر است. اگرچه ساختارهای مالکیت در میان شهرهای بزرگ تقسیم شده است، ولی در کل کشور نمود یکسانی دارد.

در ساختار رسانه­ی برزیل، حضور گروه گلوبو برجسته است، تأسیس این گروه به دهه­ی 1960 برمی­گردد، زمانی که خانواده­ی مارینو روزنامه­ی گلوبو را تأسیس کردند. همانطوری که فاکس (1990:72) بیان می­کند، تلویزیون گلوبو با یک سیاست دیکتاتورانه و در سال 1964 تأسیس شد، و پشتیبانی برای پروژه­ی نوسازی این شبکه قرار گرفت. با کمک سرمایه گذارانی از آمریکای شمالی مانند گروه تایم لایف، گلوبو قادر شد تا رقبای اصلی خود را جابجا کرده و شروع به گسترش در راستای پوشش ملی کند. رشد این گروه با بهره گیری از سرمایه گذاری­هایی از جانب سرمایه گذاری­های دولتی امکان پذیر شده تا سیستم ارتباطی را از طریق شرکت Empresa Brasileña de Telecomunicaciones توسعه دهد. این گروه قادر بود تا محصولی با ماهیت اصلی ایجاد کند: اپرای صابونی (سریال آبکی). با در نظر گرفتن این موضوع، نه تنهای مزایای ادغام افقی و عمودی آن مشخص می­گردد، بلکه این سریال­ها به سلاح اصلی این شرکت در مقابله با بازارهای بین المللی تبدیل می­شوند. در زمان حکومت رئیس جمهور لولا (2002-2010)، گروه گلوبو از تمام ظرفیت­های لابی گری خود در راستای دولت برزیل بهره گرفت تا به جای استانداردهای اروپایی به استانداردهای ژاپنی تکیه کند. گروه گلوبو مالک دومین روزنامه­ی پرفروش در برزیل است، ایستگاه تلویزیونی اصلی که ایستگاه­ها را در بیش­تر نقاط کشور انتشار می­دهد و بزرگ­ترین شرکت تلویزیون کابلی که با تلویزا و مکزیکو در ارتباط است. گروه گلوبو یک سری نگرانی­ها در رابطه با گسترش شرکت­های تلفن از خود نشان داده است (Possebon, 2007: 302). دولت لولا در زمینه­ی توسعه­ی سیاست­های رسانه­ای بسیار معتدل عمل کرد، در واقع برای مدتی طولانی، وزیر ارتباطات، روزنامه نگار کوستاس بود. سیاست اصلی دولت در زمینه­ی رادیو و تلویزیون با ایجاد شرکت Empresa Brasileña de Comunicación هدایت می­شد که نهایتاً به طور کامل پیاده سازی نشد.

 

 

 

    1. شیلی

این کشور محیط اقتصادی پایدارتری را در طول دو دهه­ی گذشته نشان داده است. شیلی موفق­ترین کشور در زمینه­ی سیاست­های نئولیبرالی در قاره می­باشد، هرچند ممکن است وضعیت خود را دقیقاً در این سیاست­ها حفظ کند و شاید این موضوع به این دلیل باشد که سیاست­های ارتدوکس حداقل از زمان بازیابی رژیم از سال 1990 به کار گرفته نشده است (بخشی از اصلاحات ساختاری در دوره­ی آگوستو پینوشه در دهه­ی 1980). در طول سالیان اخیر، و تا ماه مارس 2010، دو رئیس جمهور آخر شیلی از حزب سوسیالیست بودند. با در نظر گرفتن صنایع فرهنگی، شیلی یکی از بازارها در منطقه است که حداقل مقررات را دارد. هیچ مانع بزرگ قانونی برای تمرکز مالکیت رسانه و یا حضور سرمایه گذاران خارجی در بخش ارتباطات اطلاعاتی وجود ندارد. تا دهه­ی 1970، ساختار مالکیتی رسانه­ی ارتباطی، به ویژه مطبوعات، ارتباط تنگاتنگی با سیاست پیدا کرده است. به همین ترتیب، کانالی­های تلویزیونی در دست­های دولت و دانشگاه­ها قرار داشت. دیکتاتوری آگوستو پینوشه (1973-1990)، ایدئولوژی حاکم بر رسانه­های ارتباطی را کنترل کرده و منجر به سانسور شدن و بسته شدن بسیاری از این کانال­های تلویزیونی شد، همچنین یک ائتلاف شامل گروه عطارد (خانواده­ی ادواردز) و گروه COPESA (La Tercera) تشکیل شد. همزمان با روی کار آمدن دموکراسی، از سال­های اولیه­ی دهه­ی 1990، یک روند آزاد سازی و خصوصی سازی در بخش ارتباطات اطلاعاتی آغاز شد. از آن پس، تمرکز مطبوعات شیلی به بخش­های دیگری متوجه شد. با این حال، باید توجه داشت که شرکت­های چندرسانه­ای در شیلی به بزرگی این شرکت­ها در آرژانتین و برزیل نشد. سیاست­های ارتباطاتی در شیلی به واسطه­ی جهت گیری­های خاص بازار تعریف شد که محدودیت­ها را در راستای سرمایه گذاری­های خارجی محدود نکرد. سیاست ائتلاف احزاب برای دموکراسی (کنسرتاسیون، ائتلاف چپ گرا احزاب سیاسی در شیلی) صراحتاً به بخش تلویزیون منعطف شده و بیش­تر به بخش خصوصی توجه کرد.

 

 

    1. اروگوئه

اروگوئه به مدت چندین سال، در آمریکای جنوبی، لقب سوئیس را داشت. در واقع، علاوه بر داشتن سیستم­های بانکداری پایدار، شاخص­های اجتماعی و جمعیتی نزدیک به کشورهای اروپایی داشت. سیستم رسانه دارای نفوذ سنگینی در جامعه­ی اروگوئه می­باشد، اما اندازه­ی کوچک بازار آن (این کشور کمتر از چهار میلیون نفر جمعیت دارد) مانع از توسعه­ی اقتصادی آن در مقیاس بزرگ می­گردد. این کشور شدیداً وابسته به محتواهای تولید شده در کشورهای همسایه یعنی آرژانتین و برزیل است. رسانه­های ارتباطی در اروگوئه به شدت متمرکز شده­اند، اما هیچ گروه بزرگ قابل مشاهده­ای بین آن­ها وجود ندارد. هم در بخش مطبوعاتی و هم در بخش سمعی و بصری، سه گروه بازار را تحت انحصار خود گرفته­اند. حتی تلویزیون کابلی نیز به عنوان یک کسب و کار مشترکی در بین این سه شرکت توسعه یافته است. باید توجه داشت که این کشور، تنها در کشوری در منطقه است که انحصار خدمات تلفن را در دست گرفته است. دولت Broad Front، یک حزب سیاسی چپ گرا است که در سال 2005 و برای اولین بار به قدرت رسید و هیچ سیاست ارتباطی در راستای تأثیر گذاری در بخش تجاری این صنعت نداشت. با این حال، به نظر می­رسد که قانون جامعه­ی رادیو و تلویزیون، که در این دولت اتخاذ شد، یکی از پیشرفته­ترین سیاست­ها در جهان در سال 2008 باشد.

 

  1. تمرکز در مخروط جنوبی

در اینجا ما نتایج حاصل از آنالیز تمرکز رسانه­ی ارتباطی و مالکیت مخابراتی را در کشورهای مخروط جنوبی و بر اساس کاربرد روش شاخص تمرکز (CR4) در دو بخش، بررسی خواهیم کرد: اولی، توزین حجم گردش مالی در بزرگ­ترین شرکت­ها در مقایسه با بقیه­ی شرکت­ها (گردش مالی CR4)، و دیگری، اندازه گیری درصد غالب مخاطبان (مخاطب CR4). در این مقاله، به بخش گردش مالی CR4 پرداخته شده، چرا که داده­های مربوط به بخش مخاطبات CR4 هنوز پردازش نشده است.اگرچه که این پژوهش تمام بازارهای ارتباطی را مطالعه کرده است (مطبوعات، رادیو، تلویزیون، سرویس­های تلفن ثابت و همراه، اینترنت، برای کسب اطلاعات بیش­تر به Becerra و Mastrini (2009) رجوع شود)، این مقالیه تنها داده­های مربوط به سه بازار را ارائه داده است: روزنامه، تلویزیون و تلفن همراه. در این راستا، یک سری مثال­ها از بخش­های سرمقاله، سمعی بصری و ارتباطات از راه دور ارائه شده است. سطوح تمرکز بازار در نگارش مطبوعات و با توجه به کشور مورد نظر، متفاوت می­باشد. در حالی که در برزیل درآمد مشترک چهار روزنامه­ی اصلی، حدود 40% از کل است، این مقدار در آرژانتین از 60% تجاوز کرده و در شیلی و اروگوئه نیز مقادیر خیلی بیش­تری را نشان می­دهد. داده­هایی که در این قسمت ارائه شده­اند، تأییدی بر مطالعات قبلی بوده و تنوع بازار را با اندازه­ی آن مرتبط می­کنند. تعداد زیاد خوانندگان یک روزنامه منجر به رسیدن روزنامه به رشد مالی و در نتیجه زنده ماندن آن می­شود. لازم به یادآوری است که جمعیت برزیل سه برابر جمعیت کل آرژانتین، شیلی و اروگوئه است. در بازار تلویزیون، تمرکز زیادی روی گردش مالی وجود دارد. با توجه به داده­های گردآوری شده (رجوع شود به شکل 2)، این بازارها شکل انحصار چندجانبه را به خود می­گیرند. در تمام کشورهای مخروط جنوبی، چهار کانال بزرگ از هر کشور، حداقل 50% از کل درآمد را در این بخش کنترل می­کنند که تأیید بر وجود سطح بالای تمرکز در این بخش است. مورد دیگری که شایان ذکر است این است که برزیل دارای شاخص تمرکز پایینی در مقایسه با کشورهای همسایه­اش می­باشد. لازم به ذکر است، اگرچه تعداد مجوزهای موجود در هر کشوری متفاوت می­باشد (بیش از 300 مجوز در برزیل، و کمتر از 50 در آرژانتین)، سطوح تمرکز در هر دو بالا می­باشد. این موضوع نشان می­دهد، کشورهایی که به موقعیت غالبی در زمینه­ی سطح مخاطبان دست یافته­اند سهم بیش­تری را در بازار به خود اختصاص داده­اند. با توجه به نتایج، داده­های گردآوری شده این امکان را به ما می­دهند تا پیشرفت سطح تمرکز در بازارهای رسانه در مخروط جنوبی را بیش­تر و بهتر لمس کنیم. تمرکز روی بازار تلفن همراه بیش­تر است. در تمام کشورهای مخروط جنوبی، مقدار CR4 به بالاترین سطح ممکن رسیده است. در واقع، جالب توجه است که با وجود سیاست­های آزاد سازی که مستلزم حذف انحصار مخابراتی می­باشد و تا دهه­ی 1990 وجود داشته است، بازار فقط در چند سال شاهد انحصار چندجانبه­ی قوی بوده و آن هم متعلق به بخش خصوصی بود.

 

 

 

حتی در مورد بازار تلفن، که در محیطی رقابتی متولد شده است، اجازه­ی کار به بیش­تر از چهار اپراتور داده نشده است. این شرایط در برزیل نیز دیده می­شود، که حاکی از شاخص تمرکز پایین در شروع قرن بوده و از یک روند کناره گیری از رقابت پیروی می­کند. سطوح بالای تمرکز در بازار تلفن همراه، شایسته­ی مطالعه­ی عمیق­تری است.همانطور که توسط فاکس و وایسبورد (2002: 9) بیان شده، "خصوصی سازی و آزاد سازی صنعت مخابرات، به شکل گیری شرکت­های مورد نظر، کمک می­کند. آنالیز تکامل و ساختار رسانه­ی معاصر بدون در نظر گرفتن توسعه در بازار ارتباطات، غیرممکن است". در این راستا، دو تا از شرکت­ها، کمپین­هایی ایجاد کرده­اند تا بازارهای آمریکای لاتین را تصرف کنند. در واقع، از زمان شروع قرن 21، شرکت تلفونیکا در اسپانیا و شرکت مکزیکی تلمکس، یک اختلاف منطقه­ای بر سر رهبری منطقه­ای بازار ارتباطات داشته­اند. گروه تلفونیکا، تا به حال، حضور قابل توجهی در اکثر کشورهای آمریکای لاتین داشته است، این بخش از دهه­ی 1990، خصوصی سازی شده است. گروه تلمکس که کنترل مخابرات مکزیک را در دست دارد، دیرتر به این بازی رقابتی پا گذاشت (رجوع شود به شکل 6). بنابراین، در سال 2008، شرکت تلفونیکا در حجم گردش مالی از آن پیشی گرفت. اهمیت اقتصادی این گروه مخابراتی بزرگ زمانی مشخص می­گردد که حجم گردش مالی آن با رسانه­های ارتباطی مقایسه شود. شکل 4، گردش مالی تلفونیکا و تلمکس در تقابل با کل گردش مالی بخش مطبوعاتی در کشورهای مورد بررسی، نشان می­دهد. این موضوع نشان می­دهد که در طول سال 2008، گردش مالی تلفونیکا در آمریکای لاتین، ده برابر بیش­تر از بیش­تر بخش مطبوعات در آرژانتین، برزیل، شیلی و اروگوئه بوده و شش برابر بیش­تر از بخش تلویزیون، و سه برابر بیش­تر از تلویزیون سیگنال باز بوده است. زمانی که این نتایج با هم جمع می­شوند، تلفونیکا و تلمکس مجموعاً دارای 73 میلیارد دلار گردش مالی می­شوند، رقمی که بسیار بیش­تر از 21 میلیارد دلار مربوط به بخش مطبوعات، تلویزیون سیگنال باز و تلویزیون کارتی در چهار کشور است. اگرچه می­توان استدلال کرد که آمریکای لاتین برای شرکت­های تلفنی و مخروط جنوبی برای رسانه­های ارتباطی، دو بعد جغرافیایی متفاوت هستند، پس چه چیزی در اینجا تفاوت در دسترس بودن سرمایه را مشخص می­کند. یادآوری این موضوع مهم است که شرکت­های تلفن، استراتژی­های کسب و کار خود را بر مبنای سطوح منطقه­ای طراحی کرده و سیاست­های­شان هماهنگ با این سطح است.

 

 

در چند سال گذشته، تلمکس و تلفونیکا، شروع به گسترش بخش تلویزیون کابلی کرده­اند و از مزایای همگرایی دیجیتالی بهره مند شده­اند. اگرچه این موضوع، فراتر از محدوده­ی این پژوهش است، با این حال، داده­های ارائه شده در شکل­ها مرتبط با آن هستند، مخصوصاً در مورد مالکان اصلی سیستم­های تلویزیون کارتی در مخروط جنوبی. در نظر گرفتن این موضوع نیز مهم است که شرکت­های تلفنی، بازیگرانی هستند که خواهان جهانی کردن بازارهای مشارکتی و نیز مشارکت عظیم در این بازارها می­باشند (McChesney، 1998). شرکت کنندگان در روند تشکیل یک بازار تجاری جهانی، دولت و بخش خصوصی می­باشد ولی آن­ها فراتر از چارچوب­های سنتی تعریف شده توسط دولت پا می­نهند.

  1. نتیجه گیری

تمرکز، یک فرآیند پیچیده، چندگانه و متنوع است. رسانه از نهادهایی با با دو جهت گیری ایجاد شده است: سیاسی و اقتصادی. بر اساس نوع محصول، این نهادها دو حالت مختلف را ارائه می­دهند: اصولی و نمادین. رسانه­ها، عرصه­ی عمومی و عرصه­ی سیاسی را در جامعه تحت تأثیر قرار می­دهند. این نهادها در کالبد اقتصادی و بر اساس نوع فعالیت­شان، به سمتی خاص تمایل پیدا می­کنند و این ناشی از ترکیب هزینه­ها می­شود، که هزینه­های ثابت در آن­ها خیلی بالا بوده و هزینه­های متغیر بسیار پایین است. این رسانه­ها، فعالیت­های خود را بر اساس این فرمت سازماندهی می­کنند. جهت حاکمیت بر این روند و جلوگیری از تأثیرات آن بر افت تنوع فرهنگی، ایالات متعددی تلاش کرده­اند تا مداخله­ی فعالی در کنترل عملکردهای ضدرقابتی و تحریک حضور ایستگاه­ها، کانال­ها و روزنامه­ها مختلف داشته باشند.

با توجه به موقعیت آمریکای لاتین، Bustamante و Miguel (2005: 13) نشان دادند که تمرکز کشورهای آمریکای لاتین در راستای بهره مندی از مداخلات سیاسی بوده و در صورت عدم وجود تعادل در این مداخلات، ساختاری ایجاد می­کنند که پرسش­های عمومی در مورد کثرت گرایی را در کشورهای مربوطه پاسخ گوید. با توجه به تحقیقات Albarran و Dimmick (1996)، فرض شده که مسأله­ی تمرکز در رسانه وجود داشته و زمانی که 50% بازار توسط چهار اپراتور مطرح شده کنترل می­گردد، مقدار بالایی است. همانطوری که در این مطالعه در مورد کشورهای مخروط جنوبی آمریکای لاتین دیده شد، در تمام موارد (به استثنای مطبوعات منتشر شده در برزیل)، شاخص­های تمرکز نسبت به درصدهای مفروض، خیلی بالاتر می­باشد. همچنین در این راستا بیان شد که بحث نظری در مورد رابطه­ی بین این فرآیند و نتایج احتمالی آن برای کثرت گرایی، تنوع، تعادل اطلاعاتی و نوآورانه در تولید محصولات فرهنگی، امری است که زیاد مورد بررسی قرار نگرفته است.

نهایتاً، یک سوم از مفروضات این رسانه، مربوط به ادغام تدریجی منطق غالب بر موضوع و فعالانی از بخش ارتباطاتی کشورهای مخروط جنوبی در بازارهای جهانی بوده و نیز در راستای فرآیندی است که هیچ محدودیتی برای آن وجود ندارد. باید یادآور شد که ذات این فرآیند در شکستن مرزها (مرزهای جغرافیایی و صنعتی) ، یک هدف سازمانی است که در راستای جهانی شدن است. در کشورهای مخروط جنوبی آمریکای لاتین، چالش بزرگ رسانه و مخصوصاً نظام اجتماعی آن، هماهنگی با دنیای بدون مرز و نیز بدون تمرکز روی تولید محصولات صرفاً ارتباطی اطلاعاتی خسته کننده از طریق تنوع فرهنگی عظیم است.

 

مراجع

 

 

[1] U.S. Federal Communications Commission

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی