سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری

سفارش ترجمه تخصصی مدیریت و حسابداری؛ دریافت مقاله آماده ترجمه شده؛ مقالات انگلیسی ISI معتبر و جدید

در این وبلاگ، جدیدترین مطالب و مقالات مربوط به رشته مدیریت و حسابداری قرار داده خواهد شد

یافته های وانگ و وانگ (2012) نیز نشان داد که در حالی که اشتراک گذاری دانش صریح، آثار قابل توجه تری بر سرعت نوآوری و عملکرد مالی دارد، اشتراک گذاری دانش ضمنی، آثار قابل توجه تری بر کیفیت نوآوری و عملکرد موثر دارد. ریتالا، اولاندر، میخائیلووا و هوزتد (2015) دریافتند که اشتراک گذاری دانش، اثر مثبتی بر عملکرد نوآورانه دارد. علی رغم یافته هایی که نشان می دهند عملکردهای KM به روش های مختلف در ارتباط با عملکرد نوآورانه است، پلسیس (2007) عنوان می کند که رشد در مقدار دانش در دسترس برای یک سازمان، پیچیدگی نوآوری را افزایش می دهد، زیرا نوآوری، شدیداً وابسته به دانش است. مردانی و همکارانش (2018) نشان می دهند که فعالیت های KM به طور مستقیم بر نوآوری و عملکرد سازمانی و به طور غیر مستقیم بر افزایش ظرفیت نوآوری اثر می گذارند. به طور خاص، این یافته ها اثبات می کنند که تولید، تلفیق و کاربرد دانش، نوآوری و عملکرد را تسهیل می کنند (مردانی و همکاران، 2018). در حالی که این یافته ها نشان می دهند که رابطه بین عملکردهای KM و نوآوری ممکن است پیچیده باشد، ولی یافته ها نشان نمی دهند که عملکردهای مختلف مدیریت دانش چگونه برای تاثیرگذاری بر نوآوری با هم در ارتباط هستند. این مطالعه، عملکردهای مختلف KM را ارزیابی می کند و بررسی می نماید که آنها چگونه می توانند برای افزایش ظرفیت نوآوری شرکت ها با هم تلفیق شوند. همان طور که داروچ (2005) عنوان می کند، شرکت های دارای ظرفیت مدیریت دانش، به شکل موثرتری از منابع استفاده خواهند کرد، درنتیجه نوآورتر بوده و عملکرد بهتری خواهند داشت. این مطالعه، انتشار، تولید، حفظ و کاربرد دانش را به عنوان عملکردهای مرکزی KM که می توانند نوآوری شرکت را بالا ببرند، در نظر می گیرند. بنابراین، این پژوهش عنوان می کند که عملکردهای KM، اثر مستقیمی بر نوآوری شرکت های خدماتی خواهند داشت.

مقالات ترجمه شده مدیریت دانش

 

 

نقش میانجی کاربرد دانش

 

نقطه مرکزی مدیریت دانش، کاربرد دانش (KA) است زیرا کاربرد دانش، دانش را فعال تر و آن را درجهت ایجاد ارزش برای شرکت، موثرتر خواهد کرد (بهات، 2011؛ چوی، لی و یو، 2010). به خاطر ماهیت ضمنی و به هم پیوستگی دانش، KBV عنوان می کند که ارزش دانش از کاربرد آن مشتق می شود (یوگند، داسیلوا، اوپریم و پیمنتا، 2015). هنگامی که سازمان ها به طور صحیح از دانش مرتبط استفاده می کنند، احتمال رخداد اشتباه و حشو را کاهش و بازدهی را افزایش می دهند و به طور پیوسته تخصص سازمانی خود را در محصولات تولیدی وارد می کنند (چن و هوانگ، 2009). از طریق کاربرد دانش، سازمان ها می توانند فرآیند توسعه محصولات جدید خود و فرآیند سیستم های مدیریتی و فناوری را تسریع کنند. KA به انواع مختلف دانش که در یک سازمان در دسترس هستند پاسخ می دهد و از دانشی استفاده می کند که تولید و اشتراک گذاری شده است (چن و هوانگ، 2009؛ شجاعت و همکاران، 2017). شجاعت و همکارانش (2017) عنوان نمودند که KA، مهم تر از سایر فرآیندهایی مانند تولید دانش یا اشتراک گذاری دانش است زیرا دانش، اهمیتی ندارد مادامی که به کار برده نشود. سارین و مک درموت (2003) مشاهده کردند که KA، اعضای سازمان را قادر می سازد تا پیامدهای مورد علاقه به حداکثر برسند. در حالی که پژوهش های گذشته، KA را نادیده می گیرند یا KA را به عنوان داشتن یک ارتباط مستقیم با عملکرد نوآورانه ارزیابی می کنند (چوی و همکاران، 2010)، این مطالعه عنوان می کند که KA می تواند رابطه بین سایر عملکردهای KM (تولید، انتشار و حفظ) و نوآوری شرکت را ایجاد کند. این بدین معناست که تولید و انتشار دانش نمی تواند موثر باشد، اگر آنها برای تولید کالا و ارائه خدمات به کار نروند و مشکلات را به طور موثری حل نکنند (یوگند و همکاران، 2015). این مطالعه بنابراین عنوان می نماید که:

مقالات ترجمه شده مدیریت دانش

روش تحقیق

جمعیت، نمونه و گردآوری داده ها

این پژوهش از یک روش شناسی پژوهشی برای گردآوری داده های اولیه به منظور تجزیه و تحلیل تجربی استفاده می نماید. نمونه از مجموعه ای از شرکت های خدماتی تشکیل شده است که جمعیت پژوهشی شامل 1124 شرکت خدماتی را در بر می گیرد. این فهرست از شرکت های فهرست شده و تنظیم شده توسط بانک مرکزی نیجریه و مرکز ملی آمار به دست آمده است. این شرکت ها شامل مجموعه ای از شرکت های خدمات مالی نوآور می باشند که در بخش های تجارت با تجارت (B2B) و تجارت با مشتری (B2C) کار می کنند. بخش خدمات، مناسب است زیرا یک بخش بسیار مهم دارای شواهد اجرای سیستم های مدیریت دانش  می باشد. بخش خدمات در نیجریه 00/55 درصد از GDP را در نیمه نخست سال 2016 و بیش از 46/54 درصد در دوره مشابه در سال 2015 به خود اختصاص می دهد که نشان دهنده افزایش تغییرات در ساختار اقتصاد نیجریه است (گزارش NBS NCC). بخش خدمات، یک بخش بسیار متاثر از دانش و دارای دانش نوآورانه و درنتیجه یک بخش مناسب برای ارزیابی رابطه بین عملکردها و نوآوری KM است. یک تکنیک تصادفی ساده برای تعیین شرکت های نمونه مورد استفاده قرار گرفت. این تکنیک نمونه گیری از مراحل پیشنهادی برای مطالعاتی پیروی می کند که از مدلسازی معادله ساختاری (SEM) استفاده می کنند (بلانچ، 2013). طبق قانون انگشت شصت برای مطالعاتی که از SEM استفاده می کنند، یک نمونه پیشنهادی شامل 200 نمونه، نسبتاً خوب و 300 نمونه، خوب در نظر گرفته می شود (اندرسون و گربینگ، 1988؛ یاکوبوچی، 2010). داده ها از طریق کمک های پژوهشی به دست آمدند که آموزش دیده بودند، سپس داده ها پیش از اینکه وارد پرسشنامه پژوهش شوند، به اندازه کافی خلاصه شدند. یک نمونه شامل 293 شرکت خدماتی در نیجریه که از یک تکنیک پیاده-سواره (DOPU) استفاده می کنند، در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت.

 

اندازه گیری متغیرها

چند مرحله در تهیه پرسشنامه وجود داشت. توجه ویژه ای معطوف به سطوح مختلف، زبان، ترتیب پرسش ها، فرمت پاسخ، انواع مقیاس، طراحی و زمینه عمومی پژوهش شد. این پژوهش، مقیاسی برای اندازه گیری عملکردهای KM ایجاد می کند که با آیتم های اندازه گیری از مقالات موجود تطبیق می یابد. همه آیتم ها با استفاده از یک مقیاس نوع لیکرت 7 نقطه ای اندازه گیری شدند. عملکردهای KM با چهل و یک آیتم برای چهار فرآیند KM (انتشار، تولید، حفظ و کاربرد دانش) اندازه گیری شدند. این پژوهش برای یک مقیاس 12 آیتمی از کار گولد، مالهوترا و سگارز (2001) در مورد مقیاس پردازش دستیابی به دانش شرکت برای اندازه گیری تولید دانش و مقیاس موسوم به 12 آیتمی به منظور اندازه گیری کاربرد دانش استفاده کرده است. برای اندازه گیری انتشار دانش، دو آیتم از کار داروچ (2005)، چهار آیتم برای اندازه گیری عملکردهای انتشار دانش از کار ویلار، آلگره و پلا-باربر (2014) و کار آلگره، سنگوپتا و لاپیدرا (2011) استفاده شده اند. برای اندازه گیری حفظ دانش، این پژوهش از 10 آیتم از کار آلگره و همکارانش (2011) و ویلار و همکارانش (2014) (3 آیتم)؛ گولد و همکارانش (2001) (4 آیتم) و لی (2014) (2 آیتم) اقتباس کرده است.

نوآوری، یک مفهوم پیچیده و چندبعدی است (مارتینز-رومن، گامرو و تامایو، 2011). درنتیجه این یک چالش اساسی است هنگامی که به دنبال مفهوم سازی برای نوآوری با یک روش مناسب برای بررسی تجربی در یک سطح تجمعی باشیم (انگو و اوکاس، 2009). در این مطالعه، پژوهشگر، از یک دیدگاه برهمکنشی از فرآیندهای نوآورانه در یک شرکت استفاده می کند، درنتیجه نوآوری به عنوان یک توانایی درونی، مفهوم سازی می شود که شرایط کل سازمان برای نوآوری و ظرفیت برای پاسخ صحیح به تغییرات در محیط شرکت را در نظر می گیرد (کالانتون، کاووسگیل و ژائو، 2002؛ تانگ، وانگ و تانگ، 2013؛ وانگ، دو، ژو و ژو، 2015). برای تسلط بر ماهیت چندبعدی نوآوری، این پژوهش، نوآوری را به همراه 10 آیتم ارائه شده بر اساس مقیاس ظرفیت نوآوری محور انگو و اوکاس (2009) و مقیاس نوآوری شرکت کالانتون و همکارانش (2002) بررسی می کند. همه آیتم ها با استفاده از مقیاس چندآیتمی با مقیاس های هفت نقطه ای نوع لیکرت اندازه گیری می شوند.

 

نتایج

مدل اندازه گیری

یک تحلیل عامل اکتشافی برای پرده برداری از ساختار متغیرها انجام شد. آیتم های دارای بارگذاری های عاملی پایین (کم تر از 4) و آیتم هایی که قویاً روی بیش از یک عامل، بارگذاری می کنند (بیش از 4)، حذف شدند و 5 عامل باقی ماند. 4 آیتم از حفظ دانش، 3 آیتم از تولید دانش، 1 آیتم از انتقال دانش، 1 آیتم از کاربرد دانش و 4 آیتم از نوآوری به خاطر یک بارگذاری ضربدری قوی یا به دلیل اینکه زیر 4/0 بارگذاری شدند، حذف شدند. آلفای کرونباخ برای بررسی روایی و پایایی مقیاس ها مورد استفاده قرار گرفت. همان طور که در جدول 1 نشان داده شده است، آلفا در محدوده بین 82/0 تا 90/0 قرار می گیرد که بالاتر از آستانه پیشنهادی 70/0 است (نونالی و برنشتاین، 1994).

مقالات ترجمه شده مدیریت دانش

جدول 1

نتایج تحلیل عامل اکتشافی (صفحه 15)

ساختار

توصیف

آلفا

بارگذاری های عامل استانداردشده

کاربرد دانش

می تواند دانش را جایابی کرده و از آن برای شرایط رقابتی متغیر استفاده کند

دارای فرآیندهایی برای استفاده از دانش در توسعه محصولات یا خدمات جدید است

دارای فرآیندهایی برای استفاده از دانش برای حل مسائل جدید است

دارای فرآیندهایی برای استفاده از دانش آموخته شده از تجربیات است

مزیت دانش جدید ایجاد می کند

از دانش برای بهبود بازدهی استفاده می کند

دانش را در دسترس کسانی که به آن نیاز دارند، قرار می دهد

سریعاً از دانش برای نیازهای رقابتی اصلی استفاده می کند

سریعاً منابع دانش را در حل مسائل به هم وصل می کند

دارای فرآیندهایی برای استفاده از دانش آموخته شده از اشتباهات است

از دانش برای تطبیق با هدایت راهبردی استفاده می کند

از بازخورد پروژه ها برای بهبود پروژه های آینده استفاده می کند

90/0

769/0

714/0

705/0

667/0

665/0

623/0

547/0

544/0

537/0

522/0

498/0

تولید دانش

دارای فرآیندهایی برای دستیابی به دانش درمورد منابع خود است

دارای فرآیندهایی برای دستیابی به دانش درمورد مشتریان خود است

دارای فرآیندهایی برای دستیابی به دانش درمورد محصولات یا خدمات جدید در کسب و کار خود است

دارای فرآیندهایی برای تبادل دانش با همتایان تجاری خود است

دارای فرآیندهایی برای دستیابی به دانش درمورد رقبا در کسب و کار خود است

دارای فرآیندهایی برای تولید دانش جدید از دانش موجود است

دارای فرآیندهایی برای توزیع دانش در سازمان است

دارای فرآیندهایی برای همکاری بین سازمانی است

دارای فرآیندهایی برای محک زدن عملکرد است

91/0

820/0

771/0

755/0

753/0

740/0

733/0

733/0

689/0

668/0

404/0

حفظ دانش

دارای فرآیندهایی برای حفظ دانش دربرابر سرقت آن از درون سازمان است

دارای فرآیندهایی برای حفظ دانش دربرابر سرقت آن از بیرون سازمان است

دارای مشوق هایی است که حفظ دانش را ترغیب می کنند

دارای فرآیندهایی برای حفظ دانش از استفاده نادرست بیرون از سازمان است

دارای فرآیندهایی برای حفظ دانش از استفاده نادرست درون سازمان است

دارای ابزارهایی برای دسترسی به چند منبع دانش است

دارای این فناوری است که دسترسی به چند منبع دانش را محدود کند

88/0

878/0

843/0

770/0

683/0

502/0

496/0

437/0

انتشار دانش

دارای سازوکارهایی برای پرورش اطلاعات اشتراکی توسط کارمندان است

دارای تکنیک های مشارکت کارمندان مانند تیم های چندرشته ای، چرخه های کیفیت، گروه های پیشرفت و ... است

دارای سیستم های توزیع اطلاعات برای کارمندان، مشتریان و تامین کنندگان است

دارای سیستم های موثر برای انتشار دانش است

دارای سیستم های کدگذاری دانش صریح است

82/0

801/0

618/0

548/0

513/0

464/0

363/0

نوآوری

دارای دسترسی به منابع برای مشارکت در توسعه محصولات جدید است

شرکت ما به دنبال راه های جدید برای انجام کارهاست

دارای توانایی پاسخ به فعالیت های فناوری مرتبط و فعالیت های غیر منتظره ایجادشده توسط رقباست

دارای دسترسی به دانش برای توسعه محصولات جدیدی است که نیازهای بازار را محقق کنند

شرکت ما به کرات ایده های جدید را می آزماید

دارای دسترسی به مهارت هایی برای استفاده از فناوری های پردازش مناسب برای محصولات جدید در حال تولید است

شرکت ما در روش های عملکرد خود، نوآور است

دارای توانایی توسعه و تطبیق محصولات جدید و پردازش فناوری ها برای اقناع نیازهای آینده است

شرکت ما اغلب، نخستین شرکت برای بازاریابی محصولات و خدمات جدید است

نوآوری در شرکت ما بسیار پرخطر در نظر گرفته می شود و در مقابل آن مقاومت وجود دارد

87/0

749/0

735/0

733/0

696/0

692/0

682/0

666/0

628/0

372/0

349/0

 

یک تحلیل عامل تاییدی (CFA) برای ارزیابی مدل اندازه گیری کلی و بررسی روایی و پایایی ساختارها انجام شد. برای ارزیابی موثر پایایی مدل اندازه گیری، پایایی واگرا و همگرا ارزیابی شد. پایایی واگرا درجه ای را اندازه می گیرد که عواملی که برای اندازه گیری یک ساختار خاص در نظر گرفته می شوند، به طور واقعی غیر مرتبط باشند (وانگ و وانگ، 2012). رویکرد فورنل و لارکر برای ارزیابی پایایی واگرا مورد استفاده قرار گرفتند (فورنل و لارکر، 1981). با استفاده از این رویکرد، AVE برای هر ساختار پژوهشی باید بالاتر از مجذور همبستگی بین یک ساختار و هر ساختار دیگر باشد. همان طور که در جدول 2 نشان داده شده است، مدل اندازه گیری، یک پایایی واگرای رضایتبخش را نشان می دهد. عناصر قطری (توپر) نشان داده شده در جدول 2، مجذور همبستگی های چندگانه بین متغیرهای پژوهش هستند. همان طور که در این جدول نشان داده شده است، AVE در محدوده 51/0 تا 56/0 است در حالی که مقادیر قطری در محدوده 684/0 تا 749/0 قرار دارد که نشان می دهد متغیرهای قطری، بالاتر از مقادیر مختلف AVE هستند که این نیز به نوبه خود نشانگر این است که همه ساختارها در این مطالعه، پایایی واگرای کافی دارند.

پایایی همگرا محدوده ای را اندازه می گیرد که در آن، عواملی که یک ساختار مجزا را اندازه می گیرند، در توافق با سایر ساختارها هستند. در این پژوهش، پایایی همگرا با استفاده از روایی مرکب و میانگین واریانس توضیح داده شده (AVE) ارزیابی شدند. با استفاده از این مقادیر، روایی مرکب (CR)  باید بالای 6/0 و AVE باید بالای 5/0 برای همه ساختارها باشد. همان طور که در جدول 2 نشان داده شده است، CR در محدوده 84/0 تا 92/0 باشد در حالی که AVEها در محدوده 51/0 تا 56/0 قرار دارند. این نتایج نشان می دهند که این مدل، معیارهایی را برای ارزیابی پایایی همگرا محقق می کند.

تناسب مدل اندازه گیری با ارزیابی مجذور میانگین ریشه تقریب (RMSEA)، مقادیر تناسب مطلق شامل مشتق کای-2 مشاهده شده، خارج قسمت مجذور میانگین ریشه استانداردشده (SRMR)، شاخص تناسب مقایسه ای (CFI)، مشتق شاخص تناسب (NFI)، خوب بودن تناسب (GFI) و خوب بودن تطبیقی تناسب (AGFI) بررسی می شود. همان طور که در جدول 3 نشان داده شده است، همه شاخص های تناسب، آستانه های پیشنهادی برای ارزیابی تناسب مدل را محقق می کنند. بنابراین، نتیجه گیری می شود که مدل به خوبی با داده ها تناسب دارد و درنتیجه می تواند برای توضیح فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گیرد.

مقالات ترجمه شده مدیریت دانش

مدل ساختاری

جدول 4 و شکل 1 نتایج آزمون فرضیه های رابطه ساختاری بین متغیرهای پژوهش را نشان می دهند. برای فرضیه 1الف، پژوهشگر، رابطه بین عملکردهای تولید دانش و نوآوری شرکت را ارزیابی می کند. همان طور که در شکل 1 و جدول 4 نشان داده شده است، اثر عملکردهای تولید دانش بر عملکرد شرکت (بتا = 18/0؛ p کوچک تر از 05/0) معنادار است. درنتیجه، فرضیه 1الف تایید می شود. برخلاف یافته های فرضیه 1الف، فرضیه 1ب که رابطه بین دانش و عملکردهای انتشار و نوآوری شرکت را ارزیابی می کند، تایید نمی شود (بتا = 07/0؛ p بزرگ تر از 05/0). با این حال، فرضیه 1پ که رابطه بین عملکردهای حفظ دانش و نوآوری شرکت را ارزیابی می کند (بتا = 16/0؛ p کوچک تر از 05/0) مطابق جدول 4 و شکل 1 تایید می شود.

برای فرضیه 2، این مطالعه، اثر واسطه ای عملکردها کاربرد دانش بر رابطه بین عملکردهای مدیریت دانش و نوآوری شرکت را ارزیابی می کند. نتایج این فرضیه نشان می دهد که کاربرد دانش به طور مستقیم رابطه بین تولید دانش، انتشار دانش، حفظ دانش و نوآوری شرکت را ایجاد می کند (بتا = 25/0؛ p کوچک تر از 05/0). یافته ها همچنین اثبات می کنند که تولید دانش (بتا = 23/0؛ p کوچک تر از 05/0) و حفظ دانش (بتا = 12/0؛ p کوچک تر از 05/0) به طور معناداری با کاربرد دانش در ارتباط هستند. با این وجود، همان طور که در جدول 4 و شکل 1 نشان داده شده است، انتشار دانش، قوی ترین رابطه را نشان داده است (بتا = 41/0؛ p کوچک تر از 05/0) که نشان می دهد عملکردهای مدیریت دانش، اثر مشابهی بر سطح نوآوری شرکت ندارند (شکل 2).

 

بحث و بررسی و نتایج

دلالت های نظری

بسیاری از پژوهشگران عنوان کرده اند که مدیریت دانش، یک مقدمه مهم برای ظرفیت نوآوری یک شرکت است. در سال های اخیر، بسیاری از پژوهشگران در مورد اثر عملکردهای مختلف مدیریت دانش بر پیامدهای سازمانی مختلف بحث کرده اند. علی رغم افزایش علاقه پژوهش ها به مدیریت دانش و نوآوری، مطالعات بسیار محدودی، شواهد تجربی متصل کننده عملکردهای مدیریت دانش به تاثیر نوآوری به ویژه از چشم انداز یک کشور در حال توسعه ارائه کرده اند. با پیشنهاد مدلی که اثر تولید دانش، حفظ دانش، انتشار دانش، کاربرد دانش و نوآوری شرکت را نشان می دهد، این مطالعه سه مورد از چهار فرضیه پیشنهادی برای پژوهش حاضر را تایید می کند. از طریق تجزیه و تحلیل واسطه ای، این مطالعه، نقش میانجی کاربرد دانش در شرکت های خدماتی را تایید می کند. این مطالعه فقط اثر عملکردهای مدیریت دانش (تولید، انتشار و حفظ) بر نوآوری شرکت را تایید نمی کند، بلکه همچنین کشف می کند که کاربرد دانش چگونه به سایر عملکردهای مدیریت دانش برای ارتقای نوآوری شرکت کمک می کند.

این یافته ها همچنین نشان می دهند که هملکردهای مدیریت دانش در ارتباط با نوآوری شرکت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم هستند. دو نتیجه از این یافته حاصل می گردد. نخست، عملکردهای مدیریت دانش در ارتباط با نوآوری به عنوان یک سلسله مراتب هستند به طوری که کاربرد دانش، اتصالی بین تولید دانش، انتشار دانش، حفظ دانش و نوآوری شرکت ایجاد می کند. دوم، این یافته ها نشان می دهند که همه عملکردهای مدیریت دانش در ارتباط با نوآوری شرکت نیستند. مثلاً در این پژوهش، تنها تولید، حفظ و کاربرد دانش در ارتباط با نوآوری شرکت هستند. انتشار دانش به طور غیر مستقیم با نوآوری شرکت از طریق کاربرد دانش در ارتباط است. یافته های حاصل از این مطالعه تایید می کنند که نقطه مرکزی مدیریت دانش، کاربرد دانش است (بهات، 2001). همان طور که توسط چوی و همکارانش (2010) نشان داده شد، کاربرد دانش، دانش را فعال تر و مرتبط تر با ایجاد ارزش برای شرکت می کند. چن و هوانگ (2009) و شجاعت و همکارانش (2017) با نشان دادن این که کاربرد دانش به انواع مختلف دانشی که در یک سازمان در دسترس است، پاسخ می دهد و به استفاده از دانشی که تولید و اشتراک گذاری شده است، از نقش کاربرد دانش حمایت می کنند.

یافته های حاصل از این مطالعه با یافته های لای و همکارانش (2014) سازگار هستند که دریافتند حفظ دانش بر عملکرد نوآوری شرکت اثر می گذارد. این یافته ها همچنین از یافته های مطالعات قبلی حمایت می کنند که نشان می دهند کاربرد دانش، یک عامل موفق اصلی برای توسعه محصولات جدید و یک تسهیل کننده کلیدی نوآوری و عملکرد است (همدون و همکاران، 2018؛ مردانی و همکاران، 2018). این یافته ها سازگار با مطالعات قبلی هستند که عنوان می کنند هنگامی که دانش به طور موثری مدیریت می شود، ظرفیت نوآوری و رقابت پذیری شرکت افزایش می یابد (دونات و گوادامیلاس، 2011؛ دونات و پابلو، 2015). در حالی که برخی از مطالعات قبلی (مثلاً وانگ و وانگ، 2012) بر نقش اشتراک گذاری دانش در نوآوری شرکت تاکید می کنند، ولی این مطالعه نشان داد که اشتراک گذاری دانش، مرتبط تر با نوآوری است هنگامی که توسط کاربرد دانش میانجیگری شده باشد. این نشان می دهد که کاربرد دانش، رابطه بین سایر عملکردهای مدیریت دانش و نوآوری شرکت را میانجیگری می کند. این مطالعه همچنین در تضاد با یافته های یشیل، کوسکا و بیوکبشه (2013) است که معتقدند اشتراک گذاری دانش به طور مستقیم بر نوآوری شرکت اثر می گذارد. یافته های به دست آمده در این مطالعه نشان می دهند که اشتراک گذاری دانش، اثر معناداری بر نوآوری شرکت دارد. همان طور که در مطالعه اینکینن و همکارانش (2015) نشان داده شده است، در حالی که عملکردهای KM می توانند از عملکرد نوآورانه حمایت کنند ولی همه عملکردها مستقیماً در ارتباط با نوآوری نیستند.

 

دلالت های عملی

چند نتیجه عملی وجود دارند که می توانند از این مطالعه دریافت شوند. رابطه بین عملکردهای مختلف مدیریت دانش، راهنمایی ارائه می دهد در مورد این که شرکت های خدماتی در کشورهای در حال توسعه چگونه می توانند نوآوری را بالا ببرند. عملکردهای مختلف، عملکردهای خاصی را نشان می دهند که سازمان های خدماتی می توانند روی آنها تمرکز کنند. شرکت های خدماتی می توانند به نقش های عملکردهای مختلف مدیریت دانش و این که آنها چگونه به روش های مختلف بر نوآوری شرکت اثر می گذارند، واکنش نشان می دهند. این مطالعه نشان داده است که شرکت های خدماتی که از دانش صریح و ضمنی استفاده می کنند، می توانند تاثیر نوآوری خود را بهبود بخشند. پژوهش های آینده می توانند بر عملکردهای خاص مدیریت دانش و این که آنها چگونه بر نوآوری شرکت اثر می گذارند، متمرکز شوند. مثلاً این مطالعه دریافته است که کاربرد دانش، سایر عملکردها برای تسهیل نوآوری را تحریک می کند. بنابراین، پژوهش های آینده می توانند بر عملکردهای خاص کاربرد دانش و این که سازوکارهای آنها در عمل چگونه کار می کنند، متمرکز شوند.

مقالات ترجمه شده مدیریت دانش

محدودیت ها و فرصت ها

نخست، یافته های این پژوهش از داده های خوداظهاری به دست آمده اند. این موضوع می تواند منجر به واریانس روش مشترک احتمالی شود. دوم، رویکرد مورد استفاده در این مطالعه، بین بخشی است و نشان دهنده این نیست که این سازوکارهای ارزیابی شده در این پژوهش چگونه در بلندمدت کار می کنند. سوم، عملکردهای مدیریت دانش، چندبعدی هستند. این مطالعه بر تنها چهار عملکرد مدیریت دانش تمرکز کرده است؛ تولید دانش، حفظ دانش، انتشار دانش و کاربرد دانش. سایر ابعاد مدیریت دانش نیز وجود دارند که ارزیابی نشده اند و می توانند به میزان برابری در توضیح نوآوری شرکت در شرکت های خدماتی، مفید باشند. به عنوان یک پیشنهاد برای پژوهش های آینده، سایر پژوهشگران می توانند اثر عملکردهای دیگر مدیریت دانش بر نوآوری شرکت در بین کسب و کارهای مختلف را ارزیابی کنند. چنین مطالعاتی می توانند همچنین یک رویکرد طولی را برای ارزیابی اثر بلندمدت این عملکردهای مدیریت دانش اتخاذ نمایند. علی رغم این محدودیت ها، این مطالعه، شواهد تجربی عملی ارائه کرده است که روابط بین مدیریت دانش و نوآوری شرکت را در شرکت های خدماتی نمایش می دهد.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی