نمونه ترجمه تخصصی ERP
4. روش تحقیق
4.1. گردآوری دادهها و نمونه تحقیق
تحقیق حاضر یک تحقیق کمّی در مورد شرکتهایی است که ERP را پیاده کردهاند و به BMI پرداختهاند. با تمرکز بر یک ابزار فناوری که معمولاً ERP خوانده میشود از مبنای زمینهای پتانسیل اجتناب شده است (هارتلاین و جونز، 1996). یکی از دلایل اصلی برای انتخاب ERP به جای ابزارهای فناوری دیگر این است که این ابزار یک روش نرمافزاری است که کل سازمان را پوشش میدهد و به شرکتها در انجام مناسب کارهایشان کمک میکند (اویزیمونگو و رایموند، 2012). بنابراین انتخاب یک سیستم ERP امکان کنترل طرح تحقیق و اجتناب از خطای مرتبط با محصول را که ممکن است تهدیدی برای اعتبار نتایج باشد، فراهم میکند. نمونهای از سازمانهای برگزیده از صنایع مختلف (به جای تمرکز بر فقط یک صنعت) با تجربه پیادهسازی سیستم ERP اتخاذ شده است.
روش تحقیق حاضر بر اساس روشی ترکیبی است که امکان استفاده از چند دیدگاه را برای تایید نتایج فراهم میکند (تدیل و همکارانش و تشکری، 2009). سیلورمن (2010) میگوید این روش تحقیق امکان سنجش دادهها در ارتباط به هم را فراهم میکند. روش ترکیبی تیم تحقیق را قادر ساخت تا دیدگاههای متفاوت را در مراحل مختلف این تحقیق مقایسه کنند. بنابراین استفاده از این روش موجب شد شناخت بهتری از چگونگی تاثیر عوامل (پیچیدگی فناوری و درک از سودمندی فناوری) بر پیادهسازی ERP، تاثیر بر پیچیدگی سازمانی و نتیجه BMI (یعنی هزینه و درآمد) بدست آید.
گردآوری دادهها در سه مرحله مرتبط به هم انجام گرفته است، یعنی قبل از تحقیق (مرحله مقدماتی)، در طول تحقیق و در دوره مطالعه تکمیلی.
4.1.1. مرحله مقدماتی
این تحقیق با انجام یک سری مصاحبههای نیمه ساختاری و عمیق با چهار شرکت آغاز شد. مدیر عامل (CEO) و مدیر فناوری اطلاعات (ITM) برای مصاحبه انتخاب شدند. دلایل اصلی انتخاب آنها عبارتند از: (1) مدیرعامل تصمیمگیرنده نهایی در BMI و روش نرمافزاری ERP است؛ (2) ITM در رأس امور نرمافزار ERP قرار دارد (پیادهسازی، آموزش و نگهداری)، اطلاعات کامل و دقیق را در اختیار دارد و حمایت فنی از کل سازمان دارد. مهمتر اینکه، شرکتهای برگزیده در مرحله اولیه یا پیش تحقیق امکان دسترسی کامل و دون مانع تیم تحقیق را به محصولات ومشاهدات تجاری شرکت به منظور ایجاد مدل تحقیق مطابق با شرکتهای مورد مطالعه به شیوهای عملی فراهم کرد.
تیم تحقیق از پاسخدهندگان شرکتهای مورد مطالعه درخواست کردند که صادقانه پاسخ دهند و بر مهمترین مسائل سازمان در رابطه با پیچیدگی کسب و کارشان، فرآیند پیادهسازی ERP، تغییرات و نوآوریها در مدلهای کسب و کارشان و دادههای مربوط به هزینهها و درآمدهای شرکت تاکید کنند. تیم تحقیق قول داد که همه اطلاعات گردآوری شده و مشاهدات کاملاً محرمانه باقی خواهد ماند.
تیم تحقیق در طول هر مصاحبه یادداشتبرداری کرد و برخی از آنها را ضبط کرد تا با اطلاعاتی که بعداً گردآوری میشود، مقایسه شود. برای مثال، به طوریکه در بخش نتایج گزارش شده است، CEO2 تاکید میکند که ". . . گرچه ممکن است کار با یک نوآوری پیچیده در آغاز دشوار باشد، چنین نوآوری پس از اجرا میتواند مزیت رقابتی فراهم کند زیرا حفظ آن دشوار خواهد بود . . ." هدف اصلی این مرحله ایجاد پایههایی قوی برای تحقیق بود (دوبویس و گادی، 2014).
4.1.2. مرحله اصلی تحقیق
شرکتهای که برای شرکت در این تحقیق انتخاب شدند یک وجه مشترک داشتند، یعنی سیستم ERP را پیاده کردند. پس از مرحله پیش از تحقیق، نتیجه BMI، پیچیدگی سازمانی و فرآیند پیادهسازی ERP، حوزههای اصلی مورد نظر در پرسشنامه بودند. تیم تحقیق به مدیران مورد نظر ایمیل ارسال کرد. از پاسخدهندگان درخواست شد به منظور دسترسی به نظرخواهی به صورت آنلاین و پر کردن پرسشنامه، یک هایپرلینک باز کنند.
توضیحات در ایمیل به روشنی بیانگر این بود که نتایج نظرخواهی فقط به منظور تحقیق مورد استفاده قرار میگیرد و بینام ماندن هر یک از شرکت کنندگان تضمین میشود (کارزیکو، ماریادوس و موری، 2010). مجموع تعداد پرسشنامههایی که بازگردانده شد، 132 مورد بود و از بین آنها 28 مورد به دلیل بیان عدم استفاده از ابزار ERP حذف شد. بنابراین نمونه نهایی شامل 104 پرسشنامه کامل بود.
4.1.3. مرحله تکمیلی
دادههای حاصل از نظرخواهی آنلاین با یک سری مصاحبه عمیق در دوره تکمیلی با سه شرکت مقایسه شد (یعنی با سه مدیر عامل و سه ITM)، که در نمونه اولیه تحقیق در مرحله مقدماتی (یعنی چهار مدیر عامل و چهار ITM) شامل نشده بودند. هدف از اینکار اعتبارسنجی اطلاعات حاصل بود. سپس بر اساس مشاهدات فعلی کسب و کار، محصولات شرکت و مصاحبههای عمیق، نتایج حاصل از تحقیق اصلی اعتبارسنجی شد.
4.1.4. مشخصات پاسخدهندگان
تیم تحقیق با مدیر عامل و ITM چهار شرکت در مرحله مقدماتی مصاحبه کرد. دامنه سنی مدیر عاملها بین 45 و 60 سال بود و همه آنها مرد بود. مدیر عاملها دید جامعی از شرکت خود ارائه کردند و به تیم تحقیق اجازه دسترسی به مصنوعات مهم شرکت و مشاهده جریانات درونی سازمان را دادند.
اطلاعات حاصل از ITMها نیز بسیار مرتبط و با ارزش بود زیرا شرکتهای مورد مطالعه در عصر فناوری در بازار و در درون جامعه باهم رقابت میکنند. ITMهایی که مورد مصاحبه قرار گرفتند علاوه بر اینکه در رأس فرآیند پیادهسازی ERP قرار داشتند، به کل بانک اطلاعاتی شرکت نیز دسترسی داشتند. همه ITMها مرد بودند و رده سنی آنها بین 40 و 50 سال بود. تعداد جلسات با هر مدیر از قبل تعیین نشده بود (لیو و پن، و رالسکو، 2015)، بلکه تیم تحقیق تا بدست آوردن اطلاعات لازم برای این تحقیق به برگزاری جلسات ادامه دادند. طول مدت هر مصاحبه، رسمی و غیررسمی، به طور میانگین یک ساعت بود. هر مصاحبه ساختاری بر اساس پرسشهای کلی دارای ساختاری استاندارد داشت تا اطلاعات مربوطه و کافی از افراد مورد مصاحبه بدست آید.
4.2. سنجشها
در این تحقیق از مقیاسهایی استفاده شد که در تحقیقات قبلی بکار رفتهاند. از شرکتکنندگان خواسته شد میزان موافقت خود را بر اساس مقیاس هفت نکتهای بیان کنند که از 1 (کاملا موافقم) تا 7 (کاملا مخالفم) بود. آیتمهای بکار رفته در مدل تحقیق در جدول 1 آمده است.
ساختار پیچیدگی فناوری از روی تامسون و همکارانش (1991) و ساختار درک از سودمندی فناوری از روی دیویس (1989) تعدیل شد. از چندین منبع در رابطه با ساخت BMI استفاده کردیم (یعنی پیچیدگی سازمانی، هزینهها و درآمدهای مرتبط با نوآوری). برای سنجش پیچیدگی، آیتمهای کریستنسون و رینور (2003) و زات و آمیت (2007) را تعدیل کردیم. از سوی دیگر، آیتمهای مربوط به هزینههای نوآوری از روی کار جانسون و همکارانش (2008) تعدیل شد. در نهایت، آیتمهای مربوط به درآمد حاصل از نوآوری از روی لیندگارد و همکارانش (2009) تعدیل شد. همه این سنجشها از طریق چندین مصاحبه عمیق با مدیران مربوطه تست و اعتبارسنجی شد.
سه شرکت که در نمونه اولیه شامل شده بود، موافقت کردند که اطلاعات داخلی خود را در اختیار تیم تحقیق قرار دهند. تیم تحقیق به تعداد زیادی از گزارشها و اسناد داخلی آنها نظیر پیشنهاد ERP از روی عرضهکنندگان، دستورالعملهای فنی و عملیاتی، گزارشهای مالی و پیشنهادات فروش از سوی شرکتها، دسترسی پیدا کردند.
تیم تحقیق علاوه بر مطالعه مصنوعات شرکت، مشاهدات مستقیم فراتر از اسناد نیز داشت تا تناسب بین پاسخدهندگان انتخاب شده و پرسشنامه را ارزیابی کند (یین، 2009). بر این اساس، این شرکتها به یکی از اعضای تیم تحقیق اجازه دادند تا کارهای معمول شرکت را مورد مشاهده قرار دهد. بنابراین منبع باارزشی از اطلاعات برای برنامهریزی و ایجاد مدل تحقیق فراهم شد. تمرکز اصلی این بخش از تحقیق این بود که با حفظ ابژکتیو و بیطرفی، چگونگی عملکرد شرکت را مشاهده کنند. تیم تحقیق در جلسات متعدد داخلی (مثل جلسات غیررسمی زمان ناهار، جلسات سهامداران، جلسات تبادل نظر با همکارانش، جلسات راهاندازی پروژه، جلسات روزانه و جلسات هیئت مدیره) در درون شرکتهای مورد مشاهده شرکت کردند. این جلسات حضوری به تیم تحقیق کمک کرد تا ارتباط مناسبی بین طرحهای نظری در دوره برنامهریزی اولیه تحقیق و مسائل عملی که در جلسات شرکت بروز کرد، برقرار کنند. بر این اساس هرگاه لازم و مناسب بود، تیم تحقیق در جلسات داخلی سازمان شرکت کرد (زیموند، بابین، کار و گریفین، 2012).
نتایج با استفاده از این اطلاعات اعتبارسنجی شد. با انجام این مرحله تکمیلی پس از مرحله اصلی تحقیق، خطا در تفسیر نتایج به حداقل میرسد. مرحله تکمیلی شامل مصاحبه با سه سازمان دیگر بود.
روش تحقیق در مرحله تکمیلی همانند روش مقدماتی بود. سپس با CEOها و ITMهای این شرکتها مصاحبه شد. این شرکتها بر اساس ارتباطشان با این تحقیق همانند چهار شرکت مرحله مقدماتی انتخاب شدند. هدف از این جلسات اعتبارسنجی نتایج حاصل از نظرخواهی در مرحله اصلی تحقیق بود.
جدول 1. آیتمهای پرسشنامه و منابع آنها.
برنامهریزی منبع شرکت |
|
منبع |
آیتم |
پیچیدگی فناوری (تامسون و همکارانش، 1991، ص. 132) 1) 2) 3) |
با استفاده از سیستم ERP در کار من: ... درک آنچه که اتفاق میافتد، دشوار است ...به زمان زیادی برای انجام عملیات مکانیکی نیاز دارد ...یادگیری استفاده از آن زمان زیادی میبرد |
درک از سودمندی فناوری (دیویس، 1989،ص. 324) 1) 2) 3) |
استفاده از سیستم ERP در کار من ... موجب افزایش بهرهوری میشود ... موجب افزایش کارآیی من میشود ... بسیار مفید است |
نوآوری مدل کسب و کار پیچیدگی سازمانی (زات و آمیت، 2007؛ ص. 196) 1) 2) 3) |
در طول سال اخیر، سازمان شما تغییراتی در مدل کسب و کار انجام داده است که: ... قبلاً رقبایش پیاده نکردهاند. ... شیوه تعامل با مشتری را تغییر میدهد. ... شیوه سازماندهی روابط با مشتری را تغییر میدهد. |
هزینه نوآوری (لینگارد و همکارانش، 2009، ص. 2) 1) 2) |
در طول سال اخیر، سازمان شما تغییراتی در مدل کسب و کار انجام داده است که: راههای جدیدی برای کاهش هزینههای ثابت فراهم کرده است راههای جدیدی برای کاهش هزینههای متغیر فراهم کرده است. |
درآمد حاصل از نوآوری (جانسون و همکارانش، 2008؛ ص. 67) 1) 2) |
در طول سال اخیر، سازمان شما تغییراتی در مدل کسب و کار انجام داده است که:
... راههای جدیدی برای سودآوری فراهم کرده است ... مکانیسمهای قیمتگذاری جدیدی ایجاد کرده است. |
میدانیم که ممکن است در مرحله اصلی تحقیق (یعنی نظرخواهی آنلاین) خطای متداول در روش تحقیق وجود داشته باشد. بنابراین چندین توصیه تحقیقات مربوطه را برای تشخیص خطا استفاده کردیم. به عنوان گام اول، از آزمون تک عاملی هارمن[1] و روش تطبیقی پیشنهادی پودساکوف و ارگان، 1996 استفاده کردیم. به عنوان گام دوم، از تست دقیقتری مثل فاکتور نهفته مشترک[2] از روی پودساکوف، مک کنزی، پولساکوف و لی، 2003، استفاده شد. هیچ یک از این تستها خطایی در روش مرحله اصلی تحقیق نشان نداد.
4.3. قابلیت اطمینان و روایی افتراقی
پس از ارزیابی خطا، تحلیل عامل تاییدی (CFA) سنجش چند آیتمی را انجام دادیم. از آنجا که از چندین سنجش استفاده کردیم، ویژگیهای سایکومتری سنجش چند آیتمی را بر اساس توصیههای تحقیقات قبلی ارزیابی کردیم. روایی (اعتبار) همگرا تایید شد، زیرا همه آیتمها معنیدار بودند و مقدار t آنها بالاتر از نقطه نهایی توصیه شده بود. مقیاسهای مربوط به قابلیت اطمینان (باگوزی و یی، 1988)، و میانگین واریانس (فورنل و لارکر، 1981) نیز شامل شد (رجوع کنید به جدول 2) و به ترتیب از مقادیر توصیه شده -60 و 0.50 فراتر بود.
مباحثی نیز درباره تست دقیقتر به منظور تحلیل روایی افتراقی در بین سنجشهای چند آیتمی مطرح است. گرچه تکنیکهای سنتی جذر میانگین مربعات با همبستگیها (فارنل و لارکر، 1981) و بازه اطمینان (اندرسون و گربینگ، 1988) هنوز هم در بیشتر تحقیقات توصیه میشوند، ابزارهای پیشرفتهتری برای ارزیابی مسائل پتانسیل مرتبط با سنجشها وجود دارد. هنسلر، رینگل، و سارستدت (2015) و ورهی، باردی، کالانتون، و رامیرز (2016) تجزیه و تحلیل عمقیقی روی تکنیکهای بکار رفته در ارزیابی روایی افتراقی انجام دادند. آنها به این نتیجه رسیدند که آزمون روایی واگرا (HTMT) روش تحلیل بسیار مفیدی است. بر این اساس، نتایجی را بدست آوردیم که با توصیهها مطابقت داشتند، زیرا همه نسبتها زیر نقطه تنهایی 0.90 بود که در تحقیقات مربوطه گزارش شده است.
براساس این شواهد میتوان تایید کرد که سنجش چند آیتمی بکار رفته در تحقیق حاضر فاقد هرگونه مسئله همگرایی یا روایی افتراقی است. خلاصهای از قابلیت اطمینان (پایایی) همه سنجشهای چند آیتمی در جدول 3 آمده است.
5. نتایج و بحث و بررسی آنها
5.1. تحقیق مقدماتی
تحقیق مقدماتی به ایجاد مدل تحقیق که در شکل 1 آمده است، کمک کرد. بر این اساس همه شرکتهای مورد مصاحبه در مورد پیچیدگی سازماندهی آن موافقت کردند.همچنین همه آنها معتقدند باید از ابزارهای مناسبی برای پرداختن به این پیچیدگی سازمانی استفاده کرد. آنها از نرمافزار ERP راضی بودند زیرا اطلاعات کلیدی لازم برای رویارویی با چالشهایی را که پرسنل ارشد سازمان در بازار و جامعه مواجه میشوند، فراهم میکند.
بر این اساس، مدیر عامل شرکت 1 میگوید ". . . ما یک شرکت معمولی نیستیم، فعالیت اصلی ما انجام چند پروژه بزرگ است ... ... چالش و پیچیدگی اصلی در تلاش برای حفظ تعادل بین هزینهها و درآمد حاصل از منابع است . . ." ITM شرکت 1 نیز توصیه کرد که: . . . ما به سیستم کاملی نیاز داریم که بتواند همه جریانهای اطلاعاتی سازمان را خودکار سازد و گزارشهای لازم را فراهم کند . . . با این حال کار بران ما به طور 100% از این سیستم استفاده نمیکنند . . . . . . بر اساس نظر کار بران، یکی از دلایل عدم استفاده از سیستم، نیاز به یادگیری کاربرد آن است ... ".
ITM شرکت 3 توصیه میکند که: ... در مورد ما مسئله اصلی این است که ERP واقعاً کامل است، اما با جریانها و کارهای سازمان کاملاً هماهنگ نیست ... ". مدیرعامل شرکت 4 نیز میگوید: "... تغییرات خیلی زیاد بازار منجر به دورهای از سازماندهی مجدد داخلی شده است که اجتنابناپذیر است و شامل تغییرات در سیستم ERP ... ... قبل از فکر کردن درباره نوآوری، باید از موقعیت آن نسبت به ما آگاهی داشته باشم ...." . در نتیجه تحقیق مقدماتی یک سری مسائل را روشن کرد، مانند برخی چالشها و مسائل پیچیدگی که توانایی شرکت برای نوآوری یا فراهم کردن فرصتهای نوآوری را محدود میسازد.
5.2. تحقیق اصلی
پس از بررسی هماهنگی مدل سنجش و قابلیت اطمینان سنجشهای چند آیتمی، مدل ساختاری را با مسیرهای فرضی از روی مدل تئوری خود فرضیهسازی کردیم. دو متغیر کنترل را در آزمون خود شامل کردیم: (الف) تعداد کارکنان، (ب) حجم فروش. شکل 2 نشان میدهد که شاخصهای کلی هماهنگی درون سطوح توضیه شده قرار دارند. هماهنگی کلی نشان میدهند که تناسب کافی در مورد هر یک از شاخصهای مورد نظر وجود دارد (2(69)=101.925 CFI=0.95 NNFI=0.94 RMSEA=0.06). بنابراین نتایج همه فرضیهها را تایید کرد به جز H3 که معنیدار نبود.
5.2.1. مدلهای آلترناتیو (جایگزین)
تایید میکنیم که مدل ما باید با مدلهای رقیب دیگر تایید شود مثل مدل پیشنهادی اندرسون و گربینگ (1988). در مورد کار ما، جندین مدل جایگزین را در رابطه با تاثیرات همکنشی یا متقابل، تاثیرات خطی و آزمونهای نسبی/کامل آزمایش کردیم.
تاثیر همکنشی ممکن است ناشی از افزایش تعداد خطوط تولید در داخل شرکت باشد. بنابراین با افزایش تعداد خط تولید، پرداختن به پیچیدگی فناوری ناشی از ERP نیز دشوار میشود و در نتیجه تاثیر منفی بر پیچیدگی سازمانی نیز افزایش مییابد (نگای و همکارانش، 2008). همینطور، زیاد بودن تعداد خط تولید بر رابطه بین پیچیدگی سازمانی و نوآوری هزینه تاثیر منفی میگذارد. در نتیجه شرکت مجبور میشود به پیچیدگی سازمان و مشکل مدیریت چندین خط تولید بپردازد که در نتیجه موجب کاهش تاثیر بر هزینه نوآوری خواهد شد. برای مثال، اگر شرکت روشی برای دستهبندی محصولات داشته باشد، پیچیدگی ناشی از این دستهبندی باید ارزیابی شود تا عملکرد سازمان را تحت تاثیر قرار ندهد (سیمونین و روث، 1995). تاثیرات همکنشی با استفاده از روش با استفاده از روش پینگ جی آر (1995) مدلسازی شد. این روش در چندین مرحله انجام گرفت. ابتدا نمرات خام باید تبدیل شود. این روش بسیاری از روابط ریاضی بین متغیرها را نیز ساده میکند و تاثیرات چندین محدودیتی را که مدل SEM ایجاد میکند، رفع میکند. در مجموع، این روش ببه محققان کمک میکند ساختار نهفته تاثیر همکنشی را به مدل اضافه کنند. بر این اساس روش پینگ برای برآورد همکنشیها و تاثیرات متقابلی که عنوان شد، بکار رفت. جالب اینکه سطح اهمیت شرایط همکنشی وجود چنین همکنشیهایی را تایید نکرد.
احتمال وجود تاثیرات غیرخطی نیز وجود دارد. بویژه روابط بین پیچیدگی سازمانی و هزینه نوآوری و رابطه بین پیچیدگی سازمانی و درآمد حاصل از نوآوری نیز مطرح است. برخی محققان نظیر میدیکو و زیرگر (1984) یا گلدنبرگ، لمان، و مازورسکی (2001) نشان دادند که ممکن است این پیچیدگی کاملاً خطی نباشد. بلکه با افزایش سطح پیچیدگی، هزینه نوآوری کاهش مییابد. بحث مشابهی از سوی لوکاس و منون (2004) نیز مطرح شده است. بنابراین ممکن است سطح بالای پیچیدگی سازمانی منجر به کند شدن نتایج بازار و هزینه کیفیت شود. برعکس، محققان دیگری نظیر کلیناسمیت و کوپر (1991) یا استنکامپ و گیلنز (2003) انواع مختلف تاثیر غیرخطی را ارائه میدهند. در این مورد، با افزایش سطح پیچیدگی، درآمد حاصل از نوآوری با نسبت بیشتری افزایش مییابد. بر اساس این مباحث، ما در مدل خود عبارت مربع را شامل کردیم. جالب اینکه رابطه بین پیچیدگی سازمانی و هزینه نوآوری تایید شد. یعنی اگر پیچیدگی سازمانی خیلی افزایش یابد، تاثیر مثبت بر هزینه نوآوری کاهش مییابد. برعکس، رابطه بین پیچیدگی سازمانی و درآمد نوآوری تایید نشد. شکل 3 خلاصهای از یافتههای ما در مورد تاثیرات غیرخطی را نشان میدهد.
ما نقش تعدیل کنندگی کامل پیچیدگی سازمانی بین ERP و BMI را پیشنهاد کردیم. شواهدی از تاثیر مستقیم پیچیدگی فناوری و درک از سودمندی فناوری بر دو نتیجه اصلی هزینه نوآوری و درآمد نوآوری وجود دارد. برای مثال، جانسون و باراژ (2005) و رومان و رادرگوز (2015) بررسی کردند که فناوری چگونه میتواند عملکرد و کارآیی سازمانها را بهبود دهد. بر اساس توصیههای بارون و کنی (1986)، این نوع نقش تعدیل کنندگی باید تست شود. لاکوبیوسی، سالدانا، و دنگ (2007) شواهدی مبنی بر عملکرد بهتر مدلسازی معادله ساختاری در مقایسه با رگراسیون در ای نوع تست ارائه کردند. ما بر اساس این توصیهها نتایجی ار که نقشتعدیلکنندگی پیچیدگی سازمانی را تایید میکردند، بررسی کردیم.
پس از تایید این تاثیر تعدیل، تاثیرات غیرمستقیم و مجموع تاثیرات مفاهیم اصلی در این تحقیق را بررسی کردیم. نتایج حاصل درونبینیهایی را در این تحقیق فراهم کرد. بنابراین پیچیدگی فناوری ERP تاثیر غیرمستقیم -0.70 (1.70) بر هزینههای نوآوری، و تاثیر غیرمستقیم بر درآمد نوآوری -0.16 (2.11) دارد. همینطور ، پیچیدگی سازمانی تاثیر غیرمستقیم بر درآمد نوآوری داشت 0.13 (1.88). بعلاوه تاثیر کل در روابط مدل تحقیق را محاسبه کردیم، که تاثیر کل در مسیرهای مورد نظر را تایید میکند.
تجزیه و تحلیل کامل نتایج غیرمستقیم و کلی را میتوان در جدول 4 دید.
5.3. مطالعه تکمیلی
مطالعه تکمیلی نتایج حاصل از مرحله مقدماتی و اصلی تحقیق را در رابطه با مدل تحقیق تایید میکند. رفتار درست با پیچیدگی سازمانی میتواند در کاهش هزینه، افزایش درآمد، یا هر دو به شرکتها کمک کند. برای مثال، مدیر عامل شرکت 1 توصیه میکند: "... روشن است که وقتی مدل مبنا یا ساده کسب و کار داردی، هر بخش از آن ضروری است . . . . . . نمیتوانید چیزی را کم کنید، بنابراین نمیتوانید هزینه را کاهش دهید ... به عبارت دیگر، فرصتهای کمتری برای تلفیق عناصر دارید تا چیز جدیدی ایجاد کنید ..." . مدیرعامل شرکت 3 توصیه میکند: "... مسئله پیجیدگی فینفسه نیست . . روشن است که با چالشهای و فرصتهایی همراه است ... ... مسئله این است که اگر نتوانید بهترین دستاورد را از این پیچیدگی داشته باشید ... "
ERP میتواند به با استفاده درست از اطلاعات موجود به رفتار مناسب در برابر پیچیدگی کمک کند. با این حال اگر کاری که برای ERP نیاز است به درستی انجام نگیرد و کاربران با مشکل مواجه شوند و استفاده از ERP مفید شناخته نشود، در اینصورت ERP نمیتواند از توانمندیهای خود بهره ببرد و به رفع پیچیدگی در حدی رضایتبخش کمک کند. بعلاوه، ممکن است حتی ERP پیچیدگی منفی بیشتری به سازمان اضافه کند که به فرصتی برای شرکت تبدیل نمیشود.
در بخشهای بعدی دلالتهای تحقیق و مدیریتی را براساس نتایج حاصل ارائه میدهیم.
6. دلالتهای آکادمیک
این تحقیق چند دلالت آکادمیک دارد. در راستای چارچوب نظری که قبلاً گزارش شده است و در توجیه فرضیهها، نتایج حاصل از تحقیق مقدماتی اطلاعاتی برای تصمیمگیری در مورد رابطه و اهمیت استفاده از متغیرهای احتمالی و رابطه آنها با همدیگر برای تیم تحقیق فراهم کرد تا مدل تحقیق را که در شکل 1 نشان داده شده است، ایجاد کند. برای مثال، تحقیق مقدماتی نشان داد که تمایز بین پیچیدگی ERP از نظر فناوری و پیچیدگی سازمانی به عنوان همکنشی بین ERP و BMI حائز اهمیت است زیرا ممکن است در جهتی مخالف با اهداف شرکت حرکت کنند. همچنین نشان داده شد که نه تنها یک راه برای کاهش هزینهها به منظور افزایش درآمد وجود دارد، بلکه شرکتها میتوانند درآمد خود را افزایش دهند که منجر به کاهش میشود.
نتایجی که بر اساس مدل تحقیق گزارش شد، نشان میدهد که ساختار پیچیدگی سازمانی به طور کامل تاثیر بین ساختارهای مرتبط با ERP (یعنی عناصر تشکیل دهنده) و BMI (یعنی نتایج و پیامدها) را تعدیل میکند. در نتیجه عناصر تشکیل دهنده پیچیدگی سازمانی و درک از سودمندی فناوری از طریق هزینهها و درآمد نوآوری در پیچیدگی سازمانی همکنشی میکنند.
بعلاوه، پیچیدگی فناوری رابطه منفی با درک از سودمندی فناوری دارد و هزینههای نوآوری رابطه مثبت با درآمدهای نوآوری دارد. با این حال، ساختار اصلی در این تحقیق ارتباط ERP با BMI است که درونبینیهایی درباره مدیریت انتخاب عناصر تشکیل دهنده (ورودی) در فرآیند پیادهسازی ERP با انتخاب پیامدها در BMI فراهم میکند.
نتایج گزارش شده بر اساس نتایج و بحث و بررسی مربوطه، چندین دلالت آکادمیک به دنبال دارد. یکی از این دلالتها این است که عناصر تشکیلدهنده یا ورودی فناوری به غیر از پیچیدگی فناوری و درک از سودمندی باید در تحقیقات آینده مورد آزمایش قرار گیرند. ما فقط دو عنصر مهم را در این مدل تحقیق بررسی کردیم، در نتیجه فرصتهایی برای تحقیقات آتی فراهم میشود. دلالت آکادمیک دیگر بررسی پیامدهای دیگری غیر از هزینه و درآمد نوآوری، نظیر ارزش شریک و ارزش شبکه است (ولیو، 2015)، گرچه هزینه و درآمد اطلاعات مهمی برای ارزیابی سود خالص کلی در زمینه ERP و BMI فراهم میکند.
مطالعه تکمیلی، نتایج تحقیق اصلی درباره لزوم کاهش پیچیدگی ERP و افزایش درک سودمندی کاربران را تایید میکند. همچنین مطالعه تکمیلی تایید میکند که شرکتها پیچیدگی سازمانی را چیز مثبتی محسوب میکنند که فرصتهایی را برای کاهش هزینههای ثابت و متغیر، و افزایش درآمد را عمدتاً از طریق مدیریت اعتبار اطلاعات درست یا تلفیقی از هر دو فراهم میکند. همه اینها بستگی به این دارد که شرکت چگونه با پیچیدگی مواجه میشود.
7. دلالتهای مدیریتی
نتایجی که گزارش شد دلالتهای مدیریتی نیز به دنبال دارد. برای مثال، شرکتها باید راهی برای کاهش پیچیدگی فناوری ERP در فرآیند پیادهسازی پیدا کنند، مثل بکارگیری تامینکننده خوبی که در پیادهسازی ERP صاحب تجربه باشد و بتواند تیم پیادهسازی پروژه ERP را در سازمان ایجاد کند. بر این اساس، نتایجی که گزارش شد بر لزوم یافتن راهی برای کاهش پیچیدگی فناوری ERP برای کاربران تاکید دارد (مثل آموزش کاربران نهایی، هماهنگسازی میانپهنه ERP با شغل کاربر، توضیح جریانات و ارتباطات با حوزههای دیگر). این نظر که پیچیدگی نسبی است، زیرا وقتی کاربران میفهمند ابزار ERP چه مسائلی را باید حل کند، ممکن است پیچیدگی سیستم ERP از نظر آنها کمتر باشد.
بنابراین تقویت درک سودمندی فناوری ERP از طریق توضیح مزایای سیستم برای موقعیت کاری کاربران، استراتژیهای بازاریابی (مثل مباحث فروش)، نتایج عینی (مثل مقایسه با رقیب)، تحلیل زمان نسبت به کار، یا بهبود عملکرد کاری در مقایسه با عملکرد کاری قبل از زمان پیادهسازی ERP بسیار مهم است. بعلاوه، پیادهسازی مدل پیچیده کسب و کار را میتوان با بررسی نتایج مدیریتی قبلی توصیه کرد، زیرا ممکن است برای سایر اهداف کسب و کار و ساختار سازمانی برای افزایش تعداد گزینه و مزایای رقابتی پتانسیل مفید باشد.
همچنین معتقدیم شرکتها همیشه باید توجه کنند که فناوری همیشه و به سرعت در حال پیشرفت است، بنابراین شاید بروزسازی همه چیز در سازمان مصلحت نباشد. گاهی ممکن است اینکار اتلاف منابع و زمان باشد، و گزینه بهتر درخواست بازنمود فناوری از عرضهکننده یا مشاوره فناوری باشد.
ممکن است بدست آوردن بستههای فناوری حاوی گزینههایی که واقعاً برای شرکت لازم است برای انجام کارهای شرکت در رابطه با ERP و BMI مفید باشد. بستهها میتوانند هزینه کمتری از گزینههای جداگانه داشته باشند. بعلاوه، زمانی که صرف رابطه با یک ارائه دهنده میشود کمتر از زمان لازم برای ارتباط با چندین ارائه دهنده خواهد بود و این امر میتواند پیچیدگی پیاده سازی ERP را کاهش داده و بازخورد موفق را تضمین کند.
پیچیدگی از عوامل و عناصر متعددی ناشی میشود که باید باهم کار کنند. شرکتها در بازار باهم هستند و یک شرکت از بخشهای و واحدهای متعددی تشکیل میشود یکی از عوامل کلیدی موفقیت شرکت این است که ظرفیت و توانایی برقراری ارتباط مناسب بین بخشهای مختلف خود را داشته باشد. پرداختن به پیچیدگی حداقل یک چالش است اما لزوماً یک امر منفی نیست. وقتی شرکت به کمک ابزارهای فناوری (مثل ERP) که توانایی تبدیل پیچیدگی به فرصت را دارند، به پیچیدگی میپردازد، بازده پیچیدگی مثبت خواهد بود، یعنی مزیت رقابتی بالقوه در بازار و جامعه ایجاد میشود.
یکی از نکات کلیدی برای شرکتها در مسئله پیجیدگی این است که آن را به شیوه مناسبی مدیریت کنند. یعنی پیچیدگی بیشتر سازمانی بتواند فرصتهای بیشتری در بازار فراهم کند و پیچیدگی بیشتر در ERP بتواند به مدیریت پیچیدگی سازمانی کمک کند و آن را کارآمدتر و موفقتر سازد. با این حال این اگر برای مثال ساختار سازمانی غیرسیستماتیک باشد یا ساختار ضعیفی داشته باشد، این مزیت کمرنگتر میشود.
بازاریابهای B2B برای انجام کمپینهای بازاریابی، مقایسه فروش، مقایسه تولید و لجستیک، و تحلیل رشد از روی مقایسه به اطلاعات نیاز دارند. این اطلاعات معمولاً از ERP یا ابزارهای متصل به هم نظیر مدیریت رابطه مشتری (CRM) یا هوش کسب و کار (BI) بدست میآید. این امری اساسی است اما به نظر میرسد مسئله اصلی این است که بازارهای B2B اطلاعاتی دارند که ERP فراهم میکند، اما وقتی بخش IT دستوری برای ایجاد یا بروزسازی جریان جدید در سازمان میگیرد، واحد IT تصمیم میگیرد کدام اطلاعات را ثبت یا سازماندهی کند، چه اطلاعاتی در تعیین مدل نهایی کسب و کار مفید است، یا چه اطلاعاتی را به بازاریابهای B2B بدهد. با توجه به اینکه نرمافزار ERP به طور خاص برای بازاریابها طراحی نشده است، بهترین توصیه برای بازاریابهای B2B این است که فقط آنچه را که ERP ارائه میدهد، انتظار نداشته باشند، هیچ معذرتی را درباره پیچیدگی سازمان یا اینکه ERP فاقد اطلاعاتی است که بازاریابهای B2B نیاز دارند، قبول نکنند. بلکه از بخش IT بخواهند توسعه یا تعدیلهای لازم را فراهم کنند.
دانش و آگاهی درباره رابطه بین ابزار فناوری مثل ERP و BMI سازمانها میتواند فرصتهای بسیار خوبی برای بازاریابهای B2B فراهم کند. در ادامه این مقاله مباحث ذیل بحث و بررسی شده است: (1) امروزه ERP مبنای فناوری برای بیشتر شرکتهاست، بویژه برای شرکتهایی که پیچیدگی بیشتری دارند و برای شرکتهای بزرگ؛ (2) تغییر فناوری تضمین میکند که ERP از یک ابزار سرور-مشتری به سوی یک نرمافزار به عنوان مدل سرویس (SaaS) حرکت میکند که به ابر معروف است، این روند نرمافزار ERP مقرون به صرفهتر است (هاسلمان و وسن، 2011). (3) پیادهسازی SaaS موجب میشود ارائهدهنده ERP بتواند مشتریان خود را از بروزسازیها، کارکردهای جدید یا نوآوریهای فناوری باخبر سازد و در صورت نیاز همه این کارها به صورت خودکار انجام میگیرد یا زمانبندی میشود. همه کاربران ERP میتوانند از چنین ارتباطی برخوردار شوند یا میتوان آنها را به صورت گروهها یا پروفایلهایی فیلتر کرد (ERP گروههای مربوطه و پروفایلهای هر مشتری را دقیق مشخص میکند). روشن است که یکی از مهمترین مسائل بازاریابهای B2B دستیابی به مشتری هدف و جلب توجه مشتری است.
- ۰۲/۰۹/۰۲
- ۲۱ نمایش