ترجمه مقاله استانداردهای حسابداری مالی
مقدمه
در دهه گذشته، اقدامات افراد فاسد مرتبط با شرکت هایی از قبیل ارون، آرتور اندرسن، ورلدکام، هلث ثاوث، ادلفیا و تایکو موضوعات مهمی را در چارچوب حرفه حسابداری آشکار کرد و یکپارچگی و اعتبار حسابداری عمومی (براون) را زیر سوال برد. به عقیده براون، رسوایی های مالی خبرساز باعث کاهش اعتماد مردم به بازارهای سرمایه شد. در پاسخ،AICPA مجدداً با کنگره،SEC و هیئت استانداردهای حسابداری مالی کار کرد تا اصلاحاتی را با هدف «بازگرداندن اعتماد سرمایه گذاران به سیستم گزارش گری مالی انجام دهد» (کاستلانو). همچنین این رسوایی های مالی باعث شد تا دانشگاه ها و سایر موسسات یادگیری در برنامه درسی فعلی تأمل کنند و تغییراتی را برای مشخص کردن اهمیت اعمال اخلاقی در حرفه (تیتارد) ایجاد کنند و دانشجویان را با راه حل های متعدد جایگزین برای غلبه بر معضلات اخلاقی در حرفه حسابداری آماده کنند (هوس و پترسون). هوس و پترسون، همراه با بسیاری از مربیان و متخصصان حسابداری، راهی را برای دستیابی به این هدف پیشنهاد می کنند، آنها قبل از تجربه معضلات اخلاقی واقعی در دنیای تجارت، با بحث در مورد موقعیت های اخلاقی در قالب مطالعات موردی به تمرین ارائه واکنش و حل اوضاع در کلاس می پردازند. پیشینه پژوهش توضیح می دهد که چرا امروزه تعلیم اخلاق در نظریه حسابداری برای موفقیت افراد در حرفه حسابداری امری ضروری محسوب می شود. همچنین بررسی خواهد کرد که چگونه مطالعات موردی می تواند خلائی که بین دانش حسابداری فنی و اهمیت ادغام اصول اخلاقی در هر تصمیم گیری وجود دارد، را پر کند. مقدمه مطالعه موردی دربردارنده توضیحی در مورد اهمیت تمرینات می باشد و بینشی درباره ایجاد و استفاده از مطالعه ارائه می نماید. سپس مطالعه موردی ارائه شده و به دنبال آن بخشی برای یادداشت های آموزشی ارائه می شود تا برنامه درسی را به مربیانی که می توانند استفاده از مطالعه موردی اصلی را انتخاب کنند، ارائه گردد. سرانجام، بخش نتیجه گیری محتوای این پروژه را کامل می کند. هدف از این تحقیق ایجاد یک کار پژوهشی اصیل در قالب مطالعه موردی بوده است که مربیان و دانشجویان حسابداری بتوانند در طول تمرینات روزانه در دوره های اخلاق حسابداری از آن بهره مند شوند. تحصیلات در سطح دانشگاهی تأثیر زیاد و ماندگاری بر موفقیت دانشجویان در دنیای حرفه ای دارد و استفاده از مطالعات موردی یک مکمل موثر و ضروری در برنامه درسی حسابداری برای آماده سازی دانشجویان برای دنیای چالش برانگیز تجارت محسوب می شود (آموزش برای اعتماد عمومی). همانطور که الیس بیان کرد، «مطالعات موردی مشابه تجربه واقعی هستند». یک دانشجو می تواند از طریق مطالعه یک پرونده و تمام واقعیت ها و شرایط آن، به این نوع بینش دست یابد که در نهایت فرد با تجربه زیسته شکل گرفته ... و یکی از بهترین راه ها برای آموزش حساسیت لازم به اخلاق، استفاده از موارد قابل توجه و چشمگیر تخلف اخلاقی در حسابداری است».
پیشینه پژوهش
به طور گسترده ای مشخص شده است که اقدام به تقلب در هر سطح از کسب و کار به طور کامل حذف نشده است. با توجه به اخلاق و انطباق و نظرسنجی جرم اقتصادی جهانی 2016 که توسط پرایس واتر هاوس کوپرز (PwC) انجام شده، «نتایج نظرسنجی نشان می دهد که نه تنها تعداد خطرات جرایم اقتصادی افزایش یافته، بلکه پیچیدگی این خطرات نیز افزایش داشته است». نظر سنجی یکپارچگی علوم قانونیKPMG در سال 2013 اعلام کرد 739 کارمند در سراسر کشور گزارش کرده اند که در سال قبل شاهد سوء رفتار بوده اند. 56٪ از این کارمندان اظهار داشتند که آنچه دیدند «در صورتی که کشف شود، سبب از بین رفتن اعتماد عمومی می شود».در این نظرسنجی یکپارچگی 42 دسته تقلب و سوء رفتار ارزیابی شد که کارمندان «شخصاً تجربه کرده بودند» یا «شخصاً دیده بودند». دو یافته زیر که در مطالعه موردی زیر اعمال شده، بر ضرورت حفظ شک و تردید حرفه ای تأکید می کنند. طبق همین نظر سنجی یکپارچگی علوم قانونی، سرقت یا دستبرد از دارایی ها به ترتیب در سال 2009 تا 2013 از 179 مورد به 309 مورد و جعل یا دستکاری اطلاعات گزارشگری مالی در سال 2009 تا 2013 از 139 مورد به 299 مورد افزایش داشته است. نویسندگان این نظرسنجی اظهار داشتند: «ما خاطر نشان می کنیم که وقتی ادعاهای سورفتار سازمانی جلب توجه می کند، اغلب تمرکز روی بزرگنمایی یک مسئله خاص می رود؛ با این حال، تجربه به ما می گوید که خطرات یکپارچگی به طور منظم تقسیم بندی نشده اند و در واقع، در هر زمان خاص ماهیت خطر سوءرفتار می تواند به اندازه خود کسب و کار متنوع و منعطف باشد». بنابراین، برای دانشجویان حسابداری که وارد دنیای تجارت می شوند، بسیار مهم است که در هر مرحله آماده برخورد کامل با خطاکاری باشند، خواه این خطا از سوی کارمندان همکار باشد خواه از سوی مشتری معتبری که فعالیت غیرقانونی انجام می دهد.
استفان لوب در تحقیق خود، که از مطالعه دانیل کالاهان اقتباس شده، فهرستی از اهداف احتمالی آموزش اخلاق در آموزش حسابداری را معرفی کرد. هفت هدف ذکر شده عبارتند از:
1. آموزش حسابداری را به مسائل اخلاقی ربط دهید.
2. مواردی را در حسابداری بشناسید که دارای پیامدهای اخلاقی هستند.
3. «احساس تعهد اخلاقی» یا مسئولیت پذیری را ایجاد نمایید.
4. توانایی های لازم برای مقابله با تعارضات اخلاقی یا معضلات را پرورش دهید.
5. بیاموزید که با عدم قطعیت ها در حرفه حسابداری کنار بیایید.
6. «زمینه ایجاد تغییر» در رفتار اخلاقی را فراهم نمایید.
7. تاریخچه و ترکیب همه جنبه های اخلاق حسابداری و ارتباط آنها با حوزه اخلاق کلی را پذیرفته و درک کنید.
لوب اظهار داشت، « می توان از بحث موردی و نقش آفرینی برای پرداختن به هر هفت هدف استفاده نمود». گلدبرگ و سنترز زوال اخلاقی را چنین تعریف می کنند: «فرایندی که جنبه های اخلاقی یک تصمیم را از ذهن محو می شود».به عنوان مثال، قبل از آشکار شدن رسوایی های مالی، تأیید شد افرادی که وام های درجه دوم را می فروشند، تصور می کنند که تصمیمات خوبی در مورد تجارت می گیرند، و این تصمیمات بطور بالقوه غیراخلاقی نیست (گلدبرگ و سنترز). محققان برای کمک به جلوگیری از اینکه دانشجویان حسابداری اخلاق را از تجارت جدا کنند، یا در مورد این تحقیق، برای جدایی اخلاق از حسابداری، موافقت می کنند که در برنامه درسی حسابداری تغییر ایجاد نمایند و تمرینات و بحث درباره معضلات اخلاقی را در آن بگنجانند که متخصصان واقعی حسابداری با آن مواجه هستند و شناسایی این معضلات اخلاقی و واکنش به آنها برای دانشجویان مفید خواهد بود (هوس و پترسون). در یک استدلال مشابه، تیتارد معتقد است، «اساتید باید به دانشجویان در کلاس های حسابداری سطح بالا فرصت دهند تا دانش خود را در مورد رسوائی ها از طریق تمرین های تفکر انتقادی اعمال کنند تا به سمت بررسی پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اخلاقی حسابداری ترغیب شوند.
در کلاس، به خاطر سپردن ساده کدهای رفتاری و آگاهی از قوانین مرتبط با شیوه های حسابداری، به دانشجویان اجازه نمی دهد تا احتمال دیدگاه های مختلف را کشف کنند، یاد بگیرند که چگونه استدلال اخلاقی را در هر فراخوان قضاوت حسابداری جای دهند، یا تأثیر فرهنگ سازمانی و فشار از سوی مشتری که می تواند بر «تصمیم گیری و پیاده سازی متعاقب» وارد شود را درک کنند (فیشر و سوانسون). فیشر و سوانسون پیشنهاد می کنند که به جای حفظ کدهای اخلاقی، مربیان بمنظور افزایش تجربه کلی آموزش اخلاق از اهداف جامع یادگیری استفاده کنند. به عنوان مثال، فیشر و سوانسون هدف یادگیری را اینگونه مطرح می نمایند، «رفتار حسابداران را با توجه به قوانین رفتاری تجزیه و تحلیل نماید. تعیین کنید آیا اقدامات توصیف شده کدها را نقض می کنند یا خیر. مشخص کنید که حسابدار برای جلوگیری از تخلف می توانست بطور متفاوتی عمل کند». این هدف پیشنهادی یادگیری می تواند از طریق تمرین مطالعه موردی محقق شود. علاوه بر این، دانشجویان حسابداری درکی از مسئولیت متخصصان حسابداری ندارند (آموزش برای اعتماد عمومی). بعلاوه، این شکاف را می توان از طریق تمرینات مطالعه موردی که به سوالاتی پاسخ می دهند که با هدف یادگیری پیشنهادی نیز مطابقت دارند، از بین برد، «تأثیری را که تصمیمات حسابداری می تواند بر ذینفعان بگذارد درک کنید. نقش حسابداری را در اقتصاد و جامعه درک کنید»(فیشر و سوانسون).
طبق مقاله ای با عنوان «آموزش برای اعتماد عمومی» که توسط پرایس واترهاوس کوپرز منتشر شده است، زمینه های مختلفی برای آماده سازی دانشجویان در حوزه حرفه ای وجود دارد که باید در برنامه درسی حسابداری مورد توجه بیشتری قرار گیرد. به طور خاص، «تقویت توانایی دانشجویان در حل مشکلات در محیط های پیچیده کسب و کار امری است که شناسایی بهترین پاسخ به آن دشوار است» (ص 6). دانشجویان حسابداری با نمرات بالا در طول دوره تحصیلی خود آموزش دیده اند تا پاسخ های صحیح به آزمون ها و حباب های موجود در پاسخ صحیح را پیدا کنند.
دانشجویان باید تصمیمات دشواری بگیرند و مشکلاتی را درک کنند که ممکن است بیش از یک راه حل ممکن داشته باشد که به عنوان ارزیابی مسائل «نامشخص» شناخته شده اند (آموزش برای اعتماد عمومی، ص 11). این امر را می توان از طریق تمرینات مطالعه موردی انجام داد. به عقیده هوس و پترسون، «می توان از تعهد اخلاقی و مهارت های حل مسئله معضلات اخلاقی که در محیط کلاس بهبود می یابند، در موقعیت هایی که فرد در دنیای شخصی و حرفه ای با آن مواجه است، استفاده نمود. با این حال، این بدان معنی نیست که همه معضلات اخلاقی را می توان با یک راه حل واحد حل کرد. بلکه ممکن است این وضعیت راه حل های مختلفی را ارائه دهد».
مقدمه ای بر مطالعه موردی
به طور گسترده، یک مطالعه موردی دانشجویان را ملزم به شناسایی حقایق کلی مرتبط با پرونده حسابداری و اخلاقی، ذینفعان و موضوعات مربوطه، پیامدهای احتمالی اقدامات و ارائه راه حل های جایگزین برای مسائل می نماید (استوارت). در مطالعه ای که توسط متیو کیفر انجام شد، وی هنگام تکمیل تجزیه و تحلیل مطالعه موردی دریافت، دانشجویانی که تجربه کمتری دارند، «یک اقدام ساده و توجیهی برای تصمیمات خود ارائه می دهند». همانطور که در یکی از اهداف مطالعه موردی مطرح است، کیفر متوجه نشد که دانشجویان برای مشکلات به دنبال «گزینه های خلاقانه» هستند یا توسط این گزینه ها به چالش کشیده می شوند. یک استدلال مجزایی مطرح شده این است که ارائه یک مطالعه موردی با معضلات و راه حل های از پیش تعیین شده اخلاقی با تمرین مغایرت دارد (استوارت؛ رست 1986). با در نظر داشتن این استدلال ها، ارائه مطالعات موردی در کلاس ها باید توسط مخاطبان مناسب صورت گیرد و به آنها فرصت داده شود تا تفکر خود را فراتر از پاسخ کتاب درسی ارائه دهند. دانشجویان باید به ایده پردازی و پذیرش ایده هایی متفاوت از ایده های خود تشویق شوند و به سمت تفکر در سطوح مختلف سوق یابند، آنچه که این حرفه انتظار دارد تا دانشجویان حسابداری به عنوان افراد حرفه ای بدست آورند را شبیه سازی کند (ماسکاویتچ). به عقیده ماستراکیوجی آر، «ماهیت کار انجام شده توسط CPA اینگونه است که به بالاترین سطح اخلاق نیاز دارد، زیرا کاربران صورت های مالی به قضاوت حسابداری که صورتحساب ها را آماده می کنند و نظر حسابرسانی که آن ها را حسابرسی می نمایند، تکیه می کنند» دانشجویان حسابداری با استفاده از تمرینات مطالعه موردی، یاد می گیرند که «از رویکرد بدهی ها و اعتبارات به سمت آموزش حسابداری حرکت کنند و نه تنها بر قوانین فنی بلکه بر ارائه افراد شایسته با شهامت اخلاقی متمرکز شوند(تیتارد)».
توجه به این نکته مهم است که فلمینگ مطالعه ای را انجام داد که پاسخ دانشجویان حسابداری به معضلات اخلاقی مربوط به حسابرسی و حسابداری شرکتی را بررسی کرد تا ارزیابی نماید که آیا استدلال اخلاقی بین این دو متفاوت است یا خیر. فلمینگ اظهار داشت، «این مسئله از این جهت مهم است که ممکن است تأکید مبتنی بر حسابرسی بر اصول اخلاقی در برنامه درسی حسابداری، در دانشجو دیدگاه کوته فکرانه و حسابرس محوری را در مورد اخلاق ایجاد کند که به حل معضلات اخلاقی در سایر زمینه های حسابداری معطوف نمی شود». این مطالعه به این نتیجه رسید که دانشجویان حسابداری تلاش می کنند تا دانش اخلاقی مبتنی بر حسابرسی را با معضلات اخلاقی در سایر حوزه ها ارتباط دهند. مطالعه موردی تحت عنوان «به دنبال آرامش ذهن» مربوط به وقایعی است که در زمینه حسابرسی رخ داده است. این مطالعه توصیه کرده است که کاربران این مطالعه موردی را به سایر مطالعات موردی که دانش اخلاقی دانشجویان را خارج از زمینه حسابرسی به چالش می کشد، معرفی کنند تا در گسترش توانایی های شان در استدلال اخلاقی کمک کنند.
«به دنبال آرامش ذهن» مبتنی بر وقایع حقیقی می باشد. در این مطالعه موردی، با اجازه مصاحبه شونده اطلاعات خاصی وارد شده و با هدف ارائه یک تمرین موثر برای دانشجویان حذف می شود. همانطور که در بالا گفته شد، به دلیل درک محتوای حسابداری فنی، سطح دوره دانشجویان حسابداری شرکت کننده بر نتیجه پاسخ تأثیر می گذارد.
«به دنبال آرامش ذهن» برای استفاده دانشجویان در دوره دوم حسابداری متوسط یا بالاتر در نظر گرفته شده است. این مطالعه موردی توصیه می نماید تا در دوره های مختلف حسابداری، از جمله خدمات حسابرسی و اعتباربخشی، هر دوره اصول حسابداری و اخلاقی را ادغام کند، از قبیل کنفرانس افتخارات حسابداری در دانشگاه آرکانزاس، یا دوره اخلاق در سطح تحصیلات تکمیلی. کاربران «به دنبال آرامش ذهن» به یافته های ارائه شده در یادداشت های آموزشی محدود نمی شوند؛ یادداشت های آموزشی به عنوان راهنمایی برای مربیان و دانشجویان استفاده می شود.
به دنبال آرامش ذهن
مت، مدیر ارشد یک شرکت کوچکCPA ، نتوانسته بود هفته ها شب را بخوابد. به دلیل اوقات سخت اقتصادی و گردش مالی غیرمنتظره، با نزدیک شدن به فصل شلوغ، شرکت دارای کمبود نیروی کار و پرکاری بود. مت وظایف مدیریتی متداول از قبیل برنامه ریزی و بودجه ریزی را بر عهده داشت، اما اخیراً چندین نقش دیگر را به دلیل گردش مالی به عهده گرفته بود، بنابراین برای انجام همه مسئولیت های خود از زوایای مختلف تحت فشار بود.
رهنمودهای پایدار به مدت هفت سال پر مشتری بود و این گزارش دست اولی بود که شریک به دست آورده بود. رهنمودهای پایدار یک شرکت خصوصی می باشد که با ارائه محصولات ساخته شده از 1009 ماده قابل بازیافت از حفاظت از محیط زیست پشتیبانی می کند. در طی افول، رهنمودهای پایدار همچنان قادر به ایجاد فرصت های شغلی بود و به پشتیبانی مداوم از جامعه پرداخت. رهنمودهای پایدار نه تنها به دلیل شریک، بلکه به دلیل وجود ارائه 30٪ از درآمد شرکت از سوی مشتریان، برای شرکت CPA مهم بود.
مت بیدار ماند و در مورد مسائل بالقوه ای فکر کرد که می تواند در طول حسابرسی رهنمودهای پایدار مطرح شود. به عنوان مثال سال گذشته، چندین جلسه طولانی و مربوط به موجودی کالا برگزار شد. رهنمودهای پایدار موجودی مواد اولیه خود را به طور انبوه ذخیره کرده بود. تیم تعامل مخالف نحوه اندازه گیری و ارزش گذاری مواد اولیه توسط مدیریت بودند و آنها پیشنهاد دادند که موجودی کالا در پایان سال تعدیل شود. پس از کش و قوس های زیاد بین این دو، رهنمودهای پایدار در مورد تعدیل موافقت کردند. اما به دنبال این توافق نامه، مدیر ارشد مالی(CFO) ترک کار کرد و فر دیگری جایگزین شد.
در شش سالی که مت در حسابرسی مشغول به کار بود، این شرکت چهار مدیر ارشد مالی داشت و سه کنترل کننده آمدند و رفتند. نرخ گردش مالی برای مت اهمیت داشت. با این حال، او به خود یادآوری کرد که رکود اقتصادی در شرکت او تأثیر می گذارد و این امر می تواند در مورد رهنمودهای پایدار هم صدق کند. سرانجام چشمانش را بست و دست از نگرانی برداشت.
با کمال تعجب مت، مرحله برنامه ریزی حسابرسی به سرعت سپری شد و او احساس اطمینان کرد که به کارهای میدانی روی آورده است. وی با مدیریت رهنمودهای پایدار دیدار کرد تا ترتیبی دهد که شرکت اش مجدد روی کار بیاید و برنامه ریزی کرد تا چند ماه آینده برگردد.
وقتی مت و تیم تعامل بازگشتند، به نظر می رسید که مسائل مربوط به گذشته رهنمودهای پایدار برطرف شده است. بیشتر اطلاعات مورد نیاز تیم مت از مدیریت به راحتی در دسترس نبود و در صورت وجود، حاوی خطاهایی بودند. به عنوان مثال، مشتری پیمان صلح حساب های دریافتنی را ارائه کرده بود، اما در ژانویه و این ربطی به سال قبل نداشت. در طول ازمون انقطاع زمانی موجودی، موجودی دریافتی پس از پایان سال در لیست تفصیلی سال جاری قرار می گرفت. نتیجه کار خوب نبود، لازم بود تعدیل هایی انجام شود که مدیریت علاقه ای به انجام آنها نداشت.
به دلیل این موارد، حسابرسی با مشکلات زیادی روبرو شد. از آنجا که مدیریت کار را به اتمام نرساند، تیم تعامل نمی توانستند مدارک لازم را برای آزمایش به موقع بدست آورند. مدیریت عذرخواهی کرد و علت تاخیر را علت گردش مالی پیش بینی نشده دانست.
مت یک بار دیگر با مدیر ارشد مالی و کنترل کننده ملاقات کرد تا درباره وضعیت حسابرسی بحث کند. مت اشتباهات عمده ای را که در دامنه بالا کشف شده بود، توضیح داد و تیم تعامل مجبور شد تا دامنه را کاهش دهد و آزمایشات بیشتری را انجام دهند و به این ترتیب زمان اتمام حسابرسی افزایش یافت.
ضرب العجل حسابرسی در حال نزدیک شدن بود و مت اطمینان نداشت که تیمش می تواند از زمان بندی پیشی بگیرد. مت شروع به زیر سوال بردن اصول اخلاقی مدیریت کرد. آیا اقدامات آنها تقلب بود یا ناشی از عدم صلاحیت بود؟
مدیریت در طول جلسه بسیار قاطع بود که رهنمون های پایدار باید اظهار نظر مقبولی در مورد دریافت وجوه و کمک های مالی از سوی دولت دریافت کنند که به نفع جامعه و همچنین شرکت باشد. رهنمودهای پایدار از شرکت مت در همه خدمات استفاده می کند و او می داند از دست دادن این امر به چه معناست. مت احساس تعارض می کند و می خواهد به آرامش روحی برسد.
ذینفعان داخلی چه کسانی هستند؟ ذینفعان خارجی چه کسانی هستند؟ مسائل اخلاقی چیست؟ مسائل حسابداری چیست؟ مشتری می توانست چه کارهای بهتری انجام دهد؟ شرکت می توانست چه کاری بهتر انجام دهد؟ این تقلب است یا بی کفایتی؟ اگر نتیجه گیری شود که مشکلات رهنمودهای پایدار در نتیجه تقلب بوده است، راه حل مت و شرکت او باید چه باشد؟ اگر نتیجه گیری شود که مشکلات رهنمودهای پایدار در نتیجه بی کفایتی است، راه حل های مت و شرکت او باید چه باشد؟ نتایج و راه حل های دیگر چیست؟
یادداشت های آموزشی
خطاب به ذینفعان
هدف از پرداختن به ذینفعان به این سناریو برای دانشجویان ، کار دشواری نیست. با این حال، دانشجویان باید به چالش کشیده شوند و فکر کنند که چه کسی تحت تأثیر این وضعیت قرار دارد، خواه شخصیت اصلی پرونده باشند خواه افرادی که به آنها اشاره نشده است. پاسخ این سوال برای دانشجویان مهم است زیرا توانایی شان برای تفکر بیشتر بر روی آنچه پیش روی آنها است را به کار می گیرد. این مهارت مهمی برای تسلط یافتن می باشد، زیرا همانطور که در رسوایی انرون نشان داده شد، در دنیای حرفه ای، اقدامات مردم هرگز فقط بر افرادی که مستقیماً درگیر آن هستند، تأثیر نمی گذارد. آن افراد تصور نمی کردند که اقدامات آنها بر شغل و زندگی افراد زیادی تأثیر بگذارد.
مت
مت مدیر ارشد/ ناظر حسابرسی رهنمودهای پایدار است. اگر زمان اجازه داد، از دانشجو بخواهید که توضیح دهد چرا مت ذینفع است، تا اطمینان حاصل شود که آنها نقش او را در این سناریو کاملاً درک می کنند. مت یک ذینفع است، زیرا کار او نظارت بر تکمیل حسابرسی و پوشاندن مسائلی است که ممکن است مطرح شود. مت سرمایه گذاری کرده است، زیرا احساس می کند رفاه شرکت کوچک CPA او به موفقیت این حسابرس بستگی دارد.
تیم تعامل
کار تیم تعامل مشابه مت، این است که اطمینان حاصل کند که حسابرسی به بهترین نحو توانایی را بکار می گیرد. شرکت CPA کوچک شناخته شده است و به دلیل رکود اقتصادی، ممکن است کارکنان شرکت از امنیت شغلی خود احساس ناراحتی کنند. به همین دلیل، آنها می خواهند مشتری و همچنین مافوق خود را راضی نگه دارند.
کارمندان شرکت CPA
کارمندان شرکت کوچک CPA ذینفع هستند، نه تنها به دلیل اینکه رهنمودهای پایدار مشتری آنها است، بلکه به این دلیل که با از دست دادن این مشتری 30٪ از درآمد شرکت را از دست می دهند و این امر باعث اخراج کارگران می شود. اگرچه به کارمندان اشاره نشده است، اما می توان از پاراگراف 2 به این مفهوم دست یافت که حسابرسی رهنمودهای پایدار بر موفقیت کل شرکت CPA تأثیر می گذارد.
مدیریت
در کلِ سناریو به مدیریت اشاره شده است و باید به عنوان یک ذینفع شناخته شود. مدیر ارشد مالی و کنترل کننده را می توان در این بخش قرار داد. بدیهی است که مدیریت عالی هر کسب و کاری بر موفقیت شرکت خود سرمایه گذاری کرده است. وظیفه مدیریت این است که رهنمودهای پایدار را به طور موثر و کارآمد اجرا کند.
کارکنان رهنمودهای پایدار
در این سناریو، مستقیماً به کارمندان رهنمودهای پایدار اشاره نشده است، اما آنها تحت تأثیر موفقیت یا شکست رهنمودها پایدار قرار دارند و از این رو در این مورد ذینفع هستند. رکود اقتصادی می تواند منجر به اخراج کارکنان شود و از آنجا که این شرکت به دلیل گردش مالی بیش از حد شناخته شده است، به احتمال زیاد کارمندان در مورد حفظ شغل خود بسیار احساس ناامنی دارند.
دولت
در پاراگراف آخر، اشاره شده است که دولت بسته به موفقیت در حسابرسی، به رهنمودهای پایدار کمک مالی و بودجه می دهد. دولت یک ذینفع است، زیرا سرمایه خود را در رهنمودهای پایدار سرمایه گذاری می کند. دولت نمی خواهد به شرکتی پول اجرایی بدهد و سرمایه های مالی خوبی تولید کند، این امر برای سرمایه گذاران در همه جا استاندارد است. شناسایی این امر برای دانشجویان مهم است، بنابراین آنها نقش لازم حسابرس و حسابداران برای اطمینان از صحت منابع مالی را درک می کنند. عدم انجام این کار در اوایل سال 2000 منجر به از بین رفتن اعتماد مصرف کننده به حرفه حسابداری شد. این تمرین برای کمک به دانشجویان می باشد تا از اشتباهات مشابه در آینده جلوگیری کنند.
خریداران و تامین کنندگان
رهنمودهای پایدار دارای خریداران و تأمین کنندگانی می باشد که ذینفعان این سناریو محسوب می شوند. خریداران برای تولید محصولات با کیفیتی که قول داده اند به مصرف کنندگان بفروشند، به رهنمودهای پایدار متوسل می شوند. تأمین کنندگان انتظار دارند که رهنمودهای پایدار بتواند هزینه آنچه را که سفارش می دهد را پرداخت کند.
موفقیت شرکت برای این ذینفعان مهم است، زیرا عدم موفقیت در رهنمودهای پایدار، این خریداران و تامین کنندگان را با کسری مواجه خواهد کرد.
اعضای خانواده
ذینفعانی که قبلاً اشاره شده است، با جنبه تجاری این سناریو در ارتباط اند. برای توسعه بیشتر استدلال اخلاقی دانشجو، بحث در مورد خانواده های تحت تأثیر این سناریو مطرح می شود. می توان ادعا کرد که مدیریت رهنمودهای پایدار تمایل دارد هر کاری که می تواند را انجام دهد تا بتواند به کارمندان خود اطمینان دهد که برای حفظ شغل خانواده های خود دارای امنیت شغلی هستند. همین امر را می توان برای شرکت کوچک CPA استدلال کرد. همه آنها نیز خانواده هایی دارند که تحت تأثیر رکود اقتصادی قرار دارند و برای حفظ درآمد به آنها متوسل می شوند. این امر در بخش بعدی بحث خواهد شد.
مسائل اخلاقی
در این تمرین، دانشجویان برای تعیین مباحث اخلاقی مرتبط با این سناریو نیازی به اتخاذ یک قانون اخلاقی ندارند. این بحث سبب می شود تا درک دانشجویان از آنچه که آنها شخصاً غیراخلاقی می دانند در مقابل آنچه همتایان شان غیراخلاقی می دانند، توسعه یابد. دانشجویان باید پذیرای عقاید دیگران باشند، زیرا هدف این تمرین گسترش تفکر فراتر از باورها و درک فعلی است.
معضل اخلاقی مت امری سیاه و سفید نیست. وظیفه او این است که قضاوت کند که چگونه می تواند در این حسابرسی آشفته و مهم پیش برود و فکر کند که برای نجات بیش از حد آشفته است. به هر حال، او هنوز هم با این واقعیت دست و پنجه نرم می کند که از دست دادن این مشتری برای شرکت کوچک CPA او ضرر دارد، بنابراین دچار تعارض است. این امر باید هشداری برای بحث بیشتر باشد. مفید خواهد بود اگر اجازه دهید تا دانشجو آنچه را که فکر می کند مت از نظر اخلاقی تمایل دارد به عنوان حسابرسیCPA برای مشتری انجام دهد و همچنین تعهدات مت به عنوان عضوی از جامعه، بیان کند. به عنوان یک حسابرس، می توان ادعا کرد که کار مت انجام آزمایشات کامل است، در حالی که شک و تردید حرفه ای دارد، تا حدی که برای او و همه کاربران صورت های مالی روشن خواهد بود که رهنمودهای پایدار بطور اخلاقی رفتار می نمایند و منابع مالی قابل اعتماد هستند. این نتیجه گیری نیازی به این واقعیت نخواهد داشت که رهنمودهای پایدار مقدار قابل توجهی درآمد را برای شرکت فراهم می کنند. همچنین می توان استدلال کرد که مت کار خود را به بهترین وجه انجام داده است. شرکت مت در طول سال ها به منظور بهبود فرایندهای خود به رهنمودهای پایدار چندین فرصت داده است، اما آنها به طور مداوم اعداد را دستکاری کرده اند. اگر حسابرسان احساس کنند که این دستکاری عمدی است، این اظهارنظر مقبول خواهد بود که کار آنها غیراخلاقی است.
در این سناریو می توان صداقت مدیریت را نیز زیر سوال برد. بسیار مهم است که مقامات سطح بالا بطور اخلاقی عمل کنند و این قانون اخلاقی را که اغلب از آن به عنوان رویکرد بالا به پایین یاد شده، اجرا کنند. در این سناریو، مسائل اخلاقی مرتبط با مدیریت نیز سیاه و سفید نیست، و بیشتر در سوال 4 مورد بحث قرار می گیرد. دانشجویان باید بتوانند تشخیص دهند که مدیریت در توافق در مورد تعدیل حسابرسان مردد است، اما با این وجود باید قاطعانه برای ادامه دریافت کمک از سوی دولت اظهارنظری مقبول ارائه دهند. همانطور که حسابرسان اظهار کرده اند، اگر مدیریت می خواست که رهنمودهای پایدار موفق شود و از کارمندان در برابر اخراج احتمالی محافظت کند، باید فرایندهای مناسب را انجام دهد.
مسائل حسابداری
این سناریو به این منظور طراحی شده است که به دانشجویان اطلاعات کافی برای انتخاب مسائل خاص حسابداری را بدهد، همچنین به آنها این امکان را نیز بدهد تا با استفاده از آنچه در کلاس های حسابداری خود آموخته اند، تفکر انتقادی داشته باشند و سایر موارد کلی را که ممکن است با اوضاع مرتبط باشد ارائه دهند، حتی ممکن است به طور خاص به این مسائل اشاره نشده باشند.
اولین مسئله حسابداری ذکر شده در پاراگراف سوم قرار دارد و مربوط به ارزیابی موجودی کالا است. رهنمودهای پایدار سعی داشت تا موجودی انبار را بیشتر از ارزش فعلی آن اندازه گیری کند. این مسئله در سال گذشته با توافق نظر رهنمودهای پایدار برای تعدیل پیشنهادی در تیم مت، حل شد. دانشجویان باید بدانند که تا زمانی که رهنمودهای پایدار اصلاحاتی را انجام می دهند، این مسئله حل می شود.
پاراگراف 6 شامل حاوی موارد خاصی برای حسابرسی است که در حال حاضر در حال انجام است. این پاراگراف بسیار واضح بیان می کند که پیمان صلح حساب های دریافتنی که توسط مشتری ارائه شده به سال قبل مرتبط نبوده و خواستار اصلاح می باشد. اگر خطاهایی در طول سال مالی پیدا شود، همین اتفاق رخ خواهد داد. این سطحی است که به دانشجویان اجازه می دهد تا براساس آنچه که از حسابداری حساب های دریافتنی می دانند، درباره موضوعاتی که می توانند بحث کنند. مدت زمان صرف شده در این امر طبق صلاحدید مدرس دوره می باشد. برداشتن اشتباه مبلغ دریافتنی برای کالای برگشتی می تواند مثالی از مغایرت حساب های دریافتنی باشد.
مسئله بعدی که در پاراگراف 6 ذکر شده است، به رهنمودهای پایدار از جمله موجودی در منابع مالی سال جاری مربوط می شود که باید در سال بعد محاسبه شود. این امر در طی ازمون انقطاع زمانی کشف شد. در زیر یک تمرین وجود دارد که به دانشجویان اجازه می دهد تا این روش را انجام دهند. این شبیه سازی برای دانشجویان طراحی شده است تا به جای شناسایی مسئله، کاری انجام دهند.
مسئله ای که می تواند در پاراگراف 6 استنباط شود و به طور خاص بیان نشده است، توجه به این واقعیت است که رهنمودهای پایدار مرتباً اشتباهاتی در ثبت خطاها داشته اند. این خطاها توانایی مدیریت برای اجرای نظم و انضباط لازم برای ایجاد دقیق امور مالی را زیر سوال می برد. این امر فرصتی دیگر به دانشجویان می دهد تا به تفکر انتقادی به این مسئله بپردازند که این دستکاری صرفنظر از آنچه که صراحتاً اشاره شده، می تواند به چه چیزهایی مربوط شود. این مسئله مجدداً در آخرین سوال مورد بازدید قرار گرفته است.
بهبود مشتری و CPA شرکت
مطابق با هدف این مطالعه موردی، لازم است تا دانشجویان به بحث درباره آنچه که مشتری و همچنین شرکت CPA مت به طور متفاوتی برای جلوگیری از این وضعیت انجام داده بپردازند. دانشجویان به این روش از اشتباهات دیگران یاد می گیرند و این دانش را در حرفه شغلی خود بکار می برند. با توجه به اینکه اطلاعات به طور هدفمند محدود شده اند، دانشجویان مجبورند تا برای انتخاب اطلاعات و سپس گسترش آن، نیز بطور انتقادی فکر کنند.
در پاراگراف 3، مت موضوع ارزیابی موجودی کالا از سال قبل و تردید مدیریت برای ایجاد اصلاحات پیشنهادی را بازگو می کند. هیئت مدیره می توانست برای جلوگیری از عداوت در مورد تغییراتی که باید در حسابرسی های بعدی ایجاد شود، به همه مدیران و کارمندان در مورد هدف شرکت مت و خدماتی که آنها ارائه می دهند، اطلاع دهد. در پاراگراف 5، مت جلسه ای با مدیریت داشت. مشتری می توانست با مت در مورد وضعیت مالی آنها پیش از شروع کارهای میدانی تیم تعامل صادق باشد، بنابراین آنها می توانستند خیلی زود و به طور مناسب برای مناطق پر خطر آماده شوند و بنابراین مجبور نباشند زمان آزمایش را طولانی کنند.
همچنین شرکت مت می توانست ضمن بهبود کلی حسابرسی، تغییراتی را برای بهبود روابط خود با مشتری ایجاد کند. در همان جلسه در پاراگراف 5، مت می توانست در مورد پشتیبانی مورد نیاز مشتری، پیش قدم تر باشد. اگر لیست «تهیه شده توسط مشتری»(PBC) زودتر منتشر می شد، می توانست به مدیریت در مورد آنچه از آنها خواسته شد، هشدار دهد و به آنها اجازه دهد تا وقت کافی داشته باشند تا دریابند چگونه از روند کار خود عقب افتاده اند و احتمالاً این امر را نیز ممکن می کرد که تیم تعامل از طولانی کردن زمان بررسی حسابرسی جلوگیری کند. همیشه، می توان استدلال کرد که صرفنظر از زمانبندی این مسئله، مت و تیم تعامل مسئولند تا آزمایشات بیشتری انجام دهند تا اطمینان حاصل نمایند که رهنمودهای پایدار، گزارش مقبول را دریافت می کنند.
تقلب یا بی کفایتی
این سوال فرصتی بزرگی را برای دانشجویان فراهم می کند تا درباره سناریویی بحث کنند که یک پاسخ صحیح نداشته باشد و بدون شک در طول زندگی حرفه ای آنها اتفاق خواهد افتاد. دانشجویان باید به عقاید دیگران احترام بگذارند، زیرا آنها براساس تجربه، روش اموزش، سبک های استدلال و عقاید مختلف، دیدگاه های متفاوتی خواهند داشت. مدرس دوره باید به عنوان مدافع شیاطین خدمت کند، دانشجویان را برای ژرف اندیشی بیشتر در محتوا به چالش بکشد. برای این اتفاق، دانشجویان باید با اطلاعاتی که صریحاً بیان نشده اند، مواضع خود را بدست آورند و مورد تشویق قرار گیرند.
مدرس دوره باید دانشجویانی را که فکر می کنند این سناریو به ارتکاب تقلب در رهنمودهای پایدار اشاره می کند، را ترغیب نماید تا توضیح دهند دقیقاً چرا آنها چنین تصوری دارند. ارتکاب تقلب عمدی است. وظیفه حسابرس این است که در هنگام بروز مسئله و درک علت مسئله، به سراغ شک و تردید حرفه ای بروند. این امر مستلزم قضاوت شدید از طرف حسابرس است. رابطه حسابرسان با مشتری باید بصورت حرفه ای باقی بماند و مستلزم همکاری هر دو طرف می باشد. با این حال، حسابرس وجود دارد تا به مشتری به خاطر عموم مردم یا استفاده کنندگان منابع مالی خدمت نماید و باید در مورد حوزه های پرخطری که دارای مشکل هستند، احتیاط کند. دانشجو می تواند استدلال کند که تیم تعامل به یافتن اشتباهات سالیان پیش ادامه می دهد و مشتری در برابر تعدیل های پیشنهادی حسابرسان مقاومت می کند، بنابراین قصد اصلاح اشتباهات در آینده را ندارد. همچنین دانشجو می تواند استدلال کند که اگر مدیریت مسائل بوقوع پیوسته مربوط به گردش مالی را مقصر بداند، این سوال ایجاد می شود که چرا این همه گردش مالی وجود دارد؟ مقامات سطح بالا برای چه کار خود را ترک می کنند، یا از آنها خواسته می شود تا کار شان را ترک کنند؟ گرچه این امر حقیقتاً یک حدس و گمان است، اما اینها موارد واقعی هستند که مت و تیم تعامل باید با توجه به تمام اختلافات موجود در حسابرسی مورد توجه قرار دهند.
سپس مدرس دوره باید دانشجویانی را که فکر می کنند این سناریو به بی کفایتی رهنمودهای پایدار اشاره می کند، ترغیب نماید تا توضیح دهند دقیقاً چرا آنها چنین تصوری دارند. اگر اقدامات مدیریت از روی سوء نیت نباشد و این مسائل ناشی از ناتوانی آنها در اجرای فرایندها باشد، این مسائل به عدم کفایت مربوط می شوند. دانشجویان می توانند استدلال کنند که گردش مالی باعث شده تا افراد غیر آموزش دیده در شرکت نقش هایی را بر عهده بگیرند که انجام فرایندهای مناسب را مختل کرده است و آنها می توانند هر چه در توان دارند را ارائه دهند تا از کارمندان حتی قبل از اینکه دچار اشتباه شوند، پشتیبانی کنند. ممکن است مدیریت جدید از مسئولیت های خود یا از مشکلات زمان بندی که با عدم ارائه به موقع پشتیبانی درخواستی بوجود می آید، آگاهی نداشته باشد. همچنین می توان استدلال کرد که از آنجا که مشتری درخواست حسابرسی کرده است، لذا آنها واقعاً می خواهند منابع مالی دقیقی ارائه شود، آنها صرفاً برای رسیدن به آن نقطه نیاز به کمک دارند.
راه حل ها
پس از بحث کامل در مورد موضوعات بالا، دانشجویان باید بتوانند راه حل هایی برای مشکلات مت ارائه دهند. اگرچه سوالات دیگر به دانشجویان اجازه داده است تا «مسائل نامشخص» را مورد توجه قرار دهند، اما بحث در اینجاست که دانشجویان باید تا پرورش واقعی این مهارت به چالش کشیده شوند. دانشجویان باید بتوانند با ارائه نتایج مختلف برای این مشکل و نهایت تلاش شان، به تفسیر این مطالعه موردی و همچنین نظرات همسالان خود بپردازند. خواه دانشجویان فکر کنند که این سناریو دچار تقلب یا بی کفایتی است، لازم است تا از آنها سوال شود که از حالا به بعد چه کاری انجام دهند، چرا که فرآیندهای حسابداری به اشتباه انجام شده است. پاراگراف های زیر نتایج احتمالی مسئله ای است که دانشجویان می توانند درباره آن بحث کنند.
اگر رهنمودهای پایدار مشکوک به ارتکاب تقلب باشد، مت باید به شریک خود اطلاع دهد. سپس شریک باید با هیئت مدیره در مورد این موضوع بحث کند که چرا آنها باید اظهار نظر مردود صادر کنند یا حسابرس را برکنار نمایند. بسته به شدت وضعیت، کمیسیون بورس و اوراق بهادار از این وضعیت مطلع خواهد بود. عاملی که باعث می شود تا مت بیشتر از این راه حل دوری گزیند، ترس از دست دادن رهنمودهای پایدار به عنوان مشتری در تمام خطوط خدمات خود است. شرکت مت می تواند بودجه آنها و هزینه ها را کاهش دهد. کارکنانی که قصد ترک کار یا بازنشستگی را دارند، می توانند استعفا دهند و مشاغل غیرضروری کناره گیری کنند. در چنین لحظه مهمی، شرکت نباید از ترس از دست دادن مشتری، گزارش مقبول را انتشار ندهد. هیچ مبلغی از درآمد ارزش از دست دادن اعتماد عمومی را ندارد. وظیفه شرکت، اطمینان از درست و صحیح بودن منابع مالی رهنمودهای پایدار است.
اگر هیچ تقلبی تشخیص داده نشود و مدیریت صرفاً از اجرای صحیح فرایندهای حسابداری عاجز می باشد، مت و شریک اش باید با هیئت مدیره نیز بحث کنند تا با قرار دادن افراد در موقعیت هایی که قادر به انجام وظایف مدیریت هستند، آنها را در تعیین« فضای اخلاقی در راس سازمان» آموزش دهند. همچنین دادن مشاوره به هیئت مدیره در مورد زمینه های کنترل داخلی در آن ضعیف است و باید تقویت شود، روش خوبی محسوب می شود. داشتن کنترل های داخلی قوی می تواند اشتباهات را قبل از بروز از سوی حسابرسان دریابد. اگر شرکت مت مثبت باشد و خطاهای رهنمودهای پایدار غیرعمدی باشد، آنها باید به حسابرسی ادامه دهند. رهنمودهای پایدار باید هزینه بیشتری را برای شرکت مت بپردازد تا اضافه کار کند و حسابرسی را قبل از پایان ضرب العجل تکمیل نماید. باید به هیئت مدیره اطلاع داده شود که چرا حسابرسی طولانی شده است و همچنین چه بخش هایی به آموزش بیشتر و نظارت دقیق تر احتیاج دارند.
همچنین راه حلی برای سازش دو طرف وجود دارد. مت می تواند تعدیل هایی را که مانع از گزارش مقبول می شود را توسط تیم خود اولویت بندی کند و با مدیریت همکاری نماید تا به آنها در درک اهمیت انجام این تعدیل ها کمک کند. اگر مدیریت در پذیرش تعدیل پیشنهادی مردد باشد، باید در مورد دلیل مخالفت آنها کامل بحث شود و آنها باید به توافق برسند. همچنین تیم مت می تواند با مدیریت همکاری کند تا اطمینان حاصل کند که مشکلات ناشی از گردش مالی در آینده برطرف و جلوگیری می شود. همچنین دادن اجازه به مدیریت برای درک بیشتر هدف کار شرکت مت، به جای مخالفت با آنها، می تواند از بروز مشکلات ارتباطی در آینده جلوگیری کند.
نتیجه گیری
رسوایی های مالی اوایل دهه 2000، هنگامی که شرکت های مطمئن به ارتکاب تقلب متهم شدند، توجه ملت را به خود جلب کرد. این سال، زمان تاریک حرفه حسابداری محسوب می شد، زیرا این رسوایی ها حسابداران را بی اعتبار کرد و اعتماد مصرف کنندگان به حسابداران را بسیار کم کرد. اگرچه قوانین جدیدی برای محافظت در برابر تکرار مجدد این رسوایی ها وضع شده است، اما رفتارهای متقلبانه هنوز هم وجود دارد. بین دانستن اینکه چه چیزی اخلاقی یا چه چیزی غیراخلاقی است و رفتار اخلاقی هنگام مواجه با ناسازگاری، ارتباط وجود دارد. همچنین دانشجویان حسابداری تلاش می کنند تا آنچه را که در کلاس آموخته اند در اولین شغل خود در یک شرکت حسابداری ارائه کنند. با این حال، تکمیل تمرینات مطالعه موردی می تواند به دانشجویان کمک کند تا شکاف در هر دو زمینه را پر کنند. تمرینات مطالعه موردی به دانشجویان این امکان را می دهد تا موقعیتی را با ابعاد چندگانه مشاهده کنند و فراتر از یک دیدگاه ساده فکر کنند. دانشجویان در حالی که به طور همزمان از همتایان خود یاد می گیرند، باید در یک اتاق فکر آزاد درباره نظرات خود بحث کنند. آنها با این کار درک بهتری از تفاوت های جهان به دست می آورند که می تواند منجر به سوتفاهم و در بعضی موارد رفتارهای غیرقانونی شود. مطالعات موردی ابزاری هستند که دانش اولیه دانشجویان در زمینه حسابداری و اخلاق را در بر گرفته و مهارت های تفکر انتقادی و استدلال اخلاقی دانشجویان را توسعه می دهند. با این حال، یک مطالعه موردی به خودی خود منجر به خاتمه رفتارهای متقلبانه در محل کار نمی شود.
انجام تمرین های مطالعه موردی می تواند دانشجویان را بطور اجتناب ناپذیر با تجهیز به ابزارهای لازم برای محافظت در برابر سناریوهای غیراخلاقی و یادگیری نحوه برخورد با موقعیت های نامطلوب، آماده کند تا به هدف ایجاد و دنبال نمودن آرامش ذهن دست یابند.
