نمونه ترجمه تخصصی حسابداری و اقتصادی
5. نتایج
قسمت نتایج با استفاده از عملکرد پرتفوی[1] تقویم-زمان آغاز میشود که هر دو این پرتفویها دارای ارزشی برابر و همچنین یکسان در سرمایهگذاریها[2] میباشند و همین امر باعث میشود که اختلاف نظر جالبی در قسمت نتایج به تصویر کشیده شود. پس از آن تلاش میکنیم که با بکارگیری دو نوع طبقه بندی، این معما و مساله را حل نماییم. در ابتدا از پرتفویهایی که دارای ارزش سرمایه یکسانی هستند، شروع میکنیم.
جدول 2 یافتههای[3] حاصل از CAPM را گزارش میدهد. به طور کلی، با یک نگاه گذرا میتوان به عملکرد پایین این نوع پرتفوی پی برد. نتیجه مهمی که از این تحقیق به دست آمد این است که شرکت هایی[4] که از قسمت های موجودی ذخیره[5] استفاده میکنند، عملکرد کمتری را از خود نشان میدهند. پانل A موجود در جدول 2 که مربوط به سبد سهام شرکتهای انجام دهنده انشعابات در طی 6 تا 60 ماه گذشته میباشد، نشان میدهد که مطابق با نتایج کیم[6] و همکاران (2008)، میتوان دریافت ادغام سهم در بلند مدت با بازده منفی همراه خواهد بود. در سراسر جهان این رخداد و پدیده به وضوح قابل رویت است و همچنین تمام پرتفویهای بررسی شده پانل A در جدول 2، بازخوردهای تاریخی منفی را ثبت کردهاند، هرچند که میزان و مقدار این بازخوردها در مناطق مختلف جهان متفاوت است. به عنوان مثال در زیرمجموعه مربوط به آمریکای شمالی، تمامی پرتفویها از خود بازخوردهای ماهانه منفی و معناداری را نشان میدهند که محدودهای بین 53/1- درصد (دوره تشکیل 6 ماهه) تا 61/0- درصد (دوره شکل گیری 60 ماهه) دارند. در اروپا نیز برای همه دورههای طبقهبندی شدهای که حداقل 18 ماه به طول انجامیدند، آلفای[7] منفی بسیار حایز اهمیت است بدین صورت که آنها از 75/0 – درصد (دوره تشکیل 18 ماه) تا 38/0- درصد (دوره تشکیل 60 ماهه) متفاوت بودند. در آخر، در زیر مجموعه آسیا و اقیانوسیه، برای دورههای مرتب سازی شده نسبتاً کوتاه تر یعنی از 6 تا 18 ماه آلفای منفی بسیار از صفر فاصله داشته و برای دوره های برابر 6 ماهه، بازخورد ماهانه به 94/1 – درصد میرسد. به طور کلی، در نمونه جهانی، بیشتر پرتفویها بازدههای قابل تنظیم CAPM منفی را از خود بروز دادند همچنین برای دوره تشکیل 18 ماهه، سطح عملکرد بسیار پایین و قابل توجه است به گونهای که میزان آلفای ماهانه برابر کمترین مقدار و معادل 80/0- درصد میباشد.
در پانل B میتوان به جزئیات بیشتری در مورد مدت زمان عملکردهای سطح پایین طولانی مدتی که به دنبال موجودی ذخیره ایجاد می شوند، پی برد. این پانل نشان میدهد که میزان عملکردهای سطح پایین به ویژه در ماههای 18t- تا 13t- بسیار قوی است. در تمامی نمونهها بازخوردها به طور قابل توجهی منفی هستند، در حالی که آلفاهای موجود در پرتفویهای شکل گرفته در دورههای قبلی عمدتاً ناچیز بودند. همچنین پانل C از جدول 2 نشان میدهد که سطح عملکردهای پایینی که بعد از 18 ماه پس از موجودی ذخیره ایجاد میشوند نیز نسبتاً ضعیف میباشند. در اروپا، آسیا و اقیانوسیه و نمونه های جهانی، آلفاها تقریبا برابر صفر هستند. تنها استثناء در آمریکای شمالی است که در آن بازخورد قابل توجهی برابر با 48/0 – درصد در ماه وجود دارد.
به طور خلاصه ، جدول 2 بیانگر این نتیجه است، سهامی که عملکرد پایینی در خارج دارند با بازارهایی که تا 18 ماه پس از تقسیم موجودی میباشند، مساوی هستند. نمونههای آمریکای شمالی تنها زیر مجموعهای است که عملکرد پایین آن طولانی مدت شد و تا 60 ماه به طول انجامید.
در مقایسه با آنچه که در جدول شماره 2 برای پرتفویهای با ارزش مشاهده میکنیم ، نتایج پرتفویهای دارای ارزش برابر کاملا شگفتآور است. در حقیقت، به نظر میرسدکه عملکرد آنها خلاف نتایج به دست آمده برای پرتفویهای دارای ارزش است. اگرچه عملکرد سهام در ماههای بلافاصله پس از تقسیم موجودی، عمدتا نزدیک به صفر است اما بازخوردهای تنظیم شده بعدی با ریسک، به طور چشمگیری مثبت بوده و مطابق با نتایج به دست آمده از تحقیقات هوانگ[8] و همکاران (2012) است.
با مشاهده دقیقتر در پانل A موجود در جدول 3، میتوان دریافت که به طور کلی هیچ عملکرد غیرطبیعی در پرتفویهای دارای با وزن برابر از شرکتهایی که سهام ذخیره شدهای مابین 6 تا 30 ماه قبلی داشتند، دیده نمی شود، اما هنگامی که تشکیل دوره شامل 36 تا 60 ماه باشد، بازده به صورت معنی داری مثبت است. زیرمجموعه اروپا تنها استثنائی است که در آن هیچ بازده غیرطبیعی در هر یک از دورههای شکل گیری ثبت نشده است. پانل B نیز بینش بیشتری در مورد این موضوع ارائه میدهد و نشان می دهد بازدهها در بیشتر دورههای شش ماهه مثبت هستند، حتی اگر بسیاری از این بازدههای غیرطبیعی بقدری کوچک باشند که نتوان از صفر متمایزشان کرد.
بازدههای غیرطبیعی مثبتی نیز در پانل C نیز تأیید شده است، یعنی پرتفویهای سهامی که در 18 ماه گذشته تقسیم شدهاند، همگی قابل توجه بوده و تنظیم شده با ریسک مثبت میباشند. در نمونه جهانی، اینها تقریباً در حدود 1٪ در ماه است. مجددا، تنها استثناء مربوط به اروپا میباشد که در آن بازده غیرطبیعی ناچیز است هرچند که میتواند از نظر تاریخی مثبت باشد.
به طور خلاصه ، جداول 2 و 3 یک معمای جالب را افشاء میکنند. هنگامی که ما پرتفویهای دارای ارزش وزنی را در نظر میگیریم، بازدههای غیر طبیعی منفی هستند و تا 18 ماه پس از تقسیم موجودی نیز ادامه می-یابند. با این حال، زمانی که ما پرتفویها را به طور یکسان وزندهی میکنیم، عملکرد غیرطبیعی بلند مدت به سمت منطقه مثبت حرکت میکند و تا 60 ماه پس از ادغام سهم ادامه مییابد. حال با توجه به این نتایج به دست آمده، چگونه میتوانیم این نتایج به ظاهر متناقض را باهم تطبیق دهیم؟
برای بررسی اینکه آیا این اختلاف را میتوان با استفاده از مدلهای قیمتگذاری[9] دارایی[10] حل کرد، ما از مدلهای قیمتگذاری دارایی چهار عاملی و پنج عاملی استفاده کردیم تا بتوانیم پرتفویهای تقویم-زمان تقسیم را ارزیابی کنیم. به طور خاص، برای تمایز بین دورههای تشکیل بلندمدت و کوتاهمدت که نتایج مختلفی را در جدول 2 به نمایش میگذارند، ما روی دو دوره تشکیل مختلف متمرکز هستیم: 18t- تا 1t- (18 ماه متوالی) و t60- تا 19t- (42 ماه با 18 ماه تاخیر).
جدول 4 بر پرتفوی های با سرمایه وزنی متمرکز است. به طور کلی، این جدول بیان میکند که ارزش، اندازه، حرکت، سرمایهگذاری و مؤثر بودن سودآوری[11] نمیتوانند عملکرد غیر طبیعی را توضیح دهند. در ابتدا برروی پانل A که نشان دهنده پرتفویهای سهام شرکتهایی است که سهام خود را در طی 18 ماه تقسیم کردند، تمرکز مینماییم. در اینجا میتوان مشاهده کرد که تمامی چهار پرتفوی منطقهای یا جهانی بازده تنظیم شده با مدل منفی را از 38/0- درصد تا 80/0 – درصد تحویل دادند. بازخوردهای حاصل از مدل چهار عاملی (فاکتوری) منفی و معنادار بوده و محدودهای بین 88/0-% (74/0 −%) برای اروپا تا 44/1-% (44/1 −%) برای آمریکای شمالی را به خود اختصاص داده است. علاوه بر این، سهامی که ما مورد بررسی قرار دادیم هیچ نوع سازگاری[12] و تطبیقی با عوامل ریسک موجود در کلیه زیرمجموعهها از خود بروز نداد. نمونه جهانی نیز ضریب SMB مثبت و قابل توجهی را نشان میدهد که بیانگر یک تمایل به سمت سهامهای کوچک و همچنین نشان دهنده UMD بسیار متوسط اما قابل توجه است.
حال با تمرکز و بررسی پانل B از جدول 4 که بر خلاف اولین 18 ماه پس از تقسیم ذخیره است می توان دریافت، به طور کلی بازدههای بعدی علائمی منوط بر عملکرد غیر طبیعی از خود نشان نمیدهند. این مشاهدات اساساً مطابق با نتایج نشان داده شده در جدول 2 است. میانگین بازدههای ماهانه و آلفاهای مدلهای فاکتوری تقریباً در هر منطقه و یا برای هر رویکردی برابر صفر میباشند. به طور خلاصه، با بررسی پرتفویهای دارای ارزش وزنی با استفاده از مدل های چند فاکتوری میتوان نتیجه گرفت که در اولین 18 ماه پس از تقسیم ذخیره، بازده غیر طبیعی منفی بوده اما هیچ عملکرد غیرطبیعی در طی 42 ماه آینده وجود ندارد.
اینها نتایج حاصل شده برای پرتفویهای دارای ارزش وزنی بودند حال در مورد پرتفویهای با وزن یکسان نتایج به چه صورت است؟ این نتایج در جدول 5 نشان داده شده است. بعلاوه، همانند جدول 3، برای پرتفوی هایی که دارای دوره تشکیل کوتاه مدت هستند، معمولاً هیچ یک از ردیفها و آلفای تنظیم شده برای مدل، متفاوت از صفر نیستند. تنها استثناء مربوط به بازار سهام ایالات متحده است که آلفای فاکتور مثبت برابر با 0.75٪ میباشد.
در مقابل ، پرتفویهای با وزن برابر و دارای دوره تشکیل طولانی (19t- تا 60t-) بسیار متفاوت رفتار میکنند. میانگین بازدههای اضافی(مازاد) و آلفاهای حاصل شده از مدلهای فاکتوری ارتقا داده شده و در آمریکای شمالی ، آسیا - اقیانوسیه و نمونههای جهانی مثبت و قابل توجه است. حتی در نمونه اروپا، اگرچه به طور قابل توجهی از صفر متفاوت است اما میانگین بازده اضافی ماهانه برابر61/0 ٪ می باشد. جالب توجه است که تقریباً تمام پرتفویهای ارائه شده در جدول 5 فاکتور SMB قوی را نشان میدهند و این فاکتور بیانگر اهمیت بالای شرکتهای کوچک است.
به طور خلاصه میتوان اذعان داشت، ارزیابی هایی که با استفاده از مدل های فاکتوری انجام شدند هنوز هم قادر به بیان اختلاف موجود بین نتایج پرتفوی های دارای وزن برابر و ارزش وزنی، نمیباشند. برای جدا کردن نتایج به ظاهر متناقض، ما درباره تقسیم موجودی بخشهای مختلف بازار مربوط به سرمایهگذاری سهام[13]، قیمت[14] و نقدینگی[15] تحقیق میکنیم. جدول 6 گزارشی در مورد عملکرد پرتفویهای دارای وزن برابر در زیر نمونه ها میباشد (برای خلاصه تر شدن، ما تنها بر روی پرتفویهای با وزن برابر متمرکز میشویم؛ پرتفویهای دارای ارزش وزنی، نتایج را تأیید میکنند). نتایج به دست آمده نیز منشأ عملکرد مثبت غیرطبیعی در دوره پس از تقسیم را نشان میدهد.
در بخشهای مختلف جهان سهام، پرتفویهای دارای وزن برابر کاملاً متفاوت رفتار میکنند. وقتی به کل نمونه جهانی نگاهی میاندازیم، یا تنها به دورههای تشکیل 1t- تا 18t- (پانل A) یا 19t- تا 60 t- (پانل B) معطوف میشویم، متغیرهای کنترل ما عبارتند از سرمایهگذاری، نقدینگی، قیمت سهم و بازخورد طولانی مدت، نقش مهمی ایفا میکنند. هنگامی که جهان سهام با این معیارها تقسیمبندی میشود ، پرتفویهای دارای وزن برابر، رفتارهای متفاوتی را در زیرمجموعههای میانه[16] بالایی و میانه پایینی از خود بروز میدهند. در اصل، اگرچه بازدههای غیرطبیعی از مدل چهار عاملی در میانه پایینی از سرمایهگذاری، نقدینگی، قیمت سهام و بازخوردهای بلند مدت هنوز هم مثبت است، اما همان بازدهها در میانه بالایی زیرمجموعههای فوق الذکر، نیز منفی هستند. به عبارت دیگر، پرتفویهای دارای وزن برابر، در بین شرکتهایی که دارای نقدینگی بزرگ، قیمت نسبتاً بالایی هستند و در گذشته عملکرد خوبی داشتند، عملکرد پایینی از خود نشان دادند. همین استراتژیها در شرکتهایی که کوچک، با نقدینگی کم، قیمت اسمی پایین بوده و در گذشته عملکرد ضعیفی دارند نیز به طور قابل توجهی عملکردبالایی از خود بروز میدهد. این اتفاق چه طور ممکنه؟ منبع این تفاوت در چیست؟
یکی از اشکالات اساسی پرتفویهای با وزن برابر این است که آنها وزنهای غیر واقعی را به شرکتهای[17] کوچک اختصاص می دهند. در عین حال، ویژگی های مرتبط با سهام دارای عملکرد بالا، ویژگی هایی هستند که به اصطلاح "سهام پنی" شناخته میشوند که این سهام بسیار متفکرانه[18]، ناچیز و با قیمت پایین (به چان و چن[19]1991 مراجعه کنید). از همه مهمتر، کمترین سهام موجود در بازار رفتارهای بسیار غیر عادی و بازده فوق العاده بالا غیر طبیعی از خود نشان می دهند. به عنوان مثال ، د مور و سرکو[20] (2015) و زارمبا[21](2015) نشان می دهند که موثربودن اندازه در سطح مقطع بازدهها تنها ناشی از بازدههای بالابرده شده در میکروکپها[22] و نانوکپها میباشد. در نمونه بینالمللی بازده سهام در سالهای 1980-1999 ،د مور و سرکو (2015) اذعان میکنند که میانگین بازدههای ماهانه در دهک شرکتهای کوچک در حدود 3٪ میرسد که این بازدهیها[23] را در سایر بخشهای اندازه دو برابر میکند. بنابراین، نتایج و خروجیهای ارائه شده در جدول 6 ممکن است نشان دهد که عملکردهای بیش از حد غیرطبیعی از پرتفویهای با وزن برابر ناشی از میکروکپها است. در حقیقت، پس از کنترل شرکتهای کوچک و غیرنقد، عملکرد پرتفویهای با وزن برابر مطابق با پرتفویهای با سرمایه وزنی است. برای بررسی بیشتر این فرض، ما استراتژیهای تقسیم ذخیره تقویم-زمان در چهار دهک کوچکترین شرکتهای جهان تکرار میکنیم.
در جدول 7 بازدخوردهایی از حالت چهار عاملی از پرتفویهای با وزن برابر و سرمایه وزنی از چهار زیرمجموعه شرکت های کوچک برای 40٪ ، 30٪ ، 20٪ و 10٪ از شرکتها را تشکیل میدهند، نشان داده شده است. نکته مهم این است که جدول 1 نشان دهنده شرکتهایی است که ادغام سهام آنها به طور کلی بسیار ناچیز بوده و شرکتهایی که در جدول 8 بررسی شدهاند نسبت به بقیه جهان سهام، نسبتاً اندک است.
در واقع ، جدول 7 این نتیجه قانع کننده را ارائه میدهد که کوچکترین شرکتها منبع بازدخوردهای مثبت غیرطبیعی هستند. واضح است که، صرف نظر از دوره شکل گیری پرتفویها، هرچه شرکتها کوچکتر در نظر گرفته شوند، آلفاها بیشتر میگردند. به عبارت دیگر، بازدخوردهای غیرعادی همراه با کاهش سرمایه شرکتهای مؤثر، افزایش یافته است. هنگامی که ما تنها دو دهک اول از توزیع اندازه را در نظر میگیریم، دیگر هیچ گونه کمبود عملکرد قابل توجهی را در هیچ پرتفویی مشاهده نمیکنیم. با این وجود، کارایی(عملکرد) بیش از حد برای پرتفوی هایی که در دهک کوچکترین سهام تشکیل شده است، بسیار چشمگیر است. در این روش، تمام پرتفوی های با وزن برابر و بیشترین ارزش وزنی، نسبت به مدل چهار عاملی بازخوردهای مثبت و بسیار بالایی را نشان میدهند. وقتی دوره تشکیل 18 ماه متمادی است، پرتفوی با سرمایه وزنی (وزن برابر) از سهام جهانی، آلفای چهار عاملی برابر 2.33٪ (82/4 درصد) را ثبت مینماید. این پدیده مطابق با شواهد قبلی د مور و سرکو (2015) که در مورد میکروکپها است و به طور چشمگیری منبع کارایی زیاد پرتفویهای با وزن برابر از سهام شرکتهایی که تقسیم موجودی کردهاند، را نشان میدهد. نکته مهم این است که میانگین سرمایه گذاری سهام شرکت ها در کمترین میزان دهک فقط حدود دو میلیون دلار است. این نشان میدهد که آنها بسیار ناچیز بوده و هرگونه فرض سرمایه گذاری قابل توجه در سهام آنها غیرواقعی خواهد بود.
با توجه به ملاحظات بیان شده، ما شواهد کلی به دست آوردیم که نشان میدهد شرکتهایی که تقسیم موجودی کردهاند در 18 ماه پس از تقسیم، به طور قابل ملاحظه ای عملکرد پایینی دارند. هر بازدخورد غیر طبیعی مثبت تنها ناشی از بازدههای غیر عادی در میکروکپها و نانوکپها میباشد، که در بین سهام بیش از حد ارائه شدهاند. پس از کنترل این عملکرد غیر طبیعی، بازدخوردهای غیر عادی تقسیم شده به طور مداوم منفی هستند.
یافتههای فوق بیانگر اختلافات بین مطالعات قبلی است و نشان دهنده بازدههای غیرطبیعی مثبت و منفی در دوره تقسیم پس از ذخیره است. همچنین توضیح می دهد که چرا برخی از مطالعات قبلی نشانگر کارایی بیش از حد شرکتهایی است که ادغام سهام کردند (به عنوان مثال ، ماس[24] و همکاران 1997؛ هانگ[25] و همکاران 2012). در اصل، در روشهای مطالعه ACAR، تمام شرکتهای موجود در نمونه وزندهی برابر میشوند. بنابراین، بازدخوردهای غیر طبیعی در کوچکترین شرکتها ممکن است در مقایسه با اهمیت اقتصادی واقعی آنها بیش از حد نمایان شود.
[1] Portfolio : دارایی، سهام، که در اینجا به اختصار پرتفوی ترجمه شده است.
[2] Capitalization : سرمایه گذاری، برآورد ارزش سرمایه
[3] Intercept : یافته، بازخورد
[4] firm : واحدهای اقتصادی، شرکت ها
[5] Stock : سهام، انباشته، ذخیره
reserve stock : موجودی ذخیره
[6] Kim
[7] alpha
[8] Hwang
[9] pricing models
[10] Asset : دارایی، مال، سرمایه
[11] profitability : سودآوری، قابلیت سوددهی، سودبخشی
[12] Consistent : سازگاری
[13] Stock : سهام،موجودی، ذخیره، انباشته
[14] Price : قیمت، بها
[15] Liquidity : نقدینگی، قابلیت تبدیل شدن به پول
[16] Median : میانه، حد فاصل
[17] firm : شرکت، واحد اقتصادی
[18] speculative
[19] Chan and Chen
[20] de Moor and Sercu
[21] Zaremba
[22] micro-cap
[23] payoff : بازدهی، نتیجه
[24] Masse
[25] Hwang