سفارش ترجمه تخصصی - ریسک اعتباری
این معادلات به طور همزمان در کنترل مسئله درون زایی متغیر مستقل مربوطه نقش دارند و تاثیر و نتیجه همزمان متغیر مستقل را روی متغیر وابسته بررسی می کنند. آزمون واحد ریشه دیکی فولر GLS را روی متغیرهای وابستۀ مربوطه که رد شده اند، اعمال می کنیم. همانطور که قبلا ذکر شد، علاوه بر این شامل مواردی چون: سرمایه برگشتی (ROA)، نسبت بهره وری (ER)، رشد سرمایه (AG)، رشد وام (LG) و ناخالص رشد تولید داخلی (GDP) به عنوان متغیرهای کنترل نیز هستیم.
در ثانی، دوباره معادلات همزمان را به روش مجذور سه مرحله ای اجرا کرده، و مطابق با الگوی مشابه در بخش پیشین، عامل بحران مالی و نوع بانک برای آزمایش رابطه ریسک نقدینگی با ثبات بانک را به کمک معادلات ذیل درنظر می گیریم.
در نهایت طی ارزیابی آمار توصیفی به منظور مقایسه عملکرد IBها برحسب LR، CR و ثبات بانک، از آزمون مان وینتی یو مربوط به (حسن و همکاران، 2009) نیز بهره می بریم.
ترجمه تخصصی متون حسابداری
4. نتایج
1.4 آمار توصیفی
جدول 5 نتایج توصیفی تمامی بانک ها را توضیح می دهد. این آزمون شامل مجموعه دادگان مربوط به 25 بانک می باشد (البته بجز تحلیل های DD به علت عدم دسترسی به داده ها از 30 بانک استفاده می کنیم) که به طور همزمان به دو فاکتورِ دسته بندی های بانکی و گنجاندن دورۀ بحران مالی، تقسیم شده است. هدف اصلی ما در این مطالعه این است تا رابطۀ بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری را در IB ها در مقایسه با واحدهای قراردادی و چگونگی اثربخشی های LR بر ثبات بانک را بررسی کنیم، اما برای مشاهدۀ روند این رابطه همچنین به بررسی همۀ بانکها نیز می پردازیم.
(جدول 5 را اینجا وارد کنید)
برای همۀ بانکها، ارزش اصلی LR ، 0.1734 و دوره بحران مالی، 0927. 0- می باشد که مستلزم ریسک بالای نقدینگی و ریسک اعتباری پایین است در حالیکه رتبه Z حدود 3.865 و DD حدود 3.08 می باشد. اما شدت هر دو ریسک تا 0.221 و برای RL تا 0.1773 افزایش می یابد و CR به ترتیب طی پسا بحران مالی با کاهش نشان Z تا سطح 3.777 روبرو می شود، ولی مقدار DD افزایش می یابد. LR و CR حدود 0.2716 و 0.0597 است که به ترتیب دورۀ بحران مالی نشان Z 3.914 و مقدار DD 3.035 می شود. LR اندکی افزایش می یابد اما CR به شدت افزایش یافته طی دورۀ بحران مالی به 0.273 می رسد، و نشان Z تا 4.152 و مقدار DD تا 3.216 می باشد. این بدان معنی است که از لحاظ سودآوری تاثیر LR بیشتر از CR است و درنتیجه ثبات CB ها به مراتب بیشتر می شود. نتایج IB ها چشمگیرتر است. طی دورۀ بحران مالی، IB ها دارای مقادیر LR 0.0756 و CR 0.2451- هستند که در مقایسه با CB ها بهترند. اما CB ها در مقایسه با IB ها کمی پایدارترند. طی دورۀ پسا بحران مالی به الگوی مشابهی از افزایش IB ها دست یافتیم. نتایج متضاد از نشان Z و DD روش شناسی دقیقی برای ارزیابی ثبات بانکها، پیشنهاد می کند. این می تواند به دلیل پس لرزه های بحران مالی باشد، اما مانند اقتصاد غربی تاثیر چندانی روی اقتصاد خاورمیانه نمی گذارد. دلیل اصلی و قابل قبول در افزایش LR و CR می تواند ناشی از بحران واقعی املاک و مستغلات در کشورهای خاور میانه خصوصاً در امارات متحده عربی در اواخر سال 2008 و اوایل سال 2009 باشد.
2.4 رابطۀ بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری برحسب نوع بانک
ساختار محصولاتی که توسط IB ها استفاده می شوند در مقایسه با CB ها متفاوت است، بنابراین احتمالاً LR و CR برحسب نوع بانک دارای الگوهای متفاوتی از رابطه هستند. طی دورۀ بحران مالی، به هیچ رابطۀ آماری معناداری نه تنها بین LR و CR که در آن LR به عنوان (متغیر وابسته) و CR به عنوان (متغیر مستقل) بلکه برعکس آن برای CB ها نیز نرسیدیم، اما پس از افزودن متغیرهای کنترل، به رابطۀ منفی بین LR و CR پی بردیم. نتایج ما تاحدودی توسط یافتههای (ایمبیروچ و راش، 2014) حمایت شده است، البته آنها نیز شواهدی از هرگونه رابطه بین LR (متغیر وابسته) و CR (متغیر مستقل) ارائه نمی دهند. اما با این حال طی دورۀ بحران مالی، رابطه منفی معنادار و متقابل آماری بین CR و LR هم برای CB ها و هم برای IB ها یافتیم. نتایج در جدول 6 و 7 گزارش شده اند.
ترجمه تخصصی حسابداری آنلاین
منابع اصلی جهت تأمین اعتبار بانکها سپرده هایی است که از سوی تعهدات مندرج در ترازنامه دریافت می کنند. آنها تمامی سپرده ها را به کمک منابع موجود در بخش دارایی ترازنامه گنجانده و هدایت می کنند. LR به همراه CR منجر به ریسک پیشفرض یا ورشکستگی بانک می شوند. مدیریت بحران میزان تحمل ریسک پیش فرض را تعیین می کند. اگر درجۀ ریسک اعتباری نسبتاً بالا باشد، بانک با سرمایه گذاری در اوراق بهادار با بازدهی اندک به منظور حفظ سطح قابل تحمل ریسک پیشفرض، ریسک نقدینگی را کاهش می دهد. اما درصورت پایین بودن ریسک اعتباری، بانک دارای یک صندلی است و می تواند با سرمایه گذاری در اوراق بهادار با بازدهی نسبتاً بیشتر و هم سطح با ریسک پیشفرض قابل تحمل، ریسک نقدینگی را افزایش دهد. علاوه بر این، این رابطۀ منفی در IB ها نیز می تواند به دلیل نظارت شرعی مازاد از سوی شورای نظارت شرعی (SSB) باشد که سبب کاهش ریسک اعتباری (ملا و زمان، 2015) و نگرش مشتریان خوش حساب به بانکداری اسلامی می شوند (بالی و دیگران، 2014). نتایج ما مطابق با یافته های جنیمی و دیگران (2017) است. این نتایج فرضیه های 1 و 2 ما را تأیید می کند.
(جدول 6 را اینجا وارد کنید)
(جدول 7 را اینجا وارد کنید)
3.4 رابطۀ بین ریسک نقدینگی و ثبات بانکی
مانند الگوی مشابه در بخش پیشین، از معادلات همزمان به کمک مجذور سه مرحله ای برای دورۀ 2007 تا 2015 استفاده می کنیم، که با توجه به نوع بانک، به دو دورۀ بحران مالی از سال 2007 تا 2008 و پسا بحران مالی از سال 2009 تا 2015 تقسیم شده است. همۀ نتایج در جدولهای 8، 9، 10 و 11 مندرج است.
این برای IB ها خیلی مهم است که از ثبات خود مطمئن باشند، چرا که در مقایسه با CB ها با خطرات گوناگونی مواجه هستند. علاوه بر ریسکهای نرمال بیزینس، IB ها همچنین در معرض خطراتی چون خطرات تجاری/ برداشت و خطر اعتباری قرار دارند. IB ها ذخایر متعادل سازی (IFSB-1T 200) را حفظ می کنند تا خطر انصراف کاهش یابد. آنها در حفظ ثبات خود محتاطانه عمل می کنند چرا که با خطر اعتباری مواجه بوده که می تواند اعتماد سرمایه گذاران و سپرده گذاران را نسبت به خود از دست دهد و در نهایت منجر به اعلام ورشکستگی به بانک می شود. بنابراین احتمالاً، در مقایسه با CB ها، نتایج متفاوتی از IB ها را مشاهده می کنیم.
طی دوران بحران مالی، به رابطۀ آماری معنادار و مثبتی بین ریسک نقدینگی و ثبات بانک برای CB ها و کاربرد نشان Z دست می یابیم، در حالیکه وقتی DD به عنوان واسطۀ ثبات بانک استفاده می شود، روابط منفی مشاهده می کنیم. از سوی دیگر، دوران پسا بحران مالی، یک رابطۀ آماری معنادار و مثبتی از LR و ثبات بانک نشان می دهد. این نشان دهندۀ این واقعیت است که CB ها سهم بیشتری از بازار را در کشورهای تحت بررسی دارند که منجر به سوددهی بالاتر می شود که یکی از عوامل اصلی تعیین کننده در ثبات بانکی است ( نک E & Y، 2016؛ بک و دیگران، 2013 ؛ سیاک و حسه ، 2010).
برای IB ها، به روابط آماری منفی و معناداری بین LR و ثبات بانک، کاربرد نشان Z، در هر دو دورۀ بحران و پسا بحران مالی، دست یافتیم که نشان می دهد ریسک نقدینگی بالاتر سبب کاهش ثبات بانک می شود. طی دورۀ پسا بحران مالی و به کمک متغیر واسطۀ DD، به نتایج مشابهی برای LR و ثبات بانکی رسیدیم. احتمالاً دو دلیل وجود دارد. اول از همه، به طور کلی IB ها نقدینگی بالاتری (خطر نقدینگی پایین تر) دارند، که سبب بهبود ثبات بانک می شود. برای برخورداری از سورآوری بیشتر، IB ها اساساً به سرمایه گذاری دارایی های غیر نقدی وابسته اند که ریسک نقدینگی را افزایش داده و ثبات بانک ها را خصوصاً در زمان بحران کاهش می دهد، همانطور که در زمان ورشکستگی ایلاس فینانس چنین چیزی رخ داد (علی، 2007). ضروریست که ROA همیشه و به طورقطع به محض مشاهدۀ بحران های مالی، به کمک نشان Z، برای IB ها در ثبات بانک، مشارکت نماید. درصورتیکه سودآوری مهمترین دغدغۀ مدیران باشد، این امر سبب می شود تا آنها بیش از پیش ریسک کرده و منجر به نوسانات بالاتر ROA می گردد، در نتیجه، به کاهش ثبات بانک منتهی می شود (ابراهیم و ریزوی، 2017).
(جدول 8 را اینجا وارد کنید)
(جدول 9 را اینجا وارد کنید)
(جدول 10 را اینجا وارد کنید)
(جدول 11 را اینجا وارد کنید)
4.4 مدیریت ریسک نقدینگی
در این بخش، عملکرد هر دو سیستم بانکی را با هدف اینکه مدیریت نقدینگی کدام یکی بهتر است، بررسی می کنیم. می توانستیم آن را تنها به منظور مقایسه انجام دهیم، اما هدف از آزمایش این فرضیه تا این سطح برایمان رضایت بخش نیست. برای پاسخگویی به این مسئله، از آزمون مان وینتی یو تست بهره می گیریم که یک آزمایش مناسب برای این نوع داده با نمونه های مستقل و توزیع مشابه است. نتایج در جدول 12 گزارش شده است.
ما شواهدی ارائه می دهیم که نشان می دهد IB ها در مقایسه با همتای خود طی هر دو مرحله از دورۀ نمونه، به مراتب عملکرد بهتری دارند. جدول 12 نشان می دهد که میانگین و میانگین درجه LR برای IB 0.0756 و 43.26 است، که نسبتاً پایین تر از CB ها هستند. این نتایج در مقدار P از 5% طی دورۀ بحران مالی و 1% طی دورۀ پسابحران مالیی از لحاظ آماری قابل توجه هستند و از فرضیۀ 3 ما پشتیبانی می کند. این فرضیه درمورد عملکرد بهتر IB ها در زمینه مدیریت خطر نقدینگی شان صحبت می کند. متخصصان و پژوهشگران آکادمیک به اتفاق آرا با این نقطه نظر موافقند که IB ها به منظور حفظ چک های بیشتر برای تضمین امنیت سپرده هایشان، فرصت های سرمایه گذاری نسبتاً کمتری دارند. بنابراین، IB ها به لحاظ وجوه نقدی، از نقدینگی بیشتری برخوردارند که می تواند به دلیل اختلاف نرخ بازده بین IBها و CB ها منجر به ریسک تجاری شود. در CB ها، نرخ بازگشت قابل پیش بینی و ثابت است، در حالیکه، نرخ بازگشت در IB ها براساس PLS (تقسیم سود و زیان) بوده و از قبل به وقوع پیوسته است. برای حفظ نرخ بازگشت رقابتی، آنها از رویکرد هموارسازی درآمد مطابق با IFSB (IFSB-1، 2005) بهره می جویند. روش های متداول هموارسازی درآمد، به عنوان ذخایر تساوی سود (PER) هستند و ذخایر ریسک سرمایه گذاری (IRR) که به IB ها اجازه ثبات می دهند و نرخ بازگشت آنها نیز به اندازۀ یک بانک معمولی، رقابتی است تا بتواند ریسک تجاری یا ریسک برداشت را کاهش دهد.
متن زبان تخصصی حسابداری با ترجمه
5.4 مقایسۀ مدیریت ریسک اعتباری و ثبات بانکی
به منظور بررسی عملکرد مدیریت ریسک اعتباری و ثبات بانک بین هر دو سیستم بانکی، از همان الگو و روش شناسی مشابهی که در بخش پیشین برای مدیریت بحران نقدینگی اعمال شده، بهره می گیریم. در هر دو، از لحاظ مدیریت ریسک اعتباری، بحران مالی و دورۀ پسا بحران مالی، هیچ الگوی آماری معناداری بین CB ها و IB ها یافت نشد، اما این بدان معنی نیست که نتایج ما فاقد معنای اقتصادی باشند. نتایج در جدول 12 گزارش شده اند.
با مقایسۀ مقادیر میانگین، به مدیریت ریسک اعتباری بهتری در IB هایی رسیدیم که دارای مقادیر CR 0-.2451 و 0.0783 به ترتیب در دوره بحران مالی و پسا بحران مالی دست یافتیم که در مقایسه با CB ها بهتر عمل می کنند. ارزش پاین تر CR به معنای کاهش ضرر وام و بالعکس می باشد. دلایل متعددی از عملکرد بهتر این موضوع وجود دارد، اما سه مورد مهم آن در اینجا قابل ذکر است. نخست اینکه، IB ها نه تنها با اسناد بلکه با کالا نیز سر و کار دارند و از پول به عنوان ابزار مبادله و نه معامله استفاده می کند. که این امر در CB ها عادی است (ایوب، 2009). IB ها دقیقاً دارایی اصلی را که معامله را به فعالیت اقتصادی واقعی مرتبط می سازد، تضمین می کنند. دوم، ساختار IB ها در مقایسه با همتایانش کاملا متفاوت است. IB ها معمولاً وام را به شکل سکۀ نقد با مشتریان خود تسویه نمی کنند. در آخر، همۀ موسسات مالی در صورت تاخیر در پرداخت وام، مجازات می شوند، و چنین قانونی شامل حال IB ها نیز می شود. اما، تفاوت اساسی بین مجازاتها وجود دارد. در سرمایه گذاری اسلامی، تاثیر این مطالبات در جامعه، مثبت است. به جای اینکه IB ها، همانند CB ها آن را به عنوان بخشی از برنامۀ خود درنظر بگیرند، در عوض حساب خیریه را خرج کرده و آن را صرف رفاه جامعه نموده و از فعالیت های CSR (مسئولیت اجتماعی شرکت) مجزا می کنند.
دربارۀ ثبات بانک، همانطور که در جدول 12 دیده می شود، طی بحران مالی به هیچ تفاوت آماری معناداری نرسیدیم، اما مقدار میانگین بالاتر نشان Z 3.914 به ثبات بیشتر CB ها دلالت دارد. علاوه بر این، دریافتیم که CB ها در مقدار آماری معنی دار P از 1% طی پسا بحران مالی با نشان Z بالاتر از 4.152، با ثبات تر هستند.
به کمک مقیاس DD مبتنی بر بازار، دریافتیم که IB ها طی دوران بحران مالی در حدود 5% مقاوم تر هستند، در حالیکه، طی دورۀ پسا بحران مالی هیچ تفاوت آماری بین هر دو سیستم بانکی مشاهده نمی کنیم. اما میانگین DD بالاتر از 3.216 نشان می دهد که CB ها باثبات تر هستند. در اینجا برای اثبات این حرف دلایل مختلفی وجود دارد اما بعضی از نکات مهم ذکر می شوند. نخست، در تمامی کشورهایی که برای این مطالعه انتخاب شده اند، IB ها سهم محدودیاز بازار را به خود اختصاص می دهند، به جز عربستان سعودی که سهم بازار آن از 51.2% است (نک گزارش E&Y، 2016). دوم، IB ها با فرصت های سرمایه گذاری محدود، عموماً نقدینگی زیادی دارند که در نهایت منجر به کاهش سودآوریشان می شود، و بدین ترتیب، در ثبات آنها تاثیر منفی دارد. نتایج متضاد ما از ثبات بانکها، با اصول حسابداری و اقدامات بازار محور، تا حدودی با یافته های کبیر و همکاران (2015) مطابقت دارد، و پیشنهاد می کنیم تا در شناسایی روش های خاص ارزیابی ثبات بانک ها، تأکید بیشتری ورزند.
(جدول 12 را اینجا وارد کنید)
5. بررسی استحکام
دو مرحله از استحکام را در اینجا بررسی و دنبال می کنیم. نخست، تولید ناخالص داخلی (GDP) را از متغیرهای کنترل خود حذف می کنیم تا رابطۀ بین متغیرهای ویژۀ بانک را بررسی نماییم. دوم، برای بررسی بیشتر اعتبار نتایجمان، رویکرد تاثیر تصادفی GLS را اعمال می کنیم (ملا و زمان، 2015). این روش در صورتی کاربردی است که تفاوتهای متغیرهای گوناگون بر روی متغیر وابسته اثرگذار باشد. علاوه بر این، از خطای استحکام استاندارد نیز استفاده می کنیم (بک و دیگران، 2013) که در مورد آن به دلیل کمبود فضا، در جدول گزارش نشده است. همانطور که انتظار می رفت، نتایج این آزمون استحکام به یافته های اصلی ما مهر تایید می زند که درمورد رابطۀ منفی بین ریسک نقدینگی و ریسک اعتباری است.
(جدول 13 را اینجا وارد کنید)
(جدول 14 را اینجا وارد کنید)
6. نتایج و پیامدهای سیاسی
علاوه براین، به یک رابطۀ مثبت بین ریسک نقدینگی و ثبات بانک برای CB ها طی دوره پسا بحران مالی دست یافتیم، در حالیکه در IB ها رابطۀ منفی بین بحران نقدینگی و ثبات در هر دو دورۀ بحران مالی و پسا بحران مالی به کمک نشان Z به چشم می خورد. اما پس از اعمال متغیر DOD به عنوان معیار ثبات بانک، به این رابطۀ منفی تنها در دورۀ پسا بحران مالی دست یافتیم. عموما IB ها دارای ریسک نقدینگی پایین تری هستند که منجر به ثبات بالاتر IB ها می شود. ریسک نقدینگی پایین تر در ابتدا ممکن است سبب بهبود ثبات باشد، اما مدیریت بانک شروع به ریسک خواهد کرد، تا سودآوری را افزایش داده که تأثیر مثبت اولیه را جبران کرده و ثبات بانک را افزایش می دهد. علاوه بر این، همچنین دریافتیم که عملکرد IB ها در مقایسه با CB ها هم از نظر بحران اعتباری و هم بحران نقدینگی بهتر است در حالیکه، CB ها با ثبات تر هستند. بعضی از آزمون های استحکام را با چند روش انجام دادیم، که از نتایج ما بهتر پشتیبانی می کند.
نتایج ما پیامدهای گوناگونی دارد. مطالب تئوری و عملی بسیاری در رابطه با جنبه های تئوری و عملی IB ها وجود دارد اما مطالعات بسیار محدودی روی ساختار مدیریت ریسک در IB ها متمرکز شده است. بهترین بخش از دانش ما مربوط به مطالعاتی است که برای اولین بار به مطالعه و بررسی چنین روابطی در IB ها پرداخته است، بنابراین، این مطالعه سهم ارزشمندی در بین آثار محدود در این زمینه دارد.
علاوه بر این، این مطالعه توصیه هایی برای مدیران ریسک در بانکها و مسئول انتظامات دارد. واحد مدیریت ریسک از بانک باید تواماً نه تنها جهت کاهش ریسک پیشفرض کار کند بلکه باید عملکرد کلی بانک را نیز ارتقاء بخشد. به علاوه، موسسۀ سرمایه گذاری اسلامی نیز باید در زمینۀ پژوهش و برنامه های توسعه (R & D ها) اقدام کند تا بازار سرمایه گذاری اسلامی را جهت افزایش ظرفیت نقدینگی، توسعه بخشد. از سوی دیگر، مسئول انتظامات باید به دقت یافته های ما را در شکل گیری سیاست گذاری های مدیریت ریسک نقدینگی و اعتباری برای IB ها در نظر بگیرد چرا که در مقایسه با سیستم های بانکداری معمولی با چنین خطراتی از جانب کانال های گوناگون مواجه هستند.
جدول 2 متغیرهای اصلی و علایم قابل پیش بینی
علایم قابل پیش بینی |
منبع |
علامت اختصاری |
اسم متغیر |
منفی |
متغیر ویژۀ ریسک بانکی محاسبات نویسنده براساس داده های بلوم بِرگ و صورتهای مالی بانکی |
LR |
خطر نقدینگی |
منفی |
محاسبات نویسنده براساس داده های بلوم بِرگ و صورتهای مالی بانکی |
CR |
خطر اعتباری |
منفی |
متغیر ثبات بانکی محاسبات نویسنده براساس داده های بلوم بِرگ و صورتهای مالی بانکی |
Z- score |
نشان Z |
منفی |
محاسبات نویسنده بر اساس داده های بلوم بِرگ |
DD |
فاصله تا پیشفرض |
این جدول به توضیح علایم قابل پیش بینی متغیرهای اصلی می پردازد. برای متغیرهای ریسک بانک، انتظار می رود که علامت منفی هم برای ریسک نقدینگی و هم ریسک اعتباری وجود داشته باشد. برای متغیرهای ثبات بانکی، انتظار می رود که علامت منفی از ریسک نقدینگی با نشان Z و فاصله تا پیشفرض باشد. |
جدول 3 توصیف متغیرهای اصلی
تفسیر |
|
ارزیابی |
اسم متغیر |
LR > 0 به این موضوع اشاره دارد که بانک قادر به برداشت ناگهانی وجوه نقدی نیست. مقادیر بالاتر، دارای ریسک نقدینگی بالاتری است. |
IB ها (تقاضای سپرده (امانت) + حسابهای سرمایه گذاری (مضاربه) + حساب سرمایهگذاری ویژۀ کوتاهمدت (مضاربه + مشارکت) + بدهیهای احتمالی ظرف مدت یکسال) – (پول نقد، ارز و سکه + داراییهای معاملاتی + اندوختۀ بانک مرکزی + اوراق بهادار موجود برای فروش) ± موقعیت وام خالص بین بانکی ± موقعیت خالص مشتق)} / کل دارایی |
CB ها {(تقاضای سپرده + سپردههای انتقالی + سپردههای کارگزاری + حسابهای جاری + بدهیهای احتمالی سرمایهگذاری ظرف یکسال) – (پول نقد، ارز و سکه + داراییهای معاملاتی + صندوق فدرال خریداری شده + اسناد تجاری + اوراق بهادار موجود برای فروش)) ± موقعیت وام خالص بین بانکی) ± موقعیت خالص مشتقات} / کل دارایی |
خطر نقدینگی |
|
بازیابی وام t - تغییر وام t
|
|
|
CR > 1 نشاندهندۀ زیان های غیرمنتظره است. |
|
|
خطر اعتباری |
مقادیر بالاتر نشاندهندۀ ثبات بیشتر بانک است. |
در (ROA +EAR)/SD(ROA) |
|
نشان Z |
مقادیر بالاتر نشاندهندۀ ثبات بیشتر بانک است. |
نقطۀ پیشفرض – ارزش بازار داراییها (نوسانات دارایی) (ارزش بازار داراییها) |
|
فاصله تا پیشفرض |
این جدول به توضیح برآورد متغیرهای اصلی و تفسیر آنها پرداخته است. |