سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

ترجمه مقاله همزمانی قیمت سهام و نقدینگی

جمعه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۲، ۰۳:۰۵ ق.ظ

همزمانی قیمت سهام و نقدینگی

Stock price synchronicity and liquidity

 

چکیده ما شواهدی ارائه می دهیم مبنی بر اینکه همزمانی قیمت سهام بر نقدینگی سهام تاثیر می گذارد. تحت فرضیات همزمانی نسبی، حرکت همگام بازده های بیشتر، نقدینگی را بهبود می بخشد.  تحت فرضیات همزمانی مطلق، سهام با ناپایداری بیشتر یا بتا از قابلیت نقدشدن بالاتری برخوردارند. نتایجمان از هر دو فرضیه پشتیبانی می کند. درمی یابیم که هر سه شاخص ذکر شده در این مقاله از رابطه منفی با همگامی بازده سهام و ناپایداری سیستماتیک برخوردارند. همچنین تجزیه و تحلیل نشان می دهد که مولفه صنعتی بزرگتر در بازده ها سبب بهبود نقدینگی می شود. معلوم می شود که بهبود در نقدینگی با پیروی از شاخص S&P 500 با افزایش سهام در همگامی بازده مرتبط است.

کلمات کلیدی نقدینگی؛ همزمانی قیمت؛ ناپایداری سیستماتیک

 

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

 

1. مقدمه

نقدینگی منعکس کننده توانایی مبادله مقادیر بزرگی از اوراق بهادار با حداقل هزینه مبادله و تاثیر کم قیمت است. تحقیقات گسترده ای بر تغییر مقطعی و دوره ای نقدینگی در بازارهای سهام متمرکز بوده است. یکی از عوامل اصلی نقدینگی، ناپایداری سهام پایه است. افزایش در ناپایداری بازده های سهام پایه بر این امر دلالت دارد که تامین کنندگان نقدینگی با ریسک انتخاب نامناسب تری به علت افزایش احتمال داد و ستد با سرمایه گذاران آگاه و نیز ریسک سرمایه گذاری بالاتری به علت عدم توازن در سفارشات مواجه می شوند. در نتیجه، ناپایداری قیمت دارایی بالاتر منجر به نقدینگی دارایی پائین تر می شود.

در حالیکه تحقیقات نشان داده اند که افزایش در ناپایداری، نقدینگی را کاهش می دهد، تحقیقات اندکی پیرامون تاثیرات جداگانه ناپایداری سیستماتیک و ناپایداری سلیقه ای بر روی نقدینگی وجود دارد. بر طبق مدل های انتخاب نامناسب یا مدل های ریسک سرمایه گذاری، تاثیر ناپایداری سیستماتیک بر روی نقدینگی باید متفاوت از تاثیرش بر روی ناپایداری سلیقه ای باشد، با توجه به این امر که ریسک سیستماتیک را می توان به گستره مشخصی محدود کرد. علاوه بر اینها، باروش، کارولی و لمون (2007) و باروش و سار (2009)، بر این استدلال هستند که حرکت همگام بازگشت سرمایه بر فعالیت مبادله یک سهم و از این رو نقدینگی اش تاثیر می گذارد. این بدان سبب است که همبستگی بازده های سهام به همراه بازار، مقدار اطلاعات سطح بازار را که مربوط به اطلاعات یک شرکت خاص می شوند، می سنجد. درحالیکه، گردانندگان بازار میتوانند اطلاعات سطح بازار را به آسانی رصد کنند، مشاهده اطلاعات خاص شرکت برای آنها دشوار خواهد بود. زمانی که یک سهم از میزان همبستگی بالایی با بازار برخوردار است، گردانندگان بازار می توانند بیشتر بر اطلاعات مشاهده شده از حرکت بازار اتکا کنند، به نحوی که تعدیلات قیمت سهام از حساسیت کمتری به گردش سفارشات خودشان برخوردار می شوند. در نتیجه، هم نقدینگی و هم مبادله کنندگان مطلع دست به مبادله بخش بزرگی از دارایی پذیرفته شده در بورس می زنند. به این ترتیب، حجم به نسبت بزرگتری به سمت بازاری حرکت می کند که در آن دارایی پذیرفته شده در بورس از همبستگی بیشتری با دیگر دارایی های مبادله شده در آن بازار برخوردار است. علاوه بر این، صابراهامانیام (1991) نشان می دهد که معرفی سبدی از اوراق بهادار یک محیط مبادله دلخواه برای مبادله کنندگان نقدینگی  غیرمطلع فراهم می آورد، زیرا هزینه های انتخاب نامناسب معمولا در این بازارها پائین تر از بازارهای اوراق بهادر شخصی هستند. در این رابطه این ایده به ذهن می آید که سبد اوراق بهادار عمدتا متاثر از بازده های سیستماتیک خواهد بود. ما دو فرضیه را آزمایش می کنیم. فرضیه نخست فرضیه همزمانی نسبی است که پیشبینی می کند همزمانی بازگشت سهام یا شاخص مربع R تاثیر مثبتی بر نقدینگی سهام دارد، چون گردانندگان بازار اطلاعات بیشتری از فرضیه همزمانی مطلق فرا می گیرند، اگر سهام از پایه های همبستگی بیشتری برخوردار باشد. فرضیه دوم فرضیه همزمانی مطلق است که پیشبینی می کند ناپایداری سلیقه ای و ناپایداری سیستماتیک تاثیرات متفاوتی بر نقدینگی دارند، چون گردانندگان بازار می توانند تا اندازه ای مانع از خطر سیستماتیک شوند. از آنجائیکه میزان بیشتری از اطلاعات سطح بازار ریسک انتخاب نامناسب را پائین می آورد، انتظار داریم که یک افزایش در ناپایداری سیستماتیک با بهبود در نقدینگی همراه شود. ما یک  آنالیز تجربی بر اساس نمونه ای از سهام NYSE از سال 1989 تا 2008 را انجام می دهیم و شاخص های نقدینگی متنوعی شامل سرعت موثر درخواست-پیشنهاد، شاخص اثر قیمت کایل و شاخص کمبود نقدینگی امیهود را می سازیم.

شواهد تجربی مان از هر دو فرضیه پشتیبانی می کند. برای فرضیه همزمانی نسبی، درمی یابیم که همزمانی قیمت، شاخصی از حرکت همگام بازگشت سهام، از ارتباط منفی با هر سه شاخص کمبود نقدینگی برخوردار است. برای فرضیه همزمانی مطلق، نیز معلوم می شود که افزایش در ناپایداری سیستماتیک یا بتای بازار نقدینگی را بهبود می بخشد. نتایجمان را نمی توان بوسیله تفاوت های مقطعی در اندازه شرکت، سطوح شرکت، مالکیت نهادی، حجم معاملات یا ناپایداری سلیقه ای که به عنوان متغیرهای کنترل استفاده می شوند، توضیح داد.

چنین استدلال می کنیم که نتایجمان ناشی از رابطه علی وارون حاصل از نقدینگی نسبت به همزمانی بازگشت سهام نمی شوند. بحث بر سر این است که ممکن نیست، نقدینگی سهام پیش برنده همزمانی درآمدها باشد. بر مبنای رگرسیون های مدل بازار با که از برگشت دارایی ها (ROA) بهره می برند، درمی یابیم شرکت های با حرکت همگام درآمدهای بالاتر از نقدینگی سهام بالاتر برخوردارند که این موید تاثیر حرکت همگام بر روی نقدینگی است.

همچنین نشان می دهیم که تغییر همگام در بازده ها در سطح صنعتی از ارتباطی مثبت با نقدینگی برخوردار است: شرکت ها با بازده صنعتی بزرگتر نقدینگی بالاتری نشان می دهند. این نتایج موید این امر هستند که بازا ر یا مولفه صنعتی بزرگتری در بازده ها ریسک انتخاب نامناسب را که تامین کنندگان با آن مواجه می شوند را کاهش داده و از این رو تامین نقدینگی را بهبود می بخشد. نشان می دهیم که ارتباط بین نقدینگی و همزمانی قیمت با اندازه عدم تقارن اطلاعات مرتبط است. زمانی که نمونه به دو سهم S&P 500 و غیر S&P 500 تقسیم می شود، درمی یابیم که این ارتباط برای سهام غیر S&P 500 که دارای درجه بالاتری از عدم تقارن اطلاعات می باشد، قوی تر است. همچنین نتایجمان تاثیر شاخص گذاری را روشن می سازند، جایی که شرکت ها در شاخص اصلی بازار احتمالا از همزمانی حرکت بیشتری با بازار برخوردار هستند و نقدینگی بالاتری را تجربه می کنند. این مقاله به این ترتیب سازماندهی می شود. بخش 2 بر تاثیر همزمانی قیمت سهام بر نقدینگی متمرکز است. در بخش 3، ما به توصیف داده ها و روش شناسی می پردازیم. بخش 4 شامل نتایج اساسی پیرامون ارتباط بین نقدینگی و همزمانی قیمت سهام می شود در حالیکه بخش 2 دربردارنده تجزیه و تحلیل بسط یافته می شود. بخش 6 به نتیجه گیری اختصاص دارد.

2. تاثیر همزمانی قیمت سهام بر نقدینگی

همزمانی قیمت سهام یا شاخص مربع R، نسبت ناپایداری سیستماتیک مربوط به ناپایداری کل یا ناپایداری سلیقه ای را اندازه می گیرد. در این بخش، ما ادبیات مربوطه را مورد پیمایش قرار داده و تاثیرات بالقوه همزمانی قیمت سهام بر نقیدنگی را مورد بحث قرار می دهیم. ادبیات گسترده ای وجود دارد که یک ارتباط منفی بین ناپایداری قیمت دارایی و نقدینگی دارایی را پیشبینی می کند. تحقیقات پیشین بین ناپایداری سیستماتیک و ناپایداری سلیقه ای تمایزی قائل نشده و بررسی نمی کنند که چگونه هر نوع ناپایداری ممکن است تاثیر متفاوتی بر نقدینگی داشته باشد. نظریات فعلی نشان می دهند که ناپایداری سلیقه ای تاثیر بیشتری بر نقدینگی به نسبت ناپایداری سیستماتیک دارد. نخست آنکه، ریسک انتخاب نامناسب اساسا ناشی از مولفه سلیقه ای می شود. این بدان خاطر است که درحالیکه کارکنان داخلی یا سرمایه گذاران مطلع از مزیت جمع آوری اطلاعات برخوردارند، با این حال برای سرمایه گذاران دشوار است که مزیتی مشابه را از نظر اطلاعات سیستماتیک داشته باشند. دوم آنکه ریسک سرمایه گذاری حاصل از ناپایداری سلیقه ای احتمالا بیشتر است، چون گردانندگان بازار می توانند با استفاده از ویژگی های شاخص سهام یا محصولات فرعی مانع از ریسک بازار شوند.

درحالیکه پشتیبانی نظری و تجربی قوی برای ارتباط منفی بین نقدینگی و ناپایداری سلیقه ای وجود دارد، اطلاعات کمی درباره ارتباط بین نقددینگی و نقدینگی سیستماتیک وجود دارد. از لحاظ نظری، ریسک سرمایه گذاری مربوط به بازار را می توان به طور کامل برطرف نمود و هیچ ریسک انتخاب نامناسب ناشی از فاکتور بازار وجود نداشته باشد. در این مورد، گردانندگان بازار نیاز به جبران برای فراهم نمودن نقدینگی بر روی مقدار ریسک سیستماتیک ندارند، به نحوی که هیچ تاثیری از ریسک سیستماتیک بر روی نقدینگی وجود نخواهد داشت. در عمل، گردانندگان بازار قادر به حذف کامل ریسک بازار در کنترل سرمایه گذاری شان نیستند، زیرا برطرف کردن ریسک بازار هزینه بر  و ناقص خواهد بود. همانگونه که برای ریسک انتخاب نامناسب گفته شد، برخی از اطلاعات شخصی که یک کارمند داخلی درباره شرکت بدست می آورد ممکن است برای بازار به عنوان یک کل مناسب باشند. از این رو، حتی برای مولفه سیستماتیک، گردانندگان بازار باید خودشان را در برابر انتخاب نامناسب محافظت کنند.

تحقیقات چندی وجوه اشتراک را در نقدینگی مستند کرده اند. این مقالات آشکار می سازند که تغییرات همگام قابل توجهی در نقدینگی میان سهام وجود دارد. وجود همانندی در نقدینگی نشان دهنده آن است که  نقدینگی از چند منبع مشترک سرچشمه می گیرد. برای مثال، معامله سفارشات بزرگ همزمان بر فروشندگان کالا فشار می آورد. علاوه براین،  سرمایه گذاران نهادی با شیوه های سرمایه گذاری مشابه ممکن است الگوهای تجارت همبسته ای را نشان دهند. وقتی با یک سبد سهام سر و کار داریم، گردانندگان بازار باید فشار غیرمنتظره ای بر موجودی های کالا در ارائه نقدینگی شان ارائه دهند.  از این رو ما یک تاثیر منفی از ریسک سیستماتیک یک سهم را بر روی نقدینگی اش انتظار داریم، اگرچه ممکن است این تاثیر به اندازه ریسک سلیقه ای نباشد.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

علاوه بر این، بر طبق اظهارات صابرهمانیام (1991)، مقدار تبادل نقدینگی می تواند منشأ درونی داشته باشد، چون مبادله کنندگان نقدینگی احتیاطی وجود دارد که مبادله  در اوراق بهادار را انتخاب خواهند که دارای حداقل ریسک انتخاب نامناسب هستند. چون سهام اطلاعات سیستماتیک تر دارای انتخاب نامناسب کمتری است، مبادله کنندگان نقدینگی محتاط که تعدیلات سبد دارایی را می سازند، می توانند هزینه های نقدینگی را به حداقل برسانند. تا کنون بحث بر سر تاثیر متفاوت ناپایداری سیستماتیک و ناپایداری سلیقه ای بر روی نقدینگی بوده است. بوراچ، کارولی و لمون (2007) و بوراچ و سار (2009) حرکت همگام سهام یا میزان ناپایداری سطح بازار مربوط به ناپایداری خاص شرکت را مورد بررسی قرار داده و نشان می دهند که این ناپایداری ها بر حجم مبادلات  و از این رو نقدینگی یک سهم تاثیر می گذارد. این مولفان مدل های نظری می سازند که گرداننده بازار به وسیله آن مدل ها اطلاعات را بر مبنای گردش های سفارش استنتاج می کند. ما دو فرضیه را بر اساس مباحث بالا مطرح می کنیم. نخست فرضیه همزمانی نسبی است. تحت این فرضیه، سهام با درجه حرکت همگام بالاتر دارای نقدینگی بیشتر هستند. دوم فرضیه همزمانی مطلق است. تحت این فرضیه، آنچه بر نقدینگی تاثیر می گذارد میزان ناپایداری سیستماتیک و ناپایداری سلیقه ای است. این فرضیه پیشبینی می کند که پس از ثابت نگه داشتن ناپایداری سلیقه ای، ناپایداری سیستماتیک تر نقدینگی را افزایش می دهد. ما آزمایشات تجربی از این دو فرضیه تجربی در بخش های بعدی ارائه خواهیم داد.

 

 

3. داده ها و روش تحقیق

نمونه شامل همه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار نیویورک می شود که توسط مرکز تحقیقات در قیمت های اوراق بهادار (CRSP) ، ماده قانون های 10 و 11 سهام در دوره ای از ژانویه 1989 تا دسامبر 2008 شناسایی شدند. ما سهام مبادله شده در NASDAQ را نادیده گرفتیم تا از تاثیرات تفاوت در پروتکل های تجاری جلوگیری شود. مجموعه داده CRSP شامل بازده های روزانه هر سهم، حجم مبادلات روزانه، تعداد سهام معوقه و جمع آوری سرمایه سالانه بازار می شود. در اینجا سهام با سطوح قیمت خیلی زیاد را نادیده گرفتیم. چندین نمونه مختلف از نقدینگی سطح شرکت را که در ادبیات پیشین استفاده شد می سازیم. معیار نخست نقدینگی شاخص اثر قیمت    است. به طور خاص ما از الگوریتم ارائه شده در مقاله لی و ریدی (1991) جهت علامت گذاری مبادلات به عنوان سفارشات خرید و فروش پیروی می کنیم. ما سفارشات خرید و فروش را در سطحی روزانه گرد هم آورده و عدم توازن سفارش خالص شرکت i را در روز t، که با  نشان داده می شود، محاسبه می کنیم که به عنوان تفاوت بین مقدار مبادلات شروع شده بوسیله خریدار  و فروشنده تعریف می شود.

برآوردمان از برای شرکت i ضریب حاصل از رگرسیون زیر است:

 

در اینجا  بازگشت سهم i در روز t است. معادله 1  نشان می دهد که قیمت سهم به عدم توازن خالص سفارش واکنش نشان می دهد. برای هر سال، ما ضریب تاثیر قیمت روزانه را با معکوس کردن بازده های روزانه بر اساس عدم توازن سفارش مربوطه برآورد می کنیم.

دومین شاخص نقدینگی مان سرعت پیشنهاد و درخواست موثر است. استول (1978)، گلوستن و هریس (1988) و دیگران نشان می دهند که سرعت پیشنهاد و درخواست شامل هزینه انتخاب نامناسب گرداننده  بازاری می شود که با سرمایه گذاران برخوردار از اطلاعات برتر، مبادله می کنند. ما سرعت موثر نسبی را بر مبنای دو زمان، تفاوت مطلق بین قیمت اجرای مبادله و نیم بها محاسبه می کنیم. میانگین روزانه سرعت های موثر نسبی برای شرکت i هر سال تقویمی معدل گیری می شوند تا شاخص سرعت سالانه یا  بدست آید.

شاخص نقدینگی سوم مبتنی بر امیهود (2002) است و بر داده های مبادله متکی نیست. این مقدار به عنوان بازگشت به سهم مطلق i تقسیم بر حجم دلار روزانه محاسبه می شود. با استفاده از این تغییر قیمت مربوطه مرتبط با حجم مبادله، امیهود (2002) درمی یابد که شرکت های با کمبود نقدینگی بیشتر بازده های منتظره بیشتری بدست می آورند. باید یادآور شد که سه شاخص در واقع شاخص های کمبود نقدینگی هستند. اگر یک سهم کمتر نقدینه باشد، از سرعت پیشنهاد  و درخواست بالاتری برخوردار است، گردش سفارشش تاثیر بیشتری بر قیمت های سهام خواهد گذاشت و تغییر قیمت مطلق در هر واحد حجم بیشتر خواهد بود. از این رو، افزایش در هر کدام از این شاخص ها نشان دهنده نقدینگی کمتر است.

برای بررسی رابطه بین نقدینگی و مقدار اطلاعات سطح بازار، ما بر رگرسیون های استاندارد مدل بازار برای استخراج مولفه سطح بازار در بازده ها متکی هستیم. ما با رگرسیون بازده های هفتگی سهام  i در هفته  روی بازده های هفتگی بازار با ارزش وزن شده بوسیله CRSP یا به طور خلاصه  شروع کردیم: .

جدول 1 دربردارنده آمارهای خلاصه پیرامون نقدینگی و شاخص های همزمانی برای هر یک از سال های 1989 تا 2008 است. پنل A تعداد سهام، میانگین و انحراف استاندارد مربع R، بتا سهام و نیز شاخص های نقدینگی است. اگر ما همه سهام را در اختیار داشته باشیم، میانگین بتاها باید در حدود یک باشد. پنل B جدول روابط بدون قید  شرط را میان مولفه های R مربع، بتا و نقدینگی گزارش می کند. مربع R از همبستگی زیادی با بتا سهام و ناپایداری سلیقه ای و یک ضریب همبستگی به ترتیب 36 و 30-% برخوردار است. همبستگی ناپایدای کل برابر است با 98%، از این رو، تغییر مقطعی ناپایداری شرکت اساسا از مولفه خاص شرکت نشأت می گیرد. سرانجام آنکه، همبستگی شاخص های نقدینگی با ناپایداری سلیقه ای بیشتر از همبستگی های با ناپایداری کل است و شواهدی مبنی بر تاثیر نامتقارن ناپایداری سیستماتیک و ناپایداری سلیقه ای بر نقدینگی فراهم می آورد

 

 

4. رابطه تجربی بین نقدینگی و همزمانی قیمت سهام

4.1. متغیر های توضیحی

مطالعات متعدد نشان می دهد که تغییر در نقدینگی می تواند با مشخصه های قوی توضیح داده شود. استول و هو (1981) و هریس (1994)  همچنین نشان می دهد که اسپرد سهام را با بازگشت واریانس به بالا با توجه به جبران خطرات موجودی، به مثابه  ریسک تجارت با معامله گر بالا می برد. هاسبرگ (1991) اظهار می دارد که تاثیر قیمت برای شرکت های کوچک تر بالاتر است.  برین و هودریک (2002) نشان می دهند که تاثیر مربوط به متغییر های خاص از جمله , ارزش بازار حجم بازده مطلق و مالکیت نهادی است. در آزمایش فرضیه همزمانی نسبی، اقدامات نقدینگی ما در این نسبت از اطلاعات نظام مند در بازده سهام توسط همزمانی بازده سهام اندازه گیری شده است. در آزمایش فرضیه همزمانی مطلق، ما یک جفت از مشخصات تجربی را مورد ازمایش قرار می دهیم . یکی از خصوصیات هر دو دارای نوسانات ویژه، IdioVol و نوسانات منظم، SYSVOL، به عنوان متغیر های توضیحی در مدل رگرسیون است، به طوری که ما مستقیما می توانیم مقایسه اثرات را به صورت متمایز در مدل نقدینگی انجام دهیم.در خصوصیت دیگر ان، ما برای اندازه گیری مقدار مطلق از اطلاعات نظام مند برای کنترل ویژه نوسانات، IdioVol، در مدل رگرسیون بتا استفاده می کنیم. اندازه گیری بتا شامل یک فرم تابعی جایگزین در اندازه گیری ریسکی سیستماتیک تابع جایگزین را نشان می دهد.ما مجموعه ای از متغییر های کنترلی را تحت سطوح نقدینگی مستقل از مقدار اطلاعات بازار گسترش می دهیم. اولین سایز این بنگاه ذر اغاز سال اقتصادی مصادف با ورود به سیستم سرمایه است. اندازه پروکسی شرکت برای این انتخاب ریسک منفی بنظر می رسد، که ممکن است نقدینگی سهام را تحت تاثیر قرار دهد. متغیر دوم مالکیت نهادی، IO، و یا درصد سهام توسط نهاد سرمایه گذاران این شرکت براورد شده است.برای هر سال مالی, منابع سازمانی تا پایان سال قبل اندازه گیری می شوند.ازانجا که افشای اطلاعات بیشتر در مورد مالکیت نهادی از ریسک بالای بر خوردار است که باید ان را با نقدینگی سهام ارزیابی کرد.سوم گردش مالی  که نسبت حجم معاملات روزانه به تعداد سهام پایدار مثبت است، در طول سال متوسط سازی می شود . با برپایی، گردش مالی اندوژن تعیین می شود،که ممکن است تحت تاثیر متغیرهای نقدینگی و دیگرمتغییر ها این اقدامات را توجیح کرد.در نتیجه اثر همزمانی معیار های ما بر روی معیار های نقدینگی ممکن است قابل درک باشد.مشخصه چهارم عکس قیمت است, 1/p , که p شروع سال اقتصادی برای بنگاه ما است. هنگامی که نقدینگی متناسب با گسترش موثر اندازه گیری است ، ممکن است باعث  تغییرات مقطعی در نقدینگی شود یا با تفاوت ان باعث تغییر سطوح قیمتی شود.شامل معکوس شدن قیمت است که به عنوان متغییر های وا بسته با گسترش متناسب متغییر ها موثر است.

4.2. نتایج تجربی پایه

جدول 2

 

 

در داخل پرانتز, با استفاده از خطاهای استاندارد قوی مورد محاسبه در سال اقتصادی جدید محاسبه می شود.نتایج متغیر های کنترل با حدس ما سازگاری دارد یا مطابق یکدیگر است. بر مبنای سیستم ارضه و تقاضا گسترش ما به طور منفی با بنگاه ما مرتبط است,  مالکیت نهادی, و حجم معملات, به طور مثبت با سطوح قیمت های ما مرتبط است. شواهد قوی در اثبات فرضیه همزمانی نسبی وجود دارد. در مشخصه اول، همزمانی ، به طور منفی و قوی با سیستم عرضه و تقاضا مرتبط است. در نتیجه, افزایش سهم بازار گسترده سهام در افزایش نقدینگی سهام سهم عمده ای را ایفا می کند.و همچنین شواهدی مبنی اثبات فرضیه همزمانی مطلق وجود دارد.

مشخصه دوم, به طور موثر و منفی گسترش سیستم عرضه و تقاضا با اطلاعات نظام مند ثانویه در ارتباط است, و به طور موثر و مثبت با نوسانات ویژه  IdioVol در ارتباط است.در خصیصه سوم, زمانی که ما در معرض خطر تجزیه کل به نوسانات ویژه، IdioVol و نوسانات منظم، SYSVOL، در می یابیم که این دو نوسانات اثرات معکوس بر نقدینگی دارند .در حالی که نوسانات ویژه ما افزایش و همینطور گسترش  سیستم عرضه و تقاضا افزایش, نوسانات منظم ما کاهش را به همراه دارد. در نتیجه, بجای تاثیرات منفی موثر در نقدینگی , و افزایش اطلاات گسترده بازار موجب افزایش نقدینگی تجاری می شود, و در نتیجه گسترش سیستم عرضه و تقاضا را کم می کند.و ما همچنین این دو سیکل را به دو زیر سیکل تقسیم کرده ایم. ما همچنین برای پیدا کردن یک رابطه منفی بین اسپرد پیشنهادی عرضه و تقاضا وهمزمانی، و همچنین اثرات مختلف از نوسانات منظم و نوسانات ویژه در نقدینگی را ادامه می دهیم.پنل b از جدول2 حاوی نتایج با استفاده از ضریب تاثیر قیمت به عنوان متغیر وابسته است.نتایج ما شبیه به گسترش سیستم پایه عرضه و تقاضا هستند. سازگار با فرضیه همزمانی نسبی است ، ارتباط منفی قابل توجهی بین تاثیر قیمت و همزمانی قیمت وجود دارد،که نشان می دهد تاثیر قیمت معاملات برای سهام کوچک تر با حرکت بزرگتر در بازار است. همچنین با فرضیه همزمانی مطلق سازگار باشد، ضریب تاثیر قیمت منفی به بتا مربوط، پس از آن که نوسانات ویژه برای کنترل می شود.ضریب منفی قیمت با بتا مرتبط است, پس از انکه نوسانات برای سیستم ما کنترل شوند. در نهایت اثرات نوسانات منحصر به فرد و نوسانات منظم,  نامتقارن می باشد. در حالی که نوسانات ویژه ضریب تاثیر قیمت افزایش ، نوسانات منظم آن کاهش می یابد.نتایج هر دو زیر مجموعه افزایش قوی را نشون می دهد.یافته های مشابه ای که ما از عدم نقدینگی آمیهود به عنوان متغییر وابسته بدست امده  است در پنل c از جدول2  گزارش شده است.عدم نقدینگی آمیهود برای شرکت های بالاتر بازده سهام پایین تری دارد. این برای سهام نوسانات منظم بالاتر است، و نسخه های بتای بالاتر، پس از کنترل نوسانات ویژه بکار می رود. آزمون PSW به هر سهام در نمونه ما اعمال می شود و ما قادر به رد فرضیه صفر که مدل به درستی برای بسیاری از سهام مشخص شده است هستیم. هنگامی که ما شاخص های نقدینگی روبا استفاده از گسترش عرضه و تقاضا اندازه گیری کردیم ، ما فرض صفر را برای 87-91٪ از شرکت ها در سراسر سه مشخصه  مدل را رد نمی کنیم.به طور مشابه, ما قادر به رد آزمون مشخصه PSW برای بیش از 84٪ از شرکت ها زمانی که نقدینگی بر اساس تاثیر قیمت محاسبه، و 82٪ از شرکت ها زمانی که در عدم نقدینگی آمیهود محاسبه می شود. هر دو فرضیه همزمانی مطلق و فرضیه همزمانی نسبی را پشتیبانی و فراهم می کند.

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

4.3. تست استحکام

4.3.1. نتایج بر اساس تغییرات در سهام همزمانی قیمت

یک توضیح برای یافته های ما این است که همزمانی قیمت سهام منعکس کننده برخی از ویژگی های شرکت با نقدینگی ان است، به غیر از اندازه بنگاه، مالکیت نهادی، و گردش مالی و تجزیه و تحلیل رگرسیون توسط ما کنترل می شود. رابطه بین عدم نقدینگی و قیمت سهام شرکت حرکت و یا نوسانات منظم می تواند بازتابی از ویژگی های حذف شده باشد.به عنوان یک مشخصه نیرو مند, ما مجموعی از مشخصات تجربی , تحقیق در رابطه تغییر در نقدینگی و تغییر در متغییر های توضیحی را استفاده میکنیم. هر سال، ما  با محاسبه تغییرات در همزمانی بازده سهام بتا، بی ثباتی نظام مند، بی ثباتی ویژه، و همچنین تغییرات در متغیرهای کنترل و برآورد مشخصه های  زیر برای مقطعی از  زمان حساب می کنیم. نتایج در جدول 3 گزارش شده

 

مطابق با نتایج رگرسیون قبلی ما با استفاده از متغیرهای سطحی، در می یابیم که تغییرات در همزمانی قیمت سهام، DSynch، منفی و به تغییر در اقدامات عدم نقدینگی، صرف نظر از اینکه اسپرد موثر، تاثیر قیمت، و اقدامات عدم نقدینگی آمیهود استفاده می شود مرتبط است. به عبارت دیگر، تجربیات یک بنگاه در بهبود همزمانی قیمت سهامنقش دارد، سهام با سابقه بهبود نقدینگی بیشتری را تجربه خواهد کرد. این شواهد در تایید فرضیه همزمانی نسبی است. در مشخصه دوم، پس از کنترل برای تغییر نوسانات ویژه، DIdioVol، تغییرات بتا، DBeta، با متغیرهای عدم نقدینگی ما به طور منفی مغاییرت دارد.بنابراین نتیجه فرضیه همزمانی مطلق را پوشش می دهد. مشخصه  سوم با استفاده از تغییر در نوسانات سیستم، DSysVol، و با استفاده از شواهد مشابه می توان تغییر در گسترش اندازه گیری های مشابه را بدست اورد. در گرو اقدامات کمتراماری بی معنی از تغییر در عدم نقدینگی آمیهود و و یا تغییر در مشخصه قیمت اندازه گیری می شود. در مشخصه دومی، تغییر در نوسانات ویژه، DIdioVol، مشخصه اماری معنی داری باقی می ماند، اما تغییری در این نوسانات منظم دیده نمی شود. به طور کلی، رابطه معکوس بین عدم نقدینگی و همزمانی قیمت سهام نیز وجود دارد که همچنین در تغییردر متغییرهای توضیحی استفاده می شود, و همچنین قویا فرضیه همزمانی نسبی را تعیید می کند .

4.3.2. نتایج بر اساس اغلب داد و ستد ها

توضیح دیگر برای این شواهد وجود دارد که سهامی که جنبش کمتری در بازار دارند که در اثر مشکلات تجاری کم فروغ تر از دیگر سهام ها به نظر می رسد. برای کسانی که سهم کمتری از گسترش داد و تسد بالاتری دارند، اثرات قیمت آمیهود اقدامات عدم نقدینگی بالاتر، تمایل انها به بتای پایین تر و نوسانات سیستماتیک پایین تر است.

علاوه بر کمی تجارت, اگر هزینه های معامله و هزینه های تجارت کمتر شود, این می تواند منجر به مکانیسم دیگری که از طریق آن نقدینگی تحت تاثیرهمزمانی بازده سهام قرار می گیرد را منجر شود.در اینجا هزینه هنگفتی برای دلالان در معاملات سهام ایجاد می شود, در حالی که دیگر سهام داران سیر عادی خود را به پیش می گیرند.در نتیجه برای این سهام راکد,قیمت ها تنها به سمت سهام های با ارزش بیشتر وسود بیشتر حرکت می کنند, واز این رو همزمانی خود را با بازار کمتر می کند. پنل A از جدول 4   درارائه تجزیه و تحلیل مضاف بر اساس سهامی که هیچ روز حجم معاملات صفر را در سال ندارد به عنوان یک آزمون قوی نشان می دهد. به این ترتیب، ما برای از بین بردن سهام راکدی که کمتر در معرض این مشکلات نادر در معاملات هستند جلو می رویم. ما همچنین با از بین بردن سهام که تعداد کم معاملات در هر روز دارند،چون نیاز است یک سهام حد اقل 10 معامله در یک روز داشته باشد کمک شایانی به دیگر سهم های موجود در بورس می کنیم. نتایج در پانل B از جدول 4 ارائه شده است.

 

نتایج در جدول 4 به طور کلی شبیه جدول 2هستند ، به جز که رابطه بین عدم نقدینگی آمیهود و نوسانات منظم به طور قابل توجه ای حاشیه ساز می شوند.

4.4. نتایج بر اساس درامد همکاری جنبش

این امکان وجود دارد که رابطه ما در جدول 2 لزوما ممکن است منعکس علیت در حال اجرا از همزمانی بازده سهام و نوسانات منظم در نقدینگی باشد. در عوض، می توان یک مکانیسم برای علیت معکوس از نقدینگی به همزمانی بازده سهام تصور کنید. به عنوان مثال، سهام جاری در بازار گسترده اطلاعات به احتمال زیاد سهم بیشتری را به خود اختصاص می دهد، به طوری که سهام جاری بیشتر حرکت رو به جلوتری را در بازار سهام تجربه می کند ، و در نتیجه مربع-R بالاتر می رود. علاوه بر این، حتی اگر هیچ علیت معکوس از نقدینگی همزمانی برای بازگشت وجود نداشته باشد، ممکن است از عوامل گم شده باشد که به طور همزمان راهبرد هر دو نقدینگی و بازگشت همزمانی وجود دارد. به عنوان مثال، برخی از سهامها بیشتر در معرض تمایل به سرمایه گذاری هستند، به طوری که وقتی تقاضا بالا باشد، تجارت بیشتری با معاملات این سهام صورت می گیرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به طور خلاصه، از آنجا که این امکان وجود دارد که همزمانی بازده سهام باعث تغییر اندوژن شود، که هیچکدام از عوامل گمشده دیگر نباشد ، نمی توان معلوم کرد که  رابطه گزارش شده بین همزمانی در نقدینگی و اثرات معکوس جاری صحیح است یا خیر.اندازه گیری درامد جنبش نشان دهنده حرکت تک تک عضو های این جنبش در سه ماه اخیر یا درامد کل بازار است.برخلاف سهام همگام بازگشتی, درامد اندازه گرفته جنبش که بستگی به رفتار اساسی درامد زایی دارد, بیش از احتمال به موارد خارجی وابسته است, و بنابراین می توان به ما اجازه تفسیری بدون ابهام از رابطه علت و معلولی را داد.

پایه اندازه گیری درامد جنبش سرمایه گذاری به شرح زیر است. اول، برای هر یک از شرکت ها ما بدست اوردن درامد زایی سه ماه، NIQ، و کل دارایی، ATQ، از COMPUSTAT، و محاسبه سرمایه برگشتی، ROA، برای هر سه ماهه، که به عنوان سود درامد سه ماهه اخیر بر کل سود تعریف می شود، NIQ / ATQ. با تعریف ROAi.q به عنوان درصد شرکت در سه ماهه ، ROAm.q به طور متوسط بازار ROA ارزش وزنی در سه ماهه ، درآمد همکاری جنبش شرکت توسط رگرسیون زیر برآورد می شود. 

شامل یک ماه اول و دو ماه اخر سه ماه بازار می شودROA وشامل مشاهدات در هر فصل از سیکل درامدی می شود. هر سال، برای هر سهام، درصد رگرسیون سه ماهه است بر اساس یک پنجره در حال حرکت پنج ساله برآورد شده است. برای مثال، اگر سهام ما تاسال 1990 مشاهده شود، رگرسیون بر درصد سه ماهه 1986-1990 است. ما نیاز به حداقل 20 مشاهدات معتبر در هر درصد سه ماهه رگرسیون داریم.ما به عنوان نمونه های شرکت های مالیROAS هنوز قابل مقایسه با دیگر حریفان نیست.حدود 62 درصد از نمونه اصلی سهام ما پاسخگوی این نیاز است.جنبش درامد زایی شرکت ها توسط همزمانی درامد ها اندازه گیری می شود, که لاجیت انتقال rمربع    با این معادله Eq. 5 اندازه گیری شده.که مینگین درامد زایی مربعr همان 32 درصد است. پس از آن ما با استفاده از درآمد این شرکت با همکاری جنبش به عنوان متغیر مستقل، به جای همزمانی بازده سهام . نتایج در جدول 5، که در آن ما اقدامات مختلف سهام نقدینگی در اندازه گیری درآمد همکاری جنبش شرکت، علاوه بر متغیرهای کنترل گزارش شده است.

در دو مشخصه اول ما از گسترش عرضه و تقاضا وتاثیر قیمت به عنوان متغییر های وابسطه استفاده کردیم و ضرایب همزمانی درامد که منفی و همچنین معنی دار بودند را پیدا کردیم.این اندیکه ها که زمانی رشد درامد جنبش رو به بالا باشد سهام شرکت های پر بازده و عدم نقدینگیشان را نشان می دهد . شواهد کمی ضعیف تری در آخرین مشخصات هنگامی که اندازه گیری عدم نقدینگی آمیهود استفاده می شود، ضریب همزمانی درآمد در رگرسیون تک متغیره منفی بود است، اما همچنین در رگرسیون چند متغیره, دیگر متغیرهای کنترل را شامل می شده است.اما بطور کلی, جدول 5 علیت بازگشت جنبش نقدینگی را بطور اساسی تایید می کند.

 

5. بسط آنالیزها

5.1. جنبش شرکت ها با توجه به اثرات صنعتی

ز آنجا که تمرکز ما بر روی تاثیر بر اطلاعات نظام مند در نقدینگی بوده ، ما همچنین تاثیرات اطلاعات گسترده صنعت جدا از بازار بازده بررسی و ازمایش کردیم. ما همچنین در بخورد با سوال اینکه ایا اطلاعات گسترده در صنعت موجب جذب بیشتر معاملات می شود , نتیجتا موجب بهبود کمی در معاملات و نقدینگی شد.ما با محاسبه بتا و همزمانی مقایسه بین این دو عامل با بازار و عوامل صنعتی,  و مقایسه انها بر اساس یک عامل مدل بازار به وسیله تحقیقات صورت گرفته انجام دادیم. مدل S به عنوان مدل یک عاملی و مدل T را به عنوان مدل دو عامل:

 

که در ان  به مجموعه بازده هفتگی اشاره می کند j مربوط به بنگاه i در هفته w و  به بنگام مربوط به صنعت اشاره می کندj .در هر دو مدل عامل,  و باز بازار و بتاهای صنعتی را نشان می دهد, بطوری که ما میتوانیم ثرات جداگانه بر نقدینگی را محاسبه کنیم.ما همچنین با توجه به تاثیرات وارده بر سهام همزمانی قیمت به جنبش صنعتی گسترده برگشتیم.اگر ما   که ناشی  از مدل s و مدل  t به عنوان   و    به ترتیب انتخاب کنیم, ما می توانیم تفاوت در رگرسیون r مربع از در عامل و یک عامل بازار بگیریم;   ما همچنین می توانیم اثر   در سهام نقدینگی پس از کنترل همزمانی بازار و   محاسبه نماییم. به علاوه, اگر ما دلالت  و   به عنوان ورود به نوسانات سیستماتیک از مدل s و مدل t , ما همچنین می توانیم اثرات   بر سهام جاری در    . به دنبال سه مشخصه رگرسیون که بر پایه همزمانی افزایشی , بتای صنعتی و نوسانات منظم افزایشی را هستند به شرح زیر است:

 

نتایج در جدول شماره 6 ارائه شده اند.نتایج نشان می دهند که اثر مضاف بر نقدینگی برامده از رشد جنبش صنعت وجود دارد.همزمانی افزایشی بر اثر صنعتی  تاثیرات منفی و امار معنی دار بر سه مشخصه اندازه گیری شده دارد. این نشان می دهد که پس از کنترل شرکت، جنبش با بازده بازار, باعث بهبود نقدینگی در سهام شرکتهای وارده در بورس و اوراق بهادار خواهد شد. نیز,  بتای صنعتی 

به صورت منفی تحت تاثیر عدم نقدینگی و اثر در مشخصه های  مختلف از نظر آماری معنی دار است.در واقع , ضرایب مرتبط با  قابل مقایسه با قدر ضرایب همراه باهستند    . برای مثال, در خوصوصیات سیستم اسپردهای عرضه و تقاضا پایه گذاری شده است.ضریب   از 9.78 که در حقیقت از ضریب   بزرگتر است 8.53 را نشان می دهد.نیز, در مشخصه بر اساس تاثیر قیمت, ضریب   -1.02 و قابل مقیسه با ضریب   -1.03  است. نتیجه نشان می دهد که صنعت همکاری جنبش به عنوان بازار مشترک جنبش مهم است، به این معنا که هر دوبه سهم خود می تواند کمک شایانی به بهبود نقدینگی سهام بکنند . حتی اگر سهام به این شرکت با بازار سرمایه حرکت و پیشرفت نمی کرد، اما  نوسانات بازگشتی در یک جزء از صنعت گسترده بزرگ ، نیز می تواند سهام نقدینگی را بالا ببرد.نوسانات افزایشی منظم بر تاثیرات صنعت   منفی است. و در مشخصه بر اساس سیستم عرضه و تقاضا و آمیهود اندازه گیری عدم نقدینگی موثر آماری معنی دار را نشان می دهد، اما در مشخصه اندازه گیری بر اساس تاثیرات قیمت نیست,

در مجموع شواهد موجود در جدول 6 از اثر افزایشی همزمانی نسبی و مطلق با بازده صنعت در نقدینگی حمایت می کند.

5.2. مقایسه بین سهام S & P 500 و S & P غیر500

در سراسر سهام، اما درجه ای اطلاعات زمانی قوی تر (ضعیف تر) که از عدم تقارن بیشتر است (پایین). ما پارتیشن سهام را به دو زیر نمونه، یکی بر اساس S & P 500 سهام و از سوی دیگر بر اساس سهام S&P غیر500 ، و بررسی این است که آیا تفاوت بین این دو وجود دارد. در مقایسه با سهام S & P 500 ، سهام S & P غیر 500 تحلیلگر عدم پوشش کمتری و مالکیت نهادی کوچکتر را منظور داشته است و سوژه ما به یک درجه بالاتر از عدم تقارن اطلاعات صعود می کند. بنابراین ما انتظار داریم که ارتباط بین همزمانی قیمت سهام و نقدینگی برجستگی بیشتری را برای سهام S & P غیر 500 از سهام S & P 500 داشته باشد. ما دارای اطلاعات لیست شرکت های که متعلق به صفحه اول از   COMPUSTAT S & P 500رادر اختیار داریم . ما با استفاده از متغیر سالانه S & P اولیه شاخص نشانگر (CPSPIN) سهام هایی که در صفحه اول S & P 500 را در ابتدای هر سال گنجانده شده است شناسایی می کنیم . پس از آن ما با تجمیع سهام در تجزیه و تحلیل رگرسیون،که شامل یک متغیر ساختگی، NSPDummy، که یکی برای مشاهده سهام S & P غیر 500 ، و  در غیر این صورت برابر صفر است. در رگرسیون، ما با تعامل متغییر های ساختگی با دیگر متغیر های توضیحی به منظور بررسی اثر دیفرانسیل بین سهام S & P 500 و سهام S & P غیر   500در گیر می شویم.

نتایج در جدول 7 ارائه شده است. در همه مشخصه ها، پیدا کنیم که رابطه منفی را بین همزمانی قیمت سهام و عدم نقدینگی برجسته تری را برای سهام S & P غیر 500 پیدا میکنیم. صرف نظر از این که ما از شاخص های عدم نقدینگی اندازه گیری استفاده می کنیم، شرایط تعامل مربوط به همگام، بتا، و SYSVOL همه علامت منفی را نشان می دهد. بنابراین، اثر همزمانی عدم نقدینگی بزرگتری برای سهام S & P غیر 500 است، که سازگار با این حدس ما است که سهام ما درجه بالاتری از عدم تقارن اطلاعات را دارا هست. علاوه بر این، اثر اصلی بتا و SYSVOL زمانی ناچیز می شود که شرایط تعامل گنجانده شده باشد. این به معنی این است که بسیاری از اثرات اصلی همزمانی در نقدینگی با سهام S & P غیر 500  هدایت می شود.

5.3. نقدینگی حاصل شده از شاخص S & P 500

شواهد گسترده ای از اختصاص بالاتر بازده سهام و نقدینگی برای شاخص S & P 500 وجود دارد. علاوه بر این، پس از یک سهام به شاخص اضافه شده است، تجربه افزایش در حجم معاملات و نقدینگی را نشان می دهد, همچنین به عنوان یک بتای بالاتر از همکاری جنبش سیستماتیک و همچنین شواهدی در افزایش بتا ارائه می کند که کاملا به تغییرات اساسی نسبت داده نشده است، و همچنین یکی از دلایلش کسادی بازار و عدم تمایل سرمایه گذار نیز می تواند باشد. در این بخش ما به بررسی اثر تغییر در نقدینگی بتا و پس از آن به بررسی S & P 500 وابسته می پردازیم.جدول شماره 8 انالیزهای مضاف بر اساس شاخص S&P 500 سهام در طول بازه زمانی 1989 تا  2003را نشان می دهد. تنها سهامی که بر شاخص S&P 500 اضافه خواهد شد در تجزیه و تحلیل ها داده ها وجود دارد, با مشاهدات گزارش شده یک سال قبل و بعد ورود به شاخص نقدینگی استخراج شده است. ما پروکسی نقدینگی را برای هر یک از شاخص های امنیتی در سال های قبل و بعد از علاوه بر این ترکیب در اقدامات مختلف از اطلاعات بازار گسترده شده است، متغیرهای کنترل، و متغیر S & P ساختگی به صفر (یک) برابر است با طول پیش (پست) سال اول علاوه بر شاخص وصول نقدینگی موجود در بازار. در مشخصه  اول، هر یک از اقدامات عدم نقدینگی است در متغیر ساختگی S & P رگرسیون نشان داده می شوند، و در می یابیم که ضریب متغیر ساختگی منفی قابل توجهی است، و بدون در نظر گرفتن اقدامات عدم نقدینگی استفاده می شود. این ثابت می کند که سهام نقدینگی پس از اضافه شدن به شاخص نقدینگی عدد بالاتری را نشان می دهد. در مشخصه دوم، ما مهگامی را به عنوان متغیر توضیحی اضافی اضافه کنید. در حالی که همزمانی به طور قابل توجهی منفی به اقدامات مختلف عدم نقدینگی مربوط می شود، ضریب مربوط به متغیر ساختگی برای سه مقدار عدم نقدینگی، نشان می دهد که نقدینگی بالاتر در دوره پس از این می توان به همزمانی قیمت سهام نسبت داده شده ضعیف تر می شود. در مشخصه نهایی که در آن تمام متغیرهای کنترل را شامل می شوند، ضرایب همزمانی را همچنان در حالی که متغیرهای S & P ساختگی در تمام اقدامات عدم نقدینگی ناچیز است تایین اثر می کنیم. به طور کلی، در حالی که نتایج ما به طور کامل برای افزایش نقدینگی اطراف آن شده شاخص است، اما بخشی از اثرات نقدینگی را می توان به افزایش همکاری جنبش با بازار نسبت داد.

6. نتیجه گیری

مطالعات اخیر رابطه منفی بین نوسانات و نقدینگی را نشان داده است. با این حال، اثر نوسانات منظم در نقدینگی معلوم نیست. در این مقاله، ما همزمانی قیمت سهام را تحت تاثیر نقدینگی از سهام فردی قرار می دهیم. ما دو فرضیه در اثر همزمانی سهام و بازگشت نقدینگی را پیشنهاد می کنیم. بر اساس این فرضیه همزمانی نسبی، رابطه مثبت بین بازده سهام شرکت و حرکت نقدینگی وجود دارد. بر اساس این فرضیه همزمانی مطلق، اثر نوسانات منظم در نقدینگی متفاوت از نوسانات غیر متعارف است.

ما شواهد تجربی قوی برای حمایت از هر دو فرضیه ارائه می کنیم. برای فرضیه همزمانی نسبی، در می یابیم که سه مقدار عدم نقدینگی (پیشنهاد گسترش می یابد، تاثیر قیمت، و عدم نقدینگی آمیهود بپرسید) را کاهش می دهد. برای فرضیه همزمانی مطلق، در می یابیم که دارایی بورس در عدم نقدینگی با نوسانات منظم و با افزایش نوسانات ویژه کاهش می یابد. این ارتباط می تواند توسط علیت معکوس توضیح داده شود و از نقدینگی به همزمانی بازده سهام در میابیم که عنوان یک اثر مثبت و مشابه از درآمد بنگاه جنبش در سهام نقدینگی به حساب می اید . ما همچنین اثرات نقدینگی در در جنبش بازار پیدا خواهیم کرد. پس از کنترل بازده بازار، بازده بالاتری را نسبت به سهام بازده صنعت اثرات مثبت قابل توجهی در نقدینگی به وجود می اورد. به طور مشابه، نوسانات صنعت گسترده رو به بالا در بهبود نقدینگی مواثر است، ودر ورای نوسانات گسترده تاثیرات قابل توجه را نشان می دهد. علاوه بر این، اثر همزمانی قیمت سهام در نقدینگی برای سهام S & P غیر 500 نسبت به S & P 500 سهام قوی تر است، نشان می دهد که میزان عدم تقارن اطلاعات برای سهام S & P غیر 500 بالاتر است. مقله ما در گرو چند برگ نشان می دهد که جنبش نقدینگی به شاخص سهام S & P اضافه می شود.گفته های قبلی نشان می دهد که این تمایل را بصورت مساله ای جداگانه قابل پرداخت است. در حالی که یک رشته از تحقیقات، افزایش همکاری جنبش را برای سهام موجود در شاخص و رشته دیگر به بررسی اثر روی نقدینگی می پردازد. این مقاله نشان می دهد که دو اثر ممکن است در واقع مربوط به هم باشند، به عنوان افزایش R-مربع , افزایش نقدینگی برای کسانی که سهام اضافه شده در شاخص S & P 500 دارند وجود دارد. به طور کلی، شواهد ما نشان می دهد که میزان سهام همزمانی تاثیر قابل توجهی در نقدینگی دارایی می گذارد.

 

 

سفارش ترجمه تخصصی حسابداری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی