در این بخش، چندین شکل ساختاری در ارتباط با DTI و چالش های کلیدی حاکمیت شرکتی که با آنها روبرو هستیم را مورد بحث قرار می دهیم.
3.1 حاکمیت شرکتی
در حاکمیت سنتی شرکتها، تفکیک حاکمیت و مدیریت بسیار مهم است. هیئت مدیره شامل مدیرانی است که هر دو وظایف وفاداری و استراتژیکی را دارا هستند. فاما (1980 ،ص 293) مدیران را به عنوان "داوران حرفه ای" توصیف می کند که بر نمایندگی سهامدارانی که آنها را برای این منظور منصوب کرده اند، بر مدیریت نظارت می کنند. در تصویب حاکمیت شرکتی، مدیران با "وظایف پیچیده و چند جانبه" روبرو هستند، آنها صرفا مسئول "استراتژی نظارت و تأثیرگذاری"و نه مدیریت و اجرای روزانه ( فوربس و میلیکن، 1999، ص 491-92) هستند. مقالات پیشین غالباً با مثالهایی که فاقد این تمایز هستند، پر شده است و عبارت "حاکمیت" را برای آنچه سنت گرایان وظیفه مدیریت می نامند، به کار می برند. نمونه ای از این مثال استفاده از اصطلاح "حاکمیت IT" است. به عنوان مثال، بوون، چونگ و روهد (2007) اظهار داشتند: "کاپلان (2005) حاکمیت فناوری اطلاعات را مجموعه ای از فرآیندهای مورد استفاده سازمان برای مدیریت فناوری اطلاعات، یعنی هم ترازی فناوری اطلاعات با اهداف تجاری، تأمین منابع پروژه های IT و نظارت بر عملکرد IT تعریف می کند. " دانشمندان فوق و کپلان (2005) که به آنها استناد می شود، به وضوح بین مدیریت IT و حاکمیتIT تمایزی قائل نیستند. دبرسی (2013 ص 129) زمانیکه از او سؤال می شود به خوبی پاسخ می دهد: "دستگاه های حاکم چه نقشی دارند؟" مانند هیئت مدیره، در نظارت و هدایت IT نقش داراند؟ " و "دستگاه حاکم چه وظایف و مسئولیت هایی بر عهده دارد و چه مسئولیتی را به مدیریت ارشد و عملیاتی واگذار می کند؟"
- ۰ نظر
- ۱۰ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۳۳
- ۲۳ نمایش