مقالات ترجمه شده مدیریت دولتی
یافته های ما نشان می دهند که منطقه آسیا و پس از آن، اروپا و اقیانوسیه، برای هر دو روابط آنالیز شده، مقالات بسیاری را ارائه داده اند درحالیکه مناطقی مانند آفریقا، آمریکای لاتین و کشور های کارائیب مطالعات کمتری در این زمینه انجام داده اند (شکل 6). کشور هایی که مطالعات بیشتری بر روی این موضوع داشته اند عبارتند از هند ( 13 درصد مقالات)، استرالیا( 11 درصد)، و یونان( 8 درصد) که تعداد مقالات بیشتری را نسبت به مقالاتی که از سوی مناطقی همچون آفریقا( 6 درصد) و آمریکای لاتین ( 1 درصد) ارائه شده است عرضه کرده اند. علاقه به انجام تحقیق در آسیا و اروپا را می توان به وجود تعداد بسیار زیادی از شرکت های دارای گواهینامهISO 9001 در این مناطق نسبت داد. بر اساسISO (2017) ، 52 درصد از این گواهینامه ها در آسیا و اقیانوس آرام، و 37 درصد از آن ها در اروپا است درحالیکه در آمریکای لاتین و آفریقا این درصد به ترتیب کمتر از ( 4 و 1 درصد ) است. با توجه به تعداد بالای مطالعات انجام شده در هند و در نظر گرفتن گفته های صادقی و لاخه ( 2011) می توان به این نتیجه رسید که هند، در سال های اخیر به یکی از 10 کشور برتر دنیا و چهارمین اقتصاد تولید کننده جهان تبدیل شده است.
یافته های ما می توانند از جوانب مختلفی توصیف شوند و حتی با توجه به تحقیقات انجام شده توسط ابراهیمی و صادقی (2013) مورد تایید قرار گیرند؛ بطوریکه طبق تحقیقات این افراد، اکثر مطالعات انجام شده بر روی روابط عملکردQMp ، در کشور های توسعه یافته انجام شده و در این زمینه مطالعات کمتری در کشور های در حال توسعه صورت گرفته است. هرچند این مطالعات نشان می دهند که لازم است تحقیقات آتی در مناطقی از کشور های در حال توسعه انجام شود که دارای زمینه های اقتصادی و اجتماعی خاصی هستند؛ در این صورت می توان یافته های مختلفی به دست آورد که مربوط به حوزه دانش می باشند.
.3.1.4 تقسیم بندی بخش های مقاله
این طبقه بندی بر اساس 7 دسته انجام می پذیرد ( شکل 7) که عبارتند از تولید(manuf) ، تولید و خدمات( manuf and serv ) ، خدمات (serv) ، صنعت خودرو سازی (automotive)، NR، بخش های خاص (specific) و بخش های متقاطع(cross) . دسته بخش های خاص عبارتند از مقالاتی از 19 بخش مختلف؛ نظیر صنعت هتلداری، صنعت نساجی، صنعت داروسازی، بازار بورس، صنعت تولید غذا و صنعت سیمان و غیره. دسته بخش های متقاطع شامل چنین مواردی می شد: صنایع تولیدی و غیر تولیدی؛ صنایع تولیدی، صنایع خدماتی و ساخت و ساز؛ تولید کنندگان، فراهم کنندگان خدمات و تجار عمده فروش؛ بخش های تولیدی، ساخت وساز، خرده فروشی و خدماتی؛ و صنایع تولیدی، خدماتی، کامپیوتری، و ساخت وساز.
تولید به عنوان بخشی شناخته شد که مطالعات بیشتری در زمینه آن انجام شده بود(شکل 6). این نتیجه در راستای تحقیق انجام شده توسط نیر(2006) بود که در آن، وی به این نتیجه رسیده بود که اکثر مطالعات بر روی تولید تمرکز دارند. علاوه بر این، طبق گفته ابراهیمی و صادقی (2013)، شرکت های تولیدی، اصول QM را بسیار بیشتر از شرکت های خدماتی ( 3 درصد) پذیرفته اند؛ این امر نشان دهنده تفاوت قابل توجه بین تعداد مطالعات انجام شده در این بخش های بزرگ است.
در مقاله ارائه شده توسط سوسا و ووس (2002)، نیاز به افزایش تحقیقات پیرامون موضوع مورد مطالعه در بخش های خاص آشکار است؛ نیازی که طبق نتایج به دست آمده توسط ما هنوز برطرف نشده است زیرا با وجود اینکه بخش های خاص توسط تعداد زیادی از مقالات مورد مطالعه قرار گرفته اند اما بایستی خاطر نشان کنیم که این دسته در بردارنده 19 بخش است که مساوی است با میانگین 1.1 برای هر یک از آن ها. اگر بخواهیم برای انجام تحقیقات آتی، خط مشی ای در نظر بگیریم باید بدانیم که برای انجام تحقیقات پیرامون رابطه بین QM و بهرهوری در بخش های خاص، توصیه می شود تا تحقیقاتی که در زمینه تولید انجام می شوند از این روش به عنوان یک مدل استفاده کنند چرا که این بخش، مورد توجه ترین بخش می باشد. این مقاله پیشنهاد می کند تا برای ایجاد پایداری؛ مطالعات، در بخش های مربوط به هر یک از مناطق و بخش های کلیدی کشور های در حال توسعه انجام گیرد مانند صنعت کشاورزی و یا بخش مواد غذایی.
.3.1.5 نوع منبع جمع آوری داده
6 منابع جمع آوری داده در این مطالعه مشخص شده اند( شکل 8): پرسشنامه(Quest)، منبع ثانویه(Ss)، مصاحبه و پرسشنامه(Int+Quest)، منبع ثانویه و پرسشنامه(Ss+Quest)، مصاحبه و منبع ثانویه(Int+Ss) ، و مصاحبه، منبع ثانویه و پرسشنامه .(Int+Ss+Quest) دسته منبع ثانویه شامل مطالعاتی است که داده ها را از منابعی نظیر سایر مطالعات، اسناد شرکت، موسسات دولتی، و موسساتی خارج از شرکت جمع آوری کرده اند. پرسشنامه، پر استفاده ترین منبع جمع آوری داده بوده(70 درصد)، و منبع ثانویه در رده دوم قرار داشت. محبوبیت پرسشنامه در بین پژوهشگران را می توان به این واقعیت نسبت داد که پرسشنامه اجازه جمع آوری آسان و سریع داده را فراهم می کند و نیازی به حضور پژوهشگر در واحد های تحقیقاتی و برقراری ارتباط مستقیم با مصاحبه شونده با استفاده از تماس های تلفنی، یا ایمیل که ارزیابی نمونه بزرگ را تسهیل می کند نیست. علاوه بر این، گاهی اوقات بررسی های پرسشنامه ای توسط شرکت های تحقیقاتی بازار مدیریت می شوند بطوریکه تیم تحقیق می تواند بر روی تحلیل داده ها تمرکز کند.
درصد مقالاتی که از بیش از یک منبع جمع آوری داده استفاده کرده بودند بسیار پایین بود ( 11 درصد) درحالیکه بقیه مقالات تنها از یک منبع استفاده کرده بودند ( 89 درصد). استفاده از بیش از یک منبع جمع آوری اطلاعات در تحقیق نشان دهنده استفاده از منابع اقتصادی، زمانی، و انسانی بیشتر و غیره است؛ اما از سوی دیگر، این امر امکان استفاده از داده مثلث بندی را فراهم می کند؛ طبق گفته ووس و دیگران (2002) این نوع داده، اعتبار موجود در این نتایج را تضمین می کند.
در تحقیق آتی استفاده از بیش از یک منبع جمع آوری داده به منظور به دست آوردن نتایج معتبر بیشتر، توصیه می شود؛ بطوریکه این امر می تواند برای شرکت ها سودمند تر باشد. استفاده از بیش از یک منبع جمع آوری داده می تواند در روش های متودولوژیک مختلف استفاده شود که یکی از آن ها مطالعه موردی است؛ طبق گفته ابراهیمی و صادقی ( 2013) این متد به صورت همزمان دربردارنده چندین منبع است.
علاوه بر این، جدول III نشان می دهد که استفاده از بیش از یک منبع جمع آوری داده در نمونه های انتخاب شده، از سال 2003 آغاز شده است اما بیشترین تمرکز بر روی این موضوع در سال 2010 صورت گرفته است. این یافته نشان می دهد که در دهه اخیر، علاقه پژوهشگران به بیش از یک منبع جمع آوری اطلاعات بیشتر شده است؛ و همین موضوع، جهت حرکت تحقیق آتی به سمت استفاده از منابع چندگانه جمع آوری داده را به منظور افزایش اعتبار نتایج، تقویت می کند.
3.1.6 .عملیاتی سازی QM
عملیاتی سازی QM در 5 گروه طبقه بندی می شودQMp :؛ شرکت های دارای گواهینامه در مقابل شرکت هایی که دارای گواهینانه نیستند؛NR؛ TQM اجرا شده؛ و جایزه کیفیت. عملیاتی سازی از طریقQMp ، بیشترین استفاده ( 63 درصد) را برای هر دو رابطه داشته و به دنبال آن شرکت های دارای گواهینامه درصد 14 را در مقابل شرکت هایی که از گواهینامه بر خوردار نیستند به دست آورده اند. مشابه با این قضیه، یافته های نیر (2006) نشان داد که عملیاتی سازی QM اصولا از طریق ساختار چند بعدی (QMp) یا ساختار واحد انجام می گیرد؛ متاسفانه در این مطالعه، برای هریک از عملیاتی سازی ها، توزیعی ارائه نشده است. علاوه بر این، در یافته های ما، QMp با واژه های مختلفی نام گذاری می شود؛ مانند فاکتور های TQM ( فوتوپولوس و پسومس، (2010، شرط) QM صادق سهیل و هونگ، 2003)، عناصرTQM ( مفتاح ابوسا و گیبسون ، 2013)، ابعاد) QM شارما، 2006 )، مقیاس های TQM (آک گون و دیگران ، 2014)، متغیر های TQM (ترزیووسکی،(2006 ، و فاکتور های کلیدی موفقیت TQM (محرالیان و دیگران، 2017).
این یافته ها نشان می دهند که عدم وجود استاندارد سازی در واژه های استفاده شده برای QMp، موجب سردرگمی دانشگاهیان و صنایع می شود. پژهشگران باید تلاش کنند تا واژگان استفاده شده برای عملیاتی سازی QM را استاندارد کنند تا بدین طریق بتوانند فشردگی مطالعات را تسهیل کرده و جستجو اطلاعات و مشارکت در یکپارچه سازی ساختار دانش را آسان کنند. بنابراین این مقاله از واژه QMp استفاده میکند چرا که این واژه معمول ترین عملیاتی سازی یافت شده در نوشته های علمی است.
3.1.7. بهره وری به عنوان یک شاخص عملکرد
این بخش و بخش 3.1.8 از 49 مقاله که رابطه بین QM و بهره وری را به عنوان نمونه مورد مطالعه قرار داده اند، استفاده می کند. بهره وری با روش های مختلفی مورد بحث قرار گرفته است ( جدول( IV که از طریق FP در 29 مقاله مشاهده شده است درحالیکه تنها 9 مقاله به صورت مستقیم به مطالعه بهره وری پرداخته اند.
این یافته ها نشان می دهند که بهره وری در سراسر مطالعات دارای مفهوم واضح و استانداردی نیست و در بسیاری از موارد با عملکرد اشتباه گرفته می شود. به همین دلیل، طبق گفته تانگن(2005)، مفاهیم بهره وری و عملکرد اغلب با یکدیگر ترکیب می شوند و جایگاه آن ها می تواند عوض شود. این یافته ها را می توان به وجود دانش ضعیف پیرامون مفهوم بهره وری، پیامد ها و اهمیت آن نسبت داد که منجر به این شده است که این شاخص به جایگاه دوم تنزل پیدا کند و مورد بی توجهی قرار گیرد یا توسط کسانی که بر فرایند های تولید تاثیر می گذارند و همینطور محققان، مدیران، و سیاست گذاران نادیده گرفته شود.
به منظور به دست آوردن نتایج قابل اطمینان و تفاسیر کافی، مفهوم سازی واضح از متغیر ها برای تحقیقات آتی توصیه می شود. به دلیل عدم وجود یک عملکرد تعریف شده برای تحت پوشش قرار دادن بهره وری، و مطابق با تعریف بهره وری ( رابطه بین نسبت های خروجی به ورودی)، در این تحقیق نظر ما این است که این شاخص بایستی توسط OP و OP بایستی توسط FP تحت پوشش قرار گیرد.
.3.1.8 تکنیک های سنجش بهره وری
تکنیک های سنجش در 4 گروه طبقه بندی می شوند (شکل 9). دسته "سایر مقیاس ها" دربردارنده شاخص های خاص بهره وری است. این نتایج نشان می دهند که این متغیر اکثرا با مقیاس 71 ) Likert درصد) سنجیده می شود، و پس از آنCobb–Douglas ، مرز تصادفی یا DEA 14 )درصد) در جایگاه بعدی و فرکانس کمتر با استفاده از شاخص های خاص بهره وری "سایر مقیاس ها" ( 8 درصد) در رده بعد قرار می گیرد.
بطور کلی مقیاس Likert متغیر ها را از طریق یک ارزیابی مبتنی بر مشاهدات یا بر اساس مفاهیمی که پاسخ دهنده در مورد متغیر دارد ( در این مورد بهره وری) اندازه گیری می کند. علاوه بر این، ارزیابی ها اغلب توسط یک پاسخ دهنده واحد ( معمولا یک مدیر برتر) که تمامی متغیر ها را ارزیابی می کند انجام می شود. این شرایط نشاندهنده ریسکی برای عینیت و بی طرفی نتایج است؛ همانطور که Tangen ( 2005) اظهار می کند: " بسیاری از افرادی که برای افزایش بهره وری کارخانه تصمیم میگیرند ( مدیران برتر) نمیدانند که بهره وری چیست و و اغلب آن را با عملکرد اشتباه میگیرند."
طبق این یافته ها تحقیق آتی بایستی استفاده از شاخص های خاص بهره وری را به عنوان یک تکنیک ارزیابی، افزایش دهد تا بتواند داده های قابل اطمینان و معتبری را که متعاقبا اجازه تولید پیشنهاد هایی برای پیشرفت می دهند را بدست بیاورد. علاوه بر این، به منظور افزایش قابلیت اطمینان و اعتبار مطالعات بایستی تصاویری از پاسخ دهندگان از سایر سطوح و دپارتمان ها در نظر گرفته شود.
.3.1.9 سایر فاکتور های مرتبط مقاله
در این تجزیه تحلیل، جمع نمونه اولین واحد تجزیه تحلیل، در نظر گرفته شد ( 150 مقاله). طبق یافته ها، 131 مقاله از 150 مقاله از مطالعه مقطعی عرضی استفاده کرده اند. از سوی دیگر، 50 درصد از این 131 مقاله به ارزیابی "رابطه" ، "به هم پیوستگی" یا " ارتباط" بین متغیر ها پرداخته اند که این نشان دهنده سازگاری بین فرضیات یا RQ و نوع مطالعه است ( مطالعه مقطعی عرضی ). از سوی دیگر، 40 درصد از مقالات به ارزیابی"تاثیر" ، "نفوذ" یا " اثر" بین متغیر ها پرداختند؛ ازین رو ناسازگازی بین فرضیات یا RQ این مقالات و نوع مطالعه اشاره شده (مطالعه مقطعی) نمایش داده شد. در نهایت اینکه 10 درصد از مقالات، فرضیات یا RQ ارائه ندادند.
یافته های ما منعکس کننده عدم سازگاری بین نوشته های تحلیل شده برای نوع مطالعه پیشنهاد شده ( مقطعی عرضی یا طولی) و فرضیات، بی طرفی یا RQ است. تحقیقات آتی بایستی استفاده دقیقی از واژ ها بکند، انتخاب های مناسبی در زمینه نوع مطالعه انجام دهد و ترجیحا از مطالعات طولی برای ارزیابی تاثیر یا نفوذ QM بر روی بهره وری یا عملکرد در طول زمان، بهره ببرد. منابع جمع آوری داده یک مطالعه طولی می تواند شامل منابع ثانویه نظیر فایل ها و پایگاه های داده، و غیره باشد و دسترسی بیشتر به اطلاعات را در طول یک مدت طولانی فراهم کند.
.3.2 ساختار های وابسته QMp به بهره وری (RQ3)
در این بخش، نمونه 49 مقاله که به مطالعه بهره وری پرداخته اند مورد استفاده قرار می گیرد. تنها 29 مقاله از 49 مقاله به عملیاتی سازی QM از طریق QMp پرداخته اند؛ بنابراین این 29 مقاله به منظور شناسایی ساختار های QMp مرتبط با بهره وری (RQ3) انتخاب شده اند. یکی از این 29 مقاله هیچ ارتباطی بین QMp و بهره وری پیدا نکرده است؛ بنابراین این مطالعه در نظر گرفته نشد و نمونه نهایی از 28 مقاله تشکیل شد (شکل 10 QMp .(شناسایی شده در این نمونه 38 بود، و در 8 ساختار پیشنهاد شده که در جدول V توصیف شده است طبقه بندی شد.
نتایج این بخش با در نظر گرفتن طبقه بندی ساختار های QMp پیشنهاد شده، در شکل 10 سازماندهی شده اند. در این شکل، 28 مقاله که QMpمرتبط با بهره وری را شناسایی کرده اند با یک شماره کدگذاری شده اند که در داخل عملکردی طبقه بندی می شوند که بهره وری را مورد توجه قرار داده است( مقالات ستونی که QMp را برای عملکردی که شامل بهره وری است گزارش می کند ) یا هنگامی که نتایج آن ها به وضوح، QMp مرتبط با بهره وری را نشان می دهد، به صورت مستقیم در داخل بهره وری طبقه بندی می شوند ( مقالات ستونی که به گزارش QMp برای بهره وری می پردازند). این تکرار نشان دهنده مقدار QMp مرتبط با بهره وری است و توسط هر نویسنده ای گزارش می شود. این تکرار می تواند توسط هر ساختار، نویسنده و عملکرد یا بهره وری ارزیابی شود.
از سوی دیگر، یافته های ما نشان می دهند که 17 مقاله از 28 مقاله ( 61 درصد) بهره وری را در جمع آوری داده خود مورد مطالعه قرار داده اند اما در نتایج تحقیق آنان، آن ها گزارشی از QMp مرتبط با بهره وری ارائه ندادند چرا که آن ها تنها QMp مرتبط با عملکرد کلی را گزارش دادند. از سوی دیگر تنها 11 مقاله ( 39 درصد)،QMp مرتبط با بهرهوری را در نتایج تحقیق خود شناسایی کردند. ساختار های QMp با بالاترین تکرار نقل قول در مقالاتی که QMp را برای عملکردی گزارش می کنند که دربردارنده بهره وری است و همینطور در مقالاتی که QMp را برای بهره وری گزارش می دهند عبارت بودند از مدیریت منابع انسانی و پس از آن مدیریت برتر و مدیریت فرایند. علاوه بر این، بیشترین QMp گزارش شده، عبارت بود از رهبری، مدیریت منابع انسانی، آموزش و یادگیری، درگیری/ مشارکت کارمند، مدیریت فرایند و برنامه ریزی کیفیت استراتژیک. طبق این یافته ها، ساختار های کلیدی QMp مرتبط با بهره وری، سه مورد ذکر شده فوق هستند. هرچند، کار منطقی این است که برای تایید این نتیجه با استفاده از مطالعات تجربی، یک آزمایش انجام دهیم.
نتایج ما نشان داد که تعدادی از تحقیقات که به شناسایی QMp مرتبط با بهره وری می پردازند اندک هستند که این امر مانع از تثبیت تئوری رابطه این متغیر ها می شود. این سه ساختار QMp شناسایی شده، با تکرار بالایی از نقل قول که مدیریت منابع انسانی، مدیریت برتر، و مدیریت فرایند نامیده می شوند می توانند به عنوان ورودی هایی برای تحقیقات آتی مورد استفاده قرار گیرند بصورتیکه مطالعات تجربی این یافته ها را به منظور تغذیه و تحکیم این تئوری آزمایش خواهد کرد و در عین حال راهنمایی مفیدی به افراد حرفه ای، مدیران و سیاستگذاران ارائه خواهد داد تا به تقویت بهره وری بپردازند.
.3.3شاخص های داخلی بهره وری و رابطه آن باQM (RQ4)
آخرین بخش به شناسایی شاخص های داخلی بهره وری و تجزیه تحلیل این موضوع می پردازد که آیا QM می تواند با 37 مقاله که از واحد ثانویه تجزیه تحلیل ارائه شده است، در نظر گرفته شود یا خیر. با توجه به نتایج گزارش شده توسط مطالعات مختلف، 36 شاخص داخلی بهرهوری شناسایی شدند که به ترتیب در داخل ساختار های QMp ارائه شده در بخش قبل یا در فاکتور های احتمالی، طبقه بندی شده اند (شکل 11). این یافته ها در شکل 11 سازماندهی شده اند بطوریکه هر مقاله با یک عدد کدگذاری شده و تکرار نقل قول هر شاخص و هر ساختار محاسبه شد.
این مطالعه، 10 شاخص را که توسط ساختار مدیریت منابع انسانی احاطه شده بود ، 14 شاخص را که توسط مدیریت فرایند احاطه شده بود، 2 شاخص را که توسط مدیریت تامین کننده احاطه شده بود، 2 شاخص را که توسط مدیریت برتر احاطه شده بود، 1 شاخص را که توسط طراحی محصول/ سرویس احاطه شده بود، 2 شاخص را که توسط کنترل فرایند احاطه شده بود، یک شاخص را که توسط تمرکز بر روی مشترب احاطه شده بود و 4 شاخص را که توسط فاکتور های احتمالی احاطه شده بود شناسایی کرد. یافته ها همچنین دو ساختار QMp به همراه تکرار های بالاتر نقل قول را نشان داد و این شامل بیش ترین تعداد فاکتور های شاخص در مدیریت منابع انسانی ( به همراه تکرار 45 بار) ، و مدیریت فرایند ( با تکرار 32 بار) بود که منجر شد تا این نتایج در راستای یافته های بخش 3.2 این مقاله قرار بگیرند بطوریکه این دو ساختار بخشی از سه ساختار کلیدی QMp مرتبط با بهره وری را شکل دادند.
مدیریت منابع انسانی و ساختار های مدیریت فرایند از میان 36 شاخص، دارای 24 شاخص هستند ( 67 درصد). این موضوع این نشان می دهد که این دو ساختار با یکدیگر مرتبط می باشند و بایستی در تحقیق آتی در نظر گرفته شوند. تکرار بالای نقل قول مدیریت منابع انسانی در میان سایر فاکتورها می تواند به این واقعیت اشاره داشته باشد که بسیاری از مقالاتی که به مطالعه بهره وری میپردازند اغلب آن را از دیدگاه بهرهوری نیروی کار، که ورودی اصلی منابع انسانی است، مورد توجه قرار می دهند. با در نظر گرفتن یافته های قبلی و درک اینکه 89 درصد از شاخص ها با ساختار های QMp مرتبط هستند،QM می تواند یک شاخص بهره وری در نظر گرفته شود. هرچند مطالعات آتی، جدا از بهره وری نیروی کار نظیر مانند مواد خام، سرمایه، انرژی و هدر رفت و غیره، بایستی با مطالعات تجربی و شاخص های بیشتر، این نتایج را مورد بررسی قرار دهد. علاوه بر این، فاکتور های احتمالی بایستی همواره در مطالعات در نظر گرفته شوند چرا که آن ها یک شاخص بسیار تاثیر گذار را برای QM و بهره وری ارائه میکنند.
4 .نتایج و تحقیق آتی
این SLR در مجموع دربردارنده دو واحد مختلف از تجزیه و تحلیل است؛ اولین آن برای تجزیه و تحلیل حالت فعلی این نوشته ها در روابط بین QM و بهره وری است تا بتوان به شناسایی ساختار های کلیدی QM مرتبط با بهره وری پرداخت، و دومین مورد برای شناسایی شاخص های اصلی داخلی بهره وری می باشد. متعاقبا، یک رابطه نظری بین یافته های این دو واحد تجزیه و تحلیل به منظور آشکار ساختن اینکه آیا QM شاخصی از بهره وری است یا خیر پیشنهاد شد. این تجزیه تحلیل ها از نظر توزیع مقالات در طول زمان به همراه طبقه بندی از طریق ناحیه، بخش، نوع جمع آوری داده، عملیاتی سازی QM، نوع عملکرد مطالعه شده، نوع تکنیک اندازه گیری بهره وری،QMp مرتبط با بهره وری، شاخص های اصلی داخلی بهره وری و رابطه با QM انجام شد.
این مقاله اقدام به تجزیه تحلیل نوشته ای کرد که به مطالعه رابطه بین QM و بهره وری پرداخته بود درحالیکه قبلا مطالعات اندکی در این زمینه صورت گرفته بود. بررسی های قبلی در این زمینه از رویکرد روایی استفاده کرده بودند درحالیکه در این بررسی سیستماتیک، یک فرآیند دقیقتر، تعریفشده و بدون تعصب اتخاذ شد که در آن، شاخصهای مهم برای شرکتها، مانند بهرهوری مد نظر قرار گرفت و یافتههای جالب و مفیدی ارایه شد که تحقیقات آینده را هدایت خواهد کرد و راهنمای مفیدی برای محققان، متخصصان، مدیران و سیاست گذاران خواهد بود. یافتههای اصلی در پاراگرافهای بعدی خلاصه شده اند.
وضعیت فعلی رابطه بین QM و بهره وری، فرایندی رو به رشد است که نشان می دهد این مشکل هنوز مسئله جالب توجهی از نظر محققان و متخصصان است. آسیا و اروپا مناطقی بودند که مطالعات بسیاری در این زمینه انجام داده اند در حالیکه مناطق در بردارنده کشور های در حال توسعه نظیر آمریکای لاتین و آفریقا مقالات کمتری را در این زمینه ارائه داده اند. تولید، بخشی عمومی بود که در آن مطالعات بیشتری در مقایسه با سایر زمینه ها نظیر بخش های صنعتی خاص انجام شده بود. پرسشنامه، منبع اصلی جمع آوری داده و مقیاس Likert، پر تکرار ترین تکنیک اندازه گیری بود، و مشاهده یک پاسخ دهنده واحد، رایج ترین منبع اطلاعات به شمار می رفت. در مقابل، استفاده از بیش از یک منبع جمع آوری داده هنوز هم به ندرت اتفاق می افتد و علاقه به استفاده از آن در یک دهه اخیر افزایش داشته است. رویکرد های عمومی نظیر FP جزو عملکرد هایی بودند که بیشترین تجزیه تحلیل بر روی آن ها صورت گرفته بود درحالیکه رویکردهای خاصی از قبیل بهره وری، مورد توجه کمتری قرار گرفته اند. ساختار های کلیدی QMp مرتبط با بهره وری شامل مدیریت منابع انسانی، مدیریت برتر، و مدیریت فرایند می باشند. علاوه بر این، رابطه ای بین 89 درصد از شاخص های بهره وری داخلی و ساختار های QMp وجود داشت که نشان می دهند QM شاخصی از بهره وری است. برای جمع بندی می توان گفت، برخی از مطالعات فاقد دقت متودولوژیک بودند چرا که این مطالعات از متغیر های تجزیه تحلیل شده که واضح و استاندارد بودند هیچ گونه مفهوم سازی در اختیار نداشتند و یا اینکه بین فرضیات یا RQ و نوع مطالعه انجام شده (مقطع عرضی یا طولی) سازگاری نداشتند.
این مطالعه چندین مفهوم برای تحقیقات، عملیات و جامعه دارد. از سوی دیگر، یافته ها نشان می دهد کهQM ، فاکتوری شاخص برای بهره وری است ( شاخص عملکرد بسیار مهم برای رشد اقتصادی صنایع و کشورها) و از سویی دیگر این یافته ها نشان می دهند که ساختار های کلیدی QMp مرتبط با بهره وری، عبارتند از مدیریت منابع انسانی، مدیریت برتر و مدیریت فرایند. این یافته ها به انسجام تئوری مربوط به رابط بین QM و بهره وری کمک کرده، مبنا و راهنمایی برای تحقیقات آینده بوده و همچنین ابزاری مفید برای مدیران و سیاستگذاران برای تدوین سیاست های صنعتی هستند که باعث تقویت بهره وری می شوند.
تحقیقات آتی بایستی مطالعات خود را در زمینه هایی متفاوت از زمینه های سنتی انجام دهد مانند مناطقی از آمریکای لاتین، آفریقا، و بخش های صنعتی خاص ؛ بدین ترتیب می توان فاکتور های احتمالی آنان را شناخت و جایگزین هایی را برای دستیابی به پیشرفت و تقویت این زمینه ها ارائه داد. علاوه بر این، به منظور دستیابی به نتایج قابل اطمینان و معتبر، ما چندین پیشنهاد داریم: استفاده از استاندارد سازی واژگان (مانند QMp، عملکرد، بهره وری، تاثیر، و رابطه) ، استفاده از بیش از یک منبع جمع آوری داده شامل تصاویری از بیش از یک پاسخ دهنده از سطوح و دپارتمان های مختلف، استفاده از تکنیک های سنجش بهره وری هدف (به عنوان مثال شاخص های بهره وری) و انجام مطالعات طولی بیشتر که به ارزیابی تاثیر QM بر بهره وری یا عملکرد میپردازند. برای جمع بندی، محدودیت های مقاله ما به طور عمده بر روی تعداد کمی از مقالات که رابطه بین QM و شاخص های عملکرد خاص و مهم نظیر بهره وری را مورد مطالعه قرار داده اند متمرکز شده است. به همین دلیل، پیشنهاد ما این است که برای تحقیق آتی مطالعات تجربی مختلفی در زمینه های مختلف صورت گیرد که در آن ها این رابطه مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته، یافته های ما به منظور تقویت تئوری های مدیریت عملکرد و رویه ها آزمایش شوند و بدین ترتیب راهنمایی برای تصمیم گیری متخصصان، مدیران و سیاستگذاران فراهم شده و بهره وری تقویت شود.