سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

مسئله 1الف-4- گزارش هزینه کیفیت LO1-7, LO1-8

در پاسخ به رقابت خارجی شدید، مدیریت شرکت Florex در سال گذشته تلاش کرده است تا کیفیت محصولاتش را بهبود بخشد. یک سیستم کنترل فرآیند آماری، نصب شده است و گام های دیگری برای کاهش مبلغ ضمانت و دیگر هزینه های میدانی، که در چند سال گذشته روند رو به رشدی داشته اند، کاهش یابد. هزینه های مرتبط با کیفیت و کنترل کیفیت در دو سال گذشته (برحسب هزار دلار) در جدول زیر بیان شده اند

 

فروش در چند سال گذشته، در 75000000 دلار در سال، ثابت بوده است. میزان زیادی پول در تلاش برای ارتقای کیفیت صرف شده است و مدیریت نگران است ببیند که آیا این تلاش موثر واقع شده است یا خیر.

 

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری

 

مطلوب است:

1- تهیه یک گزارش هزینه کیفیت که حاوی داده هایی برای امسال و پارسال می باشد. محاسبات درصد-عمر را تا دو رقم اعشاری، انجام دهید.

2- یک نمودار  میله ای تهیه کنید که نشان دهنده توزیع هزینه های کیفیت مختلف، براساس طبقه بندی های مختلف باشد.

3- یک ارزیابی مکتوب به همراه گزارشهای تهیه شده در آیتم های 1 و 2 بالا، تهیه کنید. این ارزیابی باید توزیع هزینه های کیفیت در شرکت، تغییر این توزیع مشاهده شده، دلایل تغییرات هزینه ها در طبقه های مختلف و هر گونه اطلاعات دیگری که برای مدیریت ارزشمند می باشند، را به بحث بگذارد.

 

  • 11. روابط هزینه-حجم-سود

 

اهداف آموزشی

بعد از مطالعه فصل 2، می توانید:

LO 2-1

توضیح دهید که تغییرات فعالیت چه تاثیری بر حاشیه مشارکت و درآمد درگردش خالص دارد؟

LO 2-2

یک نمودار هزینه-حجم-سود (CVP) و یک نمودار سود، تهیه و آنرا تفسیر کنید

LO 2-3

از نسبت حاشیه مشارکت (نسبت CM) برای محاسبه تغییرات حاشیه مشارکت و سود عملیاتی خالص حاصله از تغییرات حجم فروش، استفاده کنید

LO 2-4

اثرات تغییرات هزینه های متغیر، هزینه های ثابت، قیمت فروش و حجم را بر سود عملیاتی خالص نشان دهید.

LO 2-5

نقطه سربه سری را تعیین کنید.

LO 2-6

سطح فروش مورد نیاز برای دستیابی به سود هدف مطلوب را تعیین کنید.

LO 2-7

حاشیه ایمنی را محاسبه کنید و اهمیت آنرا توضیح دهید.

LO 2-8

میزان اهرم عملیاتی در سطح خاصی از فروش را محاسبه کنید و توضیح دهید که چگونه از آن می توان برای پیش بینی تغییرات سود عملیاتی خالص استفاده کنید

LO 2-9

نقطه سربه سری را برای یک شرکت چندمحصولی محاسبه کنید و اثرات تغییرات ترکیب فروش بر حاشیه مشارکت و نقطه سربه سری را توضیح دهید.

LO 2-10

 (پیوست 2 الف) یک هزینه مرکب را با استفاده از یک نمودار پراکندگی و روش زیاد-کم، تحلیل کنید.

LO 2-11

(پیوست 2 الف) یک هزینه مرکب را با استفاده از نمودار پراکندگی و روش رگرسیون حداقل مربعات، تحلیل کنید.

 

کید راک (Kid Rock) و شرکت Live Nation Entertainment (تفریحات ملی زنده) اهرم های CVP را بالا می کشند.

شرکت «Live Nation Entertainment» (LNE) صاحب و مجری آمفی تئاترهای محیط باز می باشد. این شرکت هنگام میزبانی کنسرت های موسیقی، معمولاً مبلغ زیادی، پیش پرداخت تضمین شده به هنرمندان موسیقی می پردازد تا آنها را در برابر مشارکت کم تماشاگران، حمایت کنند. اما، ستاره راک «ستاره رپ که به ستاره کانتری تبدیل شده است»، به نام کید رک، تمهیدات مالی متفاوتی را توصیه کرده است. به جای دور زدن حق الزحمه پیش پرداخت(که معمولاً بین 250000 و 350000 دلار متغیر است ) و موافقت در مشارکت در قسمتی از درآمدهای بلیطش با LNE، کید راک درخواست سهم درآمد از غذا، نوشیدنی ها و پارکینگ کرده است. سپس، قیمت بلیط خود را به 20 دلار کاهش داد تا استقبال و مبلغ مخارج اختیاری به ازای هر مشتری برای غذا، نوشیدنی و تی شرت های 20 دلاری کنسرتش، افزایش یابد. هدف نهایی کیدراک، طراحی یک مدل مالی بود که به طرفداران، عصر ارزانتری برای سرگرمی ارائه دهد و در عین حال برای تیم خود و LNE سود کافی حاصل کند.

 

 

تحلیل «هزینه-حجم-سود» (CVP) به مدیران کمک می کند تا تصمیمات مهمی در مورد مثلاً چه خدمات و محصولاتی ارائه شود، چه قیمتی تعیین کنند، چه استراتژی بازاریابی استفاده کنند و چه ساختار هزینه ای را حفظ کنند، بگیرند. هدف اصلی آن، برآورد این است که پنج عامل زیر چه تاثیری بر سودها می گذارند:

1- قیمت فروش

2- حجم فروش

2- هزینه متغیر واحد

4- هزینه ثابت کل

5- ترکیب محصولات فروخته شده.

جهت ساده سازی محاسبات CVP، مدیران معمولاً از فرض های زیر با توجه به این عوامل استفاده می کنند[1]:

1- قیمت فروش ثابت است. قیمت یک حصول یا خدمت با تغییر حجم، تغییر نمی کند.

2- هزینه ها خطی هستند و دقیقاً به اجزاء ثابت و متغیر، قابل تقسیم هستند. هزینه های متغیر، برحسب واحد، ثابت می باشند و هزینه های ثابت در کل محدوده مرتبط، ثابت هستند.

3- در شرکت های چند محصولی، ترکیب محصولات فروخته شده، ثابت باقی می ماند.

درحالی که این فرضیات ممکن است در عمل نقض شوند، اما نتایج تحلیل CVP اغلب واقعاً مفید و کافی هستند. شاید، بیشترین خطر در اتکا به تحلیل CVP ساده، زمانی است که یک مدیر تغییرات زیاد در حجم فروش که خارج از دامنه مربوطه است را اعمال می کند. اما، حتی در این شرایط، مدل CVP را می توان به گونه ای تنظیم کرد که تغییرات پیش بینی شده در قیمت های فروش، هزینه های واحد متغیر، هزینه های ثابت کل و ترکیب فروش بوجود آمده هنگامی که حجم فروش برآورد شده خارج از دامنه مرتبط می افتد، در نظر گرفته شوند.

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری

برای کمک به تبیین نقش تحلیل CVP در تصمیمات تجاری، اکنون توجهمان را به مثال شرکت «Acoustic Concepts Inc» ، یک شرکت تاسیس شده توسط Prem Narayan، معطوف می کنیم.

پرم (Prem)، که در آن زمان، فارغ التحصیل رشته مهندسی بود، شرکت «اکاستیک کانسپتس» را راه اندازی کرد تا یک بلندگوی جدید بنیادی ای که برای سیستم های صوتی خودرو طراحی کرده بود را به بازار عرضه کند. این بلندگو، که «سونیک بلستر» (Sonic Blaster» نام داشت، از یک ریزپردازنده پیشرفته و نرم افزار اختصاصی برای تقویت تا سطوح عالی استفاده می کند. پرم، با یک سازنده لوازم الکترونیک تایوانی برای تولید این بلندگو، قرارداد بست. با سرمایه آغازینی که توسط خانواده اش تهیه شد، پرم، به سازنده یک سفارش تولید داد و در مجله های خودرو، تبلیغات را شروع کرد.

«سونیک بلستر»، فوراً به موفقیت دست یافت و شروع تا آن حد رشد کرد که پرم دفاتر مرکزی شرکت را به خارج از آپارتمانش برد و به دفاتر اجاره شده در یکی از پارک های صنعتی اطراف برد.  همچنین یک متصدی پذیرش، یک حسابدار، یک مدیر فروش، و تعداد اندکی پرسنل فروش استخدام کرد تا این بلندگوها را به فروشگاه های خرده فروشی، بفروشند. حسابدار، باب لوچینی، برای چندین شرکت کوچکی که به عنوان مشاور تجاری و همچنین حسابدار و دفتردار فعالیت کرده بود، کار کرده بود. بحث زیر بلافاصله بعد از استخدام باب، شروع شد:

 

پرم: باب، در مورد امور مالی شرکت سوالات زیادی دارم که امیدوارم بتوانی در پاسخ به آنها کمکم کنی.

باب: در مسیر بزرگی هستیم. وام خانوادگی شما در چند ماه بازپرداخت می شود.

پرم: می دانم، اما نگران ریسک هایی هستیم که با عملیات های گسترش، کرده ام، هستم. چه اتفاقی می افتد اگر یک رقیب وارد بازار شود و فروش افت کنند؟ فروش چه میزان می تواند افت کند بدون اینکه وارد وضعیت قرمز شویم؟ سوال دیگری که تلاش کرده ام جواب دهد این است که فروش ما چه میزان باید افزایش یابد تا این کمپین بازاریابی بزرگی که پرسنل فروش تحت فشار آن هستند را توجیه کند.

باب: بازاریابی همیشه پول بیشتری برای تبلیغات می خواهد.

پرم: و همیشه آنها به من فشار می آورند که قیمت فروش بلندگو را کاهش دهم. قبول دارم که قیمت پایین تر، حجم فروش ما را افزایش می دهد، اما مطمئن نیستم افزایش حجم افت درآمد از قیمت پایین تر را جبران کند.

باب: بنظر می رسد این پرسشها به نوعی به رابطه بین قیمت فروش، هزینه هایمان و حجم ما، ارتباط دارند. نباید با تعدادی پاسخ، یک مسئله را حل کنم.

پرم: دو سه روز دیگه می تونیم دوباره همدیگر را ببینیم تا بفهمیم با چه چیزی مواجه می شویم؟

باب: خوب بنظر می رسد. اون موقع، تعدادی پاسخ اولیه ارائه می دهم و همچنین مدلی را ارائه می دهم که می توانی برای پاسخ به پرسش های مشابه در آینده، استفاده کنی.

 

اصول  تحلیل هزینه-حجم-سود (CVP)

آماده شدن باب لوچینی برای جلسه بعدی با پرم نارایان، با صورت درآمد فرمت مشارکت که در فصل قبلی معرفی شد، شروع می شود. صورت درآمد مشارکت، بر رفتار هزینه ها تاکید می کند و بنابراین برای مدیران در قضاوت در مورد تاثیر تغییرات قیمت فروش، هزینه یا حجم بر سود، فوق العاده مفید می باشد. باب تحلیل خود را براساس صورت درآمد مشارکت زیر که ماه قبل تهیه کرده بود، پایه گذاری خواهد کرد:

صورت درآمد مشارکت شرکت آکوستیک کانسپتس برای ماه ژوئن

 

کل

به ازای هر واحد

فروش (400 اسپیکر)

100،000

250 دلار

مخارج متغیر

60،000

150

حاشیه مشارکت

40000

100 دلار

مخارج ثابت

35000

 

درآمد عملیاتی خالص

5000 دلار

 

 

توجه داشته باشید که فروش، مخارج متغیر و حاشیه مشارکت، برحسب واحد و همچنین برحسب کل در این صورت درآمد مشارکت، بیان می شوند. ارقام برحسب واحد، برای باب در تعدادی از محاسباتش، بسیار مفید خواهد بود. توجه داشته باشید که این صورت درآمد مشارکت برای کاربرد مدیریتی درون شرکت تهیه شده است و در حالت عادی برای کاربرد خارج از شرکت، تهیه نشده است.

 

هدف یادگیری 2-1 : توضیح دهید که چگونه تغییرات فعالیت بر حاشیه مشارکت و درآمد اجرایی خالص، تاثیر می گذارند.

 

حاشیه مشارکت

حاشیه مشارکت، مبلغ باقیمانده از درآمد فروش بعد از کسر مخارج متغیر، می باشد. بنابراین، مبلغ مهیا برای پوشش دادن مخارج ثابت است و بنابراین برای فراهم کردن سود برای آن دوره، می باشد. به ترتیب اینجا توجه کنید- حاشیه مشارکت ابتدا استفاده می شود تا مخارج ثابت را پوشش دهد و سپس هرچه که باقی بماند، به سمت سود می رود. اگر حاشیه مشارکت برای پوشش دادن مخارج ثابت، کافی نباشد، آنگاه ضرر برای آن دوره رخ می دهد. برای نشان دادن یک مثال ایده آل، فرض کنید که شرکت «آکوستیک کانسپتس»، تنها یک اسپیکر یا بلندگر در یک ماه خاص فروش می کند. صورت درآمد آن شرکت به صورت زیر در خواهد آمد:

برای هر بلندگوی اضافه ای که شرکت در طی آن ماه می فروشد، 100 دلار بیشتر حاشیه مشارکت مهیا می شود تا به پوشش دادن مخارج ثابت، کمک کند. اگر برای مثال، اسپیکر دومی فروخته شود، آنگاه حاشیه مشارکت کل به اندازه 100 دلار (در مجموع 200 دلار) افزایش می یابد و ضرر شرکت به اندازن 100 دلار کاهش می یابد و به 34800 دلار می رسد:

صورت درآمد مشارکت فروش 1 اسپیکر

 

مجموع

فی

فروش (1 اسپیکر)

250 دلار

250 دلار

مخارج متغیر

150

150

حاشیه مشارکت

100

100 دلار

مخارج ثابت

35،000

 

زیان عملیاتی خالص

(34،900) دلار

 

 

 

اگر اسپیکرهای کافی قرار است فروخته شود تا 35000 دلار در حاشیه مشارکت تولید کند، آنگاه همه مخارج ثابت پوشش داده می شوند و شرکت در آن ماه به «سر به سری» می رسد- یعنی، نه سود و نه زیان داشته است، بلکه فقط همه هزینه هایش را پوشش داده است. برای رسیدن به نقطه سر به سری، آن شرکت باید 350 اسپیکر در ماه بفروشد، زیرا هر اسپیکر فروخته شده، حاشیه مشارکت 100 دلاری حاصل می کند:

صورت درآمد مشارکت فروش 2 اسپیکر

 

مجموع

فی

فروش (2 اسپیکر)

500 دلار

250 دلار

مخارج متغیر

300

150

حاشیه مشارکت

200

100 دلار

مخارج ثابت

35،000

 

زیان عملیاتی خالص

(34800) دلار

 

 

 

محاسبه نقطه سر به سری به تفصیل بعداً در این فصل توضیح داده می شود؛ فعلاً، توجه داشته باشید که «نقطه سر به سرسری»، سطح فروشی است که سود آن صفر است.

«بعد از رسیدن به نقطه سربه سری، درآمد اجرایی خالص، به اندازه مقدار حاشیه مشارکت واحد برای هر واحد اضافه فروخته شده، افزایش می یابد. برای مثال، اگر 351 اسپیکر در یک ماه فروخته شود، آنگاه درآمد اجرایی خالص برای آن ماه، 100 دلار خواهد بود، زیرا آن شرکت 1 اسپیکر بیشتر از تعداد مورد نیاز برای سر به سری، فروخته است:

صورت درآمد مشارکت فروش 350 اسپیکر

 

مجموع

فی

فروش (350 اسپیکر)

87500

250 دلار

مخارج متغیر

52500

150

حاشیه مشارکت

35000

100 دلار

مخارج ثابت

35000

 

زیان عملیاتی خالص

0 دلار

 

 

اگر 352 اسپیکر فروخته شود (2 اسپیکر بیشتر از نقطه سر به سری)، درآمد عملکردی خالص برای آن ماه، 200 دلار خواهد بود. اگر 353 عدد فروخته شود (3 اسپیکر بالاتر از نقطه سر به سری)، درآمد اجرایی خالص برای آن ماه 300 دلار خواهد بود و به همین منوال. برای برآورد سود در هر حجم فروش بالای نقطه سربه سری، تعداد واحدهای فروخته شده اضافه تر از نقطه سربه سری در حاشیه مشارکت واحد، ضرب می کنیم. نتیجه نشان دهنده سود پیش بینی شده برای آن مدت است. یا، برای تخمین اثر افزایش برنامه ریزی شده فروش بر سود، به سادگی افزایش واحدهای فروخته شده را در حاشیه مشارکت واحد ضرب می کنیم. نتیجه، افزایش انتظاری سود است. برای توضیح با مثال، می گوییم اگر این شرکت در حال حاضر 400 اسپیکر در ماه می فروشد و در نظر دارد فروش را تا 425 اسپیکر در ماه افزایش دهد، تاثیر پیش بینی شده بر سود را می توان به صورت زیر محاسبه نمود:

صورت درآمد مشارکت فروش 351 اسپیکر

 

مجموع

فی

فروش (351 اسپیکر)

87750

250 دلار

مخارج متغیر

52650

150

حاشیه مشارکت

35100

100 دلار

مخارج ثابت

35،000

 

درآمد عملیاتی خالص

100 دلار

 

 

این محاسبات را می توان به صورت زیر تایید نمود:

تعداد اسپیکرهای اضافه که قرار است فروخته شوند

25

حاشیه مشارکت هر اسپیکر

100 دلار×

افزایش درآمد عملیاتی خالص

2500 دلار

 

 

حجم فروش

 

 

 

400 عدد

425 عدد

تفاضل (25 عدد)

فی (در هر واحد)

فروش (با نرخ هر اسپیکر 250 دلار)

100،000 دلار

106،250 دلار

6250 دلار

250 دلار

مخارج متغیر (در هر اسپیکر 150 دلاری)

60،000

63،750

3،750

150

حاشیه مشارکت

40000

42500

2500

100 دلار

مخارج ثابت

35،000

35،000

صفر

 

درآمد عملیاتی خالص

5000 دلار

7500 دلار

2500 دلار

 

 

در خلاصه، اگر فروش صفر باشد، زیان شرکت برابر با مخارج ثابت آن خواهد بود. هر واحدی که فروخته می شود، زیان را به اندازه مقدار حاشیه مشارکت واحد، کاهش می دهد. بعد از رسیدن به نقطه سر به سری، هر واحد اضافه فروخته شده، سود شرکت را به اندازه مقدار حاشیه مشارکت واحد، افزایش می دهد.

 

روابط CVP در فرم معادله

صورت درامد فرمت مشارکت را می توان در رفع معادله به صورت زیر بیان نمود:

[ سود= مخارج ثابت- (مخارج متغیر-فروش)]

 

بطور خلاصه، از عبارت «سود» استفاده می کنیم تا بیانگر درآمد اجرایی خالص در معادلات باشد.

هنگامی که یک شرکت یک محصول داشته باشد، مثل «آکوستیک کانسپتس»، می توانیم معادله را در ادامه به صورت زیر ساده کنی:

فروش= قیمت فروش هر واحد× تعداد فروخته شده= P×Q

مخارج متغیر= مخارج متغیر هر واحد× تعداد فروخته شده= V×Q

 [سود= مخارج ثابت (P×Q-V×Q)]

 

می توانیم همه محاسبات بخش قبل را با استفاده از این معادله ساده، انجام دهیم. برای مثال، قبلاً محاسبه کردیم که درآمد عملکردی خالص (سود) فروش 351 اسپیکر، 100 دلار می باشد، می توانیم به نتیجه گیری مشابه و یکسان، با استفاده از معادلات گفته شده در بالا برسیم:

سود= مخارج ثابت (P×Q-V×Q)

سود= (250×351-150×351-35000

=250-150×35-35000
=100×351-35000
=35100-35000=100

دلار.

اغلب، بیان معادله سود ساده برحسب حاشیه مشارکت واحد (CM واحد) به صورت زیر، مفید است:

 

CM واحد= مخارج متغیر هر واحد- قیمت فروش هر واحد= P-V

سود= مخارج ثابت- P×Q-V×Q

سود= مخارج ثابت- P-V×Q

[سود= مخارج ثابت- CM Unit×Q]

 

همچنین از این معادله برای تعیین سود فروش 351 اسپیکر به صورت زیر می توانیم استفاده کنیم:

سود= مخارج ثابت- Unit CM×Q

=100×351-35000

=35100-35000= 100 دلار

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری

 

برای آنهایی که مشکلی با محاسبات جبری ندارند، سریعترین و راحت ترین روش حل مسائل در این فصل، ممکن است استفاده از معادله سود ساده به یکی از شکل های زیر می باشد.

 

روابط CVP به شکل گرافیکی

«هدف یادگیری 2-2: تهیه و تفصیل نمودار «هزینه-حجم-سود» (CVP) و یک نمودار سود»

 

روابط CVP به شکل گرافیکی

روابط بین درآمد، هزینه، سود و حجم برروی یک نمودار CVP، نشان داده می شوند. یک نمودار CVP، نشان دهنده روابط CVP در دامنه گسترده ای از فعالیت می باشد. برای کمک به توجیه تحلیل وی برای پرم نارایان، باب لوچینی، یک نمودار CVP را برای آن شرکت، تهیه کرد.

 

تهیه نمودار CVP: در یک نمودار CVP (که گاهی یک نمودار سر به سری نیز نامیده می شود)، حجم واحد، برروی محور افقی (X) نشان داده می شود و پول برروی محور عمودی (Y) ترسیم می شوند. تهیه یک نمودار CVP، شامل سه مرحله است که در توضیح 2-1، ترسیم شده است:

 

توضیح 2-1: تهیه نمودار CVP

 

1- یک خط موازی با محور حجم را ترسیم کنید تا مخارج ثابت کل را نشان دهید. برای آن شرکت، مخارج ثابت کل 35000 دلار می باشند.

2- یک حجم فروش واحد را انتخاب کنید و نقطه نشان دهنده مخارج کل (ثابت و متیغر) را در حجم فروش انتخابی شما، ترسیم کنید. در توضیح 2-1، باب لوچینی، حجم 600 اسپیکر را انتخاب کرده است. هزینه کل در آن حجم فروش به صورت زیر می باشد:

مخارج ثابت

35000 دلار

مخارج متغیر (600 اسپیکر× هر اسپیکر 150 دلار)

90000

مخارج کل

125000

 

بعد از آنکه آن نقطه ترسیم شد، یک خط گذرنده به پشت آن نقطه ، جایی که خط مخارج ثابت، محور پول را قطع می کند را ترسیم کنید.

3- دوباره یک حجم فروش انتخاب کنید و نقطه نشان دهنده پول فروش کل در آن سطح فعالیت انتخاب شده توسط شما، ترسیم کنید. در توضیح 2-1، باب لوچینی، حجم 600 اسپیکر را انتخاب کردند. فروش در آن حجم کل 150000 می باشد (600 اسپیکر× 250 دلار در هر اسپیکر). یک خط گذرنده از این نقطه تا مبداء را ترسیم کنید.

 

تفسیر نمودار CVP تکمیل شده در توضیح 2-2 بیان شده است. سود یا زیان پیش بینی شده در هر سطح معین از فروش، بوسیله فاصله عمودی بین خط درآمد کل (فروش) و خط مخارج کل (مخارج متغیر بعلاوه مخارج ثابت)، سنجش می شود.

نقطه سر به سری، جایی است که خطوط درآمد کل و مخارج کل، همدیگر را قطع می کنند. نقطه سر به سری 350 اسپیکر بیان شده در توضیح 2-2، با نقطه سر به سری قبلاً محاسبه شده، مطابقت و همخوانی دارد.

هنگامی که فروش کمتر نقطه سر به سری در این حالت، 350 واحد- باشند، شرکت متحمل زیان می باشد. توجه داشته باشید که زیان (نشان داده شده بوسیله فاصله عمودی بین خطوط مخارج کل و درآمد کل) با کاهش فروش، بزرگتر می شود. هنگامی که فروش بیشتر از نقطه سربه سری باشد

 

 

توضیح 2-2: نمودار CVP تکمیل شده

 

توضیح 2-3: نمودار سود

 

شرکت سود کسب می کند و اندازه سود (نشان داده شده بوسیله فاصله عمودی بین خطوط درآمد کل و مخارج کل)، با افزایش فروش، افزایش می یابد.

یک شکل حتی ساده تر از نمودار CVP، که ما آنرا نمودار سود می نامیم، در توضیح 2-3 نشان داده شده است. این نمودار براساس معادله زیر است:

[سود= مخارج ثابت- Unit CM×Q]

در مورد شرکت «آکوستیک کانسپبتس»، این معادله را می توان به صورت زیر بیان نمود:

[سود= 100×Q-35000]

بخاطر اینکه یک معادله خطی است، آنرا به صورت یک خط مستقیم، ترسیم می کند. برای ترسیم این خط، سود را در دو حجم فروش مختلف محاسبه کنید، نقاط را ترسیم کنید و سپس آنها را با یک خط مستقیم به هم متصل کنید. برای مثال، هنگامی که حجم فروش صفر باشد (یعنی Q=0)، سود -35,000 (=100×0-35000) می باشد. هنگامی که Q، 600 باشد، سود 25000 (100×600-35000) می باشد. این دو نقطه در توضیح 2-3 ترسیم شده اند و خط مستقیم از میان آنها ترسیم می شود.

نقطه سر به سری برروی نمودار سود، حجم فروشی است که سود صفر است و بوسیله خط نقطه چین نمودار، نشان داده شده است. توجه داشته باشید که سود بطور پیوسته تا سمت راست نقطه سر به سری افزایش می یابد هنگامی که حجم فروش افزایش می یابد و اینکه زیان پیوسته بدتر می شود تا به سمت چپ نقطه سر به سری برود هنگامی که حجم فروش کاهش یابد.

 

نسبت حاشیه مشارکت (نسبت CM) و نسبت مخارج متغیر

در بخش قبل، بررسی کردیم که چگونه روابط CVP را می توان ترسیم نمود. این بخش، با تعریف «نسبت حاشیه مشارکت» و «نسبت مخارج متغیر»، شروع می شود. سپس، نشان داده می شود که چگونه از نسبت حاشیه مشارکت در محاسبات CVP استفاده شود.

در گام اول در تعریف این دو عبارت، ما یک ستون به صورت درآمد فرمت مشارکت آن شرکت اضافه کردیم که بیان کننده فروش، مخارج متغیر، و حاشیه مشارکت به صورت درصدی از فروش، است:

 

مجموع

در هر واحد

درصد  فروش

فروش (400 اسپیکر)

100،000 دلار

250 دلار

100%

مخارج متغیر

60000

150

60%

حاشیه مشارکت

40،000

100 دلار

40%

مخارج ثابت

35،000

 

 

درآمد عملیاتی خالص

5000 دلار

 

 

 

حاشیه مشارکت به صورت درصدی از فروش را «نسبت حاشیه مشارکت» (نسبت CM) می نامند. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:

 

[نسبت CM= فروش/(حاشیه مشارکت)]

 

برای آن شرکت، محاسبات به این صورت می باشند:

40%= 100000/40000= (فروش کل)/(حاشیه مشارکت کل)= نسبت CM

 

در چنین شرکتی مانند آکوستیک کانسپتس که تنها یک محصول دارد، نسبت CM را می توان طبق مبنای وناحد به صورت زیر محاسبه نمود:

40%= 250/100= (قیمت فروش واحد)/(حاشیه مشارکت واحد)= نسبت CM

سفارش ترجمه تخصصی رشته حسابداری

 

به بیان مشابه، مخارج متغیر به صورت درصد فروش را «نسبت مخارج متغیر» می نامند. این نسبت به صورت زیر محاسبه می شود:

 

[نسبت مخارج متغیر= فروش÷ (مخارج متغیر)]

 

برای آن شرکت، محاسبات به این صورت می باشند:

 

60= 10000÷60000= (فروش کل)÷(مخارج متغیر کل)= نسبت مخارج متغیر

 

بخاطر اینکه آن شرکت تنها یک محصول دارد، نسبت مخارج متغیر را نیز می توان حسب واحد به صورت زیر محاسبه نمود:

 

60= 250÷150= (قیمت فروش واحد)÷(مخارج متغیر واحد)= نسبت مخارج متغیر

 

بعد از تعریف این دو اصطلاح، لازم است تاکید شود که نسبت حاشیه مشارکت و نسبت مخارج متغیر را می توان به زبان ریاضی به هم ارتباط داد:

 

نسبت CM= فروش÷ (حاشیه مشارکت)

نسبت CM = فروش÷ (مخارج متغیر- فروش)

نسبت CM= نسبت مخارج متغیر- 1

بنابراین، در مورد این شرکت، این رابطه به صورت زیر می باشد:

نسبت CM= نسبت مخارج متغیر-1

= 60 -1

= 40%

هدف یادگیری 2-3: استفاده از نسبت حاشیه مشارکت (نسبت CM) برای محاسبه تغییرات حاشیه مشارکت و درآمد اجرایی خالص بدست آمده از تغییرات حجم فروش

 

کاربردهای نسبت حاشیه مشارکت

نسبت CM نشان می دهد که حاشیه مشارکت چه میزان تحت تاثیر تغییر فروش کل قرار می گیرد. نسبت CM آن شرکت برابر با 40% بدان معناست که برای هر دلار افزایشس فروش، حاشیه مشارکت کل به اندازه 40 سنت (1 دلار فروش ضربدر (نسبت CM برابر با 40%)) ، افزایش می یابد. درآمد اجرایی خالص نیز به اندازه 40 سنت افزایش می یابد با این فرض که هزینه های ثابت تحت تاثیر افزایش فروش قرار نمی گیرند. عموماً، اثر تغییر فروش بر حاشیه مشارکت به شکل معادله ای زیر بیان می شود:

 

[تغییر حاشیه مشارکت= (نسبت CM)× تغییر فروش]

 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی