سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

بخش عمومی B، مفاهیم، نظریات، اصول و ... را (در ذیل، به سادگی به صورت مفاهیم، مورد اشاره قرار می گیرد) ارائه می دهد که برای فعالیت های ویژه الف بکار می رود. علم ریسک، پیرامون مسائل ذیل است: (A) حمایت از درک ریسک، انتقال ریسک و تصمیم گیری در دنیای حقیقی  و (B) شیوه ای که می توانیم و باید این کار را انجام دهیم. علم ریسک عمومی (B) تا حد زیادی، علم ریسک را تعریف می نماید.

این مقاله به صورت ذیل برنامه ریزی شده است. اولا، در بخش 2، به طور دقیق تری به علم ریسک می پردازیم: مباحث اصلی و اصول این علم چیست؟ آنگاه در بخش 3 و 4، به طور دقیق تری اصول و راهبردهای مدیریت و نظارت ریسک را به ترتیب مورد بحث قرار می دهیم. در نهایت، بخش 5، برخی نتیجه گیری ها را ارائه می نماید. این مقاله، پیشرفت های اخیر علم ریسک را خلاصه می نماید، همانطور که در SRA (2015، 2017، الف و ب)، اَون (2016، 2017ب، 2019 الف و ب) و اون و رن (2019) ارائه شده است.

ثبت سفارش ترجمه تخصصی مدیریت

 

2. پایه و اساس علم ریسک

برای انجام تحلیل نوع الف)، انواع مختلف رویکردها بکار می رود و مسائل مختلفی پدید می آید، من جمله (SRA، 2017 ب): تحلیل توصیفی (آنچه داده ها نمایان می سازند، ارزش نگران شدن دارد (ندارد)؟)، تحلیل پیش گویانه (چه چیزی ممکن است غلط از آب در بیاید؟ چرا و چطور ممکن است، غلط از آب در بیاید؟)، تحلیل سببی (چه اتفاقی روی خواهد داد اگر ما به شیوه های مختلف مداخله نماییم؟)، تحلیل تجویزی و مدیریت - بهینه سازی تصمیم (پس از آن چه کاری باید انجام دهیم، ریسک های غیر قابل پذیرش یا غیر قابل قبول، چه هستند، چطور سیستم های قوی و منعطف بسازیم؟)، ارتباطات (چه کسی باید چه چیزی به چه کسی بگوید و چطور بگوید؟)، بررسی ادراک ریسک (ابعاد ادراکی مثل ترس چطور بر قضاوت های ریسک تاثیر می گذارند؟)، تحلیل ارزیابی (تحلیل ریسک و مدیریت ریسک چطور عمل می کند؟)، تحلیل یادگیری (چطور ممکن است، بهتر عمل نماییم؟) و تحلیل توام با همکاری[1] (چطور ممکن است، با هم بهتر عمل کنیم؟). تولید دانش نوع ب، توسعه مفاهیم را برای این فعالیت ها در بر می گیرد.

 تفاوت بین رشته ریسک یا گرایش توصیف شده توسط کلیت مجلات، مقالات، محققان، گروه های تحقیقاتی، انجمن ها، برنامه های آموزشی و ...، ریسک و دانش تولید شده توسط این رشته را ملاحظه نمایید.

این درک (الف و ب) با درک علم به صورت اثبات شده توسط هانسون (2013)، همسو است، بیانگر این امر است که علم، شیوه ای است که تضمین شده ترین  توضیحات را به لحاظ شناختی به ما ارائه می دهد که می تواند، در زمان بودن، پیرامون موضوعات مشمول جامعه گرایشات دانش صورت پذیرد، یعنی روی طبیعت، خودمان به عنوان انسان، جوامعمان، ساختمان های فیزیکی مان و ساخت های فکری ما (هانسون، 2013). با انتشار مقالات مجله ای که ابعاد الف و ب را بررسی می کنند، در توسعه علم ریسک، همبخشی داریم. رشته ریسک، دانش باورهای توجیه شده- می آفریند. علم ریسک، طبق الف و ب، دانش علمی می آفریند که در اینجا، "علمی" به تضمین شده ترین باورها یا تصریحاتی (توجیه شده) اشاره دارد که رشته ریسک آنها را تولید می نماید.

در سال های اخیر برای تعریف چیزی که مباحث و اصول اصلی علم ریسک را نشان می دهد، کاری انجام شده است؛ SRA (2015، 2017 الف، ب) و اون (2018) را ملاحظه نمایید. یک رکن برای پیشنهادات مطرح شده از سوی این مراجع، واژنامه SRA (2015) است که راهنمایی موثق پیرامون واژه شناسی ریسک را ارائه می نماید. به راه های مختلف تعریف مفاهیم اصلی اشاره می نماید که انواع مشابه ایده ها را منعکس می نمایند. مثلا، ریسک را به صورت مفهوم ذهنی در نظر می گیرد که زمانی وجود دارد که یک فعالیت را در آینده مد نظر قرار می دهد (حتی اگر این ریسک، اندازه گیری نشود یا توصیف نشود). از دو ویژگی اصلی تشکیل می شود: 1)ارزشهای در ریسک، پیامدهای C با توجه به چیزی که انسان ها برای آن ارزش قائل می شوند و 2) عدم قطعیت های U (C، چه خواهد بود؟). سنجش و توصیف ریسک شامل نمایش دادن، مدلسازی یا بیان این دو ویژگی می شود.

شایستگی این توصیفات به موقعیت یا زمینه وابسته است. در کلی ترین شکل، ریسک ممکن است توسط سه بخشی (C`, Q, K) توصیف شود، در اینجا، C`، برخی از پیامدهای تصریح شده است، Q، توصیفی از عدم قطعیت وابسته به C` است و K، دانش زمینه ای است که از Q و C` حمایت می کند. توصیف Q، بعضا، احتمال (انتزاعی، مبتنی بر دانش/ قضاوتی) با قضاوت های وابسته به قدرت دانش حمایت کننده از این احتمالات را در بر می گیرد. قضاوت های قدرت دانش ابعادی همانند توجیه فرضیات صورت گرفته، میزان اطلاعات / داده های قابل اطمینان و مرتبط، توافق بین کارشناسان، درک پدیده های مشمول هم چنین درجه ای را در بر می گیرد که دانش تا آن درجه، مورد ارزیابی قرار گرفته است (فلیگ و دیگران، 2014؛ اون و فلیگ، 2018).

یک نمونه را مد نظر قرار دهید که در آن یک نمایندگی تمایل دارد میزان ریسک تهدیدها/خطرات بالقوه را بیان نماید. بدین منظور، شماری از کارشناسان مورد مشاوره قرار می گیرند. از آنها خواسته می شود، احتمالاتی را برای برخی از رویدادهای افراطی تعریف شده تعیین نمایند من جمله رویدادهای دارای بیش از 1000 مرگ و میر. برخی از بازه های احتمال از پیش تعریف شده بکار می رود. به علاوه، قضاوت های قدرت دانش حمایت کننده از قضاوت های احتمال، صورت می گیرند، از سه دسته بندی (قوی، متوسط و ضعیف) استفاده می کنند. نتایج با استفاده از یک ترسیم پراکنده، نشان داده شده اند، با نقاط نمونه برای این دو بعد (احتمال و قدرت دانش)، امتیازات این اشخاص را منعکس می نماید (اون، 2017ب).

برای گزارش دهی احتمالات به تنهایی بدون شمول دانش حمایت کننده، ممکن است، احتمالات، به سختی تصمیم گیرندگان را گمراه نماید. ممکن است، دو موقعیت، مشابه باشند اگر احتمال، به صورت تنها مرجع بکار رود اما کاملا متفاوت است اگر به ماوراء این اعداد بنگریم. در یک صورت، دانش حمایت کننده این احتمال ممکن است، قوی باشد و در دیگری ضعیف باشد و این مساله ممکن است، زمان توصیف ریسک ها، نشان داده شود.

به علاوه، لازم است، احتمال برای شگفتی های مربوط به دانش تحلیلگران (اصطلاحا قوهای سیاه) مورد تاکید قرار گیرد، همانطور که در اثر جرگا و اون (2016) با بررسی مسائل ذیل، مورد تاکید قرار گرفته است:

  1. امکان معلوم های مجهول (یعنی بقیه، اما نه اینکه گروه تحلیل، دارای دانش باشند). آیا اقدامات ویژه ای برای بررسی این نوع رویداد صورت گرفته است (مثلا، استفاده از یک مرور مستقل تحلیل ها)؟
  2. امکانی که رویدادها، به خاطر امکانات بسیار پایین، نادیده گرفته شده باشند، گرچه این امکانات، بر اساس فرضیات انتقادی باشند. آیا اقدامات ویژه ای برای بررسی این نوع رویداد، صورت پذیرفته است (مثلا علامت ها و هشدارهایی که بر مبنای دانش موجود تاثیر می گذارند)؟
  3. ریسک مربوط به انحرافات حاصل از فرضیات صورت گرفته.
  4. تغییرات دانش در طول زمان.

 

زمان استفاده از ارزش های مورد انتظار برای توصیف ریسک، باید دقت کافی نشان داده شود. برای یک شرکت بیمه دارای یک پرتفوی[2] عظیم از فعالیت ها، این متریک ممکن است، آگاهی بخش باشد اما در کل، دارای محدودیت های قوی است، همانطور که می تواند، به طور قابل ملاحظه ای از کمیتی منحرف شود که قصد دارد آن را اندازه بگیرد: مقدار متوسط؛ بحث موجود در اثر اون(2012) و اون (2017 A و B) را ملاحظه نمایید.

عملا، پیامدها ممکن است، صریحاً به رویدادهای A اشاره نمایند که ممکن است روی دهند و منجر به برخی تاثیرات شوند: ما ریسک را به صورت (A,C,U) و توصیف ریسک مرتبط را به صورت (A`, C`, Q, K) می نویسیم.

ریسک به عنوان یک مفهوم، از طریق (C, U) و (A,C,U) بیان می شود و تاکید بر این مساله که A` و C` ممکن است با A و C متفاوت باشند، حائز اهمیت است. به موردی بیاندیشید که بروز رویداد واقعی A، یک نوع مجهول برای ارزیابان محسوب می شود. پس، یک عامل اصلی A` (رویدادهای مشخص شده) محسوب نمی شود.

زمان بررسی آسیب پذیری ها و انعطاف پذیری  سیستم ها، مفاهیم جالب، ریسک شرطی[3] و توصیفات ریسک داده شده یک رویداد A، (C,UlA) و (C`,Q,KlA) هستند، مثلا زمانیکه تاثیرات گرم شدن جهانی یا بهبود از یک بیماری، مورد بررسی قرار می گیرد.

شیوه ای که ما ریسک را به شدت درک و توصیف می کنیم، بر شیوه ای که ریسک تحلیل و مدیریت می شود، تاثیر می گذارد، همانطور که در بخش بعدی به طور دقیق تر مورد بحث قرار خواهد گرفت.

ثبت سفارش ترجمه تخصصی مدیریت

3. مدیریت ریسک

برای مدیریت ریسک، سه راهبرد اصلی وجود دارد،A ) آگاه از ریسک،B ) نیرومندی/ انعطاف پذیری ، بنا شده بر مبنای اصول احتیاطی / پیشگیرانه و راهبردهای استدلالی (رن، 2008؛ اون، 2016). در اکثر موارد، ترکیبی از این سه راهبرد، مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

به طور خلاصه، این سه نوع راهبرد، به سه دسته بندی مسائل ریسک ذیل مربوط است- "ساده"، "عدم قطعیت" و "تفاوت ها در ارزشها". مسائل ساده، توسط عدم قطعیت های محدود، توصیف می گردد، مثل ریسک های سیگار کشیدن و اتومبیل که در آنها، می توان پیش بینی های دقیق را انجام داد؛ ابزارهای مهم بکار رفته، تحلیل آماری و ارزیابی های ریسک سنتی برای آگاه ساختن تصمیم گیرندگان است. عملا، زمانیکه دانش، قوی است، موقعیت های در نظر گرفته شده، کاملا درک شده هستند، چیز جدید یا غیرعادی در زمینه سیستم یا فعالیت مد نظر وجود ندارد- تسهیلاتی صورت می گیرد و دستورالعمل ها و "GOOD PRACTICE" اغلب مشخص می کنند، چه مقدمات و اقداماتی صورت پذیرد.

نوع عدم قطعیت مسائل، توسط احتمال برای پیامدهای افراطی و عدم قطعیت های بزرگ پیرامون ماهیت و وسعت پیامدها، توصیف می شود. ممکن است، عدم قطعیت ها، نتیجه عدم درک پدیده های متضمن، پیچیدگی و ابهام تفسیری باشند (اون و رن، 2019). این راهبرد، ویژگی های مثل  بازداری، توسعه جایگزین ها، عوامل ایمنی، افزونگی در طراحی دستگاه های ایمنی، هم چنین تقویت سیستم ایمنی، متنوع سازی و طراحی سیستم های دارای گزینه های پاسخ منعطف را مورد تاکید قرار دهد (رن، 2008). یک بعد مهم در اینجا، توانایی خواندن کافی چشم انداز است، یعنی علامت ها و پیش مواد رویدادهای جدی.

در مورد عدم قطعیت، نیازی به توصیفات گسترده ریسک، تاکید بر ابعاد و عدم قطعیت های دانش وجود ندارد و فشار بر رویکردها و اقدامات مبتنی بر نیرومندی و انعطاف پذیری  ریشه گرفته در اصول احتیاطی و پیشگیرانه است که هم چنین غافلگیری ها و پیش بینی نشده های بالقوه را تامین می نماید. در پاره ای از موارد، اقدام مناسب، ممکن است، ممنوع کردن، تحریم کردن و یا محدود نمودن فعالیت باشد.

دسته سوم راهبردها، زمانی بکار می رود که برای پیامدهای افراطی، یک پتانسیل وجود دارد و ارزشهای متفاوتی در رابطه با ریسک ها پیامدهای در خطر، عدم قطعیت ها) وجود دارد. اغلب، عدم قطعیت هم یک مساله است اما ضروری نیست (مثلا انرژی هسته ای). عوامل موثر به اولویت های کلی، نگرش ریسک (میل)، هم چنین ابعادی مثل حضور در همه جا در یک زمان، ماندگاری، برگشت پذیری و تاثیرات تاخیر، مربوط هستند (رن، 2008؛ اون و رن، 2019). این راهبرد شامل مباحثه مشارکتی می شود؛ استدلال های رقابتی، باورها و ارزش ها، آزادانه مورد بحث قرار می گیرند. راهبرد استدلالی از سنجش ها برای ایجاد اطمینان و قابلیت اعتماد از طریق کاهش عدم قطعیت ها، وضوح واقعیات، مشارکت افراد تحت تاثیر، کنکاش و جوابگویی استفاده می نماید (رن، 2008؛ SRA، 2017الف).

یک توصیف ریسک، به مدیران و تصمیم گیرندگان آگاهی می بخشد؛ مشخص نمی کند، چه کاری انجام شود (آپوستولاکیس، 2004). شکافی اغلب به صورت یک مرور و قضاوت مدیریتی مورد اشاره قرار می گیرد (هانسون و اون، 2014)- بین تحلیل و تصمیم گیری وجود دارد که بازتابش این است که هر تحلیلی دارای محدودیت هایی است و دغدغه های دیگر غیر ریسکی وجود دارند که برای تصمیم گیری حائز اهمیت هستند. در موردی که مساله مد نظر، ساده باشد و یکی از دسته بندی های دیگر نباشد، این شکاف، ممکن است، کوچک باشد. با این حال، چنانچه مساله، یکی از "عدم قطعیت ها" یا "تفاوت ها در ارزش ها" باشد، این شکاف، بزرگتر می شود و سایر توانایی ها و مسائل، ضروری هستند من جمله اقدامات لازم برای بهبود نیرومندی و انعطاف پذیری .

3.1 اصل پیشگیرانه

سیاست های معدودی برای مدیریت ریسک، مناقشه بیشتری را نسبت به اصل پیشگیرانه ایجاد نموده اند و همچنان مورد بحث قرار می گیرند؛ برای نمونه اثر اون (201، 2019ث)، کاکس (2011)، لافستد (2003)، ساندشتین (2005)، پترسون (2006، 2007، 2017)، رن (2008)، الدرد (2013)، بویر- کاسم (2017 الف، ب) و استفانسون (2019) را ملاحظه نمایید. دو تفسیر رایج عبارتند از (SRA، 2015):

  • یک اصل، بیانگر این مساله است که آیا پیامدهای یک فعالیت، ممکن است جدی باشند و در معرض عدم قطعیت های علمی قرار گیرند، آنگاه اقدامات پیشگیرانه باید در نظر گرفته شوند یا نباید فعالیتی انجام شود
  • اصلی که بیانگر این مساله است که اقدامات انتظامی ممکن است در موقعیت هایی صورت پذیرد که عوامل خطرناک به طور بالقوه ممکن است، آسیب به انسان ها یا محیط زیست را تحریک نماید، حتی اگر شواهد قطعی در زمینه تاثیرات مضر بالقوه، (هنوز) وجود نداشته باشند.

این اصل دارای یک منطق است، زیرا روشی وجود ندارد- تحلیل ریسک کمّی، تحلیل هزینه و سود[4] یا نظریه تصمیم- که بتواند مشخص کند، چه تدبیری، بهترین تدبیر برای مدیریت ریسک در صورت عدم قطعیت های علمی است. اصل پیشگیرانه، به صورت یک قاعده تصمیم، تفسیر نمی شود که به "تصمیم گیرندگان بگوید یا توصیه کند چه کاری انجام دهند، با فرض اینکه درباره یک مساله خاص، چه باوری دارند و در صدد کسب چه چیزی هستند" (پیترسون، 2007). بلکه، این اصل به صورت یک چشم انداز راهنما برای مدیریت ریسک، درک می شود، چشم اندازی که مصلحت آمیز، از روی احتیاط یا مفید قلمداد می شود (اون، 2019ث). زمانیکه کاربردپذیر باشد، راهنمایی دقیقی را ارائه نمی دهد، زیرا مفهوم عدم قطعیت های علمی، به معنی قضاوت های ارزش است. به عنوان مثال، چنانچه عدم قطعیت علمی، به مشکل ایجاد یک مدل پیش بینی کننده برای پیامدها مربوط باشد (اون، 2011)، قضاوت های انتزاعی برای تصمیم گیری در زمانی لازم هستند که واقعا این مورد وجود دارد.

حتی در موقعیت عدم قطعیت های علمی، ممکن است تصمیم گیرندگان دارای باورهایی در زمینه چیزی باشد که بتواند در رابطه با یک فعالیت روی دهد و آنها را با استفاده از برخی از انواع قضاوت های احتمال بیان می کند. در عین حال، استناد کامل نمودن به این باورها،  تخطی نمودن از ایده اصل پیشگیرانه است. با عدم قطعیت های علمی پیرامون پیامدهای C، نباید توجه زیادی به باورها و قضاوت ها در زمینه C صورت گیرد، زیرا ممکن است کم و بیش قوی و حتی نادرست باشند. یک تصمیم گیرنده می تواند یک رویداد A را به صورت محتمل تر یا قابل باورتر از B قضاوت نماید اما زمانیکه قضاوت از یک مبنای ضعیف برخوردار است، نباید توجه زیادی به این مساله داشته باشد. تلاش های متعددی برای نشان دادن این مساله وجود دارد که اصل پیشگیرانه به ناسازگاری هایی منجر می شود زمانیکه به عنوان یک قاعده تصمیم بکار می رود (پیترسون، 2006؛ استفانسون، 2019). در عین حال، شرایط ایجاد شده برای تضمین این نتایج، بر مبنای مقایسه های قضاوت های احتمال بنا می شوند. چنین شرایطی بیانگر این مساله است که "اگر یک عمل، برای افزایش پیامد کشنده نسبت به دیگری باشد، آنگاه آخری، باید به اولی مورد ترجیح باشد، با فرض اینکه هر دو پیامد کشنده، به یک اندازه، نامطلوب باشند" (پیترسون، 2006). همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت، انواع قضاوت این چنینی را نمی توان در مورد عدم قطعیت های بزرگ توجیه نمود (اون، 2019 ث).

3.2 اصل احتیاطی

تفاوت های بین اصول احتیاطی و پیشگیرانه را مد نظر قرار دهید (اون و رن، 2018). اصل اولی شامل اصل آخری می شود، زیرا اصل احتیاطی بیانگر این مساله است که اگر پیامدهای یک فعالیت بتوانند جدی باشند و در معرض عدم قطعیت ها قرار داشته باشند، آنگاه اقدامات احتیاطی باید در نظر گرفته شوند یا نباید فعالیتی صورت گیرد، یعنی در صورت مواجهه با ریسک، باید اقدامی صورت پذیرد. این اصل به طور وسیعی بکار می رود، به عنوان مثال در صنایع، با تاکید بر حاشیه های امنیتی، طراحی برای انعطاف پذیری، لایه های مختلف حفاظت، "دفاع در عمق"، افزونگی، متنوع سازی، اصل ALARP (کمترین حد معقول و عملی)  و غیره. نیازی نیست، عدم قطعیت های علمی وجود داشته باشند. سطحی از نیرومند ی/انعطاف پذیری لازم است زیرا عدم قطعیت ها، وجود دارند. ارزیابی های ریسک ممکن است، حمایت از تصمیم مفید را ارائه نمایند اما دارای محدودیت هایی هستند. اصل احتیاطی، نیاز به بررسی بیشتر ارزیابی های صورت گرفته را مورد تاکید قرار می دهد: آیا دانش حمایت کننده از قضاوت، به قدر کافی، قوی هست؟ آیا ممکن است یک پتانسیل برای غافلگیری های مربوط به دانش کنونی وجود داشته باشد؟ (اون، 2019 ب).

ثبت سفارش ترجمه تخصصی مدیریت

به عنوان یک نمونه استفاده از اصل احتیاطی، تصمیم جرمن برای خارج کردن نیروگاه های هسته ای شان تا انتهای سال 2022 را در نظر بگیرید (اتیکومیشن، 2011؛ اون و رن، 2018). این تصمیم، پس از فاجعه هسته ای فوکوشیما در سال 2011 صورت گرفت. ریسک های وابسته، هم به سوانح هسته ای بالقوه و هم ضایعات هسته ای وجود دارد. اتیک کومیشن نتیجه گیری کرد، ریسک ها، غیر قابل قبول هستند. نیمی از این کمیسیون اثبات کردند، انرژی هسته ای به خاطر توان بالقوه فاجعه بار، مستقل از احتمال بروز یک سانحه بزرگ و هم چنین مستقل از مزیت اقتصادی برای جامعه، قابل قبول نیست (اون و رن، 2018). آنها توجه بسیار زیادی به اصل احتیاطی مبذول نمودند. نیم دیگری از استدلال هزینه و سود استفاده نمودند: راه های دیگر تولید برق با تقریبا همان مزیت نیروی هسته ای، اما با ریسک کمتری عملی شد (رن، 2015). آنگاه، هم چنین باید به اصل احتیاطی توجه نمود، اما این بحث، متفاوت است. همانند بسیاری از موارد در زندگی، روابط جایگزینی بین ابعاد و دغدغه های مختلف، باید صورت گیرد و اصل احتیاطی لازم است در برابر سایر ویژگی ها، مثل هزینه ها و تولید ارزش، تراز شود.  

به عنوان یک نمونه دیگر، به خودروئی بیاندیشید که در آن راننده در مورد سبقت از خودروی دیگری در یک مسیر باریک فکر می کند. اگر  انجام این کار را انتخاب کند، تمرکز و آگاهی را افزایش خواهد داد اصل احتیاطی، مورد توجه قرار خواهد گرفت (اون، 2019 ب).

به طور کلی، قواعد تصمیم گیری باید با دقت در مدیریت ریسک بکار رود. عدم قطعیت ها، همیشه وجود دارند و هیچ راه بهترین عینی برای مدیریت آنها وجود ندارد. بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم، آگاه شدن از طریق تحلیل و علم و تصدیقی است که یک جهش بین بخش شواهد و تصمیم وجود دارد. این جهش، در زمینه میزانی است که ما باید به عدم قطعیت ها توجه داشته باشیم و اینکه ارزش های ما چه چیزهایی هستند. اصل احتیاطی، همانند سایر اصول مدیریت ریسک، شواهدی را در زمینه شیوه ای ارائه می دهد که ما باید در این فرایند بیاندیشیم و اینکه چه چیزی باید برای حفاظت از یک چیز ارزشمند، مورد تمرکز باشد. برای اکثر فعالیت ها در زندگی، علائق مختلفی وجود دارد و لازم است، طرف های "ضعیف" مورد حفاظت قرار گیرند. تاریخ، نمونه های زیادی را نشان داده است که حفاظت در آنجا با شکست مواجه شده است، با این نتیجه که افراد زیادی متضرر شده اند و محیط زیست دچار آسیب شده است. اصل احتیاطی، بر حفاظت، تاکید دارد و در برابر اصولی که در جستجوی توسعه و رشد هستند، متعادل می شود. تاکید بسیار زیاد بر احتیاط، مانع نواری و انواع جدید اقدامات و راه حل ها می شود. مدیریت ریسک، مفاهیمی را برای درک مسائل ارائه می دهد، تعادل مناسب بین توسعه از یک سو و حفاظت از سوی دیگر را می یابد (اون، 2019 ب).

3.3 نوع هزینه و سود تحلیل

همانطور که در اثر SRA (2017 الف) بیان شده است، فرایند متعادل سازی دغدغه های مختلف می تواند با روش های هزینه و سود مورد حمایت قرار گیرد، اما این نوع تحلیل های رسمی لازم است با قضاوت های وسیعتر ریسک و عدم قطعیت ها هم چنین فرایندهای مشارکت ذی نفع تکمیل شود. در موقعیت های با انواع شناخته شده مشابه بسیار زیادی از پروژه ها، انواع هزینه و سود تحلیل ها با استفاده از ارزش های مورد انتظار[5]، حمایت از تصمیم قوی را ارائه می دهند، همانطور که متریک های مرتبط، کمیت های زندگی حقیقی را به خوبی تقریب می زنند. به طور کلی، لازم است موافقان و مخالفان مورد ارزیابی قرار گیرند و یک ارزیابی صورت پذیرد که بدون استفاده صریح از فرمول برای تجویز این تصمیم، به تصمیم منتهی گردد. بحث موجود در اثر اون (2017 الف) و اون و رن (2018) را ملاحظه نمایید.

3.4 معیارهای پذیرش ریسک (قابلیت پذیرش[6])

در مدیریت ریسک، معرفی محدودیت ها، به طور خاص در رابطه با ابعاد ایمنی، رایج است که قضاوت های کلی را تسهیل می نماید و سطح حداقل بر روی نواحی ویژه به منظور خودداری از در نظر گرفتن متغیرهای بسیار زیاد را به طور همزمان تضمین می نماید. چنین محدودیت هایی، اغلب به صورت معیارهای ریسک، معیارهای پذیرش ریسک و معیارهای قابلیت پذیرش مورد اشاره قرار می گیرند؛ مثلا رادریگز و دیگران (2014) و وینم (2012) را ملاحظه نمایید. این معیارها باید چطور مشخص شوند و برای چه کسی، یک مساله مورد بحث هستند (مثلا، ابراهامسن و اون، 2012). میتوان اثبات کرد، معیارهای پذیرش ریسک تدوین شده توسط صنعت، به طور کلی، مصلحت جامعه را به صورت یک کل تامین می نماید، چون فعالیت متصدی، معمولا سبب بیگانگی های برای جامعه می شود (یک بیگانگی، یک تاثیر معنادار اقتصادی به خاطر فعالیت های یک نماینده/شرکت است که بر تولید نماینده/شرکت تاثیر نمی گذارد اما بر تصمیمات نمایندگان دیگر تاثیر می گذارد). زیان های مضاعف برای جامعه بدین معنی است که جامعه می خواهد معیارهای پذیرش ریسک سخت تری را بپذیرد، نسبت به معیارهایی که یک متصدی در مساله بهینه سازی خصوصی خود، بهینه می یابد (ابراهامسن و اون، 2012).

انتقاد در برابر استفاده از چنین معیارهایی، هم چنین ابعاد دیگری را در بر می گیرد؛ مثلا اون (2016) را ملاحظه نمایید. اولا، سطوح پذیرش و قابلیت پذیرش بیان شده از طریق اعداد احتمال، ابعاد مهم ریسک را نادیده می گیرد که در بخش 2 مورد بحث قرار گرفته اند. یک نکته مهم این است که قدرت دانشی که قضاوت های احتمال، بر اساس آنها بنیاد می شود، زمانی مد نظر قرار می گیرد که احتمالات با این سطوح، مقایسه می شوند. ثانیا، چنین معیارهایی ممکن است براحتی منجر به یک تمرکز ناموفق شود، یعنی به جای یافتن بهترین مقدمات و اقدامات کلی، معیارها را تامین می کند، محدودیت های تحلیل و سایر دغدغه های مهم برای تصمیم گیری را منعکس می نماید. همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت، همیشه نیاز به مرور و قضاوت وجود دارد: یک تصمیم ریسک باید آگاه از ریسک و نه مبتنی بر ریسک باشد.

4. نظارت ریسک

تعاریف مختلفی از نظارت ریسک وجود دارد. اینجا، ارجاع به SRA (2015 الف)، صورت می گیرد که نظارت ریسک را به صورت بکارگیری اصول نظارت برای شناسایی، ارزیابی، مدیریت و انتقال ریسک تعریف می نماید. اصول نظارت به ابعادی همانند آزادی، مشارکت، پاسخگویی، اثربخشی، انسجام و تناسب و اهمیت ثانویه اشاره دارد؛ مرور کلی در اثر اون و رن (2019) را ملاحظه نمایید. همانطور که توسط آسلت و رن (2011) عنوان شده است، مفهوم "نظارت" در دهه 1980، مد شد. به صورت واکنشی به چالش های جدید، ظاهر شد من جمله جهانی شدن، همکاری بین المللی مضاعف، تغییرات اجتماعی همانند مشارکت مضاعف شهروندان و پیشرفت سازمان های غیر دولتی (NGOs)، پیچیدگی در حال افزایش مسائل سیاست و مشکل حاصل در تصمیم گیری های دارای اطمینان و مشروعیت (اون و رن، 2019؛ ون اسلت و رن، 2011؛ پییر و پیترز، 2000؛ والز و دیگران، 2005).

انجمن نظارت ریسک، از نیاز به توسعه تفکر و رویکردهای ریسک توسعه یافته است، زیرا رویکردها و روشهای متداول بر اساس مقدمات ریسک سنتی نسبتا محدود با استفاده از روش های احتمالی بودند. مسائل توصیف شده توسط عدم قطعیت و ارزش های مختلف به شیوه ای مشابه با مسائل ساده، مدیریت شدند. باز هم، شیوه رایج تحلیل و مدیریت ریسک، تاحد زیادی در ارزیابی ریسک احتمالی ریشه دارد با وجود این واقعیت که نوع مسائل مد نظر، یک نوع متفاوت است. نیاز برای راهبردها هم چنین، اصول احتیاطی/پیشگیرانه را مورد تاکید قرار می دهد و نیرومندی و انعطاف پذیری هنوز هم به طور وسیعی مورد تصدیق قرار نمی گیرد. لذا، یک تمرکز قوی بر نظارت ریسک، برای توسعه بیشتر رشته و علم ریسک، ضروری قلمداد می شود. از طریق تاکیدش بر پیچیدگی، عدم قطعیت و ارزش های مختلف، چشم اندازهای محدود سنتی در زمینه ریسک، به چالش کشیده می شوند. امید است، با گذشت زمان، رشته و علم ریسک، اصول بنیادی نظارت ریسک خود را تصدیق نماید و آنها را در استانداردها و رهنمودها، مشمول نماید.

 

 

[1] collaborative

[2] Portfolio: سبد

[3] CONDITIONAL RISK      

[4] cost benefit analysis

[5] expected value: امید ریاضی

[6] tolerability

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی