سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

کارکنان بخش دولتی در حال حاضر نقش مهمی در جامعه آمریکا دارند. هرچند در حالت عادی به عنوان کارکنان سطح پایین به آن‌ها نگاه می‌شود ، اما اقدامات اکثر کارکنان دولت ، در عمل منجر به خدمات رسانی دولتی می‌شوند. علاوه بر این، تصمیمات فردی آن‌ها هنگامی که در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند ، منجر به تعریف سیاست سازمان می‌شوند. اینکه سیاست دولت در مسیر تحویل دستاوردهایی همچون رفاه یا خدمات مسکن باشند، یا حالت‌های نامطلوبی همچون عمل مجرمانه یا بیماری‌های روانی را محدود بکنند ، اقدامات خودمختار کارکنان دولت منجر به ایجاد منافع یا محدودیت‌های ناشی از برنامه‌های دولتی می‌شوند. از جنبه‌ای دیگر، این اقدامات منجر به تعیین سطح دسترسی به حقوق و منافع دولتی می‌شوند.

 

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت دولتی

 

اکثر شهروندان نه از طریق نامه به نمایندگان کنگره یا حضور در ملاقات‌های هیئت امنای مدرسه با عوامل دولتی روبرو نمی‌شوند (اگر به هر دلیلی این عمل رخ بدهد)، بلکه از طریق معلمان، یا معلمان فرزندانشان ، نیروی پلیس مستقر در بخشی از شهر یا خودروی گشت پلیس چنین موقعیتی را بدست می‌آورند. هر یک از چنین برخوردهایی، به منزله یک نمونه از اقدامات تحویل / ارائه سیاست می‌باشد.

کارگران بخش دولتی که مستقیماً با شهروندان ، در طول انجام وظایف شغلی‌شان تعامل دارند ، و اختیارات زیادی در انجام کارهای خود دارند، در این پژوهش با اسم بروکرات های سطح خیابان نامگذاری شده‌اند. سازمان‌های دولتی که نسبت به کُل کارکنانشان از تعداد زیادی بروکرات سطح خیابان استفاده می‌کنند، بروکراسی‌های سطح خیابان نامیده می‌شوند. نمونه‌های رایج از آن‌ها عبارتند از معلمان، افسران پلیس، و سایر کارکنان مجری قانون ، کارگران اجتماعی، قاضی‌ها، وکلای عمومی و کارکنان دادگستری ، کارکنان بخش سلامت، و بسیاری از سایر کارکنان دولتی که دسترسی به برنامه‌های دولتی را تضمین می‌کنند و به متقاضیان خدمات رسانی می‌کنند. افراد حاضر در این مشاغل، از بسیاری جهات شبیه یکدیگر هستند ، زیرا شرایط تحلیلی مشابهی را تجربه می‌کنند [1].

نحوه ارائه منافع و محرومیت‌ها توسط بروکرات های خیابانی، منجر به ساختاردهی و محدودیت زدایی از زندگی و فرصت‌های شهروندان می‌شود. این شیوه‌ها، منجر به جهت دهی و ایجاد محیط اجتماعی (سیاسی) شده که افراد از طریق آن‌ها عمل می‌کنند. لذا هرگونه گسترش خدمات ، با گسترش میزان نفوذ و کنترل دولت همراه می‌شود. بروکرات های سطح خیابان، به عنوان تأمین کنندگان نظم عمومی ، موضوع مورد بحث در مناقشات سیاسی هستند. آن‌ها دائماً در تضاد بین مطالبات دریافت کنندگان خدمات برای بهبود کارایی و پاسخگویی ، و تقاضاهای شهروندان برای بهبود بازدهی و کارایی خدمات دولتی قرار می‌گیرند. بدلیل اینکه دستمزدهای پرداختی به بروکرات های خیابانی ، بخش عمده‌ای از هزینه‌های غیرنظامی دولت را شامل می‌شوند ، هرگونه تردید راجع به حجم بودجه‌های دولتی، سریعاً به نگرانی راجع به محدوده و محتوای این خدمات عمومی تبدیل می‌شود. علاوه بر این، کارگران بخش دولتی، توانایی‌های گروهی خود را دائماً گسترش داده‌اند ، در بحث‌های صورت گرفته در این زمینه، آن‌ها یک نیروی مستقل قدرتمند برای حل مناقشات مؤثر بر موقعیت و جایگاهشان هستند.

بروکرات های سطح خیابان، به دو دلیل عمده، بر بحث‌های سیاسی نسبت به خدمات دولتی تسلط دارند. اولاً، بحث راجع به محدوده و تمرکز صحیح خدمات دولتی، اصولاً بحث راجع به محدوده و عملکرد کارکنان دولتی محسوب می‌شود. ثانیاً، بروکرات های سطح خیابان ، اثر قابل ملاحظه‌ای روی زندگی افراد دارند. این اثر به طرق مختلف ظاهر می‌شود. آن‌ها شهروندان را اجتماعی کرده تا با انتظارات خدمات دولتی ، و موقعیت مرتبط با جامعه سیاسی هماهنگ بشوند. آن‌ها تعیین کننده مشروعیت شهروندان، برای برخورداری از منافع و محرومیت‌های دولتی هستند. آن‌ها بر طرز برخورد با شهروندان دریافت کننده خدمات نظارت می‌کنند. لذا بروکرات های سطح خیابان  ، به صورت ضمنی جنبه‌هایی از رابطه قانونی شهروندان و دولت را تعدیل می‌کنند. به طور مختصر، آن‌ها یک عامل کلیدی در بُعد شهروندی هستند.

تضاد راجع به محدوده و ماهیت خدمات دولتی

در جهانی که بر اساس تجربه بنا شده است، ما به معلمان، کارکنان تأمین کننده رفاه و نیروی پلیس، به عنوان عوامل دولتی با انگیزه و سازماندهی جداگانه می‌نگریم. آن‌ها از جنبه‌های مختلفی قابل بررسی هستند.اما در صورتی که کارکنان دولتی را بر اساس تعامل مستقیماً با شهروندان ، و اختیار عمل چشمگیر روی زندگی آن‌ها دسته بندی کنیم، متوجه می‌شویم که درصد بالایی از آن‌ها، دارای ویژگی‌های شغلی یکسانی هستند. آن‌ها بخش عمده‌ای از کارکنان دولتی فعال در محیط داخلی را تشکیل می‌دهند. دولت‌های محلی و ایالتی دارای تقریباً 3.7 میلیون کارمند در مدارس محلی ، بیشتر از 500 هزار نفر در اداره پلیس، بیش از 300 هزار نفر در خدمات تأمین اجتماعی هستند. کارکنان مدارس دولتی بیشتر از نیمی از کارکنان استخدام شده در سازمان‌های محلی را شامل می‌شوند. مشاغل تعلیمی، دو سوم کُل کادر آموزشی را شامل می‌شود. بسیاری از کارکنان سابق ، معلمانی هستند که در امور مدیریتی نقش دارند. یا با کارکنان اجتماعی، روانشناسان و کتابدارانی روبرو هستیم که مستقیماً در مدرسه خدمات دهی می‌کنند. از بین 3.2 میلیون نفر کارمند دولتی غیرفعال در بخش آموزش، تقریباً 14 % در اداره پلیس کار می‌کنند. یکی از هر 16 شغل در سازمان‌های دولتی محلی و ایالتی غیرآموزشی ، توسط کارگران خدمات اجتماعی نگهداری می‌شود [2]. در این حوزه و سایر حوزه‌ها، اکثر مشاغل در اختیار افرادی هستند که مسئولیت مستقیم نسبت به شهروندان دارند.

سایر بروکرات های سطح خیابان،نقش مهمی در کارکنان باقیمانده دولت دارند. هرچند اداره آمار آمریکا، تفکیک مشاغل مناسب با اهداف این مطالعه را ارائه ننموده است اما می‌توان پیش بینی کرد 1.1 میلیون کارمند بخش سلامت[3]، اکثریت 5000 وکیل [4] ، بسیاری از کارکنان دادگستری، و سایر کارکنان دولتی، در سطح بروکرات های خیابانی عمل می‌کنند.برخی از بزرگترین شهرهای کشور از حجم قابل ملاحظه‌ای از بروکرات های سطح خیابان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، 26680 معلم مدرسه در شیکاگو ، بسیار بیشتر از جمعیت‌های حومه‌های مختلف شیکاگو هستند [5].

معیار دیگری از نقش پُررنگ بروکرات های خیابانی در مشاغل دولتی ، میزان بودجه دولتی اختصاص یافته برای پرداخت دستمزد آنان است. از بین تمامی دستمزدهای دولتی، در سال 1973 بیشتر از نصف به آموزش دولتی اختصاص یافته است. بیشتر از 80 % به معلمان پرداخت می‌شوند. حقوق و دستمزد نیروی پلیس، تقریباً یک ششم حقوق کارکنان محلی غیر آموزشی را شامل می‌شود [6].

بخش عمده‌ای از رشد اشتغال دولتی طی 25 سال گذشته، در سطح بروکرات های خیابانی به وقوع پیوسته است. از 1955 تا 1975،استخدام دولت بیشتر از دو برابر شده است. دلیل اصلی انفجار جمعیت پس از جنگ و بالا رفتن تعداد افراد مسن است. شهروندان وابسته منجر به افزایش فعالیت محلی و دولتی در بخش‌های آموزش، درمان، و رفاه همگانی شده است [7].

بروکرات های سطح خیابان، نیروی کار حضوری زیادی را شامل می‌شوند.فعالیت‌های آنان مستلزم خدمات دهی از طریق افراد است و هزینه‌های عملیاتی چنین سازمان‌هایی ، بیانگر وابستگی‌شان به کارگران دستمزدبگیر هستند.اکثر پرداختی دولتی در بخش آموزش، پلیس، یا سایر خدمات اجتماعی (بجز حفظ درآمد یا نگهداری از زندانیان در زندان)، مستقیماً به پرداخت دستمزد بروکرات های سطح خیابان اختصاص می‌یابد. برای مثال، در شهرهای بزرگ، بیشتر از 90 % هزینه پلیس صرف پرداخت دستمزدها می‌شود [8].

دستمزدهای این افراد نه تنها بخش اساسی از هزینه‌های خدمات دولتی را شامل می‌شود، بلکه محدوده خدمات دولتی استفاده کننده از این بروکرات ها، در گذر زمان افزایش یافته است. امور خیریه زمانی بر عهده مؤسسات خصوصی بود. اکنون دولت فدرال ، نیازهای درآمدی فقرا را پوشش می‌دهد. بخش دولتی، مسئولیت‌های رها شده توسط بخش خصوصی را در حوزه‌های متنوعی همچون خدمات پلیس، تحصیلات، خدمات سلامت بر عهده گرفته است. علاوه بر این، در تمامی حوزه‌ها، دولت نه تنها جایگزین سازمان‌های خصوصی شده ، بلکه محدوده مسئولیت را توسعه داده است. این امر در افزایش انتظارات عمومی برای امنیت و خدمات عمومی ، گسترش مسئولیت‌های مدارس برای پرورش کودکان و دوران پس از نوجوانی، و تقاضاهای عمومی برای خدمات درمانی ارزان مشهود است [9].

امنیت، سلامت و آموزش عمومی، هنوز اهداف اجتماعی دست نیافتنی به شمار می‌روند. در قرن گذشته آن‌ها متحول شده و به حضور مسئولیت فعال دولت منتقل شده‌اند. متحول شدن مسئولیت دولتی در حوزه رفاه اجتماعی ، برخی را به این سمت هدایت کرده که چنین تصور بکنند که دارایی‌های جامعه مدرن آمریکا اکثراً ادعای بزرگ دولتی را شامل می‌شود و ادعاها نسبت به این دارایی جدید، به عنوان حق شهروندی باید مورد حفاظت قرار بگیرد [10]. بروکرات های سطح خیابان، نقش اساسی در ظهور این حقوق شهروندی دارند. آن‌ها منافع دولتی را از طریق خدمات مستقیم ارائه داده یا نقش میانجی را بین شهروندان و دولت‌های جدید و غیرامن ایفا می‌کنند.

هرچقدر مردم فقیرتر باشند، اثر بروکرات های سطح خیابان بر آن‌ها بیشتر است. در واقع این کارکنان دولتی در وضعیتی هستند که بخشی از مساله فقیر بودن به شمار می‌روند. دریافت کننده خدمات اجتماعی را در نظر بگیرید که در مسکن‌های همگانی زندگی می‌کند و دنبال کمک یک وکیل است تا پسرش را مجدداً در مدرسه ثبت نام بکند. وی به خاطر دستگیری مکرر توسط پلیس محروم شده است. وی در دام گروهی از بروکرات های خیابانی قرار گرفته که دیدگاه‌های مختلفی نسبت به وی دارند. همگی مطابق مفهوم سوژه مورد توجه و توجه دولتی عمل می‌کنند [11].

افرادی که قادر به خرید خدمات از بخش دولتی نیستند ، در صورتی که میل به دریافت دارند باید آن‌ها را از دولت مطالبه بکنند. اگر نتیجه‌ای از پیشرفت اجتماعی باشد، دسترسی افراد فقیر به خدماتی که قادر به پرداخت هزینه‌شان نیستند ، از طریق دولت تضمین می‌شود.

بنابراین هنگامی که اصلاحات اجتماعی بدنبال برطرف سازی مشکلات افراد فقیر هستند، اما در نهایت کارشان به بحث با بروکرات های خیابانی خاتمه می‌یابد. اصلاح کنندگان رفاه اجتماعی ، چشم اندازهای خدماتی متفاوتی را نسبت به تصمیمات راجع به پرداخت‌های حمایتی اتخاذ می‌کنند، یا سیستم مالیات بر درآمد منفی را طراحی می‌کنند. بدین ترتیب جایگاه کارگران اجتماعی برای تخصیص دهی رفاه حذف می‌شود.مشکلات متعدد دادگاهی با پیشنهاداتی همراه می‌شوند تا تعداد قضات افزایش یابد. این موضوع پذیرفته می‌شود که توسعه در اوایل کودکی ، تا حد زیادی پتانسیل موفقیت‌های بیشتر در توسعه برنامه‌های جدید در داخل و خارج از سازمان‌ها را فراهم می‌کنند . بدین ترتیب تجربه کودکی مطلوب و کاملی فراهم می‌شود (برای مثال برنامه شروع مجدد).

در دهه 1960 و اوایل دهه 1970، پاسخ پیش فرض دولت به مسائل اجتماعی، تعریف گروهی از بروکرات های خیابانی برای رسیدگی به آن‌ها بود. آیا افراد فقیر از دسترسی برابر به دادگاه محروم هستند؟ وکیل در اختیارشان قرار بدهید. آیا به خدمات درمانی برابر دسترسی ندارند؟ کلینیک‌هایی در نزدیکی محل زندگی‌شان دائر کنید. فرصت‌های آموزشی؟ برنامه‌های کمکی پیش از مدرسه را توسعه بدهید. توسعه اشتغال برای بروکرات های سطح خیابان، به مراتب راحت‌تر و بی دردسرتر از کاهش نابرابری‌های درآمدی است.

در سال‌های اخیر، کارکنان دولت از رشد بودجه‌های دولتی در بروکرات های سطح خیابان، بشدت بهره مند شده‌اند [12]. حقوق‌ها از کافی به قابل احترام و حتی مطلوب تبدیل شده‌اند. از سوی دیگر، کارکنان دولتی با رهبری بروکرات های خیابانی، کنترل فزاینده‌ای بر محیط کار، از طریق توسعه‌ی اتحادیه‌ها و سازمان‌های مشابه پیدا کرده‌اند [13].به عنوان مثال، معلمان و سایر کارکنان آموزشی ، در اکثر موارد موقعیت خود را حفظ کرده و تعدادشان افزایش می‌یابد. البته مدارس بخاطر هزینه تحمیلی به مالیات دهندگان تحت انتقاد هستند. نسبت کارکنان آموزشی در مدارس رو به افزایش است هرچند تعداد کودکان مدرسه‌ای کاهش یافته است [14]. چنین تحولی مکمل پشتیبانی عمومی از دیدگاه برخی بروکرات های سطح خیابان است. افرادی همچون معلمان، و نیروی پلیس، برای برخوردای از یک جامعه سالم ضروری هستند [15].

بحران مالی در بسیاری از شهرها از جمله نیویورک ، و اخیراً کلیولند و نیوارک ، این فرصت را فراهم ساخته که ظرفیت کارگران بخش دولتی برای حفظ مشاغل ، در مواجهه با فشار شدید بررسی بشود. بدلیل اینکه بخش زیادی از بودجه‌های شهری شامل هزینه‌های اجباری و غیرانعطاف پذیر هستند، و خدمات بدهی، برنامه‌های بازنشستگی و سایر منافع شخصی، افزایش اجباری و متضاد حقوق، تعهدات هزینه‌های سرمایه‌ای ، خرید انرژی و غیره را شامل می‌شوند ، زمینه‌ای که می‌توان موارد غیرضروری را از بودجه‌های شهری حذف کرد در بخش خدمات یافت می‌شود. در این بخش اکثر هزینه‌ها به بخش دستمزدها مربوط هستند. هرچند در طول بحران بسیاری از کارکنان دولتی اخراج شده‌اند، اما نکته مهم اینکه این افراد توانایی لابی کردن، چانه زنی ، ترغیب برای حداقل سازی آسیب را در اختیار دارند [16].آن‌ها در ادعاهایشان توسط جامعه‌ای که از کاهش نیروی پلیس و کثیف شدن خیابان‌ها بخاطر جمع آوری کمتر زباله هراس دارد ، مورد حمایت قرار می‌گیرد. آن‌ها توسط خانواده‌هایی حمایت شده که فرزندانشان در صورت اخراج معلمان، آموزش‌های کمتری می‌بینند. و این استدلال نفی نمی‌شود که بسیاری از کارکنان دولت و خویشاوندانشان ، با در نظر گرفتن کاهش نیروی کار در شهر، رأی می‌دهند [17].

رشد بخش دولتی، به منزله بیشترین گسترش رفاه عمومی تلقی می‌شود.  بخش خدمات در تمامی حوزه‌های نیاز انسانی شناسایی و تعریف شده نفوذ دارد و در داخل هر حوزه توسعه می‌یابد. نباید فراموش کرد که نیازها برآورده می‌شوند اما فقط خدمات بر موانع بین مسئولیت دولتی و تلاش‌های خصوصی غلبه می‌کنند.

بحران‌های مالی شهرها روی بخش خدمات تمرکز دارند. بدین ترتیب اولویت‌های دولت خدماتی طبق تلقی فعلی از کمیابی خدمات، اساساً به چالش کشیده می‌شوند. لیبرال‌ها در حال حاضر به محافظه کاران مالی پیوسته‌اند و قوانین خدماتی را به چالش می‌کشند. این کار مستقیماً ، با مطرح کردن این سؤال  که آیا خدمات و مسئولیت‌های دولتی در این قرن بخوبی توسعه یافته‌اند انجام نمی‌شود . برعکس این کار به صورت مخفیانه صورت می‌گیرد، به باور آن‌ها، افزایش تعداد کارکنان دولت و تقاضاهای ظاهراً برگشت ناپذیرشان نسبت به درآمدها، استقلال، انعطاف پذیری و رشد نظام سیاسی را به چالش می‌کشند. بحث‌ها راجع به محدوده صحیح خدمات، با تهدید انحراف ناشی از چالش‌های وارد بر کُل ساختار خدمات اجتماعی ، از نقطه نظر بودجه‌های دولتی غیرمتعادل روبرو است.

تضاد در رابطه با تعامل با شهروندان

این استدلال را مطرح کردم که بروکرات های سطح خیابان، منجر به ایجاد تنش‌ها و تضادهایی می‌شوند زیرا در صورت تغییر سیاست، مجبورند خود را با آن هماهنگ بکنند. دومین دلیل مورد توجه بودن بروکرات های سطح خیابان ، سرعت برقراری تعامل با شهروندان و تأثیر روی زندگی شهروندان است. سیاست تحویلی توسط بروکرات های خیابانی، در اکثر مواقع فوری و شخصی است. آن‌ها معمولاً به صورت لحظه‌ای/ موردی تصمیم می‌گیرند (و گاهی اوقات این کار را انجام نمی‌دهند) ، و بررسی‌هایشان کاملاً متمرکز بر افراد هستند. برعکس، یک برنامه بازسازی شهری ، ممکن است یک محله را تخریب بکند و منازل و افراد جدیدی را جایگزینشان بکند.البته این سیاست امتداد می‌یابد و دارای مراحل مختلفی است. این سیاست اکثراً در حوزه‌هایی اجرا شده که فاصله زیادی با زندگی روزمره ساکنان محلات دارند.

تصمیمات بروکرات های سطح خیابان، هم تخصیصی و هم از جنس توزیع مجدد است. با تعیین مشروعیت برای منافع، ادعاهای برخی شهروندان نسبت به کالاها و خدمات ، به بهای تحمیلی به مالیات دهندگان و افراد منکر شده را تقویت می‌کنند. با افزایش یا کاهش دسترسی به منافع برای جمعیت‌های کم درآمد ، میزان توزیع مجدد به صورت ضمنی تغییر یافته و از دست افراد ثروتمند خارج می‌شود.

از نگاهی دیگر، بروکرات های خیابانی در ارائه سیاست، تصمیماتی را راجع به افراد که  شانس‌های زندگی را تغییر داده اتخاذ می‌کنند.برای قرار گرفتن فرد در جایگاه دریافت کننده خدمات رفاهی، بزهکار نوجوان یا فردی با سطح موفقیت بالا ، تاثیری روی رابطه با سایرین و خود ارزیابی ایجاد می‌شود.بدین ترتیب فرایند اجتماعی آغاز و ادامه یافته که بسیاری از پیش گویی های خودتحقق بخشی شده را توجیه می‌کند. کودکی که بزهکار تلقی می‌شود، یک خودانگاره را توسعه می‌دهد و در کنار سایر مجرمان قرار می‌گیرد. لذا احتمال بروز رفتار غیرعادی افزایش می‌یابد. به کودکانی که توسط معلمان آموزش داده شده تا توانایی یادگیری خود را افزایش بدهند ، نسبت به کودکانی با هوش برابر که چنین آموزش‌هایی ندارند در سطح بهتری قرار می‌گیرند [18]. دریافت کنندگان خدمات، منازلی ضعیف‌تر نسبت به افرادی با درآمد یکسان و فاقد خدمات حمایتی دریافت می‌کنند [19].

یک واقعیت تعریف کننده محیط عملکردی بروکرات های خیابانی،این است که آن‌ها بایستی با واکنش‌های کارکنان و مشتریان نسبت به تصمیم گیری‌ها روبرو بشوند و با آثار جانبی روبرو می‌شوند.می‌توان گفت خود ارزیابی کارکنان ، تحت تأثیر اقدامات بروکرات های سطح خیابان هستند و این یعنی آن‌ها به سیاست واکنش نشان می‌دهند. این عمل صرفاً به فرایندهای ناخودآگاه محدود نمی‌شود. مشتریان بروکراسی‌های خیابانی ، به بی عدالتی واقعی یا فرضی، با خشم واکنش نشان می‌دهند. آن‌ها استراتژی‌هایی را توسعه می‌دهند تا خود را با کارگران ترکیب بکنند، رفتار سپاسگذارانه یا نامطلوب را در پیش بگیرند و واکنش انفعالی به تصمیمات بروکرات های خیابانی داشته باشند. برخورد با چشم پوشی و متداول توسط شرکت تلفن، اداره خودرو، و سایر سازمان‌های دولتی که کارکنانشان چیزی راجع به شرایط فردی پیرامون یک ادعا یا درخواست نمی‌دانند یک چیز است. و برخورد ، دسته بندی و مواجهه بروکراتیک (از نظر پیش بینی شده) با کسی که مستقیماً صحبت می‌کند و حداقل انتظار گشودگی و گوش دادن همدلانه می‌رود چیز دیگریست. به طور خلاصه، واقعیت امور بروکرات های خیابانی ، بسختی از ایده آل بروکراتیک و فاصله گرفتن غیرشخصی در تصمیم گیری دور می‌شود [20]. برعکس در بروکراسی‌های سطح خیابان، سوژه‌های تصمیمات اساسی یعنی مردم ، در نتیجه تصمیمات عملاً تغییر می‌کنند.

بروکرات های سطح خیابان، مورد تمرکز واکنش‌های شهروندی نیز قرار دارند چرا که اختیاراتشان، زمینه را برای واکنش دهی مطلوب به نیابت از افراد هموار می‌کند. وظایف عمومی و گستردگی‌شان نسبت به منافع عمومی، امکان گسترش امیدواری برای افراد و اتخاذ گرایش مثبت نسبت به مشتریان را فراهم می‌سازد. لذا در جهان مملو از سازمان‌های بزرگ و غیرشخصی که نقش کلیدی در اعمال مزایا، محدودیت‌ها، فرصت‌های مهم دارند . تعاریف شغلی دچار ابهام ، امیدواری برخورداری از طرفدار در دادگاه را ایجاد می‌کنند.

این بحث به توضیح دادن راجع به مناقشه دائمی بین بروکرات های سطح خیابانی، در سطح اختیارات خدمات فردی کمک می‌کند. در همین حال،ماهیت ویژه تحویل خدمات دولتی توسط بروکراسی‌های سطح خیابان ، ظاهراً سوژه اصلی مناقشات فعلی هستند. به همین دلیل در آینده پیش رو نیز چنین وضعیتی خواهند داشت. تصادفی نیست که اکثر مناقشات شدید از سال 1964 به بعد، روی مدارس و ادارات پلیس متمرکز هستند و به پاسخگویی مؤسسات سلامت و رفاهی برمی گردند [21]. این مکان‌ها به اجرای منافع و محرومیت‌های دولتی منجر می‌شوند . آن‌ها کانون تصمیمات فردی راجع به نحوه برخورد با شهروندان هستند و منشأ اصلی اعتراض تلقی می‌شوند. همانطوری که فرانسیس فاکس پیون و ریچارد کلاورد توضیح داده‌اند :

افراد فقر و تبعیض را در محیطی ثابت ، و نه به عنوان محصول نهایی فرایندهای بزرگ و انتزاعی تجربه می‌کنند. این تجربه دائمی نارضایتی آن‌ها را به شکل ناخرسندی از اهدافی خاص در می‌آورد. افراد در آسایش، در اتاق‌های انتظار راحت هستند، بر کارشان نظارت می‌شود و بیمه بیکاری دریافت می‌کنند.آن‌ها سیاست رفاه اجتماعی آمریکا را تجربه نمی‌کنند. در واقع این تجربه روزانه افراد است که ناخرسندی‌های آنان را شکل می‌دهد، نحوه اندازه گیری تقاضای آنان را می‌سنجد، و به اهداف خشمشان اشاره می‌کند [22].

هرچند افراد به صورت فردی با این بروکراسی‌ها روبرو می‌شوند، مدارس، خانه‌های ساده، و کلینیک‌های محلات مکان‌های سازماندهی گروهی سیاست‌ها به شمار می‌روند. این محیط‌های اداری این دیدگاه را برای شهروندان در پی دارند که کنترل یا حداقل اثرگذاری بر ساختارها ، روی کیفیت مواجهه فردی اثرگذار است. لذا برای تلاش‌های موفقیت سازمانی اجتماعی به دو پیش شرط نیاز داریم : امید و میل به کسب منافع فردی ناشی از گروه و یک هدف گروهی شفاف، قابل دستیابی و قابل سرزنش [23].

اقدامات اجتماعی متمرکز بر بروکراسی‌های سطح خیابان ، ظاهراً تحت انگیزه‌ی شخصیت اجتماعی قرار دارند. نهادهای غالب در جوامع، به شکل گیری هویت اجتماعی کمک می‌کنند. آن‌ها احتمالاً به گروه‌های غالب اجتماعی (نقش سنتی مدارس در بوستون )واکنش نشان داده یا با هویت مطلوب ساکنان مخالفت می‌کنند همانطوری که مدارس میراث اسپانیایی یک اقلیت بزرگ را انکار کردند. فارغ از اینکه انگیزه از نارضایتی یا نگرانی‌های گسترده در نهادهای اجتماعی ناشی شده باشد ، تمرکز بر مخالفت با اقدامات بروکراسی‌های خیابانی ، به آشنایی با سازمان ، نقش اساسی در رفاه عمومی و اعتقاد به عدم حسابرسی کافی از سازمان‌ها ربط دارد.

در نهایت، بروکرات های سطح خیابان ، نقش محوری در تنظیم حجم تعارضات مدرن ، با نقش خود به عنوان کنترل‌های اجتماعی دارند. شهروندانی که منافع دولتی را دریافت می‌کنند، با سازمان‌های دولتی تعامل دارند و باید رفتارهای خاصی را نشان بدهند. آن‌ها باید ملاحظات را پیش بینی کرده و اقدامات را متناسب با ماهیت خدمات دریافتی و در راستای بروکرات های خیابانی تنظیم بکنند. معلمان، انتظارات صحیحی را نسبت به مدرسه، خودشان و کارایی در رابطه با دیگران ایجاد می‌کنند. پلیس‌ها انتظارات راجع به رفتار پلیس و مشروعیت را تشکیل می‌دهند.کارگران اجتماعی راجع به منافع دولتی و وضعیت دریافت کنندگان، به انتظارات شکل می‌دهند.

کارکرد کنترل اجتماعی بروکرات های خیابانی، مستلزم ارائه توضیحات راجع به جایگاه این کارگران در جامعه وسیع‌تر است. خدمات دولتی نقش اساسی در هموارسازی اثر سیستم اقتصادی بر ذی نفعان ثانویه و هدایت افراد به سمت انکار یا پذیرش ناکارامدی مؤسسات اقتصادی و اجتماعی ایفا می‌کند. پلیس ، دادگاه‌ها، زندان‌ها به وضوح در اصلاح انواع خلافکاران همچون معتادان، دزدان ، و افرادی که رفتارشان به موقعیت اقتصادی‌شان ربط دارد نقش دارند. همین نقش به صورت برابر توسط مدارس برای اجتماعی کردن جمعیت متناسب با نظم اقتصادی و فرصت‌های احتمالی سطوح مختلف جمعیت ایفا می‌شود. برنامه‌های حمایت دولتی و اشتغال، با گسترش یافتن ، اثر عدم اشتغال را خنثی کرده و نارضایتی را کاهش می‌دهند. هنگامی که فرصت‌های اشتغال بهبود می‌یابند، آن‌ها کاهش می‌یابند. علاوه بر این، طراحی و پیاده سازی آن‌ها بگونه ایست که این پیام را انتقال داده که بایستی از مستحق شدن جلوگیری کرد و هر کاری حتی با درآمد کم بر حمایت دولتی ارجحیت دارد. می‌توان دو جنبه مختلف سیاست دولتی را در نبرد با فقر مشاهده کرد. منافع عمومی خدمات اجتماعی و اقدامات دولتی سازمان‌های محلی منافعی دارند که افراد محروم برای آن‌ها رقابت کرده و شهروندان عادی به آن‌ها وابسته می‌شوند [24].

چیزی که برای برخی بالاترین سطح رفاه است، برای بقیه بیشترین حد از اعمال کنترل اجتماعی است. بروکرات های سطح خیابان، به طور موقت نقطه تمرکز این مناقشه هستند زیرا نقش‌های دوگانه‌ای را بر عهده دارند. بنیانگذاران اصلاحات رفاهی، راجع به حذف کامل بررسی درخواست‌ها ، برای کاهش هزینه‌های اجرایی و تخلف دریافت کننده ، یا افزایش نظارت و کنترل سواستفاده در دریافت کنندگان اختلاف نظر دارند. سیاست تأمین سلامت روانی و بازپروری مجرمان از نظر برچیدن نهادهای بزرگ برای دستیابی به راه حل مقرون به صرفه، یا نظارت شدید برای اجتناب از افسارگسیختگی ، دچار اختلاف نظر است. به طور خلاصه، بروکرات های خیابانی در مرکز بحث هستند زیرا دوگانگی جامعه ، به منزله کنترل به اسم نظم عمومی و پذیرش وضعیت موجود است که اهداف اجتماعی موجود تلقی می‌شوند. پیشنهاد می‌شود که نقش این بروکرات ها کاهش پیدا بکند (حذف بررسی‌های رفاهی، کاهش کارکنان نظارتی، غیرجرم بودن ماریجوانا)، و از این لحاظ تداخلی ایجاد می‌شود.

همچنین تضاد عمومی روی نحوه صحیح کنترل اجتماعی تمرکز دارد. بحث‌های فعلی راجع به سیاست‌های اصلاحی  ، در رابطه با محکوم سازی خودکار و سخت گیری راجع به مجازات و اصلاحات بیشتر ، بیانگر تضاد در میزان سخت گیری در محیط زندان هستند. از نظر آموزشی، جامعه دچار دودستگی است. از یکسو سیاست‌های لیبرال و انعطاف پذیری بیشتر و از سوی دیگر روش‌های سنتی و غیرمنعطف قرار می‌گیرند.اتخاذ روش درمانی نسبت به انحرافات که طی آن رفتارهای انحرافی توسط  پزشک و نه نظارت ایجاد می‌شوند ، یکی دیگر از زمینه‌های تنش زا راجع به ماهیت کنترل اجتماعی است.

از نقطه نظر شهروندان، نقش‌های بروکرات های سطح خیابان به اندازه کارکردهای دولتی وسیع است و به صورت روزانه در تضاد با بخش‌های آموزش، حل دعواها، و خدمات درمانی قرار می‌گیرد. بروکرات های سطح خیابان، مجموعاً،سهم زیادی از منابع دولتی را دریافت می‌کنند و تمرکز امیدواری‌های جامعه برای دستیابی به تعادلی سالم بین خدمات دولتی و هزینه‌های مناسب تلقی می‌شوند. بروکرات های سطح خیابان به عنوان افراد، امیدواری شهروندان برای برخورداری از نتایج معتبر و منصفانه توسط دولت را بازتاب می‌دهند. آن‌ها در موقعیتی هستند که محدودیت‌های مداخله مؤثر و محدودیت‌های نمایندگی از آحاد جامعه را درک بکنند.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی